مقدمه:
اسلام که اکمل ادیان الهی و خاتم آئینهای آسمانی است؛ ارائه دهنده کاملترین و دقیقترین شیوه زندگی برای بشر میباشد و این کمال، دقت و جامعیت در آداب به زیستن و راه به کمال بردن و به سر منزل نیکبختی حقیقی دست یافتن اقتضای انحصاری آئینی است که ریشه در منبع فیاض و بیمنتهای وحی دارد و هر آنچه را که به عنوان نیاز آدمی برای حیات مادی و معنوی او در تصور میگنجد یا وهم آدمی را یارای اندیشه آن نیست به گونهای مدنظر قرار داده و در رهنمودهای حیاتبخش خود آنرا در قالب دستور کاربردی و نه دشوار مطرح ساخته است تا تحقق کمال لطف خالقی رحمن و رحیم نسبت به مخلوقی برگزیده و کادح و شتابان به سوی او گردد و چراغ فروزانی باشد که راه را از بیراه و آب زندگی را از سراب سرگردانی و سعادت واقعی را از نیکبختی خیالی بنمایاند و پاسخگوی شوق تکامل و به حق پیوستن ذرات کوچک دنیای آفرینش انسان باشد.
گرچه عنوان این مقاله تلاشی است برای شناخت برخی ویژگیهای رهنمودهای بهداشتی اسلام و نورافشانیهای آنها و این خود بخش مختصری از کتاب مفصل آئین زندگی در اسلام است. معالوصف از بیان این سخن بینیاز نیستیم که همین بخش مختصر از کتاب، اقیانوسی است که ما را یارای ورود به آن نیست لذا تلاش ما، برداشتی سطحی است که گمشدهای سرگردان از اقیانوسی مواج، یافته است.
پیشگفتاری برای ورود به تعریف تندرستی و بهداشت
وحدت آفریننده و قانونگذار، جامعیت رهنمودهای اسلامی را که برخاسته از منبع فیاض وحی است تبیین و توجیه میکند زیرا برخلاف قانونگذاری انسانها که در مقاطع زمانی مختلف توان درک عوامل مختلف تأثیرگذار و تأثیرپذیر را یکجا نسبت به آنچه که در اندیشه، تدوین قانون یا دستورالعملی برای آن هستند ندارند؛ آفریدگار قادر یکتا، که احاطه بر گذشته و آینده دارد و همه چیز و همه جا در ید قدرت مطلقه او است که همه ویژگیهای وجودی انسان را در ارتباط با دستگاه عظیم آفرینش مورد توجه قرار میدهد و این جامعیت نگرش اسلام به مسائل مختلف و در نظر گرفتن ابعاد گوناگون آنها، از یک تفاوت آشکار میان دو دیدگاه مبتنی بر آموزشهای الهی و آموزشهای محصول دست یافتههای آدمیان به مدد دانش محدود آنها مطرح میسازد.
انتخاب بهترین شیوه زندگی
انتخاب بهترین شیوه زندگی کاملاً با طرز تلقی و نگرش نسبت به زندگی و چگونگی شناخت از اهداف دستگاه عظیم آفرینش ارتباط دارد زیرا وقتی در یک طرز تلقی تمام زندگی و حیات انسان در فاصله زمانی لقاح، زندگی جنینی، کودکی، نوجوانی، جوانی و بالاخره سالمندی شناخته میشود و به عبارت دیگر حیات آدمی به زمانی محدود میان لقاح تا باز ایستادن قلب و نفس خلاصه میشود، حتی اگر تصور کنیم که این محدوده زمانی با اشراف کامل مورد توجه قرار گیرد نیازهای آدمی در همین محدوده ممکن است در ذهن انسان محسوس باشد. وانگهی این فرضی است دور از واقعیت که انسان توان شناخت و درک همه مسائل را در این محدوده زمانی داشته باشد. لذا تاریخ زندگی بشر مشحون از شواهد بسیاری است که تنظیم قاعدهای و اعمال روشی علیرغم برآورده ساختن نیازی که موجب دشواریهای فراوان در دیگر روابط متقابل انسانها با خویشتن، یکدیگر و محیط زندگی به مفهوم وسیع کلمه شده است و آنقدر این مسأله تکرار شده است که ما را از ذکر شواهد بینیاز میسازد.
تدوین آئین بهزیستی و رستگاری در توان کیست؟
به گمان ما همین سخن ساده آغازین، برای رسیدن به دو نکته که تدوین آئین بهزیستی و رستگاری تنها در توان فرد یا مجموعهای است که به همه مسائل گذشته و آینده حیات آدمی و فلسفه آفرینش او احاطه کامل داشته باشد و این احاطه تنها نزد پروردگار است و بس لذا بسیار دشوار است که تصور شود بیبهرهگیری از آموزشهای الهی تلاش بیوقفه آدمیان و انتقال دستیافتههای آنها از نسلی به نسل دیگر و بالاخره راه به مقصود برد.
سخنی از کانت
کانت میگوید «تربیت بزرگترین و سختترین مسألهای است که به انسان داده میشود زیرا وی برای حل کردن هر مسأله محتاج معلوماتی است و حل مسأله تربیت نیاز به معلوماتی دارد که انسان فاقد آن است چرا که بصیرت انسان بسته به تربیت او است و تربیت او هم بستگی به بصیرت او دارد». (2)
آئین چگونه زیستن، در واقع دستورالعمل تربیت انسان است و بهداشت. بخش بسیار کوچکی از این دستورالعمل است و سخن کانت سخن حقی است که گویای ناتوانی بشر در شناخت مسأله زندگی است مگر آنکه با تمسک به آموزشهای الهی، به حقایقی که از دیدگان محدودنگر انسان مستور است دست یابد.
