چکیده
هدف مقاله حاضر آن است که به بررسی آثار تربیتی نماز این حبل متین و صراط مستقیم بر زندگی فردی انسانها بپردازد.
آغاز پرواز و عروج انسان از مرحله حیوانیت به بالاترین جایگاه انسانی در أعلی علیین قرب الهی، آنجا که بین خالق و مخلوق جز پرده نازک قاب قوسین هیچ فاصلهای نیست، از سکوی عبادت خالصانه و آگاهانه حق شروع میشود و در رأس همه آنها، نماز بال و پر خود را برای شیفتگان وصل الهی میگشاید و هر که به نماز آنگونه که حقیقت آن است متمسک شود، و حقیقت نمازکه همانا اقامه نماز در سایه ولایت اهل بیت – علیهم السلام، میباشد، هیچگاه از سایه ولایت الهی بیرون نمیرود و در سایه شیاطین و ارتکاب فحشا و منکر قرار گیرد لذا میتوان گفت نماز خط مقدم جبهه جهاد اکبر میباشد.اقامه راستین نمازآثار فراوانی مانند ایجاد محبت ، اخلاص ، شکرگزاری ، وقت شناسی ، نظم وجهت مشخص درنمازگزار دارد.روش جمع آوری مطالب،کتابخانه ای بوده که بر این مبنا از اسناد ومدارک دینی بهره برده وبه نقل وتوصیف موارد مذکور پرداخته ایم و سعی نموده ایم درحد توان ازمنابع دست اول روایی بهره گیری نماییم و در پایان می توان
کلید واژه: نماز، آثار تربیتی،آثار
آثار تربیتی نماز
نماز به غیر از آثار معنوی که بر جسم و جان انسان میگذارد یک سری از آداب اسلامی را هم به او میآموزد، در حقیقت نماز همانند مربیای است که همواره در کنار متربی خود بوده و نکات لازم و ضروری را به او یادآور شده و او را تربیت میکند، در این فصل به بررسی این نکات تربیتی میپردازیم.
1 – نماز زنده کننده یاد خدا در انسان
انسان فراموشکار ممکن است با پرداختن به امور عادی زندگی، خالق هستی بخش و ولی نعمت خود را به بوته فراموشی بسپارد(1)که البته در این نسیان خداوند، سقوط و نابودی انسان حتمی است چنانچه خداوند در قرآن میفرماید:
«و لا تَکُونُوا کَالـَّذینَ نَسُوا اللهَ فَأنْسیهُم أنْفسَهُم ...»
«و شما مؤمنان مانند آنان نباشید که به کلی خدا را فراموش کردند و خدا هم نفوس آنها را از یادشان برد.(2) »
تمام مشکلاتی که بشر در سطح جهان، در گذاشته و امروز، برای خود ایجاد کرده به علت فریب خوردن از زرق و برق دنیا و پیروی از خواستههای نفسانی و وسوسههای شیطانی است، اطاعت و پیروی از هوای نفس باعث شده که انسان، دنیای خود و دیگران را به جهنم سوزانی تبدیل کند و خود و دیگران را در آتش آن بسوزاند چنانچه یکدیگر را قلع و قمع میکنند آنچنانکه شاید کمتر حیوان درندهای در عالم با همنوع خود چنین کند، پرده غفلت جلوی عقل و چشم و گوششان را به گونهای گرفته که گویا حساب و کتاب و حتی مرگی در کار نیست و تا زمانی که بشر در صدد کنار زدن این پرده غفلت نباشد روز به روز بر آتش دنیای خود میافزاید.
بزرگترین مصیبت برای رهروان حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کرده و غرق در این زندگی مادی و لذایذ زودگذر دنیوی گردند، حال یکی از عملهایی که سرشار از انگیزه یاد خداست و میتواند انسان را یکسره غرق در یاد او کند و بیدار باش و به خویش آورنده باشد و همچنین میتواند مانند شاخص و علامتی، رهروان راه حق را بر روی خط مستقیم نگه داشته و از گیجی و گمی حفظ کرده و از لحظههای غفلت در زندگی آدمی منع کند، به پا داشتن نماز(3) یعنی سمبل ذکر و یاد خدا میباشد.
در آیاتی که مربوط به بعثت حضرت موسی – علیه السلام– است آمده:
«إنَّنی أنا الله لا اله الاّ أنا فاعْبُدْنی و أقِمِ الصلاة لذکری»
«منم خدای یکتا هیچ خدایی جز من نیست پس مرا (به یگانگی) بپرست و نماز را مخصوصاً برای یاد ما بپا دار.(4) »
در معنای جمله آخر از آیه شریفه یعنی «لذکری» چند معنا برداشت شده است:
1 – نماز به پا دار برای اینکه مرا به یاد داشته باشی و فراموشم نکنی(5)«لتذکُرُنی فیها(6)»
2 – نماز را به پا دار تا من تو را به یاد داشته باشم و تو را در بوته فراموشی قرار ندهم و به حال خود رهایت نکنم بلکه با تعریف و تمجید تو را مطرح سازم(7). «لِأذکرکَ بالثناءِ(8)»
3 – نماز را به پا دار زیرا من تو را به یاد نماز انداخته و دستور اقامه آن را به تو دادم(9) «لأنّی ذکرتُها و أمرتُ بها(10)»
4 – تنها برای یاد من، نماز را به پا دار و نه برای دیگری و هرگز آن را با اغراض گوناگون در نیامیز(11)«لذکری خاصةً لا تشوبها بغیره(12)»
5 – در اوقات یاد من، نماز را به پا دار و آن همان اوقات ویژه نمازهای فریضه میباشد(13)«لِأوقات ذکری أی لمواقیت الصلاة(14)»
6 – برای یاد صلهها و عطاها و به عنوان شکرگزاری نعمات من، نماز را به پا دار(15) «لِذِکْرِ صَلاتی و هو مروری..(16) »
7 – یعنی هر وقت به یاد آوری که نمازی بر عهده توست، بیدرنگ آن را به جای آور(17).
در واقع حیات طیبه انسان در سایه حاکمیت دین خدا، وقتی حاصل خواهد شد که انسانها دل خود را با یاد خدا زنده نگه دارند و به کمک آن بتوانند با همه جاذبههای شر و فساد مبارزه کنند و همه بتها را شکسته و دست تطاول همه شیطانهای درونی و برونی را از وجود خود قطع کنند(18).
یاد خدا آنقدر ارزشمند است که امام صادق – علیه السلام – فلسفه وجوب نماز را یاد خدا میدانند:
« ... فَفَرضَ عَلَیْهِم الصلاة، یَذْکرونَهُ کُلَّ یومٍ خمسَ مراتٍ ... یُنادُون بِاسْمِهِ وَ یَعْبُدُونَهُ بِالصلاة و ذَکَرَ الله لِکَیْلا یَغْفَلُوا عنه فینسوه فیندرس ذکره.(19) »
«خداوند سبحان نماز را بر آنها واجب کرده تا در هر روز پنج مرتبه به یاد او باشند و ... حق تعالی را به اسمش بخوانند و بوسیله نماز و ذکر خدا، او را عبادت کنند تا از او غفلت نورزند و فراموشش نکنند و نام و یادش کهنه و مندرس نشود.(20) »
نقش مؤثر نماز به عنوان یکی از مظاهر یاد خدا در زندگی انسان و تربیت او روشن و بدیهی است زیرا نماز تأمین کننده ارتباط دائمی و تماس همیشگی انسان با خدا بوده و به حکم اینکه در فواصل مختلف هر شبانه روز چندین مرتبه انجام میشود به صورت مرتب و مکرر به انسان اخطار کرده و هشدار میدهد و هدف آفرینش را به او خاطر نشان ساخته و موقعیت او را در جهان به او گوشزد کرده(21) و روح توجه به پروردگار را در وی زنده میکند و عامل بزرگ غفلت زدا در زندگی پرمشغله امروزی میباشد.
2 – نماز، ایمان و باور به اطاعت از رسول - صلی الله علیه و آله - در کنار اطاعت از خدا
اطاعت از خداوند متعال و فرمانبرداری از رسول مکرم اسلام – صلی الله علیه و آله – یک چیز بیشتر نیست و به دلالت آیات متعددی از قرآن مجید،میان آن دو اطاعت، دوگانگی و جدایی نبوده هرچند که در ادب گفتاری اطاعت از خدا جدای از اطاعت از رسول او ذکر میشود.
«یا أیُّها الذّین آمَنُوا أطیعُوا اللهَ و أطیعُوا الرَّسُولَ و اُولِی الأمرِ مِنْکم فَاِنْ تنازَعْتُم فی شَیْءٍ فَرُدُّوه إلی اللهِ و الرَّسولِ إن کُنْتُم تُؤمنونَ بِاللهِ و الیَوْمِ الآخِرِ ذلک خیرٌ و أحْسَنُ تأویلاً»
«ای اهل ایمان فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) را اطاعت کنید و چون در خیری کارتان به گفتگو و نزاع کشد به حکم خدا و رسول باز گردید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید این کار برای شما بهتر و خوش عاقبتتر خواهد بود.(22) »
دلیل اینکه عنوان شد این دو اطاعت یکی و کاملاً به هم مرتبط است این میباشد که پیامبر – صلی الله علیه و آله – به عنوان مبلغ دین جز بر وحی سخن نگفته و چیزی از سوی خود به آن نیفزوده و یا از آن نکاسته و خداوند سخن و فرمان او را همانند سخن و فرمان خود میداند(23) و دلیل سفارش به اطاعت به صورت جداگانه به خاطر مبالغه در انجام فرمان و جلوگیری از برخی پندارهاست تا کسی نگوید و نپندارد که فرمانبرداری از پیامبر گرامی – صلی الله علیه و آله – ویژه دستوراتی است که در قرآن شریف آمده زیرا به باور برخی مفسرین منظور این است که خدا را در انجام واجبات اطاعت کنید و پیامبر را در انجام مستحبات ولی دیدگاه بهتر در نظرات مفسرین آن است که پیامبر را فرمان ببرید و این فرمانبرداری واجب میباشد زیراآن حضرت با دو عنصر اساسی وحی و رسالت و آگاهی ژرف و عصمت و معصومیت از لغزش و گناه از همگان ممتاز شده و تصور اشتباه و دیگر آفات در او نمیرود(24) و به همین جهت میان اقامه نماز که رمز اطاعت از حق تعالی است و اطاعت از رسول – صلی الله علیه و آله – ارتباط و پیوستگی ذکر شده آنجا که فرموده است:
«و أقیموا الصلاة و اتوا الزکوة و أطیعوا الرّسولَ لعلکم تُرحَمون»
«(ای اهل ایمان) نماز را بپا دارید و زکات مال خود را به فقیران بدهید و رسول ما را اطاعت کنید باشد که مورد لطف و رحمت شوید.(25) »اصولاً، بر اساس اکثر آیات سوره نور، خداوند متعال میخواهد جماعت مسلمانان و مؤمن با آداب وحی، تربیت شوند و اگر به چنان آدابی مؤدب گشتند هیچ تجارت و داد و ستدی، ایشان را از یاد خدا و اقامه نماز باز نداشته و مشغولشان نمیسازد در حالی که منافق با تظاهر به اسلام، به بهانههای واهی از اطاعت رسول الله – صلی الله علیه و اله – سرپیچی میکند و در مورد قضاوت و داوری، آنجا که میداند حق با او نیست، به داوری رسول اکرم – صلی الله علیه و آله – رضایت نمیدهد(26) و بدیهی است که نماز خواندن بدون تن دادن به حکومت، قضاوت و داوری رسول اکرم– صلی الله علیه و اله – و انجام آن بدون اطاعت از ایشان، مسلمان و جامعه اسلامی را دچار اختلال میکند و آنها را از مهر و محبت و رحم و رأفت لازم دور میگرداند(27). لذا امام صادق - علیه السلام - یکی از علل وجوب نماز را زنده نگه داشتن دین و آیین پیامبر صل اله علیه و آله میداند: « ... و أرادَ الله تَبارک و تعالی أنْ لا یَنْسیهم أمرَ مُحمّدٍ – صلی الله علیه و آله – فَفَرضَ علیهم الصلاة»
«... و خداوند تبارک و تعالی اراده کرد دین و آیین و امر محمد – صلی الله علیه و اله – فراموش نشود و بدین جهت بر امتش نماز را فرض و واجب قرار داد.(28) »
لذا فرمانبرداری از پیامبر – صلی الله علیه و اله – بر همه عصرها و نسلها واجب است هم در حیات ظاهری ایشان باید آن حضرت را اطاعت کرد و هم پس از رحلت او؛ چرا که دین او جاودانه و پاینده و رسالت او جهانی و همگانی می باشد. (29)
3 – نماز پرورش دهنده انسان شکرگزار
شکر حالتی است نفسانی و امری است غریزی و طبیعی که هر صاحب نعمتی، نسبت به دهنده آن، در مقام شکرگزاری و امتنان برآمده و طبق این خصلت و صفت ذاتی، از وی تقدیر مینماید، حقیقت شکر وابسته به سه امر است؛ علم به نعمت، فرح و خوشحالی از آن و عمل بر طبق آن نعمت؛ اما علم به نعمت با شناسایی و معرفت به آن بوده و تفکر در اینکه بهترین نعمت و بزرگترین موهبتها را صاحب شده و خوشحالی به نعمت پروردگار نیز به این صورت است که صاحب نعمت از موهبت و بخشش کردگار از آن جهت فرحناک است که بر اثر دارا شدن نعمت، مورد توجه خاص پروردگار قرار گرفته و بعد از تفکر در اصل نعمت و منشأ آن و بعد از خوشحالی به آن باید در مقام عمل برآید، وقتی که انسان منشأ نعمت و منظور از اعطای آن را دانست، لازم است که مطابق میل او حرکت نموده و با تمام اعضا و جوارح خود به ازاء موهبت و بخشش وی به شکرگزاری و سپاس از ولی نعمت خویش پردازد(30).
شکر منعم و اطاعت از ولی نعمت، امری اخلاقی و عاطفی است و اختصاص به انسان به تنهایی ندارد بلکه حیوانات نیز در خور شعور و استعداد خود از انجام این مهم فروگذار نمیکنند اما آیا این شکر و سپاس در ارتباط با منعمی همچون خداوند رب العالمین به همان شیوه است که در مورد انسانِ نیازمند و محتاج از حیث روانی و مادی وجود دارد؟ انسانی که همواره با چشم امید عطا میکند یا لااقل سپاس در روح او اثر تشویقی یا ارضایی دارد(31). پروردگار عزت از این نواقص مبراست. «سُبحانَ رَبِّکَ رَبِّ العِزَّةِ عَمّا یَصِفون(32)»
این چه قضاوتی است. «ما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمون(33)»
سود این سپاس به خود انسان برمیگردد. «... و مَنْ یَشْکُرْ فَإنّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ.(34) »
نماز، روح تشکر و سپاس را که از خصال عالی انسای است در نمازگزار ایجاد و تقویت میکند در حقیقت نماز بهترین نوع شکرگزاری است که شیوه آنرا خداوند بیان فرموده و تمام انبیاء و اولیاء الهی هم آن شیوه را به کار بستهاند، شکری عملی، زبانی، دائمی و سازنده میباشد(35).
به طور مثال خداوند در قرآن به پیامبر اکرم – صلی الله علیه و اله – میفرماید:
«انّا اعطیناک الکوثر، فَصَلِّ لِرَبِّکَ وانْحَر»
«ما به تو کوثر (خیر کثیر) عطا کردیم پس ای پیامبر به شکرانه این نعمت عظیم و خیر فراوان بهترین عمل برای پروردگارت، نماز است و بعد از آن قربانی کن.(36) »
خداوند متعال، نه تنها به پیامبرش – صلی الله علیه و اله – دستور شکرگزاری داده بلکه به تمام مسلمانان این ادب را میآموزد، با این وصف که هرچند شکر مخلوق هرگز حق نعمت خالق را ادا نمیکند ولی دستوری است از جانب او که درضمن نماز به پیامبر اکرم – صلی الله علیه و اله – سلام دهیم و از خداوند بخواهیم که بر او و خاندان پاکش درود بفرستد و این در واقع نوعی تشکر و قدردانی از مروج نعمتهای بزرگی چون اسلام و نماز است(37).
4 – نماز سبب ایجاد محبت
بدیهی است که اظهار علاقه به امری بر اثر وجود سببی است که قوه محبت و دوستی انسان را به سمت خود میکشاند، که آن سبب، یا جمال و زیبایی است یا کمال و یا بواسطه نفعی که از او به انسان رسیده و یا خصوصیات دیگری که کِشنده و جاذب قوه محبت و دوستی میباشد.بهترین دوستیها و بالاترین درجه محبت و کمال آن، علاقه و دوستی به کردگار متعال است زیرا هر شیء و امری به واسطه دارا بودن یک قسم و یا یک سبب از اسباب دوستی، مورد علاقه واقع شده و محبوب و منظور نظر او گشته است ولی حضرت سبحان– عزّ و جلّ – دارای تمام اسباب محبت و دوستی میباشد(38).
از این رو نمازگزار واقعی خدا را دوست میدارد زیرا که او کمال و جمال مطلق است و انسان هم بالفطره کمالجو و جمال دوست میباشد(39)، عاشق و دلباخته محبوب حقیقی گشته و خدا نیز او را دوست خود میخواند و دوستی دیگری جانشین این عشق نمیگردد. «الهی مَنْ ذَاالذی ذاقَ حلاوةَ محبتک فرامَ مِنْکَ بدلاً.(40) » اگر دل، جایگاه محبت و یاد خدا و مسرور از خاطرهی انس با او بود، دل خاشعی است که به فلاح و رستگاری میرسد(41).
نمازگزار یک بار در بسم الله و بار دیگر در سوره حمد، خدا را به دو صفت رحمان و رحیم میستاید و اگر از نمازش غافل نباشد قهراً در کسب این صفت خدایی و تخلق به اخلاق الهی خواهد کشید و درنتیجه از قساوت و سنگدلی،بی رحمی و بی مهری دست کشیده و مهربانترین و با محبتترین مردم خواهد شد(42).
ولی علاوه بر آنکه محب و دوستدار حضرت سبحان است، به دوستان و دوستداران او نیز اظهارمحبت وعلاقه مینماید و بهترین خلق خدا در این زمینه،چهارده معصوم– صلی الله علیه و اله– میباشند، او با جمله «صراطَ الذّینَ أنْعَمْتَ علیهم» در حمد و یادآوری پیامبر – صلی الله علیه و آله – به عنوان صاحب رسالت و بنده خدا و صلوات فرستادن بر ایشان و خاندان پاکش – علیهم السلام – در تشهد هر روز محبت خویش را مستحکمتر نموده و با سلام دادن به صالحان، در پایان نماز، که اولیاء خدا و دوستداران اهل بیتند به ایشان نیز اظهار توجه و محبت مینماید. در حقیقت نمازگزار شخصی با محبت و مهربان تربیت شده و در نماز، «تولّی»، که یکی از فروع دین میباشد، را به صورت عملی میآموزد.
5 – نماز مربّی صدق و راستی
صدق را اهل لغت، مطابقت کردن گفتار با اعتقادات و با آنچه از آن خبر میدهد، معنی کردهاند بنابراین اگر قول با اعتقاد و یا با مخبرٌ عنه مطابق نشد، صدق تام نمیباشد(43).
اخلاص در نیت و عمل، نمازگزار را به گونهای تربیت میکند که کسی جز راستی، درستی، صداقت و امانت از وی نبیند .کسی که دیگری را دوست دارد سخن گفتن با او را هم دوست میدارد، آنها که با زبان، مدعّی خدا خواهی و خدا دوستیاند ولی علاقهای به نماز ندارند در ادّعای خود صادق نیستند(44).
اصولاً چگونه ممکن است بندهای که به مبدأ و معاد معرفت دارد و روزی چند نوبت، راستی و صداقت ورزی را با خدا تمرین میکند، این خصیصه در دیگر کارها و شئون زندگیاش اثر نگذارد؟
نماز ملاک و میزان مقدار تعهدی است که انسان در اظهارات خود دارد، آن که با خدای خویش صداقت دارد مطمئناً با بندگان خدا نیز صادق است، کسی که در عبادتش خالص است و شرک و ریا نمیورزد نمیتواند اهل دروغ، فریب،غش و خیانت باشد و کسانی که او را میشناسند میتوانند به عنوان یک دوست پایدار، درستکار، صادق و امین روی دوستی او حساب کرده و به او اعتماد کنند(45).
6 – تأدیب انسان به وسیله نماز
مؤدب بودن نمازگزار در محضر آفریدگار متعال، یکی از مسایلی است که اسلام به آن اهمیت زیادی داده است،امام سجاد – علیه السلام – در این باره در رساله حقوق خود میفرماید:
«حق نماز این است که بدانی نماز، وارد شدن بر خدای– عزّ و جلّ – است و تو با نماز در پیشگاه خداوند – عزّ و جلّ – ایستادهای، پس چون این را دانستی باید همچون بندهای خوار و کوچک، مشتاق، هراسان، امیدوار، بیمناک و درمانده و گریان باشی و به احترام کسی که در مقابلش ایستادهای با آرامش و وقار بایستی و با دل به نماز رو کنی و آن را با رعایت شرایط و آداب و حقوقش به جا آوری.(46) »
جناب شیخ رجبعلی خیاط (ره)(47) درباره ادب حضور میفرمایند:
«شیطان همیشه می آید سراغ انسان، یادت باشد که توجه خود را از خدا قطع نکن، در نماز، مؤدب باش، در نماز باید همانند هنگامی که در برابر شخصیت بزرگی خبردار ایستادهای، باشی به گونهای که اگر سوزن هم به تو بزنند، تکان نخوری.»و دیگر آنکه، ایشان معتقد بودند هر حرکتی در نماز، خلاف ادب در محضر آفریدگار، معلول وسوسه شیطان است و میفرمود:
«شیطان را دیدم که بر جایی که انسان در نماز میخاراند بوسه میزند.(48) »
کسی که صدای اذان را بشنود و بیتفاوت باشد نسبت به نماز یک نوع بیادبی کرده است، در مورد رعایت آداب و شرایط نماز در قرآن کریم آمده است که:
«یا أیها الذّین آمنوا لا تَقْرَبُوا الصلاة و أنتم سکاری حتی تَعْلَمُوا ما تقولون ...»
«ای اهل ایمان، هرگز درحال مستی به نماز نیاییدتا بدانیدچه میگوئید(وچه میکنید)...(49) »
البته به حسب ظاهر و به باور برخی از مفسرین، مراد از «سُکْر» در آیه مستی برخاسته از شراب و خمر است و هشداری برای اهل ایمان که نباید به هنگام نزدیک شدن وقت نماز خود را در معرض مستی قرار دهد(50).
اما به باور گروهی دیگر، مدلول آیه، تنها اشاره به «مستی شراب» نیست، بلکه هر تعلّقی که مستی بیاورد را شامل میشود چنانچه امام صادق – علیه السلام – به نقل از امیر المؤمنین - علیه السلام - میفرمایند:
«السُّکْرُ أَربعُ سَکَراتٍ: سُکْرُ الشرابِ، سُکْرُ المال، سُکْرُ النوم، سکرُ المُلْکِ(51)»
«آنچه که انسان را از اعتدال خارج کرده و به مستی و غفلت میکشاند چهار چیز است؛ اول. مستی در اثر شرب خمر، دوم . مستی مال و ثروت، سوم . مستی خواب که انسان اگر در حال خواب آلودگی به نماز بایستد قطعاً نمیفهمد چه میگوید . و چهارم. مستی قدرت میباشد.(52) »
از پنجمین امام نور نیز روایتی آمده که دیدگاه دوم را تأیید میکند(53).در حقیقت صِرف قیام و قعود، سجده و رکوع، بدون ذکر و توجه و همراه با غفلت و بیاعتنایی به این که چه میکند، در کجا ایستاده، با که سخن میگوید و چه میگوید، هیچ حاصلی نخواهد داشت برای همین است که امام سجاد – علیه السلام – در همین حق میفرماید: «أنّها وَفادَةٌ إلی اللهِ و أنَّک قائمٌ بین یدیِ اللهِ ...(54) »چگونگی ایستادن و آداب حضور را رعایت کردن از جمله دستها را روی ران قرار دادن، بدن را آرام، نگاهها را به محل سجده دوختن، پوشیدن لباسهای نو و تمیز(55) همراه با استعمال بوی خوش و عطر، در صفوف جماعت کنار هم ایستادن، هماهنگ باهم و با امام جماعت بودن و ... مجموعه دستور العملهایی است که روحیه ادب و اطاعت را در انسان تقویت میکند، آن هم ادبی بر اساس ارزشهایی چون: شناخت، محبت، تواضع و ادب در برابر کسی که اهلیت دارد نه تملق، نه خودباختگی، نه وارداتی و نه تشریفاتی و متملقانه و بیمحتوا(56).
7 – نماز، عامل مؤثر بر فرد برای رعایت حقوق دیگران
در ابتدا لازم است به این نکته توجه نمود که بین نماز صحیح و نماز مقبول فرق و تفاوت میباشد، ممکن است نمازی از جهت ارکان و مقدمات آن به صورت صحیح آورده شود ولی به خاطر عوامل باطنی مقبول درگاه الهی واقع نگردد، پس باید نمازگزار یک سری آداب غیر ظاهری را نیز رعایت کند از آن جمله، شرایطی در ارتباط با لباس، درآمدها، مکان نماز، رعایت حقوق مردم، پرداخت خمس و زکات(57)، پرهیز از غیبت(58) و عدم تجاوز به مال و حقوق دیگران و ... میباشد. این الزامات و خصوصاً توجه به حقوق دیگران، نماز را از یک عمل صرفاً فردی خارج کرده و و آن را به عنوان جریان اصلاحی و پدیده مؤثر در راه رسیدن به عدالت اجتماعی مطرح میسازد(59).استاد شهید مرتضی مطهری (ره) میفرماید: «اسلام میگوید من پرستشی را که در آن حقوق اجتماعی محترم نباشد، اساساً قبول ندارم. آن وقت یک نمازگزار وقتی میخواهد نماز بخواند، اول فکر میکند این خانهای که من در آن هستم به زور از مردم گرفتهام یا نه؟ اگر به زور گرفتهام، نمازم باطل است، پس اگر میخواهد نماز بخواند مجبور است که این خانه را طوری ترتیب بدهد که برایش حلال باشد یعنی از صاحب اصلیاش خریده باشد و یا صاحب اصلیاش را راضی نگهدارد، فرش زیر پایش همینطور، لباسی که به تن دارد همینطور و حتی اگر حقوقی از فقرا به او تعلق گرفته است، خمس یا زکات آن را باید بدهد و اگر ندهد نمازش باطل است.(60) »در حقیقت باید گفت: نماز، دعوتی است برای رعایت حقوق دیگران حتّی به اندازهی نخ دکم(61) زیرا که نمازگزار به خوبی میداند که پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – فرمود: «کسی که یک لقمه حرام بخورد نماز چهل شبش پذیرفته نشود(62)» لذا عبادتی که بر اساس حرام خواری صورت گیرد همچون ساختمان عظیمی است که بر روی شن ساختهاند(63).
8 – رعایت احترام پدر و مادر شرط قبولی نماز
احترام به پدر و مادر یکی از مسایلی است که از نظر خداوند – عزّ و جلّ – بسیار با اهمیت و پربها میباشد به گونهای که بعد از ایمان به خدا و پرهیز از شرک، از احسان به والدین، سخن به میان آمده است و احسان، جامعترین و وسیعترین واژه در باب نیکی میباشد، در حال فقر والدین، احسان مادی و در حال غنای آنها، احسان روحی(64)، میتواند مصادیق احترام به آنان باشد.
قرآن کریم در این باره فرموده است:
«و اذْ أخَذْنا میثاقَ بنی اسرائیلَ لا تعبدونَ إلّا اللهَ و بالوالدین إحسانا و ... »
«و یاد آرید هنگامی را که از بنی اسرائیل عهد گرفتیم که به جز خدای را نپرستید و درباره پدر و مادر نیکی کنید ...(65) »و یا در آیه دیگر فرموده است:
«و وصَّیْنَا الإنسانَ بِوالِدَیْهِ إحساناً ...»
«و انسان را (نسبت) به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم و...(66) »در بیشتر آیاتی که از احسان به والدین صحبت به میان آمده کلمه احسان به وسیله «باء» متعدی شده، احسان اگر با إلی ذکر شود به معنای نیکی کردن هرچند به طور غیر مستقیم و با واسطه است امّا هنگامی که با «باء» ذکر میشود معنای آن «نیکی کردن به طور مستقیم و بدون واسطه است»، بنابراین آیات تأکید میکند که موضوع نیکی به والدین آنقدر دارای اهمیت است که شخص باید بدون واسطه به آن اقدام نماید(67).
نماز نیز این اثر تربیتی را بر نمازگزار دارد که در حق آنها کوتاهی نکرده و مشمول عاق والدین نگردد زیر او میداند که در غیر این صورت نمازش پذیرفته نخواهد بود. روایتی از امام صادق – علیه السلام – در این باره فرموده است: «مَنْ نَظَرَ إلی أبَوَیْهِ نَظَرَماقتٍ و هما ظالمانِ لَهُ، لَمْ یَقْبَلِ اللهُ لَهُ صلاة.(68) »
«فرزندی که از روی خشم به پدر و مادر خود نگاه کند – هرچند والدین در حق او ظلم کرده باشند – نمازش از سوی خدا پذیرفته نیست(69) »
9 – نماز تأثیر گزار بر روابط زن و شوهر نسبت به هم
زن و شوهر به عنوان دو جناح خانواده و دو رکن اساسی در جامعه لازم است نسبت به یکدیگر مسایل الهی و دستورات اسلامی را رعایت کنند و این امکان پذیر نیست جز با به کارگیری تقوا و عدالت؛ تقوا یعنی پرهیز از سیئات و زشتیها و بدخلقی و رفتار ناپسند و عدالت یعنی دوری از
افراط و تفریط در تمام برنامهها.
ستم به زن از جانب مرد و ستم به مرد از جانب زن، به هر اندازه که باشد، گرچه گروهی آن را قابل توجه ندانند قبیح است(70).تقوا و عدالت، اخلاق حسنه، کردار پسندیده، لبخند رضایت، تشکر از زحمت، حفظ آرامش، پذیرائی شایسته، حسن معاشرت زن با همسر و مرد با اهل بیتش، همه از فضایلی هستند که در طول زندگی باید از مشرق وجود مرد و زن نسبت به یکدیگر طلوع کند تا عرصه گاه حیاتشان از برکت این واقعیات نور باران شود(71).
برای هر یک از زن و مرد از جانب حضرت حق و رسول اکرم و امامان معصوم – علیهم السلام – وظایف و تکالیفی تعیین شده که تنها در چارچوب آن قوانین حق برخورد با یکدیگر را دارند و خارج از حدود الهی و وظایف انسانی و اخلافی، هر برنامه دیگر ستم و ظلم است و در دنیا و آخرت دارای عکس العمل میباشد(72).در این رابطه روایت بسیار مهمی از رسول خدا – صلی الله علیه و آله – رسیده که توجه به آن الزامی است آنجا که فرموده است:
«مَنْ کانَ لَهُ إمراةٌ تؤذیهِ لم یَقْبَلُ الله صلاتَها و لا حسنةً مِنْ عملها حتّی تعینَهُ و ترضُیه و ... ثم قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – و عَلَی الرَّجُلِ مِثلُ ذلک الوِزرِ و العذابِ اذا کانَ لَها مُؤْذیاً ظالماً ...(73) »
پیامبر اعظم - صلی الله علیه و آله – فرمودند: «هر زنی که شوهر خود را بیازارد، هیچ نماز و حسنهای از کارهای نیک آن زن قبول حق نمیشود تا اینکه یار و مددکار شوهر شود و رضایت او را جلب کند، آن زن آزار دهنده باید بداند در صورت ادامه آزار، اول کسی است که وارد جهنم میشود گرچه تمام روزگار را به روزه و عبادت شب سپری کند و بنده در راه خدا آزار نماید و مال و ثروت در راه حق انفاق کند، آنگاه رسول خدا – صلی الله علیه و اله – فرمود: و بر مرد نیز همین کیفر و مکافات خواهد بود اگر همسر خود را مورد ستم و آزار قرار دهد.»زن و مرد باید به این نکته توجه داشته باشند که ستم، تنها ستم بدنی و آزار جسمی نیست، نگاه غضب آلود، کم محلی، بدخلقی، گفتن سخن زشت، عدم تمکین، خروج از خانه بدون رضایت شوهر و ...، همه از مصادیق ظلم و ستم است و چنین مرد و زنی از دایرههدایت خارج و در لجنزار گمراهی، غرق است.امام صادق – علیه السلام – در روایتی فرمودهاند: «نماز چهار کس پذیرفته نیست ... از جمله آنها زنی که بی اجازه شوهرش از خانه او بیرون رود» «... و المرأهُ تخرجُ من بیتِ زوجِها بغیر إذنِهِ(74)».بر طبق این روایات مردان و زنان میآموزند که اگر خواهان قرب الهی و مقبول شدن عبادات در نزد معبود هستند باید وظایف الهی را نسبت به همدیگر مراعات کنند و فضای سرسبزی را برای پرورش گلهای زندگی آماده سازند و این تأثیر تربیتی را از نماز میگیرند.
10 – نماز تمرینی برای حجاب
زن از دیدگاه اسلام دارای شخصیت شایسته و رسالت و موقعیت الهی است که میتواند مدارج کمال را طی کرده و به مراتب عالی انسانیت بار یابد و مصداق تحقق فلسفه خلقت یعنی خلیفه خدا گردد.
وجود زن، زینت بخش آفرینش انسان است و افق روح او تجلی گاه رحمت و دامن زن مدرسه بشر بوده و کمال مرد بدون او ممکن نیست.زن مظهر ظرافت و جمال آفرینش است و اصلاح افراد و جامعه در گرو تقوای اوست و کلاس درسش محیط خانواده میباشد، بر همین اساس زن مربی بشر بوده و میتواند با تربیت فرزندی، امتی را رهایی بخشد.حال جایگاه والای این گوهر آفرینش اقتضا دارد که در صدف حجاب قرار گیرد تا ارزشهای او حفظ شود و این فلسفه پوششی است که خداوند حکیم برای ناموس خلقت واجب نموده است.
وجود نگهبانی و پوشش اشیاء، نمایانگر ارزش آنهاست و هر قدر آن ارزش افزایش یابد درصد محافظت از آنها بیشتر میشود به گونهای که جواهرات، اسناد و اوراق بهادار در مطمئنترین و محکمترین جا نگهداری میشود لذا زن هم که گوهری گرانبهاست باید خود را در صدف حجاب محفوظ بدارد(75).
زن بیحجاب همچون میوه شاخهای است که از دیوار باغ به بیرون آویزان است و هر رهگذری به سوی آن دست دراز میکند یا مانند گلی که هر کسی به چیدن آن تمایل دارد و حجاب بهترین حافظ و حصاری است که زن را از خطر بیگانه حفظ میکند.بهترین کلاس تمرین و آموزش درس حجاب، خواندن نماز از سوی بانوان است چه اینکه زن موظف است به هنگام نماز با حجاب کامل رو به درگاه پروردگار یکتا بایستد و با او راز و نیاز کند(76).
همچنین به زن دستور داده شده در صورتی که نمیتواند خود را از نامحرم حفظ کند بهتر است در خانه، با تمام فضیلتی که نماز جماعت دارد، به صورت فرادی بخواند و حتی اگر بتواند خودش را هم حفظ کند باز بهتر است به دور از دید نامحرمان و در خانه نماز بخواند.پیامبر اکرم – صلی الله علیه و اله – فرمودند: «صلاة المَرْأةِ وحدَها تَفْضُلُ علی صلاتِها فی الجَمْع بِخَمْسٍ و عشرینَ درجةً.(77) » «نماز زن تنها بیست و پنج برابر از نماز جماعت برای او بهتر است.»
و در حدیث دیگری از ایشان آمده است که :« اینکه زن در اطاق خویش، نماز کند برای او بهتر است تا در ایوان خویش نماز کند و اینکه در ایوان خویش نماز کند بهتر است تا در صحن خانه نماز کند و این که در صحن خانه نماز بخواند برای او بهتر است تا در مسجد نماز کند.(78) »
این دو حدیث نشان دهنده این واقعیت است که در روایتی از الگوی زنان جهان حضرت زهرا – سلام الله علیها - میخوانیم که: «زمانی زن به خدا نزدیک است که در خانهاش بنشیند [و از ملاقات غیر ضروری با نامحرم بپرهیزد]»، «... أدنی ما تکونُ مِنْ رَبِّها أن تلزِمَ قَعْرَ بَیْتِها ... (79)»
11 – وجوب پوشاندن عورتها در نماز یادآور ضرورت پوشاندن زشتیهای باطنی
برای ایستادن به نماز و حضور در محضر کردگار و بار یافتن به درگاه ذوالجلال باید عورتهای ظاهر و باطن خود را بپوشانیم.مرد باید عورتین خود را برای نماز بپوشاند(80) اما زن،تمام وجودش عورت است و به هنگام نماز باید سراپای وجود خود را بپوشاند به استثنای دست و پا تا مچ و به استثنای چهره به اندازهای که به هنگام وضو شسته میشود(81)، حتی زن باید صدای خود را پوشیده نگه دارد و در جایی که نامحرم صدای او را میشوند نمازهای جهر را بلند نخواند(82).
عورتهای باطنی همان خلق و خویهای ناپسند و زشتیهای عادات مذموم است که لیاقت حضور در محضر رب الا رباب را از آدمی میگیرد. کشف عورتهای باطنی، زشتی و رسواییاش به مراتب بیشتر از عورتهای ظاهری است زیرا که خدا به صورت ظاهر ننگرد لیکن به دلها، که صورت باطن است، نظر دارد(83).
پس لازم است که مسلمانان از این نکته تربیتی نماز درس گرفته و ویژگیهای پلید و خصلتهای زشت و ناپسند خود را تبدیل به صفات نیک انسانی کرده تا در رسیدن به کمال حق پیشرو گردند.
12 – نظم و انضباط درس دیگری از کلاس نماز
زیباترین و چشمگیرترین تصویری که از شخصیت، خدمات و امتیازات هر فرد یا مجموعهای ارائه میگردد، تصویر نظم و انضباط است.انسان در هر یک از فعالیتها و مقاطع زندگی در صورتی در خور تحسین قرار میگیرد که کتاب زندگی و رفتار خود را به زینت انضباط مزّین گرداند(84).
هر آن شخصی که از روی برنامه مخصوص و منظمی زندگی خود را ادامه دهد و بر روش مخصوص و مضبوطی به سر برد مسلماً در تمام مراحل زندگی موفق به کامرانی خواهد بود و به مقاصد عالیه خود نائل خواهد شد(85). این امتیاز بوسیله تمرین و دقت نصیب انسان میگردد و در جریان زندگی باید انسان در برخی از موارد خود را به رعایت نظم در برنامهها اجبار نماید و الزاماتی در برنامه، بر خود تحمیل کند تا به مرور زمان، این خصوصیت به صورت ملکه در سایر بخشهای زندگی او جریان یابد(86).نماز، روح انضباط را در انسان تقویت میکند چرا که دقیقاً باید در اوقات معینی انجام گیرد که تأخیر و تقدیم آن، هر دو موجب بطلان نماز است(87).
این الزام دینی در برنامه روزمره، به صحنه فعالیتهای زندگی، کادر داده و روح تقید به نظم را در انسان احیا میکند چرا که در یک بررسی دقیق نسبت به نمودهای نظم و برنامهریزی در نماز در مییابیم که نماز در مبدأ و منتهی دارای نظمی لطیف و زیباست.
از جهت مقدمات و ترتیب منطقی آن، برحسب شرایط گوناگون (غسل، وضو، تیمم)، از حیث جهت ایستادن (قبله)، حرکت دست و اندام، تعداد رکعات در هر وعده، لباس نمازگزار و نوع آن، محلی که برای اقامه نماز یا برای سجده برمیگزیند، در تمامی این جهات، طرح و برنامه و نظم وجود دارد.
برای آهنگ و تُن صدا و نحوه ادای قرائت،همچنین برای اینکه موقع نماز به چه سمتی نگاه کند، برای آبی که وضو میگیرد، برای باقیمانده آب وضو،برای خاکی که بر آن سجده میکند و برنامهای که پس از نماز به عنوان تعقیبات باید اجرا کند، نظم و دستور خاصی ارائه شده است(88).برای تنظیم صفوف و حتی برای آرایش ظاهری نمازگزار الگو سازی نموده و به او آموخته که در این حال، باید بر تمایلات خود از قبیل خوردن و خوابیدن غلبه کرده و بر احساسات خود از جمله؛ خندیدن و گریستن مسلط بوده و به چپ و راست متمایل شدن و نگاه کردن او را از صورت نماز خارج میکند.
حفظ آرامش تن در حرکتها و حالتهای مختلف نماز، یک حالت انضباط جسمی و اسیر تمایلات و احساسات خود نشدن یک حالت انضباط روحی است و تمرین و تکرار این تقییدات و انضباطهای جسمانی و روحانی،نمازگزار را از تمام جهات، منضبط بار میآورد(89).
13 – وقت شناسی و زمان سنجی در سایه نماز
یکی از مصادیق نظم در زندگی وقت شناسی و زمان سنجی می باشد که از مهمترین عوامل پیشرفت بشری نیز شناخته شده است، برنامه ریزیهای شخصی و اجتماعی، بدون سنجیدن زمان و شناسایی اوقات مناسب هر کار ممکن نیست.هر کاری، در یک پاره از زمان صورت میگیرد که اگر این زمان، زمان مناسب آن باشد، آن کار با موفقیت روبرو خواهد شد و اگر زودتر یا دیرتر از مکان خاص آن بود، دیگر آن اثر و نتیجه واقعی را نخواهد داشت(90).در تعلیم و تربیت نیز چنین آمده است هر آموزشی باید درست در زمان مخصوص آن داده شود و هر تربیتی باید در وقت ویژهاش عملی شود، زودتر یا دیرتر از زمان مخصوص آن یا نتیجه معکوس میدهد و یا زیانبار است یا کم اثر و بی اثر است.
کارها، در گرو زمان ویژه آنهاست، یکی از عادتهای زشت و ناروایی که چون سدی در برابر پیشرفت انسان، تأخیر در کار است، تأخیر در عمل، انسان را از رسیدن به مقصد باز میدارد و اکثراً موجب عدم اجرای آن کار میگردد.اسلام برای رسیدن انسانها به رشد و تعالی و برخوردار شدن آنان از پیشرفت همیشگی مادی و معنوی، اهمیت زیادی برای مسأله وقت در عبادات قائل شده است تا با رعایت آن، تمرین وقت شناسی نموده و در کارهای دیگر زندگی نیز اولویتها و نظم زمانی را مراعات کنند(91).نماز، درس وقت شناسی را به بهترین وجهی به انسان میآموزد و به او میفهماند که هر کاری هرچند دارای وقت زیادی باشد، بهتر است که در اولین فرصتش عملی شود.اصولاً گفتن اذان و سرودن این شعار اسلامی، حکمتهای زیادی دارد که یکی از آنها اعلان وقت غافل شدگان از زمان است، در این زمینه به فرمایش امام رضا – علیه السلام – توجه فرمائید که فرمودند: «اذان گفتن علتهای بسیاری دارد، یکی از آنها این است که اذان برای کسی که وقت نماز را فراموش کرده یا غافل شده یادآوری است، و نیز اعلام وقت است برای فردی که زمان و اوقات نماز را نمیداند و مشغول کاری است، همچنین اذان خواننده و دعوت کننده به عبادت خالق هستی است تا به نیایش خداوند یگانه شوق و رغبت پیدا کنند و به اقرار درآورنده است آنان را به یگانگی معبودشان و ایمان و اسلام را علنی و آشکار سازد و اذان یک نوع اعلام برای کسی است که عبادت خدا را فراموش کرده و برای این به اذان گو، مؤذن، میگویند زیرا وقت نماز را اعلام میکند و بر پایی آن را به گوش همه میرساند.(92) »
اینکه باید صبح در وقت معین، هنگام فجر صادق (دمیدن سپیده صبح) به نماز بایستیم و اوقات نماز، ظهر و عصر و مغرب و عشاء، هر کدام مشخص بوده و تأخیر و تقدم(93) نماز از این اوقات موجب بطلان نماز است(94) و اینکه فرد مراقب وقت باشد که نماز را در وقت فضیلت بگزارد، او را موقع شناس، تربیت میکند که در همه کارها بهترین و مناسبترین وقت را انتخاب کند.
بدون شک وقت و دقیقه و ثانیههای حساب شده در روح عبادت و رابطه انسان با خدا مؤثر نیست که مثلاً اگر ما یک دقیقه قبل از زوال ظهر، نماز را شروع کنیم، آن حالت تقرب و توجه قلب به خدا پیدا نمیشود ولی همین قدر که زوال ظهر انجام شد تقرب ایجاد میشود. اسلام این را شرط قرار داده و نخواسته هرج و مرجی از نظر وقت و زمان باشد و تمرین احترام گذاردن به نظم زمانی و وقتی است(95).
14 – نماز زنگ رهایی از خود مشغولیها
فرو رفتن در دنیا و گرفتاریهای زندگی، حساب شب و روز و چگونگی گذشت عمر را از خاطر انسان میبرد و در این میان، انسان، نیازمند به تذکر دهندهای است که گذشت ساعات و سپری شدن عمر در شبانه روز را به او یادآور شود.
رهبر معظم انقلاب – حضرت آیه الله خامنهای – دام ظله العالی – در این باره میفرمایند: «انسان از لابهلای مشغولیتهای فکری که او را احاطه کرده است به ندرت میتواند به خود و هدف زندگی و گذشت لحظات و ساعات و روزها بیندیشد، چه بسا روزها که شب میگردد و روزهای دیگری که آغاز میشود و هفته ها و ماهها که میگذرد و انسان به آغاز و پایان آن توجه نمییابد و گذشت زندگی و معنا یا بطالت آن را احساس نمیکند.
نماز یک زنگ بیداری و یک هشدار در ساعات مختلف شبانه روز است، به انسان برنامه میدهد و از او تعهد میخواهد، به روز و شبش معنا میدهد و از گذشت لحظهها حساب میکشد، در آن هنگام که انسان مشغول و بیخبر از طی زمان و انقضای عمر است او را میخواند و به او میفهماند که روزی گذشت و روزی آغاز شد. باید فعالیت کنی، مسئولیت بزرگتری بر عهده بگیری و کار مهمترین انجام دهی، به دلیل آنکه بخشی از عمر، از فرصت عمل به سر آمد، باید بیشتر تلاش کرد و پیش رفت، زیرا هدف بزرگ است پس باید تا فرصت از کف نرفته به آن دست یافت.(96) »
در اصل غفلت از چگونگی گذشت عمر نمودی از بعد حیوانی شخصیت انسان است این نکته در قرآن کریم پس از آنکه گروهی از انسانها را به چهار پایان تشبیه میکند میفرماید:«... اولئِکَ کالأنعامِ بَلْ هُمْ أضَلُّ، أولئکَ هُمُ الغافلون»
«... آنها مانند چهار پایانند بلکه بسی گمراهترند، آنها مردمی هستند که غافل شدند.(97) »
نماز انسان را از بعد حیوانی و غفلت به دور و در مدار توجه قرار میدهد و گذشت شبانه روز را برجسته کرده و او را این بیخبری بیرون میکشد(98).
15 – نماز و وحدت جهت گیری
تمام مردم در هر گوشه از جهان، جهتی را در نظر گرفته، به سوی آن میروند(99) با هواپرستی، خیانت، دیانت، فردگرایی، واقع بینی، غرب، شرق و امثال آن، حال باید پرسید جهت و سمت اقبال یک مسلمان باید کجا باشد؟
در ابتدا باید گفت روح عبادت یک امر مجردی است که اگر انسان در گوشه خلوتی هم باشد و به قول سعدی «سر به جیب مراقبت فرو برد» و خدا را یاد کند، آن روح برای او حاصل شده است، و از نظر واقعیت عبادت، ما رو به مشرق یا مغرب، شمال یا جنوب یا هر طرف که بایستیم فرقی نمیکند همه در محضر خداست(100)، یعنی اینطور نیست که اگر رو به کعبه ایستادیم با خدا مواجه و در غیر این صورت با خدا مواجه نیستیم، ولی اسلام به خاطر مصلحت تربیتی از همه مردم خواسته است یک جهت و به یک سو در جهت خاصی به نام «قبله» نماز گزارند تا روح وحدت و اتحاد و یک جهتی در اذهان و اعمال آنها ملکه گردد هرچند که در واقعیت عبادت اینگونه نباشد(101).
لذا نمازگزار باید رو به قبله بایستد یعنی هر شبانه روز باید جهت و خط خودش را روشن کند و این قبله ساده و پاک را نیز خداوند برای او تعیین کرده نه خودش و نه طاغوتها پس هر مکان و جهتی ارزش قبله شدن را ندارد زیرا رمز شناسایی مسلمین، با هر سلیقه و تفکر و نژاد و رنگی، از دیگران میباشد.
توضیح آنکه اگر مال و مقام هر لحظه، دل ما را به سویی میکشد، هنگام نماز باید از همه دل بکنیم و جهت خود را مشخص کنیم لذا کسی که جسم خود را رو به خانه خدا کرد آمادگی آن را پیدا میکند که قلب و روح خود را متوجه صاحب خانه کند.نکته دیگر اینکه قبله ما مسلمانان، کعبه است و آن اولین زمینی است که برای مردم و عبادت بنا شد، خانهای که همه انبیاء – علیهم السلام – دورش طواف کرده اند، خانهای که ابراهیم – علیه اسلام – پایههایش را بالا برده و اسماعیل – علیه السلام – در کنارش به کارگری این خانه پرداخته است، خانهای که برای همه مردم و برای همیشه باید دربهایش باز باشد و هیچ کس، به هیچ کس و هیچ چیز در آنجا حق تعرض ندارد و برای همه مردم مقدس و از ملک هر کس آزاد است(102).انتخاب خود این مکان به عنوان قبله، احترامی به نماز است که اولین نقطهای که در جهان برای عبادت وضع شده، اولین مسجد، اولین معبد، امروز هم باید رو به آن نقطه ایستاد.
16 – وفای به عهد و پیمان تأثیری از نماز
پرستش خدا و ترک پرستش غیر او، راه مستقیم و راستی می باشد که بقای بر آن، پیمانی است که بنده با خدا بسته است(103). خدای تعالی در قرآن مجید میفرماید:«ألَمْ أعْهَدْ اِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ اَلّا تَعْبُدُوا الشَیْطانَ إنَّه لکم عدوٌ مبینٌ و أنِ اعبدونیِ هذا صراطٌ مستقیمٌ»«ای آدم زادگان! آیا با شما عهد نبستم که شیطان را نپرستید زیرا روشن است که او دشمن بزرگ شماست و مرا پرستش کنید (امر مرا اطاعت کنید) این راه مستقیم است.(104) »و انسان، در هر نماز، با همه وجود، پویایی راه صالحان و دوری و تبری جستن از مسیر گمراهان را از خداوند تبارک و تعالی خواسته و بر انجام عبادت و استعانت از او، این عهده الهی را پاسخ میگوید و هر روز نیز این عهد و بیعت را تجدید کرده و یادآور میشود؛ حال چگونه ممکن است با گذشت زمانی اندک، پس از آن، این پیمان را که با شخصیت عظیمی چون پروردگار هر دو جهان برقرار ساخته، نقض نماید؟
برای همین قرآن کریم در بیان خواص نماز و صفات نمازگزاران میفرماید:
«والذینَ هُمْ لِأماناتهم و عَهْدِهِم راعون» ، «و آنانکه امانت و عهده و پیمانشان را رعایت کنند(105)»
در تفسیر این آیه آمده است که: امانت بر دو قسم است؛ امانات خدا و امانات بندگان خدا، امانات خدا آن اماناتی است که بین خدا و بندگان است مثل نماز، روزه، غسل و اقسام عبادات و امانات مردم مثل مالی که ودیعه میگذارند یا عاریه میدهند و همچنین بیع و شراء و شهادات و غیر آنها از حقوقی که بین مردم دایر است.و اما عهد سه قسم است اول: اوامر خدای تعالی، دوم: نذری که کرده که باید به آن وفا نماید. سوم: عقودی که بین مردم جاری است و برای انسان واجب است که به تمام اقسام امانات و عهد وفا کند یعنی با هر کس هر طوری عهد بسته قیام نماید و خلاف آن را انجام ندهد(106).
پس، نمازگزاران، آنانند که امانتهای خود را چه مالی و چه غیر مالی رعایت کرده و به تعهداتی که دارند، چه بین خود و خدا و چه بین خود و دیگران پایبندند(107).
در حقیقت نماز مانند لباس پاک و نورانی است که بر قامت انسان پوشانده شده و اجازه نمیدهد دامان سفید و پاک نمازگزار به نقض عهد الهی آلوده گردد.
17 – نماز عامل بازداری از جرم و جنایت
یکی از عوامل کاهش جرایم در میان افراد جامعه اسلامی و در مراکز اصلاح و تربیت و زندانها، انتشار فرهنگ اقامه نماز است.نمازی که با بصیرت و توجه اقامه شده همچون چراغی است که در دل روشن شود و در باطن فرد نوری فروزان شود که انسان را به عالم ملکوت هدایت کرده و مانعی از عصیان و نافرمانی انسان باشد.
اگر افراد جامعه و خصوصاً جوانان، اهل نماز شدند، دیگر مرتکب جرم و گناه نشده و از گذشته خود توبه خواهند نمود.امروزه که مسأله بزهکاری و بویژه بزهکاری نوجوانان در سراسر جهان، ذهن اندیشه وران را به خود معطوف نموده، اگر بتوانیم فرهنگ نماز خواندن را گسترش دهیم میتوانیم مانع بروز انحرافات گوناگون در بین این قشر آسیبپذیر جامعه شده و یا آنها را به میزان قابل توجه کاهش دهیم(108).
به فرمایش قرآن، تارکین نماز همان مجرمینی هستند که وقتی از آنان سؤال میشود که چه چیز باعث جهنمی شدن شما شده است؟ میگویند ما نماز نمیخواندیم(109).
و همان شخص پشیمان و حسرتمند است که به هنگام مرگ میگوید؛ خدایا مرا بازگردان تا نمازهایی را که نخواندهام بخوانم(110) و به او پاسخ منفی داده میشود.چه نیکو فرموده است رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره)، که:«به نماز و مساجد اهمیت دهید که پروندههای دادگستری مال بینمازهاست و نمازخوانهای واقعی در دادگستری پرونده ندارند، نماز خوب، فحشا و منکر را از یک ملت بیرون میکند اینهایی که به مراکز فساد کشیده شدند بینمازها هستند.(111) »
با این توضیحات میتوان گفت، نماز ضامن اجرای واقعی برای بسط عدالت و گسترش حق و حقیقت و اجتناب از هر گونه جرم و جنایت توسط فرد و در نتیجه پاکسازی جامعه میباشد. جوانی که در جامعه امروزی به انواع وسایل تفریحی و شادیهای کاذب مجهز است، پایههای حکومت غرایز طغیانگر در کانون وجود او مستحکم و پابرجاست و برای تمایلات جنسی و هوسهای نفسانی خود، مرزی نمیشناسد، یگانه وسیله برای کنترل کردن او یاد خدا و تذکر آفریدگار جهان است و آئین شریف اسلام که پیوسته خواهان سعادت بشر و جامعه انسانی است هر فرد را موظف ساخته هر روز چندین مرتبه با تشریفات خاص خدا را یاد نموده و اوقاتی را برای این عمل معنوی انتخاب نموده که از هر نظر حساس است و انسان را از اوج لذتهای دنیوی همچون، خواب و کار و ... به یاد خدا و ذکر او متوجه میسازد.
پی نوشت ها :
1 . سید ابراهیم سید علوی، نماز در قرآن، ص 30.
2 . سوره حشر (59)، آیه 19.
3 . سید کاظم صدر السادات دزفولی، اهمیت نماز و وجوب آن، ص 22.
4 . سوره طه (20)، آیه 14.
5 . سید ابراهیم سید علوی، همان، ص 30.
6 . سید عبدالله شبر، تفسیر القرآن الکریم، ص 306.
7 . سید ابراهیم سید علوی، همان و فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان،ترجمه علی کرمی، ج 8،ص 730.
8 . سید عبدالله شبر، همان.
9 . سید ابراهیم سید علوی، همان.
10 . سید عبدالله شبر، همان.
11 . سید ابراهیم سید علوی، همان.
12 . سید عبدالله شبر، همان.
13 . سید ابراهیم سید علوی، همان.
14 . سید عبدالله شبر، همان.
15 . سید ابراهیم سید علوی، همان.
16 . سید عبدالله شبر، همان.
17 . فضل بن حسن طبرسی، همان، ص 730 .
18 . ستاد اقامة نماز، نماز بهشت خلوت انس، قسمتی از پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت اولین مجمع اقامه نماز، 16 مهر 1370.
19 . محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه،ج 3،ص4و5، ح 8 و شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 48.
20 . رحمت الله نوری شهرضایی، دیدار با محبوب، ص 183.
21 . با استفاده از: سید کاظم صدر السادات دزفولی، همان، ص 22.
22 . سوره نساء (4)، آیه 59.
23 . سید ابراهیم سید علوی، همان، ص 45.
24 . فضل بن حسن طبرسی، همان، ج 3، ص 159 - 158.
25 . سوره نور (24)، آیه 56.
26 . اشاره به شأن نزول آیه 60 سوره نساء؛ که یکی از یهودیان با یکی از منافقان اختلافی پیدا کرد که ناگزیر به مراجعه به داور شدند. یهودی که به عدالت و دادگری پیامبر – صلی الله علیه و اله – و دانش او در قضاوت و داوری یقین داشت خواست که به نزد پیامبر – صلی الله علیه و اله – روند ولی منافق که به رشوه خواری «کعب بن اشرف» یهودی آگاه بود خواست تا محاکمه را پیش او ببرند. فضل بن حسن طبرسی، همان، ج 3، ص 152.
27 . سید ابراهیم سید علوی، همان، ص 45.
28 . شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 49.
29 . فضل بن حسن طبرسی، همان، ج 3 ص 159.
30 . فرید نهاوندی، رموز نماز، ص 100 - 99.
31 . محمد رضا رضوانطلب، پرستش آگاهانه، ص 20.
32 . سوره صافات (37)، آیه 180.
33 . سوره صافات (37)، آیه 154.
34 . سوره لقمان (31)، آیه 12.
35 . محسن قرائتی، یکصد و چهارده نکته درباره نماز، ص 27.
36 . سوره کوثر (108) آیه 1 و 2.
37 . حسن راشدی، نمازشناسی، ج 2، ص 170.
38 . فرید نهاوندی، همان ص 95 و 96.
39 . حسین انصاریان، سیمای نماز، ص 83.
40 . شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان،ص 260، مناجات المحبین (مناجات نهم)
41 . قاسم نصیر زاده، سیری در رسالة حقوق امام سجاد علیه السلام، ج 1، ص 274.
42 . حسین انصاریان، همان، ص 83 .
43 . راغب اصفهانی، مفردات، مادة صدق.
44 . محسن قرائتی، یکصد و چهارده نکته درباره نماز، ص 44.
45 . حسن راشدی، همان، ج 2، ص 169.
46 . شیخ صدوق، خصال، ج 2، ص 856 و محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 7، ص 3124 و ابومحمد حرانی، تحف العقول ، ترجمه صادق حسن زاده، ص 451 - 450.
47 . یکی از اولیاءالله معاصر که از 1262 ه .ش تا 1340 ه .ش میزیسته و کرامات زیادی را داشته، جناب رجبعلی نکو گویان معروف به خیاط بوده است.
48 . محمد محمدی ری شهری، کیمیای محبت، ص 239 .
49 . سوره نساء (4)، آیه 43.
50 . فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج 3 ص 106.
51 . شیخ صدوق، معانی الأخبار، ج 2، ص 375.
52 . قاسم نصیرزاده، همان، ج 1، ص 266.
53 . امام باقر علیه السلام: « لا تَقُم إلی الصلاة متکاسلاًو لا متناعساً و لا متثاقلاً فانّها من خَلَلِ النِّفاقِ و انّ الله نهی المؤمنین أن یقوموا ألی الصلاة و هم سکاری یعنی مِن النَّوم » محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 7، ص 3128، ح 10675.
54 . قاسم نصیرزاده، همان، ج 1، ص 266 .
55 . «یا بَنی آدمَ خذوا زینتکم عند کُلِّ مسجد» سوره اعراف (6)، آیه 31.
56 . محسن قرائتی، یکصد و چهارده نکته دربارة نماز، ص 56.
57 . «امام رضا - علیه السلام - «... مَنْ صَلّی و لم یُزَکِّ لَمْ تُقْبَلْ صلوتُه ... » محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 96 ص 12، ح 17.
58 . پیامبر اکرم- صلی اله علیه و آله - : « مَنْ اغتابَ مُسْلِماً أو مُسْلِمةً لَمْ یَقْبَلِ اللهُ صلاتَهُ و لاصیامهَ ... إلّا أن یَغْفِرُ لَهُ صاحِبَهُ» ملا مهدی نراقی جامع السعادات، ج 2، ص 234.
59 . با این توضیح که این اثر از آنجا که فرد را در جامعه ملزم به رعایت این حقوق اجتماعی مینماید، در اینجا، آثار فردی، آورده میشود.
60 . مرتضی مطهری، گفتارهای معنوی، ص 84 - 83.
61 . گودرز نجفی، راز نیایش، ص 41.
62 . «مَنْ أَکَلَ لُقْمَةً مِنْ حرامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صلاةٌ أرْبَعینَ لَیْلةً» محمد محمدی ری شهری، همان، ج 3، ص 1124، ح 3660.
63 . «قال رسول الله- صلی اله علیه و آله-: العبادةُ مَعَ أکل الحرامِ کالبناءِ علی الرِّمل، محمد باقر مجلسی،همان، ج 84، ص 258.
64 . محسن قرائتی، تفسیر نور، ج 1، ص 149 .
65 . سوره بقره (2)، آیه 83.
66 . سوره احقاف (46)، آیه 15.
67 . حمید محمدی، مفردات قرآن، ص 72.
68 . شیخ کلینی، اصول کافی، محمد باقر کمرهای، ج 5، ص 312.
69 . محسن قرائتی، راز نماز برای جوانان، ص 30.
70 . حسین انصاریان، نظام خانواده در اسلام، ص 301 .
71 . همان، ص 302.
72 . همان، ص 303.
73 . شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 720.
74 . شیخ صدوق، حضال،ج 1، ص 336 و 337، بقیه موارد عبارتند از : « پیشوای ستم پیشه، مردی که پیشنماز گروهی شود و آنان خوش نداشته باشند که او پیش نمازشان باشد و بندهای که از دست مولایش بگریزد. »
75 . محمد رضا اکبری، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، ص 13 - 12.
76 . عباس عزیزی، نماز بانوان، ص 25
77 . ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، ص 300، ح 2017.
78 . همان، ص 297، ح 1996.
79 . محمد باقر مجلسی، همان، ج 43، ص 92، حدیث 7.
80 . مسأله 788 : مرد باید در حال نماز اگر کسی او را نمیبیند عورتین خویش را بپوشاند و بهتر آن است از ناف تا زانو را هم بپوشاند، مؤسسه منتظران موعود، همان ، ص 296 .
81 . مسأله 789 : زن باید در نماز تمام بدن حتی سر و موی خود را بپوشاند ولی پوشاندن صورت به مقداری که در وضو شسته میشود و دستها و پاها تا مچ لازم نیست، همان .
82 . مسأله 944 : زن میتواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشاء را بلند یا آهسته بخواند ولی اگر نامحرم صدایش را بشنود بنابر احتیاط واجب باید آهسته بخواند، همان،ص 370 .
83 . حسن راشدی، همان، ج 2، ص 146.
84 . محمد رضا رضوانطلب،همان، ص 45 .
85 . فرید نهاوندی، همان،ص 75.
86 . محمد رضا رضوانطلب، همان.
87 . سید کاظم صدر السادات دزفولی، همان، ص 27.
88 . محمد رضا رضوانطلب، همان، ص 47 - 46.
89 . حسن راشدی، همان، ج 2، ص 117.
90 . حسن راشدی، همان، ص 118.
91 . حسن راشدی،همان، ص 122 - 120.
92 . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ترجمه حمید رضا مستفید، ج 2، ص 215.
93 . ر. ک به: مسأله 742، 745 و 746 و 747 رساله امام خمینی (ره).
94 . گودرز نجفی، همان، ص 41.
95 . حسین واعظی نژاد، طهارت روح، ص 241.
96 . سید علی خامنهای، از ژرفای نماز، ص 10.
97 . سوره اعراف (7)، آیه 179.
98 . محمد رضا رضوانطلب، همان، ص 58 - 57.
99 . سوره بقره (2)، آیه 48 در این باره میفرماید: «و لِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلّیها ... » هر کسی را راهی است (به سوی حق) که به آن راه یابد و به آن قبله روی آورد.
100 . سوره بقره (2)، آیه 115: «و لله المشرق و المغرب، فأینما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجْهُ الله» مشرق و مغرب هر دو ملک خداست پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آوردهاید.
101 . با استفاده از: حسین واعظی نژاد، همان، ص 243.
102 . محسن قرائتی، یکصد و چهارده نکته درباره نماز، ص 75.
103 . حسن راشدی، همان، ج 1، ص 119.
104 . سوره یس (36)، آیه 61 - 60.
105 . سوره معارج (70)، آیه 32.
106 . نصرت امین، مخزن العرفان در علوم قرآن، ج 9، ص 9 .
107 . عبدالله جوادی آملی، حکمت عبادات، ص 101.
108 . جمعی از نویسندگان، خانواده و نماز، مقاله دکتر محسن ایمانی، ص 40.
109 . سوره مدثر (74)، آیه 42 و 43. «ما سَلَکَکُم فی سَقَرَ قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ المُصَلّینَ»
110 . محمد باقر مجلسی، همان، ج 77 ص 58: قال رسول الله- صلی اله علیه و آله -: «یا علی تارکُ الصلاةِ یَسأل الرجعة إلی الدنیا ...»
111 . اداره قضایی زندانهای استان مرکزی، « نماز بهترین عامل کاهش جرایم »،نشریه اصلاح وتربیت، شهریور80 ،ص 1
فهرست منابع و مآخذ
*قرآن مجید ترجمه مهدی الهی قمشه ای .
1. مطهری، مرتضی : آشنایی با قرآن، تهران، صدرا، چاپ سیزدهم، 1377.
2 . کلینی، محمد بن یعقوب : اصول کافی،6جلدی، ترجمه محمد باقر کمره ای، تهران، اسوه (وابسته به سازمان اوقاف و امور خیریه )، چاپ ششم، 1383.
3 . صدرالسادات دزفولی، سید کاظم : اهمیت نماز و وجوب آن از دیدگاه قرآن و حدیث اهل بیت عصمت و طهارت - علیهم السلام-، تهران، کتابخانه صدر، 1378.
