استان کرمان پر از زیبایی های طبیعی و اماکن تاریخی عجیب می باشد که یکی از همین مکان ها، باغ میوه سنگی تماشایی و ظلم ستیز استان کرمان می باشد. از جاذبه های گردشگری کرمان می توان اشاره کرد به گنبد جبلیه آن که با شیر شتر ساخته شده، به افسانه کرم شب تاب قلعه دخترش، به گرم ترین نقاط خاکش، به خانه های ساخته شده سنگی اش که در دل کوه های میمند کنده شده اند، به دهکده خیره کننده کوتوله های شهداد و شهر دقیانوسش در کرانه رودخانه هلیل رود و پس از همه این ها به باغ سنگی کرمان می رسیم. باغی بزرگ که درختان چوبی اش میوه هایی از سنگ به ارمغان می آورند !! باغی که همه ساله گردشگران داخلی و خارجی بسیاری را برای دیدن خود به استان کرمان می کشاند. این باغ در روستای میاندوآب قرار گرفته است، روستایی که نه به دلیل زیبایی های محیطی اش و نه به سبب محصولات کشاورزی اش شهرت یافته است، بلکه تنها به علت وجود باغی با ثمره سنگی، شهره جهانیان است.
جغرافیا و مسیر دستیابی به باغ سنگی
برای تماشای باغ سنگی، این جاذبه گردشگری کرمان و نماد ظلم ستیزی در روستای میاندوآب، ابتدا می بایست به کرمان و سپس به شهر سیرجان سفر کنید. فاصله کرمان و سیرجان خیلی زیاد نیست و در حدود بازه زمانی دو ساعته ای می توانید مسیر بین این دو نقطه مکانی را طی نمایید. پس از پیمایش 30 کیلومتر از جاده اصلی سیرجان، سپس عبور از میاندوآب به تابلوی میراث فرهنگی و گردشگری ایران می رسید که با ورود به مسیر گفته شده و طی کردن مسیری 4 کیلومتری، به باغ سنگی کرمان خواهید رسید.
تاریخچه باغ سنگی کرمان
داستان بوجود آمدن این باغ دیدنی از جایی شروع شد که در سال 1340 با اجرای طرح اصلاحات اراضی، درویش خان اسفندیارپور که زمین های متعدد و زیادی داشت، بخش قابل توجهی از آن ها را از دست داد و به علت عدم رسیدگی و عدم آبیاری، زمین های حاصل خیز و بارورش به طور تمام و کمال از بین رفت. اسفندیارپور که به کل مایوس شده بود، چادری در صحرای حوالی باغ هایش زد و در همان چادر سکنی گزید. در همان باغ خشک شده، درویش خان اسفندیارپور دست به اجرای ایده ای جذاب زد؛ یعنی همان احداث باغ دیدنی و ظلم ستیز خود! او تنه درختانی را که برای این منظور لازم داشت، از روستاهای اطراف جمع آوری نمود و در زمین باغ خود قرار داد. سپس با ابزارهایی مانند سیم و کابل، سنگ هایی در ابعاد و اندازه های گوناگون را از درختان کاشته شده خود، مانند میوه آویزان نمود. جالب است بدانید که بنا به گفته افراد محلی، درویش خان، خودش تمام قطعات موجود در باغ سنگی را حمل کرده و در این بین از کسی یاری نگرفته است! نکته جالب تر این جاست که سنگ های جمع آوری شده از منطقه ای هستند که اصلا سنگی در آن دیده نمی شود! بر روی برخی از درختان باغ سنگی، چنان سنگ های سنگینی آویزان شده است که غیر قابل باور می باشند. سنگ هایی که قطعا درویش خان از کوه های اطراف که فاصله کمی هم از این باغ ندارند، بدست آورده است. از گفت و گو با درویش خان اسفندیارپور به این مهم رسیدند که بسیاری از درختان موجود در باغ سنگی او که اکنون یکی از ناب ترین جاذبه های گردشگری کرمان محسوب می شود، نشانه اتفاق خاصی در زندگی او می باشد. برای نمونه می توان به درختی که سنگ گردی از آن آویزان شده است، اشاره داشت که بیانگر رفتن نوه آقای اسفندیارپور به خدمت سربازی می باشد! در واقع حرکت این چنینی درویش خان یک پاسخ جالب در مقابل ظلم هایی بود که در مورد اراضی وی، بر او وارد شد.
فیلم باغ سنگی
پرویز کیمیاوی، کارگردان مشهور ایرانی در سال 1355 فیلمی را تحت عنوان باغ سنگی، با حضور خود درویش خان اسفندیارپور در نقش اصلی داستان و دیگر نفرات، شروع به تهیه و تولید کرد. فیلمی که در آن درویش خان، مردی ناشنوا و لال می باشد که با خانواده خود از طریق شبانی در صحرا زندگی می کند. ماجرای فیلم از جایی شروع می شود که درویش خان خواب می بیند و هنگامی که از خواب می پرد، به نوعی خواب نما شده و پس از بیدار شدن، تخته سنگ های شگفت انگیزی را در زیر خود می بیند و آن ها را با خود به مکان اسکان خود در صحرا می برد و بر درختی آویزان می کند. داستان ادامه پیدا می کند و درویش خان سنگ های دیگری را نیز با خود حمل می کند و با استفاده از سیم های تلگراف، سنگ ها را به درختان اطراف چادرش آویزان می نماید. لازم به ذکر است که فیلم باغ سنگی اثر پرویز کیمیاوی توانست جایزه خرس نقره ای جشنواره برلین را در سال 1976، از آن خود کند و در کنار اعتباربخشی به صنعت توریستی به اعتبارات سینمایی این مرز و بوم نیز بیفزاید. سرانجام درویش خان اسفندیارپور در شرایطی که 83 سال از عمر خود را گذرانده بود، در سال 1386 دار فانی را وداع گفت و در همان باغ سنگی خود دفن شد و به آرامش ابدی رسید. روحش شاد و یادش گرامی باد.
حرف آخر
پیرامون دلایل ایجاد باغ سنگی کرمان از سوی درویش خان، داستان های مختلف زیادی وجود دارد که هیچ کدام به سبب ناشنوایی و لال بودن درویش خان، مورد تایید وی قرار نگرفته است! تنها می توان این را گفت که این پیرمرد دوست داشتنی به دنبال راهی برای جاودانه کردن خود در تاریخ این مملکت بوده است و نمادی برای خارج شدن از زیر ظلم و ستمی که پیش تر ها به او وارد نمودند. در حال حاضر این باغ که یکی از جذاب ترین جاذبه های گردشگری کرمان محسوب می شود، در و دیواری ندارد و خوشبختانه به لحاظ جنبه های مادی نیز، چیز قابلی برای دزدان و دلالان صنایع توریستی ندارد! به گفته خیلی از مورخان و باستان شناسان، باغ سنگی درویش خان اسفندیارپور از نظر جنبه های جاودانگی، از کوه نور و تخته جمشید، جاودانه تر است.