سرویس بین الملل فردا؛ جعفربرزگر: سخنان دونالد ترامپ در مورد شهر قدس بار دیگر احساسات مسلمان و آزادی خواهان جهان را جریحهدار کرده است؛ این موضع ترامپ،قدس را به صدر اخبار برگردانده است و امت اسلامی دوباره بعد از بحران گروههای تکفیری در منطقه، فرصتی یافته اند تا در مورد فلسطین و آزادسازی این سرزمین از دست اشغالگران صهیونیست به هم اندیشی بپردازند.
پایگاه خبری «
فردا» بعد از مصاحبه با «ناصر ابوشریف» نماینده جهاد اسلامی در تهران و «صلاح الزواوی» سفیر فلسطین در ایران با «دکتر هادی برهانی» استاد مطالعات فلسطین دانشکده «مطالعات جهان» دانشگاه تهران به گفت وگو نشسته تا نظرات ایشان را در مورد مسئله قدس جویا شویم.
دنیا نمی پذیرد که اسرائیل قدس را تحت سیطره خود در آورد
فردا: همان طور که در جریان هستید آقای ترامپ رئیس جمهور آمریکا قدس را در سخنانی به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت. میخواستم بپرسم مطرح شدن این سخنان در چنین شرایطی که مسلمانان ساکن در قدس هستند چه پیامدهایی میتواند داشته باشد و چرا مطرح شد؟
داستان قدس در بحث منازعه اعراب و اسرائیل قصه مهمی است و یک هدف مهم صهیونیسم، رسیدن و اشغال قدس و حاکمیت بر قدس است که همان صهیون یکی از معناهایش، قدس است. از زمانی که صهیونیسم حرکتش را شروع کرد اسرائیلی ها اقدام خود مبنی بر اینکه قدس را اشغال کنند و قدس را تحت سیطره خودشان دربیاورند را آغاز کردند که تحولات مختلفی داشت. واقعیت این است که دنیا این را نپذیرفت. اینها با عمل نظامی و خشونت حاکم شدند. اما نه ملتهای منطقه و نه دنیا به رسمیت نشناخت. البته در یک دورهای حدود ده تا کشور که عمدتا وابسته به آمریکا هستند و یکی دو کشور اروپایی از جمله هلند سفارت خانه هایشان را به بیت المقدس منتقل کردند. اما بعد از جنگ سال 1973 که در آن مسلمانها و اعراب اتحاد و قدرتی نشان دادند آنها برگشتند و سفارت خانهها را جمع کردند. الان در بین کشورهای دنیا، کشوری که بیشترین نزدیکی را دارد، آمریکا است که کاملا لابی صهیونیستی در آن قدرتمند است و منویات خود را تا حدود زیادی به هیئت حاکمه آمریکا دیکته میکند. یکی از مواردی که اینها این کار را کردند همین بود که آمریکا سفارت خود را از تل آویو به بیت المقدس بیاورد که دهه 90 اگر اشتباه نکنم تصویب شد، اما رئیس جمهور آمریکا باید تصمیم بگیرد که این مصوبه عملی شود یا نه؛ که تا حالا همه رئیس جمهورهای آمریکا با دلایلی که داشتند حاضر به انجام این کار نشدند. اما ترامپ که آمد هم قبل از ریاست جمهوری در تبلیغات خودش این را مطرح کرد و الان هم این را عملی کرد.
اینکه چرا این کار از انجام داده است چند دلیل عمده دارد. یک، اینکه از وعدههای انتخاباتی اش بود؛ و در آمریکا مسیحیان صهیونیسم پایگاه آقای ترامپ هم هستند نسبت به این مساله توجه دارند. آنها یکی از مقدمات ظهور حضرت مسیح را این میدانند که یهودیان بر قدس سیطره یابند و لذا مدافعین قضیه هستند. یکی دیگر از موارد، وضع منطقه است که کشورهای اسلامی و عربی دچار تشتت و تفرق شده اند که باعث شده است آمریکا تصور کند، که دولتهای اسلامی در موقعیتی نیستند که واکنش محکمی به این مساله نشان دهند و فکر میکنم با این حساب و کتابها و بعلاوه یادمان نرود که ترامپ شخصیت درست و حسابی ندارد و این ریسک را کرد که این اقدام را انجام دهد.
بهترین زمان برای برخورد با اسرائیل و آمریکا است
فردا: در خبر ها اعلام شد که ترامپ انتقال سفارت آمریکا به قدس را برای شش ماه به تعویق انداخته است با این وضعیت آیا می توانیم منتظر واکنش قاطع در جهان اسلام باشیم؟
همانطور که فرمودید الان برای مدت 6 ماه این امر عقب افتاده است. ولی دستور داده است که مقدمات را وزارت خارجه آماده کند که در اولین فرصت این کار صورت بگیرد. علی القاعده در آن برهه هم میتوان انتظار داشت و پیش بینی کرد که واکنشهایی اتفاق بیفتد. اما من تصورم این است که الان برهه مهم تری است. اگر جهان اسلام و عرب ها و فلسطینیها در این برهه واکنش محکمی از خودشان بروز ندهند اولا آنها جری میشوند که زودتر این کار را تحقق بخشند و عملی کنند و بعد، اینکه واقعا مسلمانها اگر الان ضعیف برخورد کنند بعید میدانم در آن برهه هم بتوانند موضع محکمی اتخاذ کنند.
آمریکا فکر می کند هر کاری می تواند در دنیا انجام بدهد
فردا: بعد از جنگ 1967 قطعنامههای سازمان ملل که قریب به 20 قطعنامه است. این اراضی را اراضی اشغالی نامیده است. با توجه به اینکه سازمان ملل هم این اقدام را غیر قانونی میداند، چرا رئیس جمهور آمریکا این موضع را حتی علیه سازمان ملل میگیرد؟
چند عامل را میتوان در نظر گرفت. یک، اینکه آمریکا تصور میکند در دنیا ابرقدرتی است، شاید تنها ابر قدرت که هر کاری که میخواهد میتواند انجام دهد؛ لذا صحبتهایی در آمریکا مطرح است که معتقدند اصلا سازمان ملل چه هست. چکاره است. چون اینها را محدود میکند، چون قطعنامهها و منشوری است و این برای قدرتی مثل آمریکا که دوست دارد آزادانه عمل کند، محدودیت آفرین است؛ لذا اینها تصور می کنند که قدرت لازم برای انجام هر کاری را دارند. بخش بعدی این است که لابی اسرائیل در آمریکا آنقدر قوی است که میتواند چیزهایی را به هیئت آمریکا تحمیل کند که منافع آمریکا هم اقتضا نمیکند، ولی فقط حافظ منافع اسرائیل است. این نفوذ و این لابی را اسرائیل در آمریکا دارد.
روند صلح، تنها پروژه ای برای فریب دنیا است
فردا: بخشی از گروههای فلسطینی بعد از یاسر عرفات به روند صلح گرایش پیدا کردند و الان هم که سازمان فتح و تشکیلات محمود عباس این روند را پیگیری می کنند. اما بعد از مواضع ترامپ آقای محمود عباس گفت این روند صلح به نظر میرسد با اقدامات آقای ترامپ به نتیجه نرسد. اصولا روند صلح را در امر فلسطین را چطور ارزیابی میکنید و آیا تا به امروز سودی برای فلسطینیها داشته است؟
روند صلح، بدون هیچ اغراقی پروژهای برای فریب دنیا است. برای اینکه اسرائیل هدف قطعی اش این است که بر این سرزمینها تسلط پیدا کند و برای اینها کرانه باختری، بیت المقدس و الخلیل خیلی از مناطق اسرائیل 48 هم مهمتر است. از حیفا و تل آویو و ... مهمتر است. اصلا نمیشود تصور کرد تا وقتی که صهیونیسم کار میکند این جنبش با همان ارزشها و اعتقادات حاکم است از بیت المقدس و ... کوتاه بیایند. لذا برنامه قطعی این است که این مناطق را یواش یواش یهودی کنند. اگر شما حرفها و موضع گیریهای اینها را ببینید پر است از این حرفها که علما و شخصیت هایشان زده است و اگر به صحنه عمل مراجعه کنید از روز اولی که اینها قدس را اشغال کردند، پروژه یهودی سازی کرانه باختری شروع شده و همچنان ادامه دارد و هیچ وقت قطع نشده است، ولی آن ها، چون همان طور که شما اشاره کردید از نظر جامعه بین المللی و سازمان بین الملل یک منطقه اشغالی و حضور اسرائیل غیر قانونی است، برای اینکه فرصت را بدست بیاورد که در برابر مخالفتهای دنیا آرام شود و یا آنها را ساکت کند یک پروسه ای به نام صلح راه انداخته اند که هر که از اینها ایراد بگیرد بگوید ما داریم صلح میکنیم.
