«ایران» سومین یوزی است که دست تقدیر او را به پردیسان کشانده و حالا بعد از «دلبر» دومین یوز ماده مرکز تحقیقات و نگهداری یوزپلنگ آسیایی ایران است. جثه کوچکی دارد و هراسان به دوربین نگاه میکند.
به گزارش ، ابتکار نوشت: آخرین فیلمی که از این توله یوز در فضای مجازی منتشر شد به حدود دو هفته پیش باز میگردد، زمانی که «ایران» از دست قاچاقچیان نجات پیدا کرد و به پارک پردیسان منتقل شد. ایمان معماریان، دامپزشک حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست حالا بعد از دو هفته وضعیت جسمانیش را مطلوب ارزیابی میکند اما میگوید که «ایران» نمیتواند دوباره به طبیعت باز گردد و این یعنی خروج یک یوز ماده از تولید مثل مهمترین گونه در حال انقراض در ایران. گونهای که اگر فکری به حالش نکنیم میتواند ایران را به اولین کشوری تبدیل کند که در طول 70 تا 100 سال گذشته 2 گربهسان را از دست داده است.
همین دو هفته پیش بود که اعضای یک باند قاچاق حیات وحش در تهران شناسایی شدند و یک توله یوزپلنگ آسیایی که در مناطق شرقی کشور از طبیعت زندهگیری و به تهران منتقل شده بود توسط پلیس کشف و ضبط شد. این توله یوز با توجه به اینکه ماده است اگر در طبیعت میماند میتوانست به ادامه نسل این پستاندار با اهمیت کمک شایانی کند اما طبق گفته کارشناسان به علت اینکه این توله یوز از طبیعت دور بوده نمیتوان آن را دوباره به طبیعت بازگرداند. ایمان معماریان، دامپزشک حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در گفتوگو با رادیو ایران وضعیت کلی «ایران» توله یوزپلنگ را مساعد اعلام میکند و میگوید: در حال حاضر هم خوب غذا میخورد و هم با جایگاه جدیدش آشنا شده و استرسش نسبت به روزهای اول کمتر شده است ولی به دلیل اینکه در شرایط نامناسبی نگهداری میشده هنوز هم استرس زیادی دارد و باید تلاش کنیم تا آن را کاهش دهیم. او درباره شرایط نگهداری این حیوان در زمان قاچاق میگوید: متاسفانه حدود 4 ماه است که این توله یوز از طبیعت جدا شده، یعنی زمانی که 4 ماهه بوده است. در این مدت با توجه به شواهدی که از وضعیت جسمانی او میبینیم، یعنی کمبود وزن، رشد نامناسب و استرس بسیار زیادش، حدس میزنیم که شرایط نگهداری مناسبی نداشته است.
اگر یوزها منقرض شوند ایران در طول نیم قرن 2 گونه مهم را از دست داده است
یوزهای آسیایی زمانی در سرتاسر قاره آسیا گسترش یافتند با این حال، در هندوستان منقرض شدند. گسترش کشاورزی در قرون نوزده و بیستم میلادی نیز از تعداد آنان به شدت کاست. در نهایت این گونه جانوری در تمام کشورهای آسیایی که آن زمان بومی آنها بود از بین رفت به جز مناطقی از ایران. از یوزهای باقی مانده در ایران نیز اطلاع دقیقی در دست نیست و تصور میشود که کمتر از 50 یوز آسیایی گوشتخوار در حیات وحش در معرض خطر قرار دارند. با این حال خطر انقراض این گربهسان به قدری دردناک است که کم شدن جمعیت این حیوان سبب شده تا مسئولان را به فکر چاره بیاندازد.
معماریان میگوید: بدون شک یوزپلنگهای آسیایی یا ایرانی در خطرترین گربهسانان دنیا هستند. یعنی نسبت به سایر گربهسانان در دنیا در خطر بیشتر انقراض قرار دارند و جمعیت کمی از آنها در ایران باقی مانده و زیستگاه اصلی آنها نیز که زیستگاههای فعال و پویایی هستند توران و میاندشت در ایران است و این توله یوز نیز از زیستگاه میاندشت زندهگیری شده است. او ادامه میدهد: اگر خیلی زود به فکر نجات آنها نباشیم و تهدیدهای مختلفی که در طبیعت با آن روبهرو هستند از جمله ورود گلههای دام اهلی، جادهها، سگ گله، زندهگیری و نگهداری یوزها در خانه را کاهش ندهیم، خیلی زود شاهد انقراض یکی دیگر از گربهسانان ایران خواهیم بود و در این صورت ایران اولین کشوری خواهد بود که در طول 70 تا 100 سال گذشته 2 گربهسان را از دست داده است.
دامپزشک حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست درباره مهمترین دلایل انقراض گربهسانان در نیم قرن اخیر در ایران میگوید: شاید زمانی بود که میتوانستیم شکار را به عنوان مهمترین دلیل انقراض گونههای حیاتوحش بدانیم اما در حال حاضر بدون شک ورود گلههای دام اهلی به زیستگاه، ورود سگ گله و سگهای ولگرد به همراه دام از مهمترین دلایل انقراض این گونه مهم پستاندار است. متاسفانه چوپانها و گلهدارها مرتبا به وسیله سگها و چوب به این گونههای حیاتوحش آسیب میزنند و شاید این مهمترین عامل کاهش جمعیت یوزها باشد. تخریب زیستگاه این حیوانات و جدا شدن از زیستگاه توسط جاده، کارخانه، شهر و روستا عواملی است که سبب شده جمعیت این حیوان تا این اندازه کاهش یابد.
آیا امیدی برای بازگشت «ایران» به شرایط طبیعی وجود دارد؟
«ایران» شاید یکی از همان 50 یوزی باشد که آمارها از آن سخن میگویند. یکی از یوزهایی که از خطر مرگ نجات پیدا کرد اما به هیچ عنوان نمیتواند به طبیعت باز گردد. معماریان این موضوع را تایید میکند و میگوید: به دلیل اینکه این یوز 4 ماهه بوده که از طبیعت جدا شده و یوزپلنگها تا یک و نیم سالگی همراه مادر خود زندگی میکنند و بسیاری از تواناییهای شکار و زنده ماندن در طبیعت را فرامیگیرند و «ایران» از این موهبت برخوردار نبوده، اگر با این شرایط در طبیعت رها سازی شود حتما آسیب میبیند، بنابراین بهترین مکان برای زندگی آن پارک پردیسان است.
بارقه امید در چهره «ایران»
«ایران» دومین یوز ماده پارک پردیسان اما شاید بتواند اتفاقی که بسیاری به دنبال آن هستند را رقم بزند، یعنی «تولید مثل». «دلبر» اولین یوز ماده پارک پردیسان به دلیل بیماری بارها امیدهای محققان و دوستداران حیات وحش را ناامید کرد اما «ایران» این توله یوز ماده آسیایی شاید بتواند در سالهای آینده یوز دیگری را متولد کند. معماریان در این باره میگوید: مرکز تحقیقات و نگهداری یوزپلنگ آسیایی در سازمان حفاظت محیط زیست 6 فضا برای نگهداری مجزا از یوزها دارند که یوزها به صورت 24 ساعته مانیتور میشوند. زمانی که دلبر و کوشکی به این مرکز نگهداری آورده شدند این احتمال را دادیم که فضا برای نگهداری یوزپلنگی دیگر فراهم باشد. مسلما یکی از اهداف تاسیس این مرکز تکثیر یوزپلنگ آسیایی است و «ایران» نیز میتواند این امید را افزایش دهد ولی فکر کردن به این موضوع که تکثیر یوزپلنگ در اسارت میتواند نسل این گونه را در طبیعت حفظ کند بسیار ایدهآلگرایانه و دور از ذهن است. بنابراین ما باید در درجه اول این گونه مهم را در طبیعت حفظ کنیم. با این حال نگهداری از یوزپلنگها در مرکز تحقیقات یک بارقه امید برای حفظ این گونه است.
گونههای جانوری کاریزماتیک چرا مهم هستند؟
اما چرا انقراض حیوانی مانند یوزآسیایی تا این اندازه برای دوستداران طبیعت مهم است؟ مگر با انقراض یوزها چه اتفاقی خواهد افتاد؟ دامپزشک حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست میگوید: مهمترین اتفاقی که میتواند رخ دهد این است که ایران یک گونه پرچم را از دست میدهیم. همچنین زیستگاههایی که یوزپلنگ آسیایی در آن زندگی میکنند به واسطه وجود یوزپلنگ آسیایی تا به امروز حفظ شدهاند و شاید بعد از آن دیگر چانه زنی بر سر آنچه که این زیستگاهها همچنان حفظ شود، کار آسانی نباشد و اگر این گونههای کاریزماتیک در منطقه از بین بروند منطقه از بین میرود و در ضمن ایران بعد از، از دست دادن شیر ایرانی که زمانی نماد کشورمان بود دومین نماد خود را از دست خواهیم داد و این خوب نیست و حتی آبروی ایران را در جهان تهدید میکند. او ادامه میدهد: هر کشوری یک نمادی دارد و کشوری که این نماد را از دست دهد وجه خود را مخدوش کرده است. کشورها سعی میکنند حداقل حیوانی که نماد کشورشان است را به هر طریقی حفظ کنند.