رئیس انجمن جنگلبانی ایران از خشک شدن 2 میلیون هکتار از جنگلهای زاگرس طی 4 سال خبر داد و گفت: خشک شدن 40 میلیون درخت نیز هشداردهنده است.
به گزارش ، جوان نوشت: کیادلیری در دومین همایش حمایت از جنگلهای هیرکانی در شهرستان قائمشهر اظهار داشت: در زمینه موضوع تنفس جنگل با توجه به تصویب قوانین، در این راستا چالشهای زیادی وجود دارد. جنگلهای هیرکانی یک درصد خاک کشور را شامل میشود و در حال حاضر مساحت آن به یک میلیون و 650 هزار هکتار رسیده است. با توجه به سطح این جنگلها به عنوان میراث طبیعی و باستانی جهان و تنوع طبیعی بالا باید حفاظت از جنگلها در دستور کار قرار گیرد.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: در گذشته جوامع محلی از جنگل به شکل سنتی استفاده میکردند و نمودی در تخریب دیده نمیشد، اما در سال 1338 که سازمان جنگلها تأسیس و سال 1341 که قانون ملی شدن جنگلها تصویب شد، مدیریت علمی جنگلهای شمال دچار مشکلات و چالشهای جدید شد. افراد مختلف در قالب طرحهای جنگلداری وارد جنگل شدند که به ضرر این محیط طبیعی شد.
وی افزود: برخیها تعطیلی کارخانجات صنایع چوب را به دلیل طرح تنفس میدانند، اما باید عنوان کرد که این کارخانجات خود ادعا داشتند که 10درصد منابع چوب خود را از جنگل تأمین میکردند و حال چرا با قطع شدن این 10 درصد کارخانجات ورشکست شدند؟ این کارخانجات بر اساس واردات چوب تأسیس شده، اما آنان اساسنامه خود را هم اجرا نکردند، چرا طی 50 سال وقتی محصول کارخانه صنایع چوب و کاغذ قطع شد آنها ورشکست شدند؟ چرا جنگلنشینان فقیر هستند و اگر یک شب کار نکنند از گرسنگی تلف میشوند؟
کیا دلیری گفت: سالانه در شمال کشور با حدود 3هزار هکتار کاهش جنگل مواجه بودیم که در حال حاضر به یک میلیون و 650 هکتار رسیده و این موارد را میتوان به شکل بصری با ویلاسازیها نیز مشاهده کرد.
تخریب روزانه 40 هزار هکتار جنگل
به گفته رئیس انجمن جنگلبانی ایران، 42 درصد جنگلهای شمال کشور رو به قهقرا است و از سال 1375 تاکنون حدود 300 تا 350 هکتار تولید آفات و بیماری گزارش شده است. گونه شمشاد هم که گونه بومی ایران و به نام بوکسوس هیرکانا معروف است و در حال حاضر داروی ایدز و ضدسرطان را از آن میگیرند، 40 میلیون پایه آن از میان رفته، بدون آنکه مسئولان سخنی بگویند و وزرا پاسخی دهند.
بر اساس تفکر عمومی معمولاً جنگل را فقط درخت میدانیم، اما از نظر علمی مجموعهای از عوامل مختلف که شامل حیوانات، حیاتوحش، پوشش گیاهی و میکروارگانیسمهاست.
پیش از این رئیس مؤسسه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران هم از تخریب کمی و کیفی روزانه 40 هزار هکتار از جنگلهای شمال خبر داده بود.
دکتر محمد امینی با انتقاد از سازمان جنگلها و سازمان محیطزیست، رشد استفاده قاچاقچیان و زمینخواران را باعث جنگلزدایی و شدت تخریب جنگلها دانسته و هشدار داده بود که اگر این روند ادامه پیدا کند، دیگر آثاری از جنگلهای شمال نخواهد ماند.
هماکنون حدود 4 هزار و 300 آبادی در جنگلهای شمال وجود دارد و زبالههای این روستاها به دامن طبیعت رفته و موادشوینده بسیاری وارد آبها میشود که قدرت ترمیم طبیعت بر اثر این تخریبها نیز در دست جنگلهاست.
اگر تصمیم نابجایی در مورد جنگلها گرفته شود، تولید زباله و ورود صدمات کشاورزی به طبیعت، آینده را برای نسلهای بعدی بسیار سختتر خواهد کرد.
50 درصد آب شیرین کشور در خطر نابودی
در این میان، جنگلهای زاگرس هم وضعیت مساعدی ندارند و به گفته مدیر ملی پروژه زاگرس، در حال حاضر 5 میلیون و 500 هزار هکتار جنگل در زاگرس وجود دارد که بالاترین نرخ فرسایش جنگلها هم در این منطقه اتفاق میافتد.
بنا به اظهار شیرین ابوالقاسمی، ناحیه رویش در زاگرس بیش از 32 میلیون هکتار است و 50 درصد آب شیرین کشور در زاگرس تولید میشود. با توجه به اینکه 50 درصد عشایر ایران در ناحیه زاگرس زندگی میکنند، ضرورت توجه ویژه به زاگرس امری حیاتی است.
آمارها نشان میدهد که درختهای جنگلی هر سال بذر نداده و به طور متوسط بذردهی آنها سه تا هفت سال طول میکشد. با این وجود دامها دائماً در جنگلها میچرند و سالانه 600 هزار هکتار نهال را نابود میکنند. در حالی که طی 50 سال گذشته فقط 300 هزار هکتار نهالکاری شده است.
دامداری صنعتی و نابودی جنگلها
از سوی دیگر بررسیها نشان میدهد، اگر همه خسارات ناشی از تخریب جنگل توسط دامها را کنار بگذاریم و سود آن را محاسبه کنیم، میبینیم که دامهای سنتی روزانه تنها دو لیتر شیر داده و شیر دام صنعتی روزانه 25 تا 30 لیتر است که نشان میدهد این شیوه دامداری به هیچوجه با صرفه نیست.
علاوه بر تخریبی که خود این حیوانات به جنگل وارد میکنند، چوپانها نیز برای رویش علوفه، تاج درختها را قطع کرده تا از لابهلای درختها، نور به کف جنگل برسد که با این کارشان، تاج درختان را که عنصر زاینده بذر برای جنگل هستند، از بین میبرند. معضلاتی که در صورت عدم نظارت جدی سازمان جنگلها و مراتع احتمالاً تا 30 سال آینده دیگر اثری از جنگلها وجود نخواهد داشت.