میرزا محمدتقیخان فراهانی مشهور به امیرکبیر روز 20 دی ماه سال 1229 در حمام فین کاشان به قتل رسید. امیرکبیر در مدت 39 ماه صدارتش دست به اصلاحات ساختاری اداری و قضایی و کارهای بزرگی همچون بنیانگذاری دارالفنون و انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه زد.
او بهمنظور حمایت از صنایع دستی دستور داد تا لباس نظامیان را از شال چوفای پشمین مازندران تهیه کنند. شالهای دستی کرمان به دستور امیرکبیر به قدری عالی بافته میشد که با شالهای کشمیری رقابت میکرد.
در بخش معدن، از طرفی دستور داد بهمنظور استخراج بهینه، معلمان و کارشناسانی از اتریش استخدام شوند و از طرف دیگر، مراقب بود تا بیگانگان خصوصا انگلیسها در این امر رخنه نکنند و خود مردم با سرمایه خودشان به استخراج بپردازند.
بنابراین افرادی را که با سرمایه خودشان بهکار معدنکاوی میپرداختند تا 5 سال از مالیات معاف کرد. قتل امیرکبیر به معنای پایان مواجهه آگاهانه ایران با روند تجدد غربی بود. او روح دوران مدرن را درک بود؛ موضوعی که در دوران سلطنت بلندمدت ناصرالدین شاه و فرزندانش نادیده گرفته شد.
گرنت واتسون، مورخ و سیاح انگلیسی در کتاب «تاریخ ایران دوره قاجاریه» درباره امیرکبیر مینویسد: امیر نظام دشمن فساد اخلاقی بوده و بر ضد این دشمن بزرگ جامعه ایرانی شروع به مبارزه میکند. او تصمیم داشت که اخلاق ناپسند را به کلی از میان ببرد و از اشاعه فساد اخلاق جلوگیری کند.
یکی از عادات بد ایرانیها موضوع رشوه است و این کلمه به گوش ایرانی خوشایند است مواجب و مقرری آنها چندان مورد توجه نیست، میرزاتقیخان خود کسی نبود که اسم مدخل یا رشوه پیش او برده شود، این مرد بیطمع تمام اصول و رشتههای مذموم رشوه را برهم زد و از میان برد... امیرکبیر در ظرف چند سال کوتاه، کار چند قرن را انجام داد.»
محمدحسنخان اعتمادالسلطنه، وزیر انطباعات دربار ناصرالدینشاه و پسر قاتل امیرکبیر نیز نوشته است: «او چنان نظمی به مملکت داد که هیچ قادر مطلقی بر بیچاره فقیری نمیتوانست تعدی کند دزدی و هرزگی و شرارت سابق از میان رفت.»