ضرورت بازنگری در مفهوم تندرستی و بهداشت
بر پایه این سخنان مقدماتی شایسته است تکرار کنیم که بر مبنای طرز شناخت و تلقی از مسائل و پدیدهها، دیدگاههای متفاوتی نسبت به تعاریف کلمات و دامنه کاربرد آنها پیدا میشود و از جمله در مفهوم تندرستی و بهداشت نیز همین تفاوت دیدگاه را میتوان انتظار داشت. حقیقت این است که تندرستی و به دنبال آن بهداشت را نیز در دو طرز تلقی مختلف اسلامی و غیر آن میتوان متفاوت تعریف کرد و این تفاوت الزاماً مبتنی بر تفاوت روش و محتوای موضوع نیست بلکه زائیده دوگانگی نگرش است زیرا در جای جای رهنمودهای اسلامی حضور قطعی و جایگاه استوار دو نکته مهم یعنی:
1- فلسفه آفرینش انسان
2- حیات حقیقی آدمی
محسوس است و این دو نکته با تمام اهمیتی که دارد در مکاتب غیرالهی و عمداً یا سهواً به فراموشی سپرده شده است. همینجا تعریف انسان که محور اصلی بحث تندرستی و بهداشت است و همه تلاشها برای تأمین شرایط زیستی بهتر برای او است به 2 شکل متفاوت حضور پیدا میکند؛ یکی موجودی کامجو و آسایشطلب که زندگی او تنها از لحظه لقاح تا باز ایستادن قلب و نفس امتداد دارد و دیگری انسانی که حیات او محدود به زمان ذکر شده نیست و هستی او از نفخه کمال (3) نشأت گرفته و مسیر گشادهی فراروی او، تعالی و شایستگی او، مقام خلیفه اللهی در روی زمین (4) و مرگ ظاهری او آغاز پروازی دیگر در عرصهای وسیع که دنیای مادی در خور او نیست میباشد. لذا از همین جا است که با شناخت انسان که آفرینش او هدفدار (5) است و کلمات و مفاهیم در قالبی نو، عمیق و با وسعتی به اندازه ظرفیت در برداشتن ابعاد ظاهری، باطنی، مادی و معنوی برای موجودی جاودانه که حتی مرگ او فنای مطلق نیست بلکه تغییر جایگاه است مطرح میگردد.
نگاهی دوباره به تندرستی و بهداشت
سازمان جهانی بهداشت تندرستی را اینگونه تعریف میکند «تندرستی عبارت است از حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نبودن بیماری و معلولیت (6) و اگر در یک جمعبندی از تعاریف بهداشت نیز به تعریف مختصر زیر اکتفا کنیم که «بهداشت عبارت است از تأمین، حفظ و ارتقاء تندرستی» (7) در این صورت با تکیه بر سخنانی که در بحث مبدأ تفاوت نگرش آوردیم باید جهتگیری حرکت رو به کمال و اوجگیری آدمی به سوی مقام راضی از خدا و مرضی از جانب او بودن یا کلمه قرآنی «فلاح» را در تعریف گنجانید تا آن دو نکته از یاد رفته را منظور کرده باشیم (8) و بجای سراب نیکبختی، وصول به سرچشمه حقیقی سعادت را که در همان دو کلمه راضی و مرضی بودن بنده در گستره دنیا و قصوی است در مرکز ثقل جاذبه انگیزه حرکت قرار دهیم.
به عبارت دیگر در این بازنگری تأمین و ارتقاء سطح تندرستی جسمی، روانی و اجتماعی را باید با رهتوشهی تقوا (9) و حرکت به سوی مقام قرب الهی (10) و رستگاری (11) آمیخت تا تعریف مناسبی از بهداشت در پرتو رهنمودهای اسلامی ارائه شده باشد.
اینجا بهداشت وسیلهای برای آدمی است که به مدد آن حرکت کمالطلب انسان تسهیل میشود. از دیدگاه معارف اسلامی که زندگی و خلقت آدمی پوچ و بیهدف نیست (12) و حفظ حیات او ارزشمند و شرعاً واجب است (13) لذا توجه ویژه به تندرستی و بهداشت متناسب با شأن بنیادی آنها و پایگاه شرعی صیانت از نفس اهمیت خاصی خواهد داشت. وقتی حفظ جان و پیشگیری از هلاکت آدمی واجب شرعی است براساس قواعد فقهی وجوب مقدمه واجب (در باب استلزامات عقلیه) مقدمه حفظ جان یعنی رعایت موازین اصولی بهداشت و پیشگیری و حتی درمان بیماری در حدود توانائی و مقدورات و شرایط زمانی و مکانی واجب و بیاعتنائی به سلامت شرعاً مذموم و ممنوع خواهد بود (14) لذا نظام خدمات بهداشتی درمانی واجد صلاحیتهای لازم، به عنوان یکی از سه رکن مهم در نظام اداره امور اجتماع بر پایه رهنمودی از امام جعفر صادق مطرح میگردد. (15)
و اما بیماری را که فقدان آن به تنهائی مترادف تندرستی نیست چگونه باید تعریف کرد، جا دارد در اینجا به اختصار مطرح کنیم.
