ماهان شبکه ایرانیان

آیا سزاوار است به بهانه آبادکردنِ یک منطقه، منطقه‌ای دیگر را ناآباد کنیم؟

آیا واقعا خوزستان بیش از ۳ میلیاردمترمکعب آبِ مازاد دارد؟

-*محمد درویش: حقیقت ماجرا آن است که اعداد واقعی مورد اشاره در نامه محرمانه عیسی کلانتری؛ عملا در آدرسی غلط در شرایط مدیریتی حاکم بر کشاورزی مملکت است و او خود بهتر از هرکسی این را می‌داند! نمی‌داند؟ اصلا چه کسی صنعت بسیار آب بر نیشکر را بر خوزستان تحمیل کرد؟! بعد از جنگ، چند واحد جدید کشت و صنعت نیشکر علاوه بر هفت تپه به رغم مخالفت ک ...

-*محمد درویش: حقیقت ماجرا آن است که اعداد واقعی مورد اشاره در نامه محرمانه عیسی کلانتری؛ عملا در آدرسی غلط در شرایط مدیریتی حاکم بر کشاورزی مملکت است و او خود بهتر از هرکسی این را می‌داند! نمی‌داند؟ اصلا چه کسی صنعت بسیار آب بر نیشکر را بر خوزستان تحمیل کرد؟! بعد از جنگ، چند واحد جدید کشت و صنعت نیشکر علاوه بر هفت تپه به رغم مخالفت کارشناسان مستقر شد و سبب شوری و نابودی اکوسیستم شادگان را فراهم ساخت. بنابراین، تا وقتی که واقعا عزمی جدی برای کاهش هدررفتها رخ نداده است، سخن گفتن از آبِ مازاد در خوزستانی که سهم بزرگی از تالاب‌های شادگان، هورالعظیم و چشمه‌های تولید گرد و خاکش در هندیجان بدون آب مانده، شگفت‌آور و کاملا غیرواقعی و غیرمنطقی است.

به گزارش به نقل از روزنامه جامعه فردا، «من گفتم در خوزستان آب هست، آب زیاد هم هست؛ ولی مدیریت آب نیست. به‌جای اینکه در هر هکتار ٢٣‌ هزار مترمکعب برای نیشکر استفاده کنند، ٣٤ ‌هزارمترمکعب آب مصرف می‌کنند. به‌جای اینکه پنج ‌هزار مترمکعب در هکتار برای گندم استفاده کنند، ١٢‌هزار مترمکعب استفاده می‌کنند. وزارت جهاد کشاورزی رسما در سیاست‌هایش اعلام کرده است خوزستان جای کشت برنج نیست، اما یک‌میلیاردو ٢٠٠‌میلیون مترمکعب صرف کشت برنج می‌شود. مگر کل دعوای انتقال آب از کارون به دیگر استان‌ها چقدر است؟ ٧٠٠ ‌میلیون مترمکعب! اما ما سه‌ میلیارد و صد میلیون مترمکعب در خوزستان آب هدر می‌دهیم.»

1- به دنبال حوادت تلخی که روز 20 آذر در مواجهه رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست با نمایندگان خوزستان در اهواز رخ داد؛ عیسی کلانتری در گفت‌وگو با شرق کوشید تا درباره نامه محرمانه جنجال‌آمیزش که به وجود مازاد آب در خوزستان اشاره کرده بود، توضیحاتی را شرح دهد:

او تأکید کرد: «من گفتم در خوزستان آب هست، آب زیاد هم هست؛ ولی مدیریت آب نیست. به‌جای اینکه در هر هکتار ٢٣‌ هزار مترمکعب برای نیشکر استفاده کنند، ٣٤ ‌هزارمترمکعب آب مصرف می‌کنند. به‌جای اینکه پنج ‌هزار مترمکعب در هکتار برای گندم استفاده کنند، ١٢‌هزار مترمکعب استفاده می‌کنند. وزارت جهاد کشاورزی رسما در سیاست‌هایش اعلام کرده است خوزستان جای کشت برنج نیست، اما یک‌میلیاردو ٢٠٠‌میلیون مترمکعب صرف کشت برنج می‌شود. مگر کل دعوای انتقال آب از کارون به دیگر استان‌ها چقدر است؟ ٧٠٠ ‌میلیون مترمکعب! اما ما سه‌ میلیارد و صد میلیون مترمکعب در خوزستان آب هدر می‌دهیم.»


