ماهان شبکه ایرانیان

صبرکن در گفت‌وگو تفصیلی با میزان:

خیانت و جدایی در زندگی شخصی بازیگران متاهل ربطی به عرصه سینما ندارد/بازیگران باید یاد بگیرند با مردم درست رفتار کنند

بازیگر سریال یوسف پیامبر (ع) گفت: گاهی بین یک زوج هنری که در سینما کار می‌کنند، پای یکی از طرفین لغزش پیدا می‌کند و همین عاملی می شود تا زندگی مشترکشان به سرعت از بین برود. البته این را بگویم این لغزش‌ها و خیانت ربطی به هنر و سختی بازیگری ندارد بلکه کاملاً به منش، ترتیب و اخلاق افراد مرتبط است.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، بازیگری همواره به عنوان یکی از مشاغل سخت در تمامی دنیا شناخته می شود. سبک زندگی سخت برای بازیگران و همچنین فعالیت شبانه روزی در پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی یکی از دلایلی است که بازیگری را در رتبه دوم مشاغل سخت قرار داده است.

بازیگری در ایران نیز از نگاه بسیاری از هنرمندان شغل بسیار سختی به حساب می آید. گلایه اکثر بازیگران پیشکسوت نشان می دهد که آینده این شغل در وضعیت فعلی سینما چندان تضمین شده نیست و به نوعی حیات بازیگر تا زمانی ادامه دارد که پیشنهادات کاری را دریافت کند.

پیشنهاداتی که علاوه بر امرار معاش و تامین مسائل مالی از لحاظ روحی نیز برای اکثر بازیگران بسیار مهم و حیاتی است. در این میان زوج های سینمایی فراوانی در کشور وجود دارند که سالها مشغول فعالیت هستند. زوج هایی همچون مهدی هاشمی و گلاب آدینه، امیر جعفری و ریما رامین فر و همچنین محمود پاک نیت و مهوش صبرکن که همواره سبک و نوع زندگی شان مورد رصد اهالی رسانه قرار دارد.

به همین بهانه خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، به سراغ مهوش صبرکن همسر محمود پاک نیت رفته و علاوه بر جویا شدن از وضعیت کاری و بازیگری وی، درخصوص سختی های بازیگری و همچنین حضور در خانواده ای هنری به گفت و گو نشسته است.

مهوش صبرکن 16 خرداد 1339 در شیراز به دنیا آمد. وی فعالیت حرفه‌ ای خود را از سال 1356 با تئاتر شروع کرد و سال‌ ها تلاش کرد تا به جایگاهی واقعی در این عرصه برسد.

صبرکن در سریال های مختلف و ماندگاری همچون "پس از باران"، "کهنه سوار"، "رسم شیدایی"، "پشت کوه های بلند"، "خانه‌ای در تاریکی"، "شب می‌گذرد" و "یوسف پیامبر(ع)" نقش‌ آفرینی کرده است.

مهوش صبرکن

میزان: در ابتدا کمی در خصوص فعالیت‌های کنونی خود بگویید. آیا به تازگی بازی در اثری تازه را انجام داده اید؟

صبرکن: به تازگی بازی در اثری سینمایی با نام "عطر تلخ" به کارگردانی "علی اسماعیلی" را به پایان رسانده ام و علاوه بر آن بازی در سریال هفتاد قسمتی "عروس تاریکی" به کارگردانی "احمد معظمی" را شروع کرده ام.

میزان: نسبت به دهه هشتاد در دهه نود در عرصه سینما کم کار شده اید. این کم کاری تعمدی است؟

صبرکن: وقتی وارد پروژه های بزرگ سریالی و تلویزیونی می‌شویم ناخودگاه بسیاری از پیشنهادات سینمایی را از دست می دهیم. به عنوان مثال همین چند روز پیش همسرم پیشنهاد خوبی را برای بازی در اثری سینمایی داشت اما به علت تداخل با سریال آن را رد کرد.

