سال 89 مرد جوانی در تماس با پلیس از قتل دختر 9 ماههاش خبر داد. بهدنبال اعلام این خبر، بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم تحقیق راهی محل حادثه شدند. آنها پس از ورود به خانه با جسد دختربچهای روبهروشدند که آثار کبودی روی گردنش نشان میداد او را خفه کردهاند.
در بررسیهای بعدی هم مشخص شد مادر نوزاد پس از درگیری با همسرش، دخترک را با روسری خفه کرده است. بدین ترتیب زن جوان بازداشت شد.
مینا در بازجویی گفت: «همسرم به من شک داشت و مدام بهانههای مختلف میگرفت. تا اینکه با او درگیر شدم و از شدت عصبانیت بچهام را خفه کردم.» باتوجه به اینکه پزشکی قانونی مشکل روحی زن جوان را تأیید کرده بود او روانه آسایشگاه شد. مدتی بعد هم همسر مینا به دادسرا رفت و از قصاص او گذشت کرد. اما همسرش را طلاق داد. تا اینکه چندی بعد خبر رسید زن جوان از غفلت مسئولان آسایشگاه استفاده کرده و از آنجا گریخته است.
با فرار مینا، دستور بازداشتاش صادر شد و کارآگاهان درنخستین گام به سراغ خانواده مینا رفتند. اما آنها مدعی بودند که از سرنوشت دختر فراریشان بیخبر هستند.
تحقیقات در این خصوص ادامه داشت تا اینکه پدر مینا چند روز قبل به شعبه دهم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران رفت و محل زندگی دخترش را فاش کرد. او گفت: «دخترم بعد از فرار به یکی از شهرهای شمال غربی کشور رفت و با مرد جوانی ازدواج کرد. حاصل این زندگی پسری دو ماهه است. ما تصور میکردیم حال دخترم خوب شده است اما چند روز قبل پسر دو ماههاش را بشدت کتک زد. به طوری که دوباره به ناچار او را به آسایشگاه بردیم و هماکنون در آسایشگاه بستری است.»
بهدنبال اظهارات مرد میانسال، بازپرس «دشتبان» دستور تحقیقات تخصصی در این خصوص را صادر کرد و با تأیید این موضوع از سوی آسایشگاه روانی، متهم به دادسرای جنایی تهران منتقل شد.
زن جوان زمانی که در مقابل بازپرس جنایی ایستاد منکر کتک زدن پسرش شد و گفت: من بچهام را کتک نزدهام و مشکلی هم ندارم. از شما میخواهم اجازه دهید که فرزندم را نزد خودم در زندان نگه دارم و...
باتوجه به اینکه زن جوان در خصوص قتل فرزندش از جنبه عمومی جرم محاکمه نشده بود به دستور بازپرس جنایی، مینا برای بررسی وضعیت روانیاش به پزشکی قانونی معرفی شد. تا مشخص شود که باید به آسایشگاه برگردد یا منتظر صدور حکم از سوی دادگاه کیفری استان تهران به خاطر قتل فرزندش باشد.
منبع: روزنامه ایران