موش! حیوانی که اینروزها شکل و رسم حضورش به هیچ عنوان با قصهها و تصویرهای خیالی و داستانی ما تطبیق ندارد. اگرچه در گذشته نیز اینگونه بود اما چیزی که دست کم مشخص است، این است که موشهای قدیم مثل این موشهایی که دیدارشان برای همه ما عادی شده، هیولامنظر نبودهاند.
به گزارش ، جهان صنعت نوشت: موش! حیوانی عجیب و موذی که این روزها رسم زندگی شهری همه ما را چنان به هم ریخته که نه میتوان به آن فکر نکرد و نه میتوان حریف آن شد. بسیاری از ما به عمد خودمان را در تقابل و نسبت با این جاندار در موضعی بیطرف و برتر نشان میدهیم غافل از اینکه بیهیچ تردیدی باید گفت موشها زندگی شهری ما را فلج کردهاند. روزی نیست که در پیادهروهای شهرمان مشغول راه رفتن باشیم و موش نبینیم.
منتها بنا بر آن است که کمتر از آن گفته شود. یک روز وقتی به طور ناگهانی موش در محدوده خانه شما دیده شود، یا در سیستم معیوب و بیاستاندارد خانههای آپارتمانی کلانشهری مانند تهران که این رویه ساختوساز را مرهون معماران و بسازبفروشهای بیتعهد و بیوجدانی است که دشمن اصلی مردم هستند، تازه متوجه میشویم که موشها تا چه اندازه به ما نزدیک هستند. شاید تصور کنید خانه شما به هیچ عنوان موش ندارد اما خبر نداشته باشید که که پشت دیوارهای منزل شما، در سقفهای سبک ساخت شما، کانالهای کولر و لولههای فاضلابی شما این موشها هستند که زمام زندگی شما را در دست دارند و زندگی و رفت و آمد میکنند و هیچ وقت هم نمیتوانید حریف آنها شوید.
بیهیچ اغراقی تهران امروزه چنان از حجم بالای موشهای موذی و ناقل بیماری در خطر تهدید و بیماریهای متعدد است که اگر اقدامی جدی و همهجانبه نشود، هیچ وقت دیگری نخواهیم توانست حریف آنها شویم. موشها امروز توانستهاند خودشان را با زندگی ما تهرانیها تطبیق دهند و همپای ما زندگی و تولید و تکثیر کنند اما چون پذیرفتنش برای ما سخت است، ترجیح میدهیم کمتر به آنها توجه کنیم. برای مبارزه با موشها یا مواجهه با آنها در وضعیت کلی سه راه اولیه وجود دارد؛ سه راهی که اگرچه هیچوقت به از بین رفتن آنها منتهی نمیشود اما باید اذعان کرد که هیچ اقدامی نیز در راستای محدود کردن محیطزیست آنها یا معدوم کردنشان نیز انجام نمیشود. معضلی که امروز باعث بروز نگرانیهای گسترده در مورد حضور موشها در زندگی ما شده است، دقیقا به همین دلیل مهم، هیچ امیدی را برای زندگی خانوادگی و اجتماعی سالم نوید نمیدهد. اجازه دهید این سه فرآیند مورد نظر را مورد بررسی قرار دهیم. فرض کنیم که خواهان از بین بردن موشهایی هستیم که در محیط زندگیمان حضور و وجودشان را احساس کردهایم.
سموم دفع یا داروهای معدومکننده موشها
موشها بسته به نوع و گستره حضورشان در کلانشهری مانند تهران انواع و اقسام مختلفی دارند؛ موشهای خانگی که جثه کوچکتری دارند اما میزان آزار و تولید مثل آنها بسیار سریع صورت میگیرد. مجاورت بافت فرسوده شهری با بافت جدید و آپارتمانی خانهها و محلههای تهران باعث شده این نوع از موشها هیچ وقت از بین نروند. به محض وجود موش در بافتهای فرسوده، آپارتمانها و به اصطلاح بافت جدید شهری نیز بسیار سریع مرکز تکثیر و حضور موشهای خانگی میشوند. برای مثال در بسیاری از شهرکهای موجود در داخل شهر یا در حوالی تهران بدون هیچ شک و تردیدی محل امنی برای افزایش این موشها شده است و هیچ کنترل یا جریان مقابلهای برای مبارزه با آنها صورت نمیگیرد.
سموم دفع موشها که به صورت چسب موش، سموم خوراکی در بازار هستند و شما در صورت مبارزه با موشها ناگزیر از تهیه آنها هستید، دارای اثرگذاری موقت هستند و در صورت تطبیق سیستم دفاعی موشها با این داروها و سموم، دیگر هیچ اعتباری به اثرگذاری آنها در نسلهای بعدی موشها وجود ندارد. دسته دیگر داروهای موشکش یا سمها در آزمایشگاههاست که از مراکز داروهای شیمیایی تهیه میشوند و بسیار هم خطرناک هستند. اغلب عطاریها، تاسیساتیها و رنگفروشیها متاسفانه مراکز فروش چنین ترکیبات خطرناکی هستند. این داروها که نامهای مختلفی دارند، از سم خیار گرفته تا سم اعصاب، اگرچه تا حدود بسیار زیادی تاثیرگذارند، اما در صورت عدم توجه و حفظ صحیح، یکی از کشندهترین عواملی هستند که در خانهها علنا نوعی تهدید به حساب میآیند.
از این رو اگرچه هنگام رجوع به داروخانهها یا مراکز فروش این سموم میتوان چند نوع از آنها را خریداری کرد اما هیچکدام به واقع تضمینکننده اصلی و ازبینبرنده موشها نیستند. بالاخص که در خصوص موشهای سیاه خیابانی و فاضلابی علنا هیچکدام از این سموم به نحو مطلوبی کارساز نیست و باعث مقاوم شدن آنها در برابر این سموم نیز میشود. در حال حاضر هیچ دارویی که بتوان آن را داروی مصوب مورد تایید نهایی وزارت بهداشت دانست که در اختیار مردم نیز قرار گیرد، وجود ندارد. این داروها صرفا در اختیار عوامل شهرداری و شرکتهای دارای مجوز مبارزه با حیوانات و حشرات موذی است.
شهرداریها اصلیترین عامل مبارزه با موشها هستند اما کاری نمیکنند
بیهیچ مقدمهای باید گفت اگرچه بخش قابل توجهی از درخواستها و شکایات مردمی به مراکز شهرداری در خصوص موشهاست اما بخشهای مرتبط با این معضل علنا مشاوره درست و موثر یا ارائه سموم را در برنامه خود ندارند. برای مثال در بررسی سه ناحیه از نواحی شهرداری تهران، مناطق 15 و10 و 4 اگرچه حضور افراد کارشناس در محل با تاخیر صورت نمیگیرد اما کارشناسانی که مورد بررسی قرار گرفتهاند به هیچ عنوان سابقه گذراندن دورههای آشنایی با حشرات موذی بالاخص موشها را ندارند. آنها جوانانی هستند که با حقوق ثابت و بدون داشتن مزایا به صورت پیمانکاری جذب مناطق شهرداری میشوند. به محض تعبیه سموم در محلهایی مشخص که اغلب در همان حوالی است، برای گزارش کار اقدام به تهیه عکس نیز میکنند.
وقتی به آنها عنوان میکنیم برای مثال موش در منزل ماست و با تعبیه سموم در کوچه یا خیابان علنا هیچ فایدهای برای ما ندارد، میگویند ما موظف به طعمهگذاری در منازل نیستیم و صرفا در کوچه و خیابان سمگذاری میکنیم. جالب اینجاست که هنگام ارائه توضیح به پاسخدهندگان شماره 137 هیچکدام از آنها بر چنین موضوع یا وجود چنین قاعدهای تاکید نمیکنند. این افراد یعنی موتورسواران مبارزه با حشرات موذی که بیشتر معترض به وضعیت حقوقی خود طی ماههای گذشته هستند، مدعی میشوند که نزدیک به پنج ماه است که حقوق نگرفتهاند و شرایط زندگی بسیار سخت و دشواری دارند، اگرچه برخی از آنها به هر حال از سموم درجه یک و محصول کشور آلمان به افراد درخواستکننده میدهند اما همیشه به همین روال آن هم از سوی همه این پرسنل شاغل در سطح تهران، با درخواستکنندگان برخورد نمیشود.
نکته بسیار مهم این است که شهرداریها در قبال ساختوساز در خانه شهروندان خود را مسوول و متعهد میدانند و از هر گونه تذکر قانونی و حتی جریمه افراد را مستثنی نمیدانند اما چطور هنگام ارائه سموم معدومکننده حشرات موذی نظیر موش، بسیار به پرسنل خود توصیه و تذکر میدهند، خود پرسشی است که پاسخش را میتوان در ازدیاد تصاعدی تعداد موشهای تهران بالاخص در فصول گرم سال یافت.
اگرچه وضعیت موشهای فاضلابی در تهران بسیار وحشتناک و در مرز هشدار است و علنا مغازهداران و اماکن و محلهای فروش و کسب درآمد در خیابانها و حتی پاساژها را تهدید میکند اما سمگذاری پرسنل شهرداری علنا هیچ کمکی به کاهش آنها نمیکند چراکه بافت فرسوده فاضلاب خیابانی یا شهری ما که در ذهن عموم جامعه از آن به عنوان جویهای خیابانی یاد میشود به هیچ عنوان سالم و کارآمد نیستند و با توجه به عملکرد موشها که همیشه در حال کندن و ایجاد حفره در معابر و پیادهروها هستند، در واقع هیچ وقت با کاهش موش مواجه نمیشویم. ذکر این مساله که در حال حاضر شهرداریها مجهز به بهترین و کارآمدترین سموم دفع و معدوم سازنده موشها هستند و در عین حال با افزایش تعداد موشها نیز به صورت تصاعدی مواجه هستیم، نشان میدهد اهمال و کارشکنی در خصوص توجه به این موجودات مزاحم شهری و همچنین فقدان برنامههای کارآمد و اثربخش تا چه میزانی رسم عادی عملکرد دستگاههای متولی شده است.
وضعیت حضور موشها بالاخص برای صنف اغذیهفروشان بسیار خطرناک است. با بررسیهای به عمل آمده در مورد چند کبابی و رستوران در مناطق ذکرشده شهر تهران، علنا شاهد وجود مشکلات و مصیبتهایی هستیم که اگر نام آنها را فاجعه نگذاریم، بیشک باید معادل مناسبی را برای این وضعیت پیدا کنیم. آشپز و کباب زنی که در یکی از مهمترین رستورانهای خیابان سلسبیل واقع در محدوده شهرداری منطقه10مشغول به کار است، از وجود موش در انبار برخی از پرتجملترین و گرانقیمتترین رستورانهای تهران میگوید: «موشهای فاضلابی که جثههای بزرگی هم دارند و اغلب مردم شاهد حضور و رفتوآمد آنها در جویهای خیابان هستند، در انبار بسیاری از سرشناسترین رستورانهای تهران لانه کردهاند. در رستوران معتبری که از قضا چند شعبه نیز در نقاط مختلف تهران دارد، شاهد بودهام که چطور گونیهای برنج و حبوبات و حتی صیفیجات مصرف روزانه نظیر گوجهفرنگیها و سیبزمینیها مورد حمله موشها قرار گرفتهاند و صاحبان رستورانها هیچ واکنشی جز گشتن دنبال موشها و کشتن آنها نکردهاند.
این درحالی است که مغازهدارانی که با جویها و فاضلابهای خیابانی فاصله کمی دارند همیشه در معرض هجوم موشها به مغازههای خود هستند. اینکه هیچ ترتیب اثری نمیدهند یا اینکه محل کسبوکار آنها هیچگونه حفاظ امنیتی ندارد و هیچ عاملی را به عنوان عامل ایذایی در راه ورود به مغازه خود تعبیه و نصب نکردهاند، نشان از بیتفاوتی عمومی در مواجهه با موشها دارد. طبیعی است که وقتی برنامهای اثربخش از سوی متولیان و دستاندرکاران امر ارائه نشود، کسبه و مغازهداران نیز کمترین میزان اهمیت را به این معضل میدهند.
نقش مراکز و دستگاههای مسوول
با یکی از دارندگان کبابی در منطقه 15 تهران در خصوص اقداماتش صحبت کردیم. وی که دارای یک باب مغازه کبابی زغالی در یکی از شلوغترین شهرکهای جنوب شرق تهران است، همه مکاتبات خود را با سازمانهای بهداشتی، شورای محله و حتی شورای شهر به ما نشان میدهد. وی میگوید هیچ پاسخی نگرفته است. اگرچه مسوولان همیشه به وی وعده رسیدگی دادهاند اما در نهایت امر بالاترین مقام شورای محله و بهداشت وی را با پرسش مهمی که آیا به نظر شما میتوانیم موشها را نابود کنیم! مواجه شده است. او میگوید: «به کرات شاهد عدم توجه همکاران و دوستان صاحب کسبوکار در این خصوص بودهام. برای مثال قصابی کنار کبابی بنده، به صورت متناوب شاهد حضور موش در یخچال و پشت یخچالهایی که گوشت تهیهشده را درآنها نگه میدارد، بوده است اما هیچ واکنشی در برابر این معضل بزرگ نشان نمیدهد. گویا وقتی کسی کسبه را تهدید نمیکند، آنها نیز هیچ تمایلی به تغییر در محیط کسبوکار خود در خصوص دفع موشها و حیوانات موذی ندارند. طبیعی است که بسیاری از کسبه فاقد میزان سواد لازم یا آگاهی وافی در حد قشر تحصیلکرده جامعه هستند.
از این رو همیشه منتظرند تا الگو یا قاعدهای به آنها بخشنامه یا دستور داده شود تا خودشان را ملزم به رعایت آن کنند. در این خصوص تعجب میکنم که چرا همیشه قواعد و اصول رعایت بهداشت بالاخص برای ما صنف تهیهکنندگان غذا وجود دارد، بازدیدهای سرزده نیز هرازگاهی وجود دارد که البته به تازگی بسیار کم شده و اگر هم آقایان تشریف میآورند با دوربین رسانه میآیند و سپس برای مدتهای طولانی مفقود میشوند اما یک طرح نظیر ایجاد موانع و ایمن کردن غذافروشیها در خصوص حضور موشها در آنجا و در انبارهای این صنف تدوین نمیشود و پافشاری در رعایت آن نیز به هیچ عنوان تحقق نمییابد. به عنوان یک فرد در صنف تهیه غذا که با کمال افتخار، به کرات به شهرداری محله، شورای شهر و وزارت بهداشت و درمان و همچنین سازمان بهداشت غذا و دارو مراجعه کردم، میگویم که هیچ طرح و علاقهای در راستای معدوم کردن موشها و نیز اجبار صنف غذافروشان در راستای مبارزه عمومی و همهگیر با موشها وجود ندارد.»
اگرچه موشهای فاضلابی و خیابانی جثهای بسیار بزرگتر از موشهای خانگی دارند اما در عین حال باید گفت به تبع گفتار این فرد در صنف غذافروشان، به کرات شاهد اعتراض شهروندانی بودهایم که از همسایههای خود در این خصوص گلایه داشته و دارند. برای نمونه در ساختمانهای اطرف دریاچه خلیجفارس واقع در پارک چیتگر که این روزها مقر اصلی حیوانات موذی شدهاند، همسایهها از عملکرد دیگر همسایههایی گلایهمند هستند که با ندانمکاری و عدم کنترل و اقدام به موقع باعث افزایش موش در آپارتمانهای این منطقه از تهران شدهاند. در مناطق دیگر نیز احساس میشود که اغلب اهمال و عدم توجه یک یا چند همسایه بالاخص در محیطهای آپارتماننشینی، باعث افزایش تعداد و تحرک موشها در حد ایذایی شده است. نبود فرهنگ مبارزه و رعایت حال همسایگان به نوبه خود مهمترین اصل از اصول شهروندی است که بیهیچ شک و تردیدی در میان ما توجه به آن بسیار کمارزش و بیاعتبار تلقی میشود وگرنه ما شاهد بحرانها و مشکلات آپارتماننشینی به هیچ عنوان نمیبودیم.
شرکتهای منفعل خدماتی، مدعی از بین بردن موشها و سایر حشرات موذی
بخش آخری که هنگام مواجهه با موش در منزل خود مجبور هستید به آنها رجوع کنید، شرکتها و موسساتی هستند که داعیه عملکرد مطلوب مبارزه با موشها و حیوانات موذی را دارند. کافی است کلمات معادل را برای جستوجو وارد اینترنت کنید تا با رزومه، آدرس، فرآیند اجرا و همچنین شعارهای تبلیغاتی تعداد متعددی از این شرکتها روبهرو شوید. اگرچه برخی از آنها کاملا مشغول فعالیت هستند اما بسیاری از آنها صرفا فعالیت دیگر شرکتها را به عنوان رزومه کاری خود ارائه میدهند. برای مثال همه شرکتهای دارنده سایت در اینترنت مدعی هستند که تنها دارنده قراردادهای متعدد در ساختمانهای حوالی دریاچه خلیجفارس هستند. به تعبیر آنها تقریبا اکثر آپارتمانها و برجهای محدوده این دریاچه غرب تهران با مشکل موش و حجم عظیم پشه و مگس مواجه هستند. وقتی شاهد ارائه رزومه مشترک در میان این شرکتها هستید و حجم گسترده دروغ را تا به این حد ملاحظه میکنید، خواهناخواه از ادامه پیگیری منصرف میشوید.
اما به نکات جالب دیگری نیز برمیخورید. برای مثال پاسخگوی یکی از شرکتها مدعی بود که صاحب شرکت یا همان آقای دکتر، دکترای تخصصی در زمینه کشتار موجودات و حیوانات موذی دارند. وقتی تخصص و مدرک ایشان را میپرسم، با توجیهات شرمآور مواجه میشوم غافل از اینکه کشتن موش واقعا دکترای تخصصی نیاز ندارد. کارشناسان این شرکتها صرفا سمپاشی و طعمهگذاری میکنند، جهت فرار از هر گونه بار حقوقی دست به لانه موشها و حشرات موذی نمیزنند و برای این امور صاحبخانه مجبور به استخدام بنا خواهد بود و در نهایت اینکه همه این شرکتهایی که در سطح شهر تهران فعال هستند هیچ تضمین یا تعهدی را در خصوص جمعآوری لاشه موشها پس از طعمهگذاری و از بین رفتن آنها نمیدهند و این خود آغاز بزرگترین فاجعهای دیگر از پس فاجعه افزایش تعداد موشهاست. بروز بیماریهای ریوی، تنفسی، افزایش حشرات موذی، انگلها و کرمهای ناقل بیماری دقیقا مشکلاتی هستند که از پس کشتار و از بین رفتن موشها به وجود میآیند که علنا و تا به این لحظه هیچ ارگان مسوول یا شرکتی خدماتی وظیفه یا تعهد خود مبنی بر جمعآوری آنها را به شهروندان نمیدهد.
سخن پایانی
فرآیند افزایش موشهای شهر تهران به حدی جدی و خطرناک است که بیهیچ تردیدی و با توجه به وضعیت اقلیمی شهر تهران و همه علتهایی که عنوان شد، رفتهرفته تبدیل به یکی از اصلیترین معضلات تهرانیها در زندگی به سبک تهران خواهد بود. اگر این مساله جدی گرفته نشود و همه ارگانهای مسوول دست به فرار از انجام مسوولیت بزنند، شاهد بروز بیماریها و روزهای ناخوشایندی برای پایتختنشینان به همین زودیها خواهیم بود.