ماهان شبکه ایرانیان

نوجوانان برای آینده خود احساس خطر می‌کنند

چرا نوجوان‌ها و جوان‌ها در اعتراض‌های اخیر حضور پررنگی داشتند؟

بسیاری معتقدند که اعتراض‌های گسترده در ایران می‌تواند ریشه در وضعیت بحرانی اقتصاد کشور داشته باشد

چرا نوجوان‌ها و جوان‌ها در اعتراض‌های اخیر حضور پررنگی داشتند؟

بسیاری معتقدند که اعتراض‌های گسترده در ایران می‌تواند ریشه در وضعیت بحرانی اقتصاد کشور داشته باشد. در اعتراضات دی ماه امسال به راحتی تفاوت را با دیگر اعتراضات و تجمعاتی که در چند دهه اخیر شکل گرفته بود می‌توانستیم مشاهده کنیم، آن‌هم به‌دلیل تغییر چهره معترضان و کاهش سن آنهاست. در بین معترضان، چهره نوجوانان 12 و 13 ساله‌ای دیده می‌شد که نگران وضعیت آینده خود بودند. کاهش سن اعتراض مولفه جدیدی است که به روشنی می‌شود در اعتراض‌های اخیر آن را مشاهده کرد.

به گزارش ، وقایع اتفاقیه نوشت: تاکنون سابقه نداشته است که برای اعتراض‌های خیابانی، نوجوانان و دانش‌آموزان بازداشت شوند اما در روزهای گذشته هر بار خبرهایی رسمی از تلاش مسئولان وزارت آموزش و پرورش برای اتمام بازداشت این نوجوان به گوش می‌رسید. اگر این شرایط ناعدالتی و همچنین اقتصادی کشور همچنان ادامه داشته باشد وصدای این نوجوانان که در اعتراضات شرکت داشتند به گوش مسئولان نرسد آن‌ها ممکن است در ادامه زندگی و رسیدن به سن جوانی همچنان در صحنه اعتراضات حضور داشته باشند و این یک هشدار بزرگ برای مسئولان کشور است.

آن‌ها نوجوانانی هستند که هنوز مطالعاتی روی هویت‌شان انجام نشده، صدای‌شان شنیده نشده، خواسته‌هایشان مشخص نیست و حتی هنوز مشخص نیست تا چه اندازه با ارزش‌ها و آرمان‌های نسل‌های پیش از خود احساس هم‌بستگی می‌کنند. نسل جدیدی که باید شناخت‌شان و هشدار حضورشان در خیابان‌ها را شنید. آن‌ها راه خودشان را هم برای اعتراض دارند و هنوز حتی وارد فضای کسب و کار نشده‌اند و ناامیدی را پیش از موعد احساس می‌کنند. گفت‌وگو با محمد امین قانعی‌راد، جامعه‌شناس هم در همین رابطه است. درباره اعتراض‌هایی که حالا چند روزی هست دیگر خبری از آن‌ها نیست و درباره نوجوان‌ها و جوان‌هایی که به خیابان آمدند و برخی از آن‌ها برای اولین بار صدایشان را به گوش مسئولان رساندند.

چه اقشاری در اعتراضات گسترده‌ای که به تازگی در ایران شکل گرفت حضور محسوس‌تری داشتند؟
قشری که در اعتراضات اخیر در خیابان‌های ایران برای رساندن صدای مطالبات و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی دیدیم عموما از قشر متوسط و پایین جامعه بودند. نباید فراموش کنیم که درحال‌حاضر در خانواده‌ های متوسط جامعه هم تعداد زیادی دانش‌آموخته بیکار با مدارک دانشگاهی حضور دارند. از این جهت می‌توان چنین برداشت کرد که خانواده‌های متوسط و پایین جامعه در موضوع و مسائل مربوط به بیکاری و نبود منبع درآمد با یکدیگر مشترک‌اند و به‌همین‌دلیل می‌توان چهره هر دو طبقه را در جریان اعتراضات مشاهده کرد.