به عنوان مثال پروژه هایی مثل یوسف پیامبر (ع) و در چشم باد به علت طولانی بودن و لوکیشن های متفاوت امکان قبول آثار بلند سینمایی را در آن بازه زمانی به طور کامل از من گرفت. در هر صورت همواره پیشنهادات فراوانی وجود دارد اما به همین دلایل ما پیشنهادات را از دست می دهیم.

میزان: یعنی تنها دلیل نبود شما در سینما فعالیت در آثار تلویزیونی بوده است؟

صبرکن: یکی از دلایل کم کاری من در سینما پرکاری در تلویزیون است اما در کل تولیدات خوب سینمایی کاهش پیدا کرده است و پیشنهاداتی هم که وجود دارد آنچنان دندان گیر نیست.

میزان: درخصوص پروژه حضرت موسی (ع) صحبتی با شما نشده است؟

صبرکن: صحبت هایی صورت گرفته اما تا آنجا که می دانم در آخرین گفت و گوی حضوری جمال شورجه و محمود پاک نیت همسرم مشکلات بودجه کمی کار روی این سریال را با کندی روبرو کرده است.به امید خدا اگر پروژه شروع شود بسیار دوست دارم تا در پروژه موسی (ع) همکاری داشته باشم.

 مهوش صبرکن

میزان: به نظر شما نقش خانواده و افراد بزرگ خانواده همچون مادران و پدران در سینمای ایران کمرنگ نشده است؟ چرا ما بازیگران خوب پیشکسوت‌مان را در این نقش ها نمی بینیم؟

صبرکن: همواره وقتی در کنار خانواده آثار سینمایی و یا تصویری را می دیدم این سوال مطرح بود که این بازیگر نقش مادر از کجا آمده است و یا اینکه این بازیگران که همه در رنج سنی من هستند چطور وارد تولیدات شده اند چون نه نامی داشتند و نه سابقه ای. بعد پیگیر شدم و فهمیدم که این بازیگران یا رایگان سر پروژه ها حاضر می شوند و یا برای نقششان پول پرداخت می کنند.

متاسفانه این روزها بسیاری از بازیگران با مهمانی دادن و پارتی و پول وارد این عرصه می شوند و صد البته که با همان سرعت که می آیند حذف می شوند زیرا برای این کار تخصص ندارند.

از سویی سینمای ایران دیگر قصه ای برای افراد میانسال ندارد. داستان ها حول محور جوانان می چرخد و داستانی برای افراد بزرگتر جامعه نوشته نمی شود و این تاسف بار است. سینمای ایران در سالهای اخیر بیشتر عاشقانه و جوان است و دیگر کسی به خانواده اهمیت نمی دهد.

متاسفانه باندبازی شدید در سینما باعث شده تا کسانی نقش بگیرند که مهمانی های بهتری را ترتیب می دهند و یا رفاقت بیشتری با عوامل دارند. من و امثال من نه عضو باند خاصی هستیم و نه پول می دهیم بلکه برای کاری که می کنیم پول هم دریافت می کنیم.

میزان: با این وجود آیا هنوز برای بازیگران صاحب سبک ایرانی کار وجود دارد؟

صبرکن: بله بدون شک برای بازیگری که راه درست را پیموده همیشه کار هست. باورتان نمی شود، من و همسرم میزی داریم که مملو از متن و پیشنهادات بازیگری است. به عنوان مثال محمود پاک نیت لحظه ای نبوده که پیشنهاد نداشته باشد.

برخی به خاطر چشم و ابرو و پارتی وارد سینما شده اند و برخی دیگر پولشان آنها را بازیگر می کند اما این را بدانید که با وجود این فضای مسموم همچنان برای بازیگران خوب ما کار هست.

مهوش صبرکن

میزان: زمانی وجود داشت که سریال ها به اصطلاح خیابان خلوت کن بودند. آیا با توجه به روند رو به رشد تولیدات تلویزیون باز هم می‌توان امید آن روزها را داشت؟

صبرکن: متاسفانه ما زمان زیادی را در تلویزیون از دست دادیم. به نوعی تولیدات مثل سابق نبود و از طرفی هم شبکه های ماهواره ای تمام تلاش خود را برای جذب مخاطب انجام دادند اما با توجه به تغییرات فراوانی که ایجاد شده بسیار امیدوارم که روند بهبود پیدا کرده و مردم برای دیدن یک سریال همه در خانه بمانند. به عنوان مثال سریال های موسی (ع) و سلمان فارسی از جمله آثاری هستند که تلویزیون برای ساخت آنها اقدام کرده و بدون شک مخاطبان فراوانی خواهند داشت.

