در حال حاضر سرانه تولید پسماند در شهر تهران برای هر نفر در چهار سال اخیر از 900 گرم به 967 گرم رسیده است. اگرچه طی دو دهه اخیر بر موضوع تفکیک زباله از مبدا تاکید شده است، اما بررسیها نشان میدهد در شهرهای ایران سهم تفکیک زباله از مبدا هفتدرصد و در کلانشهرها معادل 14درصد است.
به گزارش ، آرمان نوشت: برخی بررسیهای انجام شده نشاندهنده سهم دو تا سهدرصدی تفکیک زباله از مبدا در شهر تهران است. هرچند بر اساس آمار رسمی اعلامی از سوی مدیران شهرداری سهم تفکیک زباله از مبدا در شهر تهران معادل پنجدرصد است. با این همه، اگر حتی بپذیریم که آمار اعلام شده دقیق است، اما حاکی از آن است که مدیریت پسماند به عنوان اولین و مهمترین وظیفه مدیریت شهری، به سنتیترین شکل ممکن انجام میشود. این در حالی است که هم اکنون تفکیک زباله در کشورهای توسعهیافته به یک اقدام رایج از سوی شهروندان بدل شده و فرهنگسازی صورت گرفته در این حوزه سبب میشود تا شهروندان بهصورت اختیاری در این فرایند اقدام کنند. در این میان هنوز در کشور ما اغلب افراد نسبت به زبالههای الکترونیکی بیتوجه هستند. آنچه در ادامه میخوانید نظرات اسماعیل کهرم، کارشناس محیطزیست است.
عمر کوتاه تجهیزات کامپیوتری از یک طرف و تنوعطلبی مردم به استفاده از تجهیزات الکترونیکی جدید سبب شده است که رفته رفته بحث زبالههای الکترونیکی به مشکل بزرگ دنیا تبدیل شود. مشکلی که کشورهای پیشرفته و بزرگ برای آن راه حلی یافتهاند و با تصویب قانون ویژه مربوط به آن و موظف کردن تولیدکنندگان به بازیافت محصولات تولید شده خود این مشکل را تا حدودی حل کردهاند. در حال حاضر آمریکا، اتحادیه اروپا، ژاپن، کرهجنوبی و استرالیا بزرگترین تولیدکنندگان زبالههای الکترونیکی و کشورهایی همچون چین، هند، تایلند، برزیل، مکزیک، نیجریه، سنگاپور و پاکستان واردکنندگان عمده این زبالهها هستند. وضعیت زبالههای الکترونیک و چگونگی امحای آن در کشور ما چگونه انجام میشود؟
رهاسازی باطریها و وسایل موجود در کامپیوتر موجب بروز خطرات فراوان میشود. این در حالی است که اغلب افراد باطریهای بیاستفاده را بدون دقت در سطل زباله رها میکنند، غافل از اینکه همین باطریهای قلمی بدون توجه به ملاحظات محیطزیستی به داخل سطل زباله انداخته شده میتوانند خطرناک باشند. این در حالی است که در کشورهای پیشرفته اجزای زبالههای الکترونیکی را باز کرده و تجهیزات داخل آن را خارج میکنند. این وسایل الکترونیکی میتواند سالها تشعشات مضر را برای افراد و محیطزیست ساطع کند. برای مثال در کشورهای توسعهیافته از لحاظ محیطزیستی مراکزی برای تحویل زبالههای افراد تهیه شده است. در این مراکز ابتدا هر یک از وسایل از جمله تلویزیون، کامپیوتر، یخچال و.... مورد وزنکشی قرار گرفته و در مرحله بعد از افراد سوال میشود که تمایلی به امحای وسایل الکترونیکی خود دارند یا خیر؟ در صورت تمایل این وسایل به سمت چند مخزن ویژه هدایت شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. برای مثال در مخزن شیشه، فلز و... هر یک از وسایل مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
آنها نسبت به وسایل الکترونیک حساسیت نشان داده و آنها را از طریق یک مخزن ویژه با رعایت نکات ایمنی داخل یک محفظه پلاستیکی به سمت مخزن دیگری هدایت میکنند. به این شکل قطعات زبالههای الکترونیکی از یکدیگر جدا میشود. برای مثال در مرحله جدا سازی باطری، آب اسید، زغال، بدنه و... از یکدیگر جدا شده و هر یک از این وسایل برای امحا یا بازیافت به مراکز مربوطه هدایت میشوند. درضمن امحا به شکل دفن صورت میگیرد. در این مرحله دفن زباله همچون دفن موجودات زنده انجام میشود. برای مثال با بررسی چگونگی امحای زبالههای بیمارستانی باید دانست که یک جنین، یا دست و پای بریده شده را در محفظههای ویژه گورستان قرار داده و با موادی همچون آهک به پوسیدگی سریع آنها کمک میکنند.
