در برخی از آیات قرآن کریم [1] پس از بیان نعم و موهبتهای مادی و معنوی، از رضایت الهی از انسان و راضی بودن انسان از خداوند به عنوان رستگاری بزرگ یاد شده است. این رضایت دو جانبه، چنان دارای اهمیت و ارزش والایی است که از آن به عنوان بزرگترین موهبت الهى و بالاترین نعمتها یعنی رستگاری انسان، یاد شده است. در ادامه این یادداشت را به نقل از تبیان بخوانید.
![راضی بودن ما از خدا یعنی چه؟ راضی بودن ما از خدا یعنی چه؟](/Upload/Public/Content/Images/1395/12/05/0859400265.jpg)
در آیاتی که به این نعمت الهی اشاره شده است، خداوند متعال پس از ذکر نعم محسوس و مورد خوشایند انسان همچون وعده بهشت و خلود در آن، این رضایت دو جانبه را بزرگتر و عظیم تر از موارد یاد شده دانسته و از آن با عنوان «رستگاری بزرگ» یاد کرده است.
به عبارت دیگر، اندکى از رضایت و خشنودى خداوند از تمام نعمتهاى بهشتى که در قرآن بیان گردیده، بهتر و بالاتر است، زیرا خشنودى اوست که باعث کمال هر سعادت، نیکبختى و موجب هر گونه رستگارى میشود، و به سبب خشنودى اوست که انسان از بزرگداشت و بخشش او بهرهمند میگردد و بخشش و کرامت، بزرگترین نوع پاداش, اجر و ثواب است؛[2] و حاصل این رستگاری رسیدن انسان به ثواب و رهایی و نجات از آتش جهنم است.[3]
البته باید دانست که رضایت حق از آنِ کسی است که تمام افعال، اقوال، عقائد و اخلاق او مورد رضایت خداوند باشد و تحقق این امر را تنها میتوان برای معصوم متصور شد و رضایت انسان از خداوند نیز فقط در بهشت نیست، زیرا تمام اهل بهشت کمال رضایت را دارند.
از رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله روایت شده که ایشان فرمودند: «چون اهل بهشت در بهشت قرار گیرند، خداوند متعال میفرماید: اى اهل بهشت! ایشان گویند: لبّیک ربّنا و سعدیک. میفرماید: آیا راضى شدید؟ گویند: بار خدایا! و چگونه راضى نشویم، تو به ما آن چیزی را دادهای که به کسی ندادهای!
حق تعالى میفرماید: من به شما بهتر از این را میدهم. گویند: بار خدایا! بهتر از این چه میباشد؟ پروردگار میفرماید: رضا و خشنودى من از شما.[4]
البته باید خاطر نشان نمود که اینگونه افراد، در جمیع حالات دنیا و آخرت داراى مقام رضا هستند که این امر بالاتر از مقام صبر و توکل است. [5]
هیچ کس نمیتواند آن لذت معنوى و احساس روحانى را که به یک انسان به خاطر توجه رضایت و خشنودى خدا از او، دست میدهد، توصیف کند، حتى گوشهاى از این لذت روحانى از تمام بهشت، و نعمتها و مواهب گوناگون و رنگارنگ و بیپایانش، برتر و بالاتر است. [6]
برخی از مفسرین در تحلیل بیان علت این رضایت در آیه «قَالَ اللّهُ هَذَا یَوْمُ یَنفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَّضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ », این چنین نوشتهاند: «خداوند گوید: این روزى است که راستان را راستیشان (در عقیده و گفتار و کردار) سود میبخشد، براى آنها بهشتهایى است که از زیر (ساختمانها و درختان) آنها نهرها روان است، جاودانه در آن باشند، خداى از آنها خشنود است و آنها از خدا خشنود، این است کامیابى بزرگ».
به طور کلی رسیدن به مقام رضایت پروردگار از بنده، یکى از مقامات عبودیت است که نفس از تمامى مراتب کفر و از اتصاف به فسق پاک باشد.[7]
علامه طباطبایی چگونگی این رستگاری بزرگ مینویسد: «از آثار مقام رضایت پروردگار از بنده، این است که وقتى نفس بنده داراى ذلت عبودیت شد و آنچه را که به چشم و دل خود درک نمود، و همه را مملوک خدا و خاضع در برابر او دانست، قهراً از او خشنود میشود. زیرا میبیند که اگر خدا به او داده آنچه را که داده همانا از فضل و کرمش بوده نه اینکه او از خدا طلبکار و بر خدا واجب و حتم بوده که آن را بدهد. و اگر هم چیزى را از او دریغ داشته و نداده، آن هم از روى حکمت بوده.
علاوه بر این، خداى تعالى در باره حال بندگان راضی خود در بهشت فرموده:«لَهُمْ ما یَشاۆُنَ"[8] و معلوم است که وقتى انسان به هر چه که بخواهد بتواند دسترسى پیدا کند البته راضى خواهد شد. این است منتها درجه سعادت براى آدمى از نظر اینکه بنده است. و لذا خداى تعالى کلام خود را به همین معنا پایان داده است.[9]
پی نوشتها:
[1]. المائده/119:« قالَ اللَّهُ هذا یَوْمُ یَنْفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیم» و نیز: التوبه/100 و ...
[2]. الطبرسى، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع, چاپ اول، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، 1377ش، ج2، صص 69و 70 ور.ک: الزمخشرى، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل, چاپ سوم، بیروت، دار الکتاب العربی, 1407ه, ج2، ص290
[3]. الطوسى، محمد بن حسن، التبیان فى تفسیر القرآن، تحقیق: با مقدمه شیخ آغابزرگ تهرانى و تحقیق احمد قصیرعاملى, بیروت, دار احیاء التراث العربى، بیتا، ج4، ص74
[4]. ابوالفتوح رازى، حسین بن على، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن، تحقیق: محمد جعفر یاحقى- محمد مهدى ناصح، مشهد، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، 1408ه، ج9، ص296
[5]. ر.ک: طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام, چاپ دوم، 1378ش, ج4، ص509
[6]. آیت الله مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران, دار الکتب الإسلامیة، 1374ش، ج8، ص39
[7]. موسوى همدانى، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهی مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم, 1374 ش, ج6، صص361و360
[8]. زمر/34: «لَهُم مَّا یَشَاءونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِکَ جَزَاء الْمُحْسِنِینَ»
[9]. موسوى همدانى، ترجمه المیزان، پیشین, ج6، صص362و 361