به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان، آهنگ رشد فعلی تولید ناخالص داخلی افغانستان ادامه خواهد یافت و در سال آینده میلادی به 3.2 درصد خواهد رسید. این بخشی از گزارش بسیار خوشبینانه بانک جهانی درباره اقتصاد افغانستان است.
در استعارهها و مثالهای اقتصادی در ایران، افغانستان یک مثال همیشگی برای ویرانی، سیاستمداران نابخرد و فقر غلیظ بوده است. به نظر میرسد که ایرانیان تدریجاً باید در انگارههای ذهنی خود تجدیدنظر نمایند.
اگر بگذارند، اگر جهل و تروریسم باز نگردد، این کشور علیرغم تمام مشکلات قدم در راهی گذاشته است که در کمال ناباوری در برخی جنبه هایش حتی در حال حاضر نیز، از ایران پیشی گرفته است.
بانک جهانی در گزارشی نوشته است که افغانستان در سال جاری میلادی (2017) علیرغم وخامت اوضاع امنیتی، به رشد نسبی اقتصادی دست یافته است. براساس این گزارش رشد اقتصادی افغانستان تا آخر امسال به 2.6 درصد خواهد رسید، در حالی که آمار سال گذشته رشد 2.4 درصد بود.
صندوق بینالمللی پول در جدیدترین گزارش خود رشد اقتصادی ایران در سال جاری را 3.5 درصد اعلام کرده است. این اختلاف در رشد احتمالاً با آنچه ما در ذهن داریم کمی متفاوت است. آمار بانک جهانی معتقد است که خروج نیروهای بینالمللی در کاهش رشد اقتصادی افغانستان موثر بوده است.
در این گزارش آمده است که میزان درآمد مالیاتی دولت افغانستان در هشت ماه نخست امسال 13 درصد افزایش داشته است. شوبهم چودری، رئیس دفتر بانک جهانی در کابل، ضمن اشاره به "تاثیر مستقیم وخامت اوضاع امنیتی بر رشد اقتصادی"، گفته است که عزم دولت برای تامین ثبات سراسری "یک نیاز" است تا توسعه پایدار را تسهیل کند.
در روزهای اخیر کاهش ارزش پول ملی ایران در برابر دلار همگان را در عالم اقتصاد درگیر مباحث اقتصادی مرتبط با ارز کرد. عوامل جهانی، مولفههای داخلی و سیاستهای سیاستگذار، مسائلی بود که اقتصاد دانان و اهالی رسانه آن را میکاویدند تا بلکه به چرایی افت ریال در برابر دلار پی ببرند و در این میان اما مسئله جالبتر شاید این باشد که چرایی کاهش ارز پول ملی ایران در برابر افغانی چیست؟ براساس آمار در یک کاهش تدریجی با شیب بسیار ملایم در یک سال و نیم اخیر، ارزش ریال ایران در برابر افغانی (واحد پول ملی افغانستان) 13 درصد کاهش یافته است.
عوامل بسیاری میتواند دلیل این موضوع باشد. اما برای درک این رشد تدریجی میتوان به برخی تفاوتهای اقتصای دو کشور پرداخت تا بتوانند درک درست تری از این موضوع پیدا کرد.
در اقتصاد هر اتفاقی معلول یک علت علمی است. مبارزه افغانستان با تروریسم و گسترش امنیت در مقایسه با یک دهه اخیر از جمله علل اولیه احیاء اقتصاد ویران افغانستان بر شمرده میشود. اما در مقایسه با ساختار اقتصادی ما، افغانستان تمایزهای دیگری نیز یافته است.
مهمترین تفاوت اقتصاد ایران و افغانستان شاید در نوع روابط بینالمللی دو کشور ظهور یابد. البته اقتصاد ایران به پشتوانه امنیت و نفت و بسیاری عوامل دیگر تاریخی و جغرافیایی بسیار قدرتمندتر است، اما اقتصاد افغانستان نیز مزیتهایی دارد که اقتصاد ایران ندارد.
