بزرگترین عامل آزار دهنده و اسیر کننده برای ذهن، گذشته است. روابط گذشته، خاطرات تلخ، کینه، دل شکستگی‌ها و شکست ها... همه باری هستند از گذشته بر دوش ما که ذهنمان را اسیر و آلوده می‌‌کنند. تا زمانی که گذشته و هر آنچه ما را آزار می‌‌دهد رها نکنیم، آزاد نخواهیم شد. در این مطلب روش هایی برای رهایی از گذشته به شما توصیه می کنیم.
1. روابطی که برقرار خواهید کرد، متفاوت از آنچه در گذشته تجربه کردید خواهد بود. می‌‌بایست درک کنید که هر انسانی متفاوت است و هر تجربه‌ای مجزا. اگر شما خودتان را بشناسید و بدانید که چه می‌‌خواهید، هیچ تجربه تلخی تکرار نخواهد شد. اعتماد کنید، قدردان باشید و خاطرات تلخ گذشته را ملاکی برای آینده قرار ندهید.
2. انتظارات خود را در حد متعادلی نگاه دارید. معمولا انسان‌ها قبل از شناخت فرد یا موقعیتی جدید، هاله‌ای از یک تصویر خیالی در ذهن خود شکل می‌‌دهند و انتظار دیدن و گرفتن نتیجه‌ای دقیقا مطابق با تصورات خود دارند و همین موضوع سبب شکست و سرخوردگی آنها می‌‌شود. بیشتر از نتیجه و برآورده شدن انتظارات پیش فرضی خود، بر روی پروسه شناخت متمرکز شوید.
3. وقتی کلید قفل‌ها را دارید در غل و زنجیر زندگی نکنید. خود را با اعتقاداتی محدود نکنید که شخصیتتان را شکل دهند. شما با هر آنچه هستید و شخصیتی که دارید عقایدتان را شکل دهید و دنیا را بشناسید. محدودیت‌هایی که از طرف شخص خودمان ما را اسیر می‌‌کنند، بسیار بیشتر از مسائل دیگر ذهنمان را درگیر نگاه می‌‌دارند.
4. تصور اینکه می‌‌توانید دیگران یا افکارشان را کنترل کنید و جهت دهید را کنار بگذارید. هرکس تنها مسول افکار و رفتار خودش است. بنابراین، اگر نمی‌‌توانید افراد را آنطور که هستند قبول کنید، سعی در تغییر آنها نیز نداشته باشید چرا که در 90 درصد اوقات نتیجه مأیوس کننده است.
5. تنها نگران افکار خودتان در مورد شخصیتتان باشید. اینکه دیگران از شما چه شناخت یا تصوری دارند اولویت شما نیست. اگر خود شما رفتار و عملکردتان را تایید کنید و بپسندد، حتما مورد تایید دیگران نیز خواهد بود، بنابراین برای خودتان زندگی کنید و نه برای دیگران.
6. اشتباه کردن یک مورد بسیار معمول در خصوص انسان هاست و هیچ کس از آن مستثنا نیست. وقتی اشتباهی می‌‌کنید با روی باز آن را بپذیرید، تجربه ا‌ش را ذخیره کنید و بعدها از آن به عنوان خاطره‌ای مضحکم یاد کنید.
7. با هر آنچه که نمی‌‌توانید تغییر دهید یا از کنترل شما خارج است کنار بیایید و دست از تلاش‌های بیهوده‌ای که ثمره‌ای ندارند بردارید. به صلحی با دنیای تغییر ناپذیری که می‌‌بینید برسید.
8. خود را خیلی جدی نگیرید. هرچه بیشتر بتوانید شخصا از خودتان انتقاد کنید و سر به سر خودتان بگذارید، بیشتر می‌‌توانید واقعا گرا بوده و پیشرفت کنید.
9. با ترس‌هایتان روبرو شوید. تنها راه شکست دادن ترس ها، جنگ کردن با آنهاست. مثلا اگر از ارتفاع می‌‌ترسید، با کمک کسی مخصوصاً به جایی مرتفع بروید و به ذهنتان نشان دهید که چه کسی حاکم است.
10. به خود اجازه غصه خوردن را نیز بدهید. وقتی اتفاقی دردناک می‌‌افتاد، از عزاداری یا غمگین بودن فرار نکنید. تمام زمانی را که ذهنتان برای آرام شدن نیاز دارد به آن بدهید. به اندازه احساسات مثبت، احساسات منفی نیز در ما وجود دارند که می‌‌بایست آزاد شوند.
11. بخشش را بیاموزید. کلید خوشبختی و آزادی هر انسانی، فراموش کردن، بخشیدن و ادامه مسیر بدون بار سنگین احساساتی چون کینه و نفرت است.