4.مجلسی، محمد باقر : بحارالانوار،110 جلدی، تهران، المکتبه الاسلامیه،بی تا.
5.رضوانطلب، محمد رضا :پرستش آگاهانه، تهران و مراکز ستاداقامه نماز، ستاد اقامه نماز، چاپ پنجم، 1381.
6.حرانی، ابو محمد :تحف العقول، ترجمه صادق حسن زاده، قم، آل علی، چاپ ششم، 1385.
7.اکبری، محمد رضا :تحلیلی نووعملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان، شهید حسین فهمیده، 1376.
8.شبر، سید عبدالله: تفسیر القرآن الکریم، قم، دارالهجره، چاپ دوم، 1412 ه.ق.
9.اکبری،محمدرضا: تفسیر (روایی، عرفانی، اخلاقی و ...)نماز، اصفهان، شهید حسین فهمیده، چاپ سوم، 1375 .
10.مکارم شیرازی، ناصر و دیگران: تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1353 .
11.قرائتی، محسن: تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ پانزدهم، 1385 .
12.شیخ صدوق، محمدبن علی بن بابویه : ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ترجمه محمدعلی مجاهدی، قم، سرور، چاپ دوم، 1383 .
13.جوادی آملی، عبدالله: حکمت عبادات، تنظیم حسین شفیعی، قم، اسراء، چاپ چهارم، 1380 .
14.مجلسی، محمدباقر: حلیه المتقین، قم، موسسه انتشاراتی امام عصر (عج) چاپ سوم، 1384 .
15.جمعی از نویسندگان، خانواده و نماز، ویرایش محمدرضا سنگری، تهران، سازمان انجمن و اولیا و مربیان، چاپ سوم، 1380 .
16.شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه : خصال المحموده و المذمومه، 2 جلدی، صادق حسن زاده،قم و تهران و شیراز و مشهد، فکر آوران، 1384.
17.وحیدی، محمد : دانستنی های لازم از نماز، قم و تهران و مشهد و سراسر کشور، بوستان کتاب، چاپ اول، 1384 .
18.نوری شهرضایی، رحمت الله :دیدار با محبوب، قم، میثم تمار، 1380.
19.قرائتی، محسن: راز نماز برای جوانان، بی جا، سازمان تبلیغات اسلامی، 1369 .
20.نجفی، گودرز: راز نیایش، تهران، چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، 1380.
21.موسسه مطالعاتی منتظران موعود (عج): رساله توضیح المسایل محشی امام خمینی (ره) شش مرجع، مشهد، بارش، 1381 .
22.احمدی، زین العابدین و حسنعلی احمدی: رمضان ماه خدا، قم، میثم تمار، چاپ پنجم، 1384 .
23.فرید نهاوندی، محمد: رموز نماز، مشهد، چاپخانه خراسان، 1331 .
24.بهرامپور، ابوالفضل: ستون خیمه، تهران، مدرسه، 1377 .
25.قمی، شیخ عباس: سفینه البحار، (8 جلدی)، تهران و قم، دارالاسوه للطباعه و النشر، چاپ سوم، 1422 ه.ق.
27.عزیزی، عباس: سلامت روح، نماز و عبادت در تفسیر نمونه، قم، نبوغ، چاپ دوم، 1376.
28.نصیرزاده، قاسم: سیری در رساله حقوق امام سجاد-علیه السلام-، سلسله گفتارهای آیة الله یثربی (ره)، قم، فرهنگ آفتاب، چاپ دوم، 1383 .
29.مطهری، مرتضی: سیری در نهج البلاغه، قم، صدرا، 1354.
30.انصاریان، حسین: سیمای نماز، تهران، پیام آزادی، چاپ دوم، 1377.
31.میرزایی، نجفعلی: شگفتیهای آفرینش از زبان امام صادق- علیه السلام- یا توحید مفضل، قم، هجرت، چاپ چهارم،1376.
32.دستغیب،سیدعبدالحسین: صلاة الخاشعین،بی جا ، انتشارات اسلامی، چاپ هفتم،1374.
33.واعظی نژاد، حسین: طهارت روح،تهران و دفاترستاداقامه نماز درسراسر کشور، ستاد اقامه نماز، چاپ یازدهم،1381 .
34.شیخ صدوق، محمدبن علی بن بابویه:علل الشرایع والاسلام،ج2،سید محمد جواد ذهنی تهرانی، قم، مومنین، چاپ چهارم،1384.
35. (...): عیون اخبارالرضا- علیه السلام- ،2جلدی،حمیدرضا مستفیدو علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1380.
36.امینی نجفی، عبدالحسین احمد: الغدیر،11جلدی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، 1374.
37.آمدی، عبدالواحد: غررالحکم ودرر الکلم،2جلدی،سید هاشم رسولی محلاتی،قم و تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1377.
38.حجازی، علاءالدین: فرهنگ نماز،بی جا،قائم،1335 .
39.متقی هندی، علاءالدین علی: کنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال، بیروت، الرساله،1401ه.ق.
40.محمدی ری شهری، محمد: کیمیای محبت،قم،دارالحدیث، 1378 .
41.مطهری، مرتضی:گفتارهای معنوی، تهران و قم، صدرا،چاپ هجدهم،1377 .
42.طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن: مجمع البیان فی تفسیرالقرآن،16جلدی،علی کرمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380 .
43.کاشانی، محسن: مَحَجَّه البیضاء،6جلدی به تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، مکتبها لصدوق، 1339 .
44.امین، نصرت: مخزن العرفان فی علوم القرآن،15جلدی، تهران، نهضت زنان مسلمان،1361.
45.نوری طبرسی،میرزاحسین: مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، قم و مشهدآل البیت لِاحیاء التراث، 1407ه.ق.
46.شیخ صدوق، محمدبن علی بابویه: معانی الأخبار،2جلدی،ترجمه عبدالعلی محمدی شاهرودی، تهران، دارالکتب الاسلامیه،چاپ دوم،1377 .
47.نراقی، احمد: معراج السعادة،قم، قائم آل محمد، چاپ دوم،1384 .
48.قمی، شیخ عباس: مفاتیح الجنان، ترجمه مهدی الهی قمشه ای،قم، جامعة القرآن الکریم، 1382 .
49.اصفهانی، راغب: مفردات الفاظ قرآن، بی جا، مکتبة المرتضویه، 1392 ه .ق .
50.محمدی، حمید: مفردات قرآن، قم، موسسه فرهنگی دارالذکر، چاپ سوم،1381.
51.طبرسی، ابونصرحسن بن فضل: مکارم الاخلاق،2جلدی،ترجمه سیدابراهیم میرباقری، تهران، فراهانی، 1355 .
52.محمدی ری شهری، محمد: میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، چاپ سوم،1381 .
53.طباطبایی، محمدحسین: المیزان فی تفسیرالقرآن،ترجمه محمدتقی مصباح یزدی، قم، موسسه مطبوعات دارالعلم، چاپ دوم،1346 .
54.بهرامپور، ابوالفضل: نسیم حیات، قم، هجرت، چاپ چهارم،1383 .
55.انصاریان، حسین: نظام خانواده در اسلام، قم، ام ابیها، چاپ سیزدهم،1379 .
56.ستاد اقامه نماز استان اصفهان وشرکت هواپیماسازی ها: مجموعه مقالات نقش نماز در ایجاد امنیت، ج سوم،ستاد اقامه نماز استان اصفهان و شرکت هواپیما سازی هسا،1379 .
57.حایری شیرازی، محی الدین: نماز، قم و تهران و مشهد، انتشارات اسلامی، چاپ چهارم،1374 .
58.موسوی رادلاهیجی، سیدحسین: نماز از دیدگاه قرآن و حدیث، بی جا، انتشارات اسلامی، چاپ چهارم،1374 .
59.عزیزی، عباس: نماز بانوان، صلاة، چاپ دوم،1381 .
60.ستاد اقامه نماز: نماز بهشت خلوت انس، ستاد اقامه نماز، چاپ چهارم، 1373.
61.بهشتی، سید محمد حسین: نماز چیست، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1345 .
62.ستاد اقامه نماز نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها: نماز درآینه نشریات دانشجویی، تدوین عین الله عابدی و مسعود خسروی، ستاد اقامه نماز،1380 .
63.سیدعلوی، سید ابراهیم: نماز در قرآن، تهران، نشرمطهر، 1377 .
64.نعیم آبادی، غلامعلی: نماز زیباترین الگوی پرستش، تنظیم حسین واعظی نژاد، تهران، ستاد اقامه نماز، 1377 .
65.راشدی، حسن: نمازشناسی، جلداول، تهران و دفاترستاد اقامه نماز، ستاد اقامه نماز، چاپ نهم،1384 .
66.(...): نمازشناسی، جلددوم، تهران و دفاترستاد اقامه نماز، ستاد اقامه نماز،1380 .
67.دشتی، محمد: ترجمه نهج البلاغه، قم، پارسیان، 1379 .
68.پاینده، ابوالقاسم: نهج الفصاحه، اصفهان، خاتم الانبیا، چاپ دوم،1384 .
69.حرعاملی، محمدبن حسن: وسایل الشیعه، تصحیح عبدالرحیم ربانی شیرازی، تهران، المکتبه السلامیه،چاپ دوم،1384ه .ق.
70.دیلمی، حسین: هزار و یک نکته درباره نماز، قم، خرم، چاپ دوم،1381 .
71.قرائتی، محسن: یکصد و چهارده نکته درباره نماز، بی جا، ستاد اقامه نماز، بی تا.
مقالات
72.بی نا: «آثارتربیتی وروحی نماز» روزنامه همشهری، شماره10/9/79 .
73.اداره قضایی زندانهای استان مرکزی: «نمازبهترین عامل کاهش جرایم»، نشریه اصلاح و تربیت، شهریور1380 .
/ج