ولی واقعیت این است که اینها هیچ تعهدی نسبت به روند صلح ندارند و کاملا در صدد هستند از این فرصت یعنی پروسه صلح استفاده کنند و حاکمیت خود را تثبیت کنند. در واقع به دنبال آن هستند که فلسطینیها را تضعیف کرده و کرانه باختری را یهودی کنند، همچنان که الان میبینیم شهرک سازیها ادامه دارد. یواش یواش فلسطینی باقی نمیماند. همه اینها را صهیونیست ها می بلعند. پروسه صلح برای همین است که این فرصت را برای اجرایی این پروژه داشته باشند. اگر فرانسه، روسیه، سازمان ملل و افکار عمومی دنیا که از اسرائیل بپرسد که چرا از این سرزمینهای اشغالی خارج نمیشوید، چرا قطعنامه را اجرا نمیکنید، بگوید ما انجام میدهیم. وارد پروسه صلح شدیم تا این کار را انجام دهیم.
بار اصلی مبارزه بر دوش مردم فلسطین استفردا: در مقابل روند صلح گروههای دیگر هم به مبارزه کشیده شدند مخصوصا حماس و جهاد اسلامی. به نظر میرسد در سالهای اخیر در روند مبارزات کم فروغ ظاهر شده اند. آیا این سخن را قبول دارید؟به هر حال گروههای فلسطینی که از اوایل دهه 60 مبارزه را شروع کردند، فراز و نشیبهای زیادی داشتند و متاسفانه اشتباهاتی هم مرتکب شدند. از جمله همین یک نمونه، پروسه صلح است. نمونه اخیر بحران سوریه. نمونه دیگر در جنگ ایران و عراق و موضع گروههای فلسطینی بود که از صدام حمایت کردند. ولی به هر حال، بار اصلی مبارزه بر دوش مردم فلسطین است؛ و باز مانع اصلی در برابر پروژه اصلی صهیونیستی خودشان هستند. اگر واقعا فلسطین به هر شکلی از داستان و مساله حذف شود، اسرائیل به آرزوها و اهداف خود میرسد؛ لذا در عین اینکه اینها ضعفهایی هم داشتند و قوتهایی هم داشتند، مثلا در دفاع از مسجد الاقصی در مجموع فسطینیها در طول تاریخ خوب عمل کردند، ولی در عین حال باید کشورهای اسلامی حمایت خود را از اینها داشته باشند، ولی خوب در عین حال کمک کنند که ضعفهای خود را اصلاح کنند.
فتح وارد کارهای اقتصادی شد و این باعث شد از مبارزه دور شودفردا: ما در قضیه فلسطین شاهد هستیم که فتح بیشتر از دیگر گروه های فلسطینی توان اعمال نفوذ در مورد فلسطین را دارد، چرا فتح دست بالاتر را دارد؟
در یک دورهای فتح پرچم دار مبارزه و مهمترین گروه بود و شاید محبوبترین گروه در مبارزه علیه اسرائیل بود. ولی بعد ازاینکه اینها وارد پروسه سازش شدند با این وصف که آقای عرفات خیلی شخصیت محبوبی در فلسطین بود، اما محبوبیت خود را به تدریج از دست دادند، و بعد متاسفانه وارد کارهای اقتصادی و غیر مبارزاتی شدند. خصوصا از طریق ارتباط با اسرائیل که اینها را درگیر و گرفتار در یک سری معادلات نادرست کرد. فلذا اینها محبوبیت شان به تدریج کاهش پیدا کرده و الان فکر میکنم در وضع خوبی نباشند. اما گروههایی که مبارزه را ادامه دادند و ایستادند مثل حماس و جهاد اسلامی اینها از جهت محبوبیت وضع بهتری دارند و من تصور میکنم اگر انتخاباتی برگزار شود، آرا مردم بیشتر برای همین گروههای اسلامی است.
حکام عربی هیچ اعتقادی به مبارزه در مسئله فلسطین ندارندفردا: ترامپ در هیمن سخنان اشاره کرد که با برخی از رهبران جهان عرب قبل از اینکه این سخنان خود را اعلام کند هماهنگیهایی را انجام داده است. اصولا کشورهای عربی مخصوصا عربستان و ... اعتقادی به مبارزه با اسرائیل و آزادسازی فلسطین دارند یا هر موضعی هم که میگیرند بیشتر سیاسی است و برای خاموش کردن اعتراضات افکار عمومی جهان اسلام اتخاذ می شود؟در طول دوران مبارزه اعراب و اسرائیل به استثنا چند شخصیت، اغلب حکام عربی و اسلامی آن انگیزه، ظرفیت، عزم و اراده لازم را نداشتند، ولی تحت فشار افکار عمومی همکاریهای کم یا زیاد در مساله فلسطین داشتند که البته آن همراهیها هم در مقاطعی مهم و موثر بود. الان مدتی است که بعضی از کشورهای حداقل عربی در یک روندی افتادند که خیلی خیلی از وضعیت گذشته فاصله گرفتند. به خصوص کشوری مثل عربستان، الان متاسفانه برای خود در منطقه اسرائیل را خطر یا مهمترین خطر نمیدانند و به ایران و تحرکات ایران مشکوک شده و هدف گیری شان به سمت مقابله با نفوذ و محبوبیت ایران در منطقه است که خیلی ضربه به موضع ضد صهیونیستی این ها زده است؛ و اینها را در ورطهای انداخته که اینها هم به جماعت سازشکاری چون انورالسادات می پیوندند.
ایران تنها کشوری است که جرات کمک به این گروه های مبارز را دارد فردا: رهبر انقلاب در سخنانی چند سال پیش سخن از مسلح کردن کرانه باختری به میان آوردند. به نظر شما این راهبرد مناسبی در قبال سخنانان ترامپ است؟
ملت فلسطین و گروههای فلسطینی به انواع کمک نیاز دارند که بتوانند این مبارزه را قویتر و جدیتر کنند. این مبارزه شامل کمکهای اقتصادی انسان دوستانه و از جمله کمکهای نظامی است. اینکه کشوری مثل جمهوری اسلامی حاضر باشد در دنیا که کمکهای نظامی به آنها دهد، این واقعا جای تقدیر دارد. چون میدانید که اغلب کشورها حتی آنهایی که اعتقادات کم و بیشی نسبت به مساله فلسطین دارند فاقد این جرات و جسارت هستند که این کار را بکنند. تقریبا ایران جز معدود کشورهایی است که هم عملا این کمکها را در اختیار قرار می دهد و هم صراحتا اعلام کرده است. این چیزی است که میتواند برای فلسطینیها قیمتی و با ارزش باشد و به نظر من خوب است که در مشورت و با گروههای فلسطینی این پیشنهاد ایران یعنی مسلح کردن کرانه باختری حتما مطرح شود و راهکارهایی برای اجرایی کردن آن اندیشیده شود.
حماس باید مانع بسته شدن دست و پایش در توافقات با فتح شودفردا: در چند ماه اخیر توافقی بین فتح و حماس صورت گرفت. این توافق را چگونه ارزیابی میکنید؟به نظر من اگر به طور کلی این تفرقهای که میان فلسطینیها به وجود آمده است و برای مبارزه ملت فلسطین یک چیز مخرب و مضر است از بین برود همه دوستداران فلسطین از آن استقبال خواهند کرد در زمینه این توافق هم قطعا امر پسندیده و روبه جلویی است و اگرجبهه واحدی شکل بگیرد به نفع فلسطین است. البته حماس هم باید حواسش باشد در این توافقات به نحوی نباشد که دست و پایش در مبارزاتی که می خواده داشته باشد بسته شود. در این توافقات باید به فرمولی دست پیدا بکنند که جهاد اسلامی و حماس و گروههای اسلامی و مبارز بتوانند به مبارزه خود ادامه بدهند.
نباید خالد مشعل را کنار بگذاریم
فردا: خالد مشعل از رهبران فلسطینی بود که در بحران سوریه موضع خوبی نگرفت و به دامان قطر پناه برد. سرگذشت مشعل به کجا رسید؟همانطور که عرض کردم اگر پرونده گروههای فلسطینی را بخواهیم مرور کنیم. متاسفانه در مسائل منطقهای یک ضعفهایی داشتند که باعث شد نتوانند درست تصمیم گیری بکنند و قضاوتهای درستی انجام بدهند. برای مثال وقتی عراق به کویت حمله کرد، فتح و عرفات از صدام حمایت کردند که به ضرر آنها تمام شد و خسارات بدی برای فتح به وجود آورد. ولی این اتفاق تا حدودی برای حماس در بحران اخیر سوریه هم افتاد. ما میدانیم که از جهت فکری حماس متاثر از اخوان المسلمین است و وقتی اخوان در مصر حاکم شد، حماس هم گرایشی به آن طرف از خودش نشان داد و موجب شد تا حدودی از ایران دور شود.
به نظر من این اشتباهی بود که خود حماس هم حداقل برخی شخصیتهایش به آن اعتراف دارند. نباید با این اتفاقی که افتاده است ما روی آقای مشعل یا حماس خط قرمز بکشیم. به هر حال حماس پروندهها و افتخارات زیادی هم دارد. آقای مشعل هم از رهبران عاقلی است که به هر حال ما از این نیروها خیلی نداریم. ملتی هستند تحت ظلم، با امکانات کم، وضع مدرسه، دانشگاه و ... از این سیستم نباید انتظار داشته باشیم شخصیتهایی کامل که وقت گذاشته و درس خوانده و پیشرفت کرده بیرون بیاید؛ لذا باید شرایط آنجا را درک کنیم و حداکثر صبر تحمل و همدردی را به نظر من در برابر اینها داشته باشیم. ولی در عین حال اگر در جایی فکر میکنیم اشتباهی صورت گرفته باید صادقانه و برادرانه مطرح کنیم.
سخنان ترامپ پروژه صلح را کنار گذاشت
فردا: پیامد های مواضع ترامپ در قبال شهر قدس چه خواهد بود؟من شخصا امیدوار هستم تحولات مثبتی اتفاق بیافتد. چون این بحث انتقال پایتخت به بیت المقدس و اینکه اسرائیل حاکم بیت المقدس باشد یک چیزی بود که پنهانی داشت اتفاق میافتاد. و چون پنهانی بود خیلی از ملتهای منطقه و مردم دنیا آن طور که باید و شاید این را نمیدیدند و در برابر آن هم تا حدودی بی تفاوت بودند. این رویکرد. یک چیز پنهان را از زیر زمین بیرون آورد که الان همه میتوانند بفهمند داستان چیست، پروسه صلح چیست، پروسه صلحی که قدس در آن نباشد قرار است چه صلحی شود؛ لذا من امیدوار هستم که با این عیان شدن ملتهای منطقه و دنیا واقعیتها را ببینند و خطر را با تمام وجود احساس کنند که همه اینها انگیزه و انرژی میتواند ایجاد کند که وارد صحنه شوند، گروههای اسلامی وارد صحنه شوند. تفرقه را کنار بگذارند که اگر این اتفاق بیافتد من امیدوارم هستم وضع کشورهای اسلامی و گروههای فلسطینی از این ضعفی که در آن قرار د ارند به یک قوتی برسند.