سالهاست که راهروی دادگاه های خانواده، پر از زنانی است که با دست و پاهای شکسته، صورتهای کبود و گلگون شده، در انتظار رسیدگی به ظلمیاند که علیه شان اعمال شده است. تنظیم لایحهای برای تأمین امنیت زنان، در قالب حقوقی برای اولین بار، میتواند بر صورت کبود زنانی که مورد خشونتی از طرف مشتهای محکم مردانه قرارگرفتهاند، لبخند بنشاند.
به گزارش ، صبح نو نوشت: طبق آماری که آژانس اجتماعی منتشر کرده است، سال گذشته 13 هزار و 370 مورد همسر آزاری گزارش شده است. مواردی که البته به آژانسهای اجتماعی مراجعه کردهاند، این آمار به معنی آمار میزان خشونت علیه زنان نیست. بسیاری از زنان، آزاری را که دیدهاند، گزارش نمیدهند.
با لایحه ای کامل
دکتر ذبیحالله خدائیان، معاون حقوقی قوه قضائیه درباره لایحه جامع تأمین امنیت زنان در برابر خشونت به خبرگزاری مهر گفته است: «آسیب اساسی که این لایحه با آن روبهروست، جرمانگاری وسیع آن است. بهگونهای که برخی مواد آن بهطور متوسط بیش از 20 جرم جدید را جرمانگاری کرده است. ازآنجا که اصطلاحات و واژهها در مواد مختلف این لایحه چندپهلو، قابل تفسیر و پرداختن هستند؛ لذا مصادیق آن بسیار زیاد است؛ بهعنوانمثال از دل اصطلاح «خشونت روانی» میتوان بیش از دهها، عنوان مجرمانه استخراج کرد.» البته ازنظر خدائیان لایحه ایراداتی نیز دارد: «در برخی مواد با اصطلاحاتی از قبیل: «بروز آسیب جدی روانی» مواجه هستیم؛ اما مبنا و معیاری برای تشخیص این آسیب تعیین نشده است. همچنین در تعریف خشونت روانی گفتهشده: «خشونت روانی هر رفتاری که به شخصیت، عواطف، احساس امنیت و غیره آسیب رساند» و برای آن مصادیقی مانند توهین ذکرشده است؛
هرچند «توهین» در حال حاضر جرم محسوب میشود، اما برخی دیگر از مصادیق این تعریف تاکنون جرمانگاری نشده و البته در این لایحه نیز تعریف مشخص، معین و محدودی از آن ارائه نشده است، مانند: «تحت نظر گرفتن زن جرم است» که با توجه به اینکه عمل «تحت نظر گرفتن»، تعریف و تحدید نشده است؛ این امر میتواند بحث امنیت اعضای خانواده و حفظ و صیانت از خانواده را به چالش بکشاند.» قاضی اسفنانی، نماینده وزارت دادگستری در کمیته بررسی و تدوین لایحه تأمین امنیت زنان نیز در گفت وگو با خبرگزاری مهر درباره به سرانجام رسیدن لایحه توضیح داد: «قرار است این لایحه که در حال حاضر در قوه قضاییه مطرح است، ظرف روزهای اخیر به سرانجام برسد و بعد در دولت مطرح و سپس رویههای تصویب قانونی را طی کند.» در این لایحه بسیاری از مسائل مربوط به زنان مورد بررسی قرارگرفته، اما هنوز هم بسیاری از صاحبنظران معتقدند که بسیاری از مصادیق و موارد مربوط به خشونت علیه زنان مبهم باقیمانده است، هرچند که بسیاری هم وجود این لایحه را، خود یک پله ترقی میدانند.
خشونت در ایران بیشتر است
دکتر امانالله قرایی مقدم، استاد دانشگاه و جامعه شناس در گفت وگو با روزنامه صبح نو در رابطه با لایحه تأمین امنیت زنان توضیح میدهد: «ما متأسفانه به دلیل باورهای غلط فرهنگی، بهاصطلاح هنوز بسیاری از افراد معتقدند که زن مایملک آنهاست و به اذیت و آزار آنها میپردازند. به وجود این لایحه نیاز است و باید توجه داشت که چند نوع آزار وجود دارد. آزار جسمی، آزار جنسی، آزار اقتصادی و آزار روحی و روانی. البته انواع دیگری از آزار نیز وجود دارد بنابراین متأسفانه یک باور فرهنگی است، باید تبعیت کند و اگر نبود باید او را بزنند. هنوز در بسیاری از خانههای ما این ضربالمثل که «با لباس سفید میروی و با کفن از خانه شوهر باید بروی» وجود دارد. این باور غلط و اصطلاح غلط است که متأسفانه بین برخی افراد وجود دارد.»
قراییمقدم البته توضیح میدهد که خشونت علیه زنان تنها در ایران وجود ندارد. او توضیح میدهد: «خشونت علیه زنان در تمام جوامع وجود دارد. در کشورهای توسعهیافته هم ما شاهد خشونت علیه زنان هستیم. در خارج از ایران حدود 23 درصد است، در ایران البته این آمار کمی بیشتر است.» کارشناس جامعه شناس دلیل زیاد بودن آمار خشونت در مقایسه با دیگر کشورها توضیح میدهد: «همین باورهای غلط فرهنگی باعث این اتفاق شده است که مرد به خود اجازه میدهد که زن را تحقیر کند، کتک بزند و فشار اقتصادی وارد بیاورد؛ بنابراین متأسفانه یک ریشه فرهنگی غلطی وجود دارد که آزار زنان، صدمه به زنان نتیجه آن است. یکی از نمونه های آن ازدواج قبل از سن بلوغ است که یک آزار جنسی و جسمی است.»
هر لایحه ای خوب است
امانالله قراییمقدم وجود هر قانونی درزمینه اصلاححقوق زنان را مناسب و خوب میداند. او توضیح میدهد: «به نظر من هر قانون و مادهای که برای جلوگیری از خشونت علیه زنان در جامعه بهوسیله نمایندگان مردم تصویب شود، میتواند مؤثر باشد.» او معتقد است که هر قانونی برای از بین بردن این موضوع لازم و ضروری است: «از برکات وجود نظام جمهوری اسلامی، حدود 64 درصد از دختران و زنان ما در دانشگاه تحصیل میکنند و عدهای فارغالتحصیل شدهاند و دارند کار میکنند، بنابراین شایسته نیست که خشونت علیه زنان در جامعه مدنی وجود داشته باشد.»
این جامعه شناس معتقد است که دختران تحصیلکردهای که این فرصت در اختیارشان قرارگرفته، نمیتوانند زیر فشار این تحقیرها و آزارها، ازدواج ناخواسته و کتکخوردن قرار بگیرند: «شاید در طبقات پایین جامعه این قضیه وجود داشته باشد. به دلیل اینکه در طبقات سنتی جامعه، زن فرمانبردار است و او را مطیع خود میدانند بنابراین شایسته نیست در این نظام که برای زنان احترام قائلاند و به آنها اجازه دادهاند که درس بخوانند، به مراجع بالای علمی، اداری، سازمانی و قضایی برسند، هنوز قوانینی نداشته باشد یا رفتاری از مردان سر بزند که زنان را مورد اذیتو آزار قرار دهند.» قرائی مقدم معتقد است که خشونت علیه زنان در اقشار پایین جامعه وجود دارد: «چراکه خلأ فرهنگی در این قشر وجود دارد؛ زنان چون به مردان وابستگی دارند و از طرفی بهحقوحقوق خود آگاهی ندارند و حتی به دلیل حفظ حرمت خانواده کاری انجام نمیدهند. البته خشونت علیه زنان در اقشار تحصیلکرده هم دیده میشود.»
فرهنگسازی
«برای محافظت از زنان که خشونت را درپیشگرفتهاند، قوانینی باید وضع و باید اجرایی شود. ما قانون را درست اجرا نمیکنیم.» قرائی مقدم معتقد است که اجرا نکردن قانون و زمینه فکری ایجاد کردن درباره خشونت زنان در تمامی موارد وجود دارد، او توضیح میدهد: «متأسفانه این خشونت بهصورت نامحسوس در کتابهای درسی ما هم وجود دارد. آن تفکری که در کتب درسی به دانش آموزان تزریق میشود. در کتب درسی دوم ابتدایی زن را تحقیر میکنند، مثلاً میگویند «زینب خانم زن خانهداری است.»، «بابا نان داد» نمیگوید که مادر نان داد. اینها همیشه زنان را بهصورت خاصی نشان میدهند.»
استاد دانشگاه و جامعه شناس درباره ریشه هایی که میتواند درزمینه خشونت علیه زنان مؤثر باشد، می گوید: «بحث زنان و خشونت علیه آنان چند جنبه و ریشه دارد. یک ریشه فرهنگی، یک ریشه سیاسی و یک ریشه حکومتی.» او معتقد است که باید قانون مدون و منظمی در این زمینه تنظیم شود: «همه اینها به این دلیل است که نظمی در قانون وجود ندارد. باید قانون مدونی درزمینه بازخواست مردانی که زنان خود را مورد خشونت و آزار قرار میدهند، وجود داشته باشد بنابراین باید در مدرسه درزمینه حقوحقوق زنان به دختران آموزش داده شود. صداوسیما و رسانهها هم باید در این زمینه فرهنگسازی کنند.» ازنظر امان الله قرائی مقدم تصویب لایحه امنیت زنان ازلحاظ فرهنگی، سیاسی، روحی و روانی میتواند برای جامعه ایرانی مهم باشد و باعث افزایش حرمت زنان در جامعه شود.