می‌توان به این نتیجه رسید که مطالبات مربوط به وضعیت بیکاری را در صدر این اعتراضات قرار داد؟
قسمت عمده‌ای از این افراد را بیکاران جوان تشکیل می‌دادند. آنها بیکاران مطرح جامعه هستند. عرض کردم در موضوع بیکاری تحصیلکردگان و کارگران با هم در یک صف ایستاده بودند و اعتراض می‌کردند. در برخی شهرستان‌های کشور شاهد اعتراضات و تجمعاتی بودیم که آمار بیکاری به 12 درصد و در برخی از شهرها آمار بیکاری به نزدیک 60 درصد می‌رسد. علت این حرکت کاملا روشن بود که در جهت مطالبه‌گری اقتصادی مردم است زیرا نه‌تنها در شهرهای بزرگ شاهد اعتراضات بودیم بلکه در شهرهای کوچک نیز صدای این اعتراضات به گوش حاکمیت رسید. در این اعتراضات دو بخش عمده جامعه با همدیگر به صورت مشترک به گرانی، تورم و بیکاری اعتراض کردند.


آیا می‌توان از نوع شعارهای شهروندان فهمید آنها از چه دسته‌ای هستند؟
در این اعتراضات که توسطN.G.Oها، تشکلات و سندیکاها صورت نگرفته بود، شعارهای اقتصادی و خواسته‌های سیاسی توسط شهروندان با یکدیگر مطرح ‌شد. عموما شهروندانی که در خیابان‌ها به وضع سیاسی موجود اعتراض داشتند را می‌توان معترضان به برخی فسادهای اقتصادی، سیاسی، اداری و سوءمدیریت برخی از مسئولان دانست. در ایران به‌دلیل اینکه تشکل‌های سیاسی و اجتماعی و سندیکاهای مختلف دارای هویت مشخصی نیستند در بروز چنین اعتراضاتی نمی‌توان فهمید که افراد حاضر در خیابان از چه گروه و دسته‌ای بودند.


این پایگاه‌هایی که از آنها نام بردید می‌توانند چه فعالیت‌هایی را در مواقع اعتراضات مردمی انجام دهند؟
تشکلات سیاسی با استفاده از چانه‌زنی‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی که با تلاش برای اعضای خود مشخص می‌کنند حداقل می‌توانند مکان را با زمانبندی مشخصی برای تجمعات و اعتراضات معین ‌کنند. ازاین‌رو، به راحتی می‌توان آنها را شناسایی کرد و دولت‌ها در چنین مواقعی به راحتی می‌توانند مشکل را شناسایی و در جهت برطرف‌کردن آن اقدام کنند. در موضوعات خاصی که اعتراضات به صورت خودجوش صورت می‌گیرد امکان دارد برخی بخواهند مردم را تحریک کنند و حتی یک گروه 10 نفره با سازماندهی و جهت‌دهی مسیر اعتراضات و مطالبه‌گری‌ها را می‌توانند تغییر ‌دهند و به سمت و سوی دیگری بروند. در چنین شرایطی نه می‌توانیم انتظار مطالبه‌گری داشته باشیم و نمی‌توان مسیر و هدف مشخصی را پیش‌بینی کرد. در نهایت این نوع اعتراضات که می‌توانست مدنی باشد به شورش ختم می‌شود.


در شرایط اعتراضات مردم، مسئولان چه نوع رفتاری از خود نشان دادند؟
در چنین شرایطی برخی از مسئولان احساس عدم امنیت می‌کنند و با راهبرد کنترل و دستور سرکوب کردن می‌‌خواهند فضا را آرام کنند. متاسفانه در این وضعیت به خواسته‌های مردم توجهی نمی‌شود و مطالبه‌گری مدنی مسیر خود را عوض می‌کند. دلیل این وضعیت را می‌توان در نبود فضای مناسب برای اعتراضات مدنی و بسترهای مناسبی که حاکمیت می‌توانست برای مردم در نظر بگیرد دانست که این کمبودها باعث غبارآلود شدن فضای جامعه می‌