همچنین زبالههای الکترونیکی را میتوان بازیافت یا دفن کرد. باید دانست که باطری زمانی برای طبیعت مضر است که اجزای آن در کنار یکدیگر باشد. این وضعیت در رها سازی زبالههای الکترونیک در کشور ما به وفور مشاهده میشود. هر چند افراد در کشورهای پیشرفته برای خاک کشورشان ارزش قائل هستند، آنها بر این باورند که نباید خاک را مسموم کرد. اگر یک باطری را بدون توجه داخل خاک بیاندازیم با همان شکل سالها میتواند نبض و ضربان داشته و به محیطزیست پیرامون خود آسیب وارد کند. در صورت افزایش این مساله خاک کشور آسیب میبیند. در کشور ما مساله زبالههای الکترونیک همچون دیگر مسائل مورد سهل انگاری قرار میگیرد، چون رها سازی این زبالهها برای سلامت جامعه و محیطزیست کشور خطرناک است.
این مساله در حالی در کشورهای پیشرفته مورد توجه قرار میگیرد که در کشور ما هنوز برخی از افراد به تفکیک زباله از مبدا توجه نمیکنند، چون در صورت رعایت آن تمامی زبالهها در کانکسهای شهرداری قرار گرفته و مساله تفکیک زباله از اهمیت برخوردار نیست. با این تفاسیر شخص تفکیککننده زباله یک اقدام بیهوده انجام داده است.
جامعه باید نسبت به خطرات زبالههای الکترونیکی حساس باشد. برای مثال در کشوری همچون سوئیس هر یک از زبالهها اعم از پسماد غذا و دیگر مواد خوراکی، زبالههای کاغذی شامل ضایعات محصولات سلولزی همچون دستمال کاغذی و بشقابهای کاغذی از یکدیگر تفکیک شده و در یک مخزن قرار میگیرند. همچنین در آن کشورها شیشهها بر اساس رنگها مورد تفکیک قرار میگیرند. باید نهادهای آموزشی کشور برای ارتقای فرهنگ پسماند در کشور اقدامات فرهنگی انجام دهد. در این اقدام مدرسه میتواند تفکیک زباله را به عنوان تکلیف از دانشآموزان بخواهد و به این شکل فرهنگ تفکیک زباله از مبدا را به آنها بیاموزد. برای مثال چندی قبل بنده تفکیک زباله از مبدا را در منزلم ایجاد کردم.
در این اقدام فلزات، آهنآلات، شیشه و وسایل الکترونیکی را از یکدیگر جدا کردم، اما در انتها وانت ویژه تفکیک زباله، زبالهها را به شکل درهم در کنار یکدیگر قرار داد. جالب است بدانید که مسئول مربوطه هیچاطلاعی از تفکیک زباله نداشت. این در حالی است که در کشور انگلستان روزهای دوشنبه را به تفکیک کاغذ، سه شنبهها را برای تفکیک شیشه، چهارشنبهها را به تفکیک وسایل فلزی و.... اختصاص میدهند. حال این سوال مطرح است که چرا تاکنون در کشور ما مساله تفکیک زباله آن طور که باید و شاید نتوانسته مورد توجه مردم و مسئولان امر قرار بگیرد؟ در این میان برخی افراد به مساله تفکیک زباله از مبدا توجه میکنند، اما در پایان به این مساله توجه نمیشود.
بر اساس قانون پسماند، تفکیک باید از مبدا یعنی از داخل خانهها، اماکن اداری و تجاری یا به اصطلاح از مبدا انجام شود. به عبارتی باید سامانه جمعآوری تفکیکی داشته باشیم. این کار خودرو ویژه و کیسههای زباله جداگانه میخواهد. در کشورهای پیشرفته هفتهای دو تا سه بار بیشتر زباله جمعآوری نمیشود. در واقع هزینه زیادی برای جمعآوری پرداخت نمیشود. چرا تاکنون این شرایط برای کلانشهرهای کشور محقق نشده است؟
برای مثال در مبارزات انتخاباتی، قالیباف، شهردار دوره گذشته تهران در این زمینه مورد نقد قرار گرفت. این در حالی است که نهاد شهرداری و اداره بازیافت این سازمان هم هنوز نمیدانند که برای تفکیک زبالهها باید چه اقداماتی انجام دهد. در این شرایط هر چقدر هم به مردم درباره تفکیک زباله آموزش داده شود، نتیجه مطلوب مشاهده نمیشود. برای مثال بر اساس بازدیدهای انجام شده زبالههای شهر تهران به محل ویژه در کهریزک هدایت شده و در آنجا به کمپوست تبدیل میشود. هم اکنون در کشور ما تفکیک زباله از اهمیت برخوردار نیست.