بسیار خوشحالم که در ماه‌های اخیر فعالیت‌های فراوانی در صدا و سیما اتفاق افتاده و امیدوارم که این اقدامات نتیجه مثبتی داشته باشد. این اتفاق زمان بر است. البته نگرانی هایی وجود دارد و من مطمئنم اگر بودجه خوب به تلویزیون داده شود می توان منتظر آثاری همچون "یوسف پیامبر (ع)" بود.

سریال یوسف در زمان خود موفقیت های فراوانی را به همراه داشت و علاوه بر ایران مردم در کشورهای مختلف به دیدن آن نشستند. باعث تعجب است که این سریال با گذشت زمان همچنان از تلویزیون پخش شده و هنوز هم مردم در چند نوبت آن را می بینند. این اتفاق نشان می دهد اگر تفکر وجود داشته و هزینه شود بدون شک موفقیت حاصل خواهد شد.

نمونه دیگر یک سریال فوق العاده موفق "پس از باران" است. این سریال اخیراً از شبکه آی فیلم پخش می شود و نه تنها مردم که حتی خود من و همسرم نیز به شدت آن را دنبال می کنیم. وقتی کاری خوب باشد مردم حتی پس از سالها آن را نگاه می کنند و به نوعی تاریخ مصرف ندارد. باز هم تاکید می کنم که سریال خوب فیلمنامه و پول خوب می خواهد.

میزان: شما سالها در کنار همسرتان محمود پاک نیت در عرصه بازیگری همکاری و زندگی کرده اید. زندگی مشترک در کنار یک هنرمند چگونه است و اینکه وقتی هر دوی زوجین بازیگر باشند سختی زندگی بیشتر می شود؟ از طرفی دوام زندگی برخی زوج های هنری دیری نمی پاید. زندگی شما چطور پیش رفته که تاکنون با آرامش در کناره همسرتان زندگی کردید؟

صبرکن: روزگاری بود که شغل بازیگری بعد از معدن به عنوان سخت ترین شغل جهان شناخته می شد. بدون شک این سختی وجود دارد و هنگامی که زوجی هنرمند زیر یک سقف زندگی می کنند چالش ها بیشتر می شود اما فراموش نکنیم دوام زندگی زوج های هنرمند به بینش آنها از هنر و زندگی بر می گردد.

متاسفانه این روزها برخی زوج ها انتظارات بسیار بیجا و زیادی از هم دارند و سر مسائلی بسیار پیش پا افتاده با یکدیگر کلنجار می روند. به عنوان مثال چندی پیش یکی از دوستان سر فیلمبرداری ناراحت بود که همسرم باید لباس بخرد و من اگر کنار او نباشم این کار را انجام نمی دهد. در صورتی که من به او گفتم همسر شما باید یاد بگیرد وقتی شغل شما را پذیرفته یعنی خیلی از کارها را باید به تنهایی انجام دهد. در بسیاری از زمان های زندگی مشترک من و محمود پاک نیت یا من سر کار بودم و یا او مشغول بازی در شهرستان بود و همین باعث شد که بسیاری از کارها را به تنهایی انجام دهیم و این مساله را به خوبی درک کردیم.

به عنوان مثال گاهی اوقات من شبها سر فیلمبرداری هستم و وقتی نزدیک به صبح به خانه باز میگردم همسرم محیطی آرام را برای استراحت من فراهم می کند و این اتفاق بلعکس نیز وجود دارد و این حاصل درک متقابل و همکاری بین من و همسرم در زندگی و پیشه بازیگری است.

مهوش صبرکن

میزان: آیا این همکاری و درک در بین زوج های جوان هنری نیز وجود دارد؟

صبرکن: نمی گویم این همکاری و درک نیست اما بسیار کمتر دیده می شود. گاهی در این راه پای یکی از طرفین لغزش پیدا می کند و همین عاملی می شود تا زندگی مشترکشان به سرعت از بین برود. البته این را بگویم این لغزش ها و خیانت ربطی به هنر و سختی بازیگری ندارد بلکه کاملاً به منش، تربیت و اخلاق افراد مرتبط است.

میزان: برخی می گویند که سینما جای مناسبی برای ورود بازیگران جوان دختر نیست. آیا این حرف را قبول دارید؟

صبرکن: بله من هم این را شنیده ام اما باید بگویم تحلیل این صحبت دو بخش دارد. در بخش اول اینکه کسانی که این حرف را می زنند ناآگاه هستند زیرا مگر در حرفه های دیگر احتمال لغزش و فساد وجود ندارد؟ تنها دلیل اینکه مسائل بازیگران سریعاً به گوش مردم می رسد زیر ذره بین بودن آنها است.

مردم توقعات خاصی از ما بازیگران دارند. مردم تنها عاشق بازی ما نیستند بلکه به زندگی و شخصیت ما نیز علاقه مند هستند. البته این را بگویم که مردم در قبال ما بازیگران کاملاً حق دارند.

این را فراموش نکنیم که دلیل و چرایی ورود افراد به سینما بسیار مهم است. برخی می خواهند صرفاً معروف شده و در خیابان شناخته شوند که بدون شک بیراهه خواهند رفت. اگر بسیاری از بازیگران به خاطر قیافه و چشم ابرو وارد سینما نشده و از راه درست آموزشی و آکادمیک وارد این عرصه شوند مطمئن باشید حاشیه ها به طور کلی از بین می روند.

متاسفانه افرادی وجود دارند که از راه های نادرست وارد بازیگری شده اند و همین آدم‌ها باعث ایجاد حواشی و بدبینی برخی به سینما می شوند اما اینکه بگوییم سینما جای بازیگران زن نیست کاملاً اشتباه است. این روزها آنچه بیش از همه به سینما لطمه زده باندهایی هستند که جوانان را به خاطر زیبایی و پول وارد این عرصه می کنند. مطمئن باشید دخترها و پسران جوانی که از بیراهه وارد سینما شده اند حتماً از لحاظ اخلاقی به سینما لطمه خواهند زد و آینده تاریکی در انتظار آنان است.

مهوش صبرکن

میزان: پس شما هم اعتقاد دارید بسیاری از بازیگران امروز به دلایلی غیر اخلاقی وارد بازیگری شده اند؟

متاسفانه وجود باند و لابی و روابط ناسالم در سینما را نمی توان کتمان کرد و برای حل این معضل باید زمان زیادی را صرف کنیم.

میزان: شما و همسرتان با توجه به موفقیت های هنری و همچنین تداوم زندگی مشترک الگوی بسیاری از جوانان هستید. این الگو بودن چه سختی هایی دارد و چگونه باید از پس این تعهد سخت بر آمد؟

صبرکن: واقعیت این را بگویم که برای من و محمود پاک نیت هیچ سختی وجود نداشته است زیرا ما در بستری تربیت شدیم که رابطه خوب با مردم و نزدیکان به ما درس داده شده است. ما به خودمان عادت دادیم بچه های دیگر را همچون بچه های خودمان دوست داشته باشیم.

گاهی از خستگی و سختی کار بی حال و دمق بودیم اما در همان حال در کنار مردم بودیم و برای عکس انداختن و حرف زدن دل به دلشان دادیم زیرا همین مردم به ما ارزش دادند. اگر همین مردم کار ما را دنبال نکنند ما هیچ چیز نخواهیم بود. بازیگران باید به مردم احترام گذاشته و برایشان ارزش قائل شوند.

من از همکاران جوان خود تقاضا می کنم که رابطه خود با مردم را اصلاح کنند زیرا این اتفاق هیچ سختی ندارد و به نوعی وظیفه ما بازیگران است. البته رابطه خوب با مردم به صورت مستقیم به اخلاق، منش و تربیت آن بازیگر وابسته است.

 

 

 

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان