هرچند تقریبا هیچ یک از ما حاضر به اقرار واقعیات تلخ در مورد روابط عاشقانه‌مان نیستیم، ولی‌ بسیاری ممکن است فرد اشتباهی را انتخاب کرده باشیم، رابطه‌ای ناسالم شکل داده  یا در اشتباه باشیم. در این مطلب، مواردی که احتمال این مساله را تایید می‌کنند، خواهید خواند.

در رابطه‌ای اشتباه گیر افتاده اید اگر:

 

شما را جدی نمی‌گیرد.

حرف‌های شما برای او تعیین کننده نیست، به نظرات شما بهائی نمی‌دهد و حتی گاهی‌ در جمع برخوردی نادرست در مورد رفتار یا گفتار شما دارد.

 

وقت‌هایی‌ که او نیست احساس راحتی‌ بیشتری می‌کنید.

با وجود اینکه علت دقیق را نمی‌دانید، در حضور او احساس آرامشی ندارید و دوست دارید زودتر منزل را ترک کند یا فرصتی برای تنها ماندن بیابید.

 

مجبور به پنهان کردن مسائلی‌ از او هستید.

در یک رابطه سالم و درست، صداقت یکی‌ از اصلی‌ترین ستون هاست. اگر با رفتار یا واکنش‌های بد خود، شما را مجبور به پنهان کردن مسائلی‌ می کند یا موجب سلب احساس راحتی‌ شما با خودش می‌شود، مشکلی‌ وجود دارد.

 

سهم برابری در رابطه ندارید.

در تصمیم‌گیری، به خصوص برای مسائل مربوط به آینده یا زندگی‌ مشترکتان، یک تنه عمل می‌کند و خواسته‌های شما برایش مهم نیست، به خصوص زمانیکه مسائل مالی‌ در میا‌‌ن باشند.

 

احساس اسارت می‌کنید.

تحت فشار هستید، احساس می‌کنید از طرف شخصی‌ 24 ساعته کنترل می‌شوید و افسار زندگیتان در دستان کس دیگریست که شما را آزار می‌دهد.

 

هیجان و کشش جسمانی‌ وجود ندارد.

اگر رمانتیسم و انتقال احساسات از راه فیزیکی‌ وجود نداشته باشد، پایه های روابط عاشقانه سست می‌شود.

 

سر هیچ و پوچ بحث می‌کنید.

اختلافات در روابط بسیار طبیعی و قابل انتظار است. ولی‌ اگر تبدیل به یک اتفاق دائمی و روزمره بر سر کوچکترین مسائل شود، زنگ خطری برای پارگی‌هایی‌ در ارتباط است.

 

ته دلتان می‌دانید که عاشق هستید.

زمان هایی که می‌توانید، عادت، رودربایسی یا تظاهر را کنار بگذارید و با خودتان روراست باشید، احساس می‌کنید که قلبا به او وابستگی ندارید و زندگی‌ بدون او برایتان تا حدودی جذاب شده است.

 

احساس می‌کنید از صداقت یا اعتماد شما سؤ استفاده می‌شود.

این احساس قاتلی برای علاقه شما خواهد بود. اگر شخصی‌ شروع به سواستفاده و قدرنشناسی کند، متاسفانه در بیشتر مواقع ادامه خواهد یافت.