معمول این است که بیماری و تندرستی را در قالب طیفی به وسعت فاصله میان سلامت کامل تا مرگ (16) نشان میدهند تا به درجات آنها و راهی که در پیش و پس دارند بنحوی تأکید شده باشد. با همین شیوه نمایش طیفگونه، و بازگشت به سخنانی که پیش از این در باب نگرش اسلامی نسبت به مسائل مختلف آوردیم، بیماری نیز ادامه گستردهتر از آنچه که فرهنگ غیرالهی میشناسد پیدا میکند زیرا در این طرز نگرش نفاق، کفر، عناد، گناه، زنگار آئینه دل، بیتقوائی، کینه، حسد، ستم، تجملپرستی و پیروی هوای نفس نیز مصداقی از فقدان سلامت و به عبارت دیگر بیماری (17) است و همین وسعت قلمرو توجه ویژه به بیماری را در همه ابعاد آن چگونگی پیشگیری و درمان آن را از تمام طرق ممکن طلب میکند. (18)
مرض بدن و مرض دل (ضمیر) هر دو از بلایا، اما دومی سختتر و سلامت تن و تقوای قلب هر دو از نعمتها، اما دومی افضل است. (19)
درخواست عافیت که ایمنی از بلایا و بیماری است به عنوان یک نیاز و یک تمنا از پروردگار به مسلمانان آموخته میشود (20) و جای شگفتی نیست که اسلام حتی آنچه را که دیوانگی و جنون میشناسد به عنوان بیماری مطرح میکند اما در برابر تکبر و غفلت عمدی و بیعمل صالح امید وصال بهشت و رستگاری داشتن از کلمه جنون استفاده میکند. (21)
حال اگر یکبار دیگر با جمعبندی مطالب ذکر شده به بهداشت از دیدگاه اسلامی بازنگری کنیم آن را با هدف تأمین، حفظ و ارتقاء تندرستی که تزکیه و تقوا در بطن خود و سیر الی الله را در پیش روی دارد (خدا محوری) و از آنچه که انسان را برای این حرکت آماده میسازد غفلت نمیورزد، خواهیم یافت.
درمان هم به عنوان بخشی از بهداشت
با توجه به تعریف ارائه شده از بهداشت، این باور که خدمات درمانی و یا لااقل بخشی از خدمات درمانی را نباید از تعریف بهداشت منتزع ساخت قوت میگیرد و اگر ما در این مقاله به تناسب موضوع گاهی معترض درمان در ذیل عنوان بهداشت میشویم براساس همین برداشت است که تأمین تندرستی و حفظ آن گاهی نیازمند یک خدمت درمانی میتواند یک حرکت بهداشتی و پیشگیرانه مثلا ً پیشگیری مرحله دوم و سوم تلقی گردد.
نظر به برخی ویژگیها
کم و بیش بحث ما در زمینه تعاریف، الزاماً با طرح برخی ویژگیهای بهداشت در فرهنگ اسلامی همراه بود لیکن شایسته است جنبههائی از این ویژگیها را جداگانه و به اختصار عنوان کنیم.
1- جامعیت
جامعیت رهنمودهای بهداشتی اسلام برخاسته از وحدت آفریننده و قانونگذار و نگرش توأم به حیات دنیوی و اخروی و احاطه به تمام جنبههای جسمی و روانی، اجتماعی، روحی و تعالیجوئی و کمالطلبی انسان و تنظیم شیوههای بهزیستی با عنایت به مجموعه جنبههای ذکر شده است و القاء چنین مشی و روشی برای زیستن آدمی در توان هیچکس جز خالق بیچون نیست لذا اگر بگوئیم غفلت از رهنمودهای بهداشتی اسلام، غفلتی بزرگ که حتی آنان که به دین حق نگرویدهاند نیز مصلحتشان تمسک به این رهنمودهاست اغراق نگفتهایم. حقیقت این است که قرآن برای متقین (22) است اما چون خدا در این کتاب هدایت خود را کراراً رحمن معرفی نموده است؛ رحمانیت او ایجاب میکند که لااقل در برخی از مسائل، خطابش به همه آدمیان از مؤمن و غیرمؤمن باشد و خطابهای یا ایهاالناس، یا ایهاالانسان، یا بنیآدم و مانند اینها حاکی از پیامهای سودبخش برای همه است و جالب اینکه این گونه خطابها را که باید دعوت عام تلقی کرد در باب مسائل بهداشتی کم نمیبینیم. (23)
به هر صورت جامعیت رهنمودهای بهداشتی بر پایه خدامحوری و سیر در مسیر سعادت دنیوی و اخروی و ناظر بر تمام قوانین حاکم بر طبیعت و فطرت آدمی است که به تنهائی بحث مفصلی را که خارج از حوصله این مقدار است، طلب میکند.
2- کلنگری و کلگرائی
شاید این نکته را ممکن بود در بحث جامعیت عنوان کنیم لیکن به لحاظ اهمیت مسأله و پیام نوشناخته و نوآور آن جداگانه ذکر میکنیم.
