جام جم: چند سال است نامش با برنامه «صبحی دیگر» شبکه آموزش گره خورده .برنامه‌ای که سال‌هاست تلاش می‌کند صبحی متفاوت برای بینندگان تلویزیون رقم بزند.
نیما کرمی نیز به عنوان یکی از سکان‌دارهای این برنامه با صبحی دیگر به شهرت رسید و حالا دیگر به مجری کارآزموده‌ای تبدیل شده است.
شهرت او زمانی بیشتر شد که همراه همسرش زینب زارع اجرای برنامه دعوت ویژه ماه رمضان را هم به عهده گرفتند.
اجرای آنها مختصات خودش را دارد و آنقدر صمیمی و خوب است که مردم دوستش داشته باشند. با کرمی هم‌صحبت شدیم تا کمی از زندگی خانوادگی و اجرای مشترک با همسرش برایمان بگوید.
برنامه «دعوت» را همراه همسرتان اجرا می‌کنید، چنین اجرایی چه ویژگی‌هایی دارد که آن را از اجراهای دیگر متمایز می‌کند؟
اجرای دو نفره ویژگی‌هایی دارد که مهم‌ترین آنها پاسکاری درست بین دو مجری است و این‌که آنها یکدیگر را ببینند و به هم اجازه صحبت و اجرا بدهند و این‌طور نباشد که یکی خود را از دیگری برتر بداند، حتی اگر چنین هم باشد نباید در زمان اجرا به چشم بیاید و مخاطب متوجه آن شود. با این شرایط فرق نمی‌کند که دو مجری زن و شوهر باشند یا نه! اما نقطه قوت‌اش این است که آنها چون روابط راحت‌تری با هم دارند، تماشای برنامه برای بیننده‌ها لذت‌بخش‌تر خواهد بود. اما روابط صمیمی نباید باعث شود که در زمان اجرا ما قوانین اجرا را نادیده بگیریم و مثلا حرف یکدیگر را قطع کرده یا خدای نکرده به روش‌های مختلف همدیگر را ضایع کنیم و.... به نظرم زمانی زن و شوهرها نمی‌توانند اجرای خوبی را به نمایش بگذارند که درگیری‌های خانوادگی شدید داشته باشند و در زمان اجرا بخصوص اجرای زنده بخواهند از یکدیگر انتقام‌های شخصی بگیرند.
اجرای دو نفره شما و همسرتان و این‌که خیلی خوب زمان اجرا از هم حمایت می‌کنید و تصویر خوبی از خانواده موفق را به نمایش می‌گذارید، آیا تاثیری در روابط زن و شوهرهایی که برنامه شما را می‌بینند، دارد؟
حتما موثر است! وقتی زن و شوهری در زمان اجرای زنده برنامه تلویزیونی به هم احترام بگذارند و صمیمیت و عشق‌ورزی را به شکلی موجه بروز بدهند مسلما بیننده هم آن را دریافت کرده و متاثر می‌شود.
موفقیت و پایداری زندگی مشترک و خانواده‌هایشان می‌تواند مشوق و الگویی برای مردم باشد؟
بله! ناپایداری خانواده‌ها و موضوع طلاق در همه اقشار جامعه وجود دارد و فقط مختص هنرمندان و چهره‌های معروف نیست. اما پایداری یا جدایی سلبریتی‌ها و آدم‌های معروف بیشتر به چشم می‌آید چون آنها زیر ذره‌بین رسانه‌ها هستند و اخبار زندگی خصوصی آنها بیشتر منتشر می‌شود. ناگفته نماند که موفقیت‌ها و دوام زندگی مشترک و موفقیت خانوادگی این چهره‌ها هم بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد و مسلما می‌تواند الگویی برای کسانی باشد که زندگی این آدم‌ها را پیگیری می‌کنند.
هنرمندان و مجریان معمولا می‌گویند شهرت زندگی آنها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و نمی‌توانند مثل مردم عادی زندگی کنند. احتمالا این موضوع برای شما باید شدیدتر باشد چون زن و شوهر مجری و چهره هستید؟
مردم که همیشه به ما لطف دارند! اما ما واقعا با این موضوع که مردم ما را بشناسند مشکلی نداریم چون در زندگی خصوصی و شخصی رفتار ویژه‌ای نداریم که نخواهیم مردم آنها را ببینند و مخفی باشد! تنها محدودیتی که شاید برای هنرمندان و افراد مشهور وجود دارد رعایت برخی رفتارهای اجتماعی است که عموم مردم راحت‌تر می‌توانند آنها را انجام دهند، اما برای مثلا مجریان تلویزیون راحت نیست؛ مثلا این‌که من نمی‌توانم با دمپایی یا لباس راحتی به سوپر سر کوچه بروم و حتما باید لباس رسمی بپوشم! من و همسرم جنس زندگی کاری و زندگی شخصی‌مان تفاوت چندانی ندارد برای همین هیچ‌وقت از مردم یا شهرت گریزان نیستیم و سبک زندگی‌مان را متاثر نمی‌شود.
شما و همسرتان شغل واحدی دارید برخی از مردم نمی‌پسندند که با همسرشان شغل مشترکی داشته باشند، چون دچار یکنواختی می‌شوند، شما با این موضوع چطور کنار آمده‌اید؟
ما شغل مشترکی نداریم! همسرم سالی یک‌بار آن هم به مدت یک ماه اجرای تلویزیونی دارد. همسرم خانه‌دار است و زیاد دوست ندارد درگیر کار بیرون از خانه شود. شاید اگر او هم مثل من حرفه‌اش مجریگری بود با مشکل روبه‌رو می‌شدیم، اما چون تجربه‌اش نکرده‌ایم، نمی‌توانم درباره‌اش نظر بدهم!
شما که مخالف کار کردن زنان در بیرون از خانه نیستید؟
نه! کاملا موافق کار آنها هستم. اما مخالف این هستم که زن بیرون از خانه کار کند و مرد توقع داشته باشد که با حقوق او همه یا بخشی از امورات زندگی را بچرخاند! من کاملا مخالف این حرف هستم که زن و شوهرها می‌گویند ما با هم کار می‌کنیم و مخارج زندگی را دو نفره تامین می‌کنیم. معتقدم مرد باید کار کند، مسئولیت زندگی را تمام و کمال به‌عهده بگیرد، مخارج زندگی را تامین کند و اگر همسرش کار می‌کند برای رضایت قلبی خودش باشد و حقوقش را هم برای خودش خرج کند.
خوش به حال همسرتان! حالا با این اوصاف برایمان بگویید چطور شد اسم «نیل» را برای دخترتان انتخاب کردید، تصمیم داشتید نامی خاص داشته باشد؟
دخترم چهار ساله است و چنین نبود که بخواهیم نام خاصی برایش انتخاب کنیم! گزینه‌های زیادی داشتیم و چند روز مانده به تولدش نام «نیل» را برایش برگزیدیم. فقط می‌خواستیم نامی خوش‌یمن و زیبا داشته باشد و برای این کار از خیلی‌ها مشورت گرفتیم و راستش خیلی تحقیق کردیم تا به نیل رسیدیم!
