کوه دیگر باید برایمان چه کند که باورش کنیم؟ به ما جنگل نمیدهد که میدهد، آب شیرین نمیدهد که میدهد، علوفه و گیاه دارویی نمیدهد که میدهد، کوه زادگاه معادن نیست که هست، به بشر گوهر و سنگ و فلز گرانبها نمیدهد که میدهد.
به گزارش ،جام جم نوشت: کوه آغوشش را برای جانوران ریز و درشت باز کرده و شده پناهگاه حیات وحش، یک جای امن؛ کوه حال آدمها را هم خوب میکند.
دیدن دماوند، سبلان، علم کوه، تخت سلیمان، خرسان، هزار، قاش مستان، پلوار، زردکوه، سیالان، لوکوره، جوپار، شیرکوه، الوند، تفتان، توچال و کرکس مثل اکسیر، شفابخش است. راستِ کوه را که میگیریم و میرویم بالا، حالمان خود به خود خوب میشود؛ نسیم کوهستان، جان فزاست.
عدهای به کوهها میگویند برجهای عظیم آب شیرین جهان، پس اگر کوهها نباشند، تشنه میمانیم. فقط زاگرسِ سربلند ما به تنهایی40 درصد آب شیرین مان را میدهد که اگر نباشد و اگر زخم بردارد، نیمی از مردممان لنگ میمانند؛ همین است که کوه حرمت دارد.
ولی خیلیها حرمت کوه را نگه نمیدارند، حتی حریم کوهها در قانون مشخص نیست و کوهستان، غایب بزرگ قانوننویسی در ایران است. بیدلیل نیست که هر کسی بخواهد روی تن کوه، جاده و ویلا میسازد، جاده نقش میکند، معدن میکاود، گیاهانش را میکند و خط لوله گاز و نفت از آن میگذراند.
امروز روز جهانی کوهستان است، چهاردهمین سالی که نگاه مردم جهان به خواست سازمان ملل در این روز به سمت کوهستانها میچرخد، پهنههایی دلانگیز و باشکوه که لااقل در ایران ما خوابهای آشفته زیاد میبینند.
سردرگمی بین بخشی
ازکوه حرف میزنیم، از میخهای بزرگ زمین و نقشهای اعجاب انگیز کره خاک از آسمان. 22 درصد سیاره ما را کوهها پوشاندهاند، یک میلیارد نفر از مردم دنیا خانهشان در کوههاست و نیمی از مردمان کره زمین از کوهها، آب و نان و انرژی میگیرند.
اینها آمارهای جهانی است، حقایقی از نقش کلیدی کوهستانها در زندگی بشر، عرصههایی که البته خودشان درگیر مشکلات هستند، درگیر تغییرات آب و هوا، تخریب زمین، بلایای طبیعی و بهرهبرداری بیش از تاب و توان.
دامها در کوهستانهای ما میچرند، به گواه آمارهای سازمان جنگلها، حتی تا سه برابر ظرفیت مراتع، جادهها نیز روی کوهها نقش میاندازند، هرجا که پیش بیاید و این دو مزید بر تغییرات آب وهوا، تخریب زمین و بلایای طبیعی است که دامن کوهستان را در دنیا گرفته است.
محمد درویش، عضوهیات علمی موسسه تحقیقات سازمان جنگلها به ما میگوید، علاوه بر فشار دام و ساخت و ساز در کوهستانها که نرخ جابهجایی خاک در این محیطها را به مرز نگرانکنندهای رسانده، باید از معدنکاریها گفت، از فعالیتهای معدنی گسترده در کوشایبافت که سرچشمه هریررود است، ازفعالیت معدنکاران در سرشاخههای کارون در چهارمحال و بختیاری، جایی میان سبزکوه و هلن، از کنکاشهای معدنی در ارسباران آذربایجان شرقی و از فعالیتهای معدنی غیراصولی در بحر آسمان جنوب کرمان.
او میگوید این تخریبهای گسترده، تازه است، داغداغ، تخریبهای پردامنهای که روی تن کوهستان خش انداخته و به محیطهای بکرش چنگ زده.
این تخریبها گرچه تازهاند ولی تخریب، چیز تازهای نیست. کوهستان تا بوده تخریب شده و این اواخر فقط سرعت تخریبها در آنها بیشترشده. قاسم سبزعلی که فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی است به ما میگوید، عمده گرفتاریها در مناطق مرتعی کوهستان، برداشت غیرمجاز و غیراصولی از محصولات مرتعی، شخم و ایجاد شیار و تخریب است.
او از چرای غیرمجاز دامها نیز حرف میزد، همچنین از تغییرکاربری زمینها که هر سال بهطور میانگین هزار پرونده را راهی دستگاه قضایی میکند.
سبزعلی اما میگوید متخلفان، شناسایی و دستگیر میشوند و به مراجع قضایی میروند، بعد هم مجازات میشوند، مجازاتهای نقدی از300 هزارتومان تا 400 میلیون تومان که همین اواخر حکمشان صادرشده است.
او اینها را میگوید تا نشان دهد سازمان جنگلها در حفاظت از منابع طبیعی جدی است، او بیمتولی بودن حفاظت و حراست از کوهستان را نیز قبول ندارد. حتی وقتی با او در مورد ویلاسازیها روی تن کوهها حرف میزنیم، میگوید که ما بجد جلوی اینها را میگیریم.
اما با این حال، محمد درویش همچنان میگوید، کوهستانها هم متولی ندارند و هم تحتفشارساخت وسازها هستند.
او میگوید نه در سازمان محیطزیست و نه در سازمان جنگلها هیچ تشکیلاتی برای امور کوهستان وجود ندارد، برخلاف اینکه برای تالابها، جنگلها، مراتع و بیابانها تشکیلات ویژه وجود دارد.
عبدالله اشتری، مدیرعامل انجمن حفظ محیط کوهستان نیز پیشتر به ما گفته بود، گرچه در کشورمان دو اکوسیستم کلان بیابان و کوهستان وجود دارد، اما به بیابان بیشتر از کوهستان بها داده میشود و این اکوسیستم متولی ندارد، حتی قانونی برای حفاظت از آن.
گفتوگوی ما با سرهنگ سبزعلی که به ذکر مصداقها از نظارت ضعیف بر کوهستانها و نقل نظرات کارشناسان این حوزه کشید او نیز با کارشناسان همراهتر شد و پذیرفت که محیطزیست کوهستانهای ایران دستخوش فشارهای انسانی بویژه فشار ساخت و ساز است.
او حتی گفت 70 درصد از30 هزارپروندهای که سالانه در مورد دستاندازی به عرصههای ملی تشکیل میشود، مربوط به ساخت و سازها و تغییر کاربری اراضی است.
او این را نیز گفت که برخورد قاطعانه با متخلفان باید در دستور کار وزارت جهادکشاورزی، سازمان ملی زمین و مسکن، امور اراضی، سازمان جنگلها و حتی دهیاری ها، بخشداریها و فرمانداریها قرار بگیرد و چنین نباشد که دستگاهی دولتی برای ساخت و ساز در کوهستان مجوز صادر کند و سازمانی دیگر درصدد تخریب آن برآید.
فرمانده یگان حفاظت از منابع طبیعی در واقع به نبود هماهنگی میان دستگاههای دولتی برای حفاظت از کوهستان اشاره میکرد که ظاهرا دستگاههای مسئول تصمیم گرفته اند برطرفش کنند.
هیهات از زباله
کوهستان تحتفشار است، فشارآب و هوا، گرسنگی و مهاجرت؛ این شعار امسال روز جهانی کوهستان است که از سه چالش بزرگ حرف میزند، چالشهایی که مردم کوهنشین کشورمان، آنها که مرگ و زندگیشان به کوهستانها گره خورده است،آن را بهتر از هر کسی درک میکنند.
بجز این فشارها، اما باید از فشار زبالهها نیز گفت، آشغالهای مزاحمی که کوهستانها از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب را کلافه کردهاند. گرچه مقدار زبالههای رها شده در کوهستانهای ما دقیقا معلوم نیست،اما چند سال قبل شهردار ناحیه کوهستان منطقه یک تهران به ایرنا گفته بود در چهار دره رود درکه، دربند، کلکچال و دارآباد در هر آخر هفته حدود هشت تن زباله جمع میشود که با احتساب دره رودهای دیگر بهطور متوسط 32 تن زباله میشود.
روزی که مسئولان ژاپنی نگران شدند گردشگران خارجی کوه فوجی این کوهستان را از زبالهها انباشتهاند، تصورمان بر این بود که کوه اسطورهای ژاپن بیش از این اعداد زباله در خود جای داده، اما وقتی اعلام کردند سالانه 1600 تن زباله از فوجی جمع میشود، عرق شرم بر پیشانی مان نشست بابت 32 تن زباله درهر آخرهفته و فقط در رود درههای تهران.
همینهاست که میگوییم کوهستانها در کشورمان حرمت ندارند؛ نمیدانم کوه دیگر باید برایمان چه کند که باورش کنیم و حریمش را نگه داریم.