یکی از ناکامیهای بزرگ بشر در دستیابی به قواعد، ناتوانی او از نگرش کلی داشتن در مورد انسان و محیط و بطور کلی انسان و مجموعه نظام آفرینش و هدف نهائی آفرینش آدمی است لذا بشر ناچار است اگر در مسیری برای رفع معضلی راهی مییابد انتظار آن را داشته باشد که این یافتن با گم کردن نکات دیگری برایش توأم باشد. چنانکه در مضمون شعر «وجدت شیئاً و غابت عنک اشیاء» به این معنا به زیبائی اشاره شده است. به عبارت دیگر سردرگمی آدمیان ناشی از فقدان شناخت کامل به مجموعه جهان آفاق و انفس (24) یا به بیان امروزی میکروکاسموس و ماکروکاسموس است.
به هر صورت کلنگری در رهنمودهای اسلامی و ارائه دستورالعملها همه سونگر برای زیستن (25) به گونهای است که بسیاری از دستورالعملهای بهداشتی را باید در قالب دستورالعملهای عبادی- تربیتی به صورتی ادغام یافته و مستتر در آنها دید.
مثلاً وقتی مرد را از زینت طلا باز میدارد، همزمان در این نهی مصالح اجتماعی و هموارسازی تکامل روحی را با حذف نتیجه سوء کاربرد طلا برای مردان در کاهش قدرت باروری و کاستن از توان بیولوژیک او باید مطالعه نمود. (26)
انعکاس کلگرائی را در فتاوی مراجع عظام که نشأت گرفته از دستورالعملهای همه سونگر برای زندگی H.L.I است بخوبی و وضوح میتوان تقریباً در بسیاری از احکام شرعی مربوط به طهارت، نجاسات، غسل، وضو، نماز، روزه، نکاح، رضاع، امر به معروف و نهی از منکر و صدها مقوله دیگر یافت و در برخی دیگر محدودیت دانش امروز ما، مایه عدم درک صحیح ما از پیوستگی و آمیختگی مجموعه شرایطی است که مصلحت جسم و جان و دنیا و آخرت را یکجا در بردارد.
جالب توجه است که گاهی در آیات شریفه قرآنی بیانات معصومین (علیهم السلام) اشاراتی است که ظاهراً ارتباط مستقیمی میان آنها و مسائل بهداشتی نیست لیکن با الهام از اندیشه کلگرائی، جوینده را به نوآفرینی یا شناخت نوآوری رهنمودهای اسلامی تشویق میکند چنانکه در کلام الله حضرت زهرا (سلام الله علیها) را در توضیح علل پوشیدن جسم مطهرشان در برابر نابینا به مسأله «بو» اشاره میشود که در زمان ما مقدمه فصل جدید و شاید دگرگون سازی را در دانش پزشکی مطرح ساخته است (27) و یا الهامی که نویسنده مقاله از آیه فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَدًا (28) برای ساختن دستگاه آرامگر کهف گرفتهام که میتواند جایگزین بیزیانی برای آرامبخشها، خوابآورها و مایه تسکین درد و آرامش جسم و جان دردمندان بسیاری گردد.
ارائه شواهد بیشمار از این بهرهگیریها؛ فرصت گشاده و بضاعت علمی افزونتر که نویسنده از هر دو بینصیب است میطلبد لیکن خوشبختانه راه برای طالبان آنها کم و بیش هموار است. (29)
مختصر آنکه بهداشت و طب اسلامی به معنای خاص کلمه را باید در مجموعهای از احکام و رهنمودهای حیات بخش اسلام به صورتی آمیخته و ادغام یافته یافت و در این آمیختگی به این حقیقت الهامبخش توجه نمود که رهنمودهای بهداشتی اسلام براساس ارتباط اجزاء مختلف با یکدیگر و همبستگی روح و جسم آدمی و پیوستگی نظام طبیعت و یگانگی خالق است که اشاره به یک حقیقت کلی دارد.
اینگونه نگریستن به مسائل بهداشتی مانع رشد ناموزون عوامل مؤثر بر حیات آدمی و تأخر یا تضاد فرهنگی در مجموعه پدیدههای زندگی است و این درس را به برنامه ریزان بهداشتی میدهد که در هر تصمیمگیری به پیامدهای آن نیز متوجه باشند و راهی موافق فطرت و هماهنگ با نظام پیوسته مورد اشاره انتخاب کند.
3- هماهنگی با هدف آفرینش
بر مبنای آنچه که از لابلای آیات قرآنی و احادیث اسلامی استنباط میشود هدف نهائی آفرینش را در یک جمله بندگی خدا (30) و آزاد شدن از بندگی غیر او به سوی کمال مطلق شتافتن (31) میتوان شناخت لذا این جهتگیری را در همه احکام الهی میتوان به وضوح مشاهده نمود و به دنبال سخنی که تحت عنوان کلنگری و کلگرائی آوردیم نیازی به توضیح افزونتر در این مجال اندک نیست.
4- هماهنگی با فطرت آدمی
قرآن اسلام را از آئین فطری و موافق با فطرت الهی انسان معرفی میکند (32) و یکی از اسرار عمده جاودانگی این آئین و رمز جامعیت و کلگرائی آموزشهای اسلامی از آن جمله در مسائل بهداشتی را باید در همین هماهنگی با فطرت جستجو کرد.
اعتقاد به اصل کرامت انسان (33) و حفظ عزت پیروان حق (34) و پذیرش عدالت در مفهوم وسیع آن به عنوان زیربنای خدمات بهداشتی (35) نیز از ثمرات هماهنگی رهنمودهای بهداشتی اسلام با فطرت الهی انسان و در همسوئی با اهداف آفرینش کائنات قابل توضیح است.
5- آسانی و داشتن پشتوانههای اجرائی مطمئنتر و مستمر
طرح آموزشهای بهداشتی اسلام در نهایت سادگی و روشنی و اتکاء به واقعیات و نه فرضیات، قابل درک و فهم عمومی اما در عین حال عمیق و پرمحتوا در قالب احکام حلال، حرام، مستحب، مکروه و مباح و در مجموعه جریان تربیتی اسلام خود به خود عالیترین ضمانت اجرائی را به همراه دارد و هنگامی که رفتار بهداشتی و خدمات بهداشت از مصادیق عبادت شناخته شد (36) و دامنه امر به معروف و نهی از منکر آشکار این زمینهها را در برگرفت. (37) صرفنظر از فراهم شدن مناسبترین امکانات رشد مشمول مراقبتهای لحظه به لحظه فردی و نظارت عمومی میگردد و عالیترین شکل جلب مشارکت فرد و جامعه را در بهداشت به نمایش میگذارد.
سابقه تاریخی رعایت اصول بهداشتی در جوامع اسلامی تا حدی که موجب حیرت محققین غیرمسلمان شده نیز نتیجه تأثیر مستقیم احکام دینی نزد مسلمین است.
6- آزادیبخشی و مبتنی بودن بر مصلحت
اگرچه طبیعت خدمات بهداشتی به دلیل اهمیت خاص پیشگیری از بیماریها متمایل به حفظ استقلال فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است لیکن با توجه به تأکیدات اسلام بر ضرورت استقلال کامل جامعه اسلامی (38) و طرح فلسفه بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای آزادی بخشی آدمیان همزمان با توضیح فلسفه حلال و حرام (39) به توجه خاص اسلام نسبت به مسأله بهداشت نیز میتوان پی برد. وقتی پای هزینه کردن در بهداشت به میان میآید کلام نغز حضرت صادق (علیه السلام) که میفرماید: «آنچه در جهت تأمین تندرستی هزینه میشود مصداق اسراف نیست بلکه اسراف در اتلاف مال و زیان رساندن به بدن مصداق پیدا میکند». (40) تأکید خاص بر مصلحت گرائی را در خدمات بهداشتی نشان میدهد.
7- تأکید بر طب پیشگیری و پزشکی پیشبردی و ارتقائی
در زمان ما که دانش پزشکی را غالباً چهار زمینه پزشکی پیشگیری، (41) درمانی، (42) توانبخشی (43) و بالاخره پیشبرد یا ارتقائی (44) تقسیم میکند و گاهی طب نگهدارنده (45) را نیز به این مجموعه میافزایند (46) ضمن اینکه همه اشکال یاد شده را به نحوی در آموزشهای بهداشتی درمانی اسلام میتوان یافت. تأکید فراوان اسلام بر پیشگیری از بیماریها و حرکت دادن خدمات پزشکی به صورتی پیشرونده و ارتقائی (پروموتیو) آشکارا به نمایش گذاشته میشود؛ حتی هنگامی که انسان به پزشکی درمانی اسلام نیز توجه میکند تقدم درمان طبیعی مانند رژیم درمانی، آب درمانی، بو درمانی، آوا درمانی، (47) ورزش درمانی و دیگر اشکال درمان طبیعی و در صورت لزوم دارودرمانی (48) با تأکید بر مصرف بجا و در حد ضرورت و مراقبت از عوارض جانبی داروها (49) را نسبت به درمان جراحی ملاحظه مینماید (50) و این حاکی از توجه به شیوههای نزدیکتر به ساختار فطری انسان و تقدم پیشگیری بر درمان و سادگی و همگانی بودن شیوههای حفظ تندرستی در شرایط معمولی است وگرنه به هنگام ضرورت پرداختن به پیچیدهترین شیوههای درمانی نیز مورد توصیه اسلام است. (51) جالب توجه است علیرغم اینکه اسلام در اعمال عبادی نیت و توجه انسان را برای پذیرش آن عمل ضروری میداند معالوصف در مسائل بهداشتی، محقق پاکی یا نجاست را به عنوان اعمال توسلی در چارچوب دیگری عنوان میکند و مثلاً برطرف شدن آلودگی را با شرایط خاص طهارت برای اطلاق طهارت کافی میداند و در اینجا به نیت اصالت نمیدهد (52) که خود نوعی تأکید بر جایگاه طب پیشگیری است.
در طب پیشگیری اسلامی، علاوه بر فراهم ساختن زمینه بهرهگیری از مصون سازی (53) پروفیلاکسی نیز بنحو جالبی با انجام تمرینات و ریاضات جسمی و روانی مطرح میگردد (54) و همزمان با قطع رابطه ایصال به منبع آلودگی و بیم از عقوبات ناخوشایند (55) زمینه ابتلا به بیماریها را هرچه محدودتر و حفظ سلامت و به اصطلاح پزشکی نگهدارنده را مستحکمتر میسازد.
8- نوآوری و نوآفرینی مستمر
گرچه قدمت تعلیمات اسلامی به تاریخ نزول وحی و القاء احادیث شریفه باز میگردد لیکن به اقتضای جامعیت و کلگرائی و نشأت گرفتن از منبع فیاض وحی همواره جلوتر از دستاوردهای بشری، از قوانین حاکم بر طبیعت و ارائه رهنمودهای نوآور به عطش بشر پویا و جستجوگر پاسخ مناسب و سیرابگر میدهد و برای جویندگان این راه شاهراههای بزرگ و جدیدی که زمینه نوآفرینی را فراهم سازد میگشاید. (56) طرح مسائلی مانند کرونوبیولوژی در اسلام (57) و اشاراتی درباره وراثت غیر کروموزومی همزمان با پذیرش وراثت کروموزومی، (58) همکاری عوامل مختلف بیولوژیک در بروز و تسلط بیماری (59) و اشاره به اشعه بیماریزا (60) و مانند اینها نمونههای نوآور و نوآفرین برای شیفتگان دانش پیشرو است.
9- پویائی و بالندگی مداوم در دامان فقه اسلامی
فقه اسلامی به ویژه فقه پویا و بیرقیب شیعه، دامان پرمهری برای رشد بهداشت است که ورود به این بحث مهم اینکه در مجال این مقال نیست لیکن تنها به این نکته اشاره میکنیم که بسیاری از قواعد فقهی حامی و پرورش دهنده بهداشت و موجب پویایی و رشد بهداشت است و شاید در این میان قاعده لاضرر، قاعده بیع اجباری، وجوب مقدمه واجب، حرمت مقدمه حرام، قاعده کل مضر حرام، قواعد لغو خصوصیت، اولویت، مفهوم شرط، استصحاب، احتیاط برائت، تخییر (در موضوع استلزامات عقلیه) بیشترین تأثیر مثبت را داشته باشند. (61)
10- آمیختگی آموزش مداوم
اسلام از تندرستی به عنوان یک ارزش سخن میگوید (62) و آموزش مداوم آنرا چه براساس یک عبادت (63) و چه به عنوان ضرورت خودسازی و محاسبه نفس (64) و چه بعنوان بخشی از امر به معروف و نهی از منکر (65) در قالب بشارت، انذار و تذکر مورد تأکید قرار میدهد و در نهایت آموزشی را موفق میداند که به تغییر، اصلاح و ارتقاء رفتار انسان منجر شود چنانکه در کلام نغز امیرالمؤمنین (علیه السلام) به آن اشاره شده که: اوضع العلم ماوقف اللسان و ارفعه ما ظهر فی الجوارح و الارکان. (66)
نمونههائی از رهنمودهای بهداشتی اسلام
جا داشت که با عنوان بالا فصل مجزائی حاوی نمونههای علمی و کاربردی رهنمودهای بهداشتی اسلام و تأثیر کاربرد آنها را طی قرون و اعصار ارائه مینمودیم لیکن مجالی وسیع و مقالی دیگر و صاحب مقالی شایستهتر میطلبد لذا سخن را در همین جا به پایان میبریم (67) و از خدای بزرگ مسئلت داریم که دلهای ما را ظرف معارف نورانی اسلام و رفتار ما را مرضی ذات مقدس خویش قرار دهد.
ربنا لاتواخذنا ان نسینا او اخطانا (68)
پینوشتها:
1- مدرس علوم بهداشتی، تغذیه و اخلاق پزشکی دانشگاههای علوم پزشکی
2- اخلاق پزشکی- محمدمهدی اصفهانی- 1367- معاونت پژوهشی وزارت بهداشت
3- اشاره به مضمون آیه 29 سوره حجر: و نفخت فیه من روحی
4- اشاره به آیه سی سوره بقره
5- اشاره به آیه 15 سوره مؤمنون
6- جامعهشناسی تغذیه- محمدمهدی اصفهانی- 1367- دانشکده علوم تغذیه
7- بازنگری تعریف، محتوا و ویژگیهای بهداشت نظامی- محمدمهدی اصفهانی- 1268- ستاد فرماندهی کلقوا
8- پاسداری از سرمایههای فردای انقلاب اسلامی- محمدمهدی اصفهانی- 1367- دفتر هماهنگی آموزش بهداشت
9- اشاره به آیه 197 سوره بقره: وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى
10- اشاره به مضمون آیات 54 و 55 سوره قدر و 11 سوره تحریم
11- اشاره به مضمون آیات 8 و 9 سوره شمس و 23 سوره مجادله
12- اشاره به مضمون آیه 115 سوره مؤمنون
13- اشاره به مضمون آیه 32 سوره مائده و نیز آیه 195 سوره بقره: وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ یعنی با دست خود خویشتن را به هلاکت میفکنید.
14- مقدمه واجب، غیر مستقلات عقلیه، بهداشت و تغذیه از دیدگاه اسلام- محمدمهدی اصفهانی- 1366- دانشگاه تربیت مدرس
15- لایستغنی اهل کل بلد عن ثلاث یفزع الیه فی امر دنیاهم و آخرتهم و ان عدموا فکانو هجما فقیه عالم ورع و امیر خیر مطاع و طبیب بصیر ثقه- تحفه العقول
16- بهداشت عمومی- محمدمهدی اصفهانی- 1368- دانشکده تربیت معلم واحد جنوب
17- اشاره به مضامین آیات 10 سوره بقره 53 سوره مائده، 125 سوره توبه، 53 سوره حج ،50 سوره نور، 12و 32و 60 سوره احزاب، 20 و 29 سوره محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، 31 مدثر و احادیث متعددی که در آنها از صفات رذیله به مرض تعبیر شده است.
18- پیشگفتاری بر بهداشت- محمدمهدی اصفهانی- 1368- دانشکده پرستاری بانک ملی
19- الا و ان من البلاء الفاقه و اشد من الفاقه مرض البدن مرض القلب الاوان من النعم سعه المال و افضل من سعه المال صحه البدن و افضل من صحه البدن تقوی القلب- امیرالمؤمنین (علیه السلام)- تحف العقول
20- اشاره به مضمون دعاهای مختلف نقل شده از حضرت امام سجاد (علیه السلام) در صحیفه سجادیه و ادعیه منقوله از سایر معصومین (علیهم السلام) در کتب دعا از جمله مفاتیح الجنان ادعیه روزهای هفته و دعای یا ولی العافیة اسئلک العافیة.
21- اشاره به مضمون حدیث مفصلی که خصال صدوق از حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) نقل میکند که فرمود حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بر جماعتی گذشت و فرمود چرا جمع شدهاید گفتند: مجنونی است فرمود او مجنون نیست بلکه بیمار است سپس فرمود آیا خبر بدهم شما را به دیوانه واقعاً دیوانه، عرض کردند بله یا رسول الله فرمود دیوانه آن است که از روی تکبر راه رود و با گوشه چشمش نگاه کند و شانههای خود را از سر تکبر بجنباند و با آنکه گناه خدا را انجام میدهد بهشت را میطلبد. مردم از شرش آسوده نیستند و به خیرش امیدی ندارند، آن دیوانه است و این یکی بیمار است. قال المتبختر فی مشیه الناظر فی عطفیه المحرک جنبیه بمنکبیه یتمنی علی الله جنته و هو یعیصه الذی لایومن شره و لایرجی خیره فذالک المجنون و هذا المبتلی.
22- اشاره به مضامین آیات متعددی که قرآن را هدی اللمتقین معرفی میکند از جمله آیه 2 سوره بقره.
23- برای مثال آیه 24 سوره عبس فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ، آیه 31 سوره اعراف با خطاب یا ایها الناس و پیام کُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ و آیات دیگری با پیام کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً و نیز کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ که در خطاب آنها دعوت عام مشهود است.
24- اشاره به آیه 53 سوره فصلت: سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ
25- H.L.T (Holistic life instruction
24- به عنوان نمونه به مقاله تحقیقی طلا و تأثیرات آن در بین انسان- به نقل از نشریه شماره 19 دانشگاه علوم پزشکی ایران صفحه 19 اشاره میشود.
26- اشاره دوگانه به حدیث منشور منقوله از حضرت زهرا (سلام الله علیها) که در کتب مختلف از جمله کتب شرح زندگانی آن بانوی بیهمتا عالم خلقت آمده و مقالات علمی جدید از جمله مقاله بسیار با ارزش Anabell Berchal در مجله New Scientist مورخه 25 اوت 1990
27- آیه 11 سوره کهف
28- در این زمینه بسیاری از کتب تفسیری جدید مانند تفسیر نمونه استاد آیت ا... مکارم شیرازی، مجموعه آثار شهید زنده یاد تحت عنوان اولین دانشگاه و آخرین پیامبر و برخی از نگاشتههای اینجانب شواهد بسیاری یافت میگردد که اهمیت خواب اول شب در فیزیولوژی بدن، تدوین برنامه غذایی مناسب برای انسان در مراحل مختلف زندگی، فواید غسلهای اول ماه، توصیه به اجتناب از آمیزش جنسی در زمان اوج قدرت جاذبه ماه (اول- پانزدهم و آخر ماه قمری)، ریتمهای سیر کادین و تأثیر آنها بر هرمونها، متابولیسم و فعالیتهای بیولوژیک و ... را میتوان به عنوان نمونههائی از این گنجینه دانش متذکر گردید.
29- اشاره به مضمون آیه 56 سوره الذاریات: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ و آیه 79 سوره انعام و نیز آیات 100 سوره توبه و 8 سوره بینه و 8 و 9 سوره شمس
30- آیه 83 سوره انشقاق
31- آیه 30 سوره روم- فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا
32- اشاره به آیه 70 سوره اسری: وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْر
33- اشاره به مضمون آیه 139 سوره آل عمران: وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ و حدیث المنقول از حضرت امام صادق (علیه السلام) مبنی بر اینکه خداوند امور مؤمن را به او واگذار کرده اما به او هرگز اجازه علمی که عزت او را به خطر افکند نداده است ان الله افوض الی المؤمن اموره کلبها و لم یفوض ان یذل نفسه العزیز- میزان الحکمه.
34- اشاره به استنباطی که از آیات 1 سوره نساء و19 سوره یونس، 4 سوره حجرات، 22 سوره روم، 35 سوره سبا و نامه امیر المؤمنین (علیه السلام) به مالک اشتر در نهج البلاغه: فانهم صنفان اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق و نیز کلام آن حضرت در کتاب غرر الحکم: لیکن احب الامور الیک اعمها فی العدل و اقسطها بالحق و نظائر آنها میتوان نمود.
35- اشاره به بحث مفصل درج شده در «جایگاه آموزش بهداشت در فرهنگ اسلامی»- محمدمهدی اصفهانی- 1365- دفتر هماهنگی آموزش بهداشت
36- اشاره به بحث امام خمینی رضوان ا... علیه در جلد 2 تحریرالوسیله
37- اشاره به مضمون آیه 141 سوره نساء: وَلَن یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا که قاعده بسیار مهم فقهی «نفی سبیل کفار» از آن استنباط شده است و نیز آیات 60 سوره انفال در مورد ضرورت قدرتمندی جامعه اسلامی و 112 سوره هود در مورد عدم اتکاء به بیگانگان
38- آیه 157 سوره اعراف
39- لیس فیما اصلح البدن اسراف انما الاسراف فیما اتلف المال و اضر البدن- فصول المهمه
40- به نقل از: مفاهیم اساسی بهداشت روانی در فرهنگ اسلامی- محمدمهدی اصفهانی- 1370- انستیتو روانپزشکی تهران
41- Preventive
42- Curative
43- Rehabilitive
44- Promotive
45- Conservative
46- نمونههایی از آوا درمانی را در اذکار و قرائت ادعیه و آیات قرآنی میتوان توضیح داد و نیز کار بسیار جالب گروهی از متخصصین روانپزشکی در ایالات متحده آمریکا در زمینه درمان افسردگی با قرائت آیات قرآنی ارائه شده در مقاله زیر:
Elkadi, A-Dacumentation of the physiologic effects of the Quran-Bul.Is.Med Vol2-1984
و نیز درمان سرطان حنجره با آیات 1 تا 19 سوره یس توسط بیمارستان ایندوامریکان در ایالت میسوری به شرح مندرج در مجله Chimise British Medicin 1990 شماره 1 سال سیزدهم در همین مقوله است.
47- نظری به مبانی پزشکی و بهداشت در اسلام- محمدمهدی اصفهانی- 1363- مجتمع آموزشی و پژوهشی وزارت بهداری
48- کابرد منطقی دارو- محمدمهدی اصفهانی- 1369- کنگره سراسری داروسازان ایران- دانشگاه علوم پزشکی اهواز
49- مدرک ذکر شده در شماره 41
50- اخلاق پزشکی- محمدمهدی اصفهانی- 1367- معاونت پژوهشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
51- رسائل علمیه آیات عظام- عروه الوثقی- تحریرالوسیله
52- پاسداری از سرمایههای فردای انقلاب اسلامی- محمدمهدی اصفهانی- 1367- دفتر هماهنگی آموزش بهداشت
53- مدرک مندرج در شماره 39
54- الهدی الصحی رقم 6-1991 نشریه سازمان جهانی بهداشت- منطقه مدیترانه شرقی
55- به برخی از این موارد به رسم اشاره در قسمت ویژگیهای بهداشت تحت عنوان کلینگری و کلیگرائی سخنی به میان آوردیم.
56- بهداشت تغذیه- محمدمهدی اصفهانی- 1359-1362-1364-1369- شرکت انتشار
57- شیر مادر و تغذیه کودک از دیدگاه اسلام- محمدمهدی اصفهانی- 1365- دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
58- مغز متفکر جهان شیعه- ترجمه ذبیح الله منصوری
59- مدرک مندرج در شماره 31
60- رشد مستمر و تامل جوی بهداشت در حمایت فقه اسلامی- محمدمهدی اصفهانی- 1366- دانشگاه تربیت مدرس
61- علاوه بر آنچه که در شماره 19 ذکر شد احادیث متعددی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر معصومین (علیهم السلام) در ارزش تندرستی نقل شده که جلد 5 کتاب میزان الحکمه، جلد 62 کتاب بحارالانوار- جلد10 کتاب کنز العمال- کتاب غررالحکم، کتاب نهج البلاغه، کتاب نهج الفصاحه و دیگر معصومین (علیهم السلام) در ارزش تندرستی نقل شده که جلد 5 کتاب میزان الحکمه، جلد 62 کتاب بحارالانوار- جلد 10 کتاب کنزالعمال- کتاب غررالحکم، کتاب نهج الفصاحه و دیگر کتب حاوی احادیث معصومین (علیهم السلام) مشحون از آنهاست.
62- مدرک مندرج در شماره 34
63- همان مدرک
64- امام خمینی رضوان ا... علیه- تحریرالوسیله جلد 2- با استنباط از بحث ایشان در مورد وجوب امر به معروف و نهی از منکر عقلی و شرعی.
65- اخلاق پزشکی- محمدمهدی اصفهانی- 1367- معاونت پژوهشی وزارت بهداشت
66- پائینترین درجه دانش، دانشی است که روی زبان متوقف باشد و بالاترین درجه آن دانشی است که در رفتار آدمی ظاهر شود- نهج البلاغه- کلمات قصار
67- در این خصوص علاوه بر آثار دانشمندان اسلامی اعم از ایرانی و غیرایرانی به ویژه شهید فضیلت دکتر سیدرضا پاکنژاد در نگاشتههای این خوشهچین خرمن دانشوران نیز کم و بیش مطالبی آمده و بخش عمده آن در مجموعه «بهداشت و تغذیه از دیدگاه اسلام» 1366 دانشگاه تربیت مدرس جمعآوری شده است.
68- قسمتی از 286 سوره بقره
منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان، (1394) مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، چاپ دوم.