سازمان تجارت جهانی با بیش از 160 عضو، نهادی است جهانی که عضویت در آن پیش نیاز تنظیم یک نقشه راه منسجم در تجارت جهانی است. درخواست ایران 20 سال پیش به این سازمان ارائه شد و هنوز پذیرفته نشده است. افغانستان اما جدیدترین عضو این سازمان است که به عضویت رسمی و دائم آن پذیرفته شده است.
روابط بینالملل مستحکم مانند منابع زیر زمینی با ارزش و دارای نرخ همسنگ مالی است. برای رشد اقتصادی موفق باید به صادرات پرداخت و با جهان تجارت کرد.
برای تجارت با جهان باید اول با آنها رابطه برقرار کرد. جهان مانند یک بازار است که یک کاسب منزوی در آن نمیتواند موفقیت چندانی کسب کند. روابط بینالملل افغانستان رو به گسترش است. نمیتوان به جهان چنگ و دندان نشان داد و توقع داشت با شما تجارت نمایند.
علیرغم موفقیت در برجام هنوز هم برخی تحریمهای غیر برجامی غیر منصفانه علیه ایران بر قرار است که از جمله مهمترین آنها محدودیتهای بانکی است. بسیاری از بانکهای جهان در صورت برقراری ارتباط مالی با ایران مورد تحریم وزارت خزانهداری آمریکا قرار میگیرند. این در حالی است که برخی تجار ایرانی به ناچار برای ارسال مبالغ مالی، حسابهای سنگینی در بانکهای افغانستان همچون بانک پشتنی و کابل بانک افتتاح کردهاند.
مصطفی احمدی رئیس اتحادیه فروشندگان آجیل و خشکبار ایران میگوید: برخی از صادرکنندگان که پسته را از طریق افغانستان صادر میکردند اکنون از دور خارج شدهاند، چراکه مدتی است افغانها به شهرهایی مانند رفسنجان، سیرجان و غیره میروند و محصول مورد نیاز را مستقیم از باغدار میخرند.
وی در ادامه میگوید: اکنون هم که در آستانه برگزاری رقابتهای جام جهانی در روسیه هستیم از همین حالا افغانها وارد بازار شدهاند پسته ایرانی را در حجمی چند برابر سالهای گذشته میخرند که به روسیه صادر کنند. تجار افغانستانی هر روز آزموده تر میشوند. تنها در یک سال اخیر 28 واحد صنعتی بزرگ در حومه کابل و مزار شریف افتتاح شده است.
سال قبل داد و ستد دو کشور قریب دو و نیم میلیارد دلار برآورد شد که بیشتر این مبلغ صادرات ایران به افغانستان است. محسن خاوری هاشمی، نایب دوم اتاق اصناف مشهد، میگوید : «محصولاتی نظیر صنایع غذایی، ماشینآلات و مصالح ساختمانی، خدمات فنی و مهندسی و مخابراتی، حملونقل، لوازم خانگی، دکوراسیون، مبلمان و مصنوعات چوبی، مصنوعات پلاستیکی، موکت و کفپوش، تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی، الیاف و منسوجات، پوشاک، پوست و چرم، محصولات آرایشی و بهداشتی، تابلوفرش و صنایع دستی، فرش دستباف و ماشینی، زیورآلات و نقره و… از جمله ظرفیتهای اصناف برای حضور در بازار افغانستان هستند.
اما در این بین همانگونه که بازار عراق به صورت تدریجی نسبت به محصولات ایرانی رو ترش میکند،افغانستان نیز به منابع جایگزین برای تامین محصولاتش رغبت یافته است. صادرات چین به افغانستان افزایش یافته و طرح احداث جاده و تعریض آن در باریکه مرزی دو کشور با اختصاص بودجه از سوی چین با جدیت در حال پیگیری است.»
«دفتر مبارزه با قاچاق مواد مخدر سازمان ملل متحد» اعلام کرد که درآمد ناشی از صادرات تریاک در افغانستان در سال گذشته میلادی حدود دو میلیارد دلار بوده که برابر با 10 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است.
در این گزارش آمده است که ارزش تریاک صادر شده از افغانستان به دیگر کشورهای جهان بالغ بر 1.9 میلیارد دلار بوده و 90 درصد تریاک موجود در جهان در افغانستان تولید شده است. با توجه به این ارقام میتوان نتیجه گرفت که تنها از محصول تریاک عددی بالغ بر یک میلیارد و سیصد میلیون دلار صادرات تریاک افغانستان به ایران را شامل میشود. علیرغم غیر قانونی بودن، مواد مخدر نیز یک نوع کالای تجاری محسوب میشود که برای کشور مبدا ارز آوری به همراه دارد.
علاوه بر تریاک، افغانستان انواع مختلف دیگری از مواد مخدر را تولید میکند که اولین مقصد صادراتی آنها ایران است. این کشور همچنین صادر کننده میوه و سنگهای معدنی به ایران نیز هست. به همین سبب بر عکس آنچه تصور میشود، طراز تجاری دو کشور اختلاف بسیار زیادی ندارد و افغانستان نسبت به ایران دارای کسری تجاری چشمگیری نیست. حتی برخی معتقدند که الاکلنگ طراز تجاری دو کشور به نفع افغانستان گرایش بیشتری دارد.
یکی از درآمدهای ارزی عمده برخی کشورها در جهان، جمعیت مهاجر آن محسوب میشود. مهاجران در کشور مقصد کار میکنند و بدون در بر داشتن هزینهای برای ایران، برای کشور خود پول حواله مینمایند.
یکی از بزرگترین جمعیتهای مهاجر جهان در ایران قرار دارد. قریب به 3 میلیون نفر از اتباع افغانستان در ایران حضور دارند که تنها یک میلیون نفر آنها به صورت قانونی در ایران ساکنند و عوارض سالیانه پرداخت مینمایند.
اگر درآمد این جمعیت، حداقل حقوق و دستمزد در نظر گرفته شود ( یعنی یک میلیون تومان ) و اگر آنها به صورت میانگین سالانه 20 درصد از درآمد خود را به کشورشان حواله نمایند، رقمی بالغ بر هفت هزار میلیارد تومان از کشور خارج میشود. با در نظر گرفتن این مبلغ طراز تجاری دو کشور به نفع افغانستان تغییر مییابد.
یکی از مهمترین دستاوردهای اقتصادی ایران تورم است که رقمی در حدود 9 درصد اعلام شده است، هر چند منتقدین میزان آن را بیشتر ارزیابی میکنند. اما نرخ تورم در کشور همسایه ما افغانستان نیز در نوع خود جالب است.
روزنامه آفتاب یزد نوشت: خلیل صدیق رئیس بانک مرکزی افغانستان، میزان تورم در افغانستان را 3.7 درصد اعلام کرده و میگوید: « افغانستان توانسته با کنترل قیمت بهترین وضعیت را در کنترل نرخ تورم داشته باشد.» به این ترتیب نرخ تورم در این کشور عملاً یک سوم ایران تلقی میشود، که این خود میتواند زنگ خطری برای برخی تولیدات در ایران محسوب شود، چون با توجه به نرخ پایین تورم در این کشور و وجود نیروی کار بسیار ارزان و همچنین وفور برخی مواد معدنی میتوان انتظار داشت که با برقراری بیشتر امنیت در این کشور، فرآوری برخی کالاها در افغانستان گسترش یابد.
اقتصاد امری است زاییده ارقام و اعداد و نه غرور و ذهنیات ملی. کندترین دوندهها نیز اگر در پیست متوقف باشیم از ما جلو خواهند زد.
/