2- با چنین استدلالی، این پرسش طرح می‌شود که مگر در دیگر مناطق کشور چنین آب مازادی وجود ندارد؟ مگر چندی پیش دکتر رضا مکنون – دبیر کمیته ملی توسعه پایدار – از هدررفتِ بیش از 26 میلیاردمترمکعب آب فقط در اثر ضایعات بخش کشاورزی خبر نداده بود؟ مگر بارها اعلام نشده که متوسط راندمان آبیاری در بخش کشاورزی حدود 40 درصد است؟ یعنی: علاوه بر آن 26 میلیاردمتر مکعب، رقمی بیشتر از آن به دلیل لکنت‌های نرم افزاری بخش آبیاری به هدر می‌رود. اصلا ایشان خودشان در طول چهارسالی که رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه بودند، توانستند از هدررفت 3 میلیارد مترمکعب آب در بخش کشاورزی جلوگیری کرده و حقابه دریاچه را تامین کنند؟ یادتان هست که استاندار وقت سمنان در دولت احمدی نژاد گفت: ما معادل آبی که می‌خواهیم از طریق شیرین کردن آب دریای خزر و با تحمل هزینه‌های گزاف از خزر بیاوریم، در شبکه آبیاری کشاورزی خود هدر می‌دهیم؟ اصلا آقای کلانتری عزیز! سری به درگاه جهادکشاورزی استان اصفهان بزنید که نوشته است سالانه بیش از 7 میلیارد مترمکعب آب در بخش کشاورزی استان مورد نیاز است. یعنی بیشتر از کل آب قابل استحصال سالانه در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه. آیا اگر راندمان آبیاری افزایش، نرخ ضایعات کاهش و صنایع آب‌بری چون آهن و فولاد جانمایی غلط نداشتند؛ دستکم نیمی از این آب صرفه‌جویی نمی‌شد یا نمی‌شود؟!


3- حقیقت ماجرا آن است که اعداد واقعی مورد اشاره در نامه محرمانه عیسی کلانتری؛ عملا در آدرسی غلط در شرایط مدیریتی حاکم بر کشاورزی مملکت است و او خود بهتر از هرکسی این را می‌داند! نمی‌داند؟ اصلا چه کسی صنعت بسیار آب بر نیشکر را بر خوزستان تحمیل کرد؟! بعد از جنگ، چند واحد جدید کشت و صنعت نیشکر علاوه بر هفت تپه به رغم مخالفت کارشناسان مستقر شد و سبب شوری و نابودی اکوسیستم شادگان را فراهم ساخت. بنابراین، تا وقتی که واقعا عزمی جدی برای کاهش هدررفتها رخ نداده است، سخن گفتن از آبِ مازاد در خوزستانی که سهم بزرگی از تالاب‌های شادگان، هورالعظیم و چشمه‌های تولید گرد و خاکش در هندیجان بدون آب مانده، شگفت‌آور و کاملا غیرواقعی و غیرمنطقی است.


4- نکته مهم‌تر دیگر آن است که مبنای محاسبات آب موجود برای وزارت نیرو، 10 سال اخیر است. و در این 10 سال – به‌ گزارش سازمان آب و برق خوزستان – متوسط آورد کارون 14 میلیارد مترمکعب شده و در بدترین سال به حدود 7/8 میلیارد متر مکعب رسید. این درحالی است که پروژه‌های به بهره‌برداری رسیده و اجرایی انتقال آب از کارون تاکنون به بیش از 3 میلیارد متر مکعب رسیده و پیش‌بینی نهایی برنامه‌های موجود برای انتقال 5 میلیارد متر مکعب است و نه فقط 700 میلیون مترمکعب. درواقع به جای آنکه مبنای محاسبه تشخیص آب مازاد برای انتقال بین حوضه‌ای، میانگین کمینه آورد کارون باشد، ما برپایه میانگین‌ها چنین محاسبه خطرناکی را رقم زده‌ایم. درواقع این طرح‌های انتقال آب برای زمانی طراحی شده بودند که ما آورد متوسط کارون را 20 میلیارد مترمکعب تخمین می‌زدیم.


6- اینک آیا سزاوار است به بهانه آبادکردنِ یک منطقه، منطقه‌ای دیگر را ناآبادان کنیم؟ و آیا شگفت‌آور نیست که سازمان حفاظت محیط‌زیست که مسئول حفظ توان تاب‌آوری سرزمین و مصالح ملی است در نشان دادن این آدرس غلط خود پیشگام باشد؟ بیاییم و بکوشیم تا چیدمان توسعه را برمبنای واقعیت‌های اقلیمی جدید بر استان‌های کشور و آب موجود در هر حوضه از نو تعریف کنیم؛ این به مفهوم توسعه پایدار نزدیک‌تر است.

*فعال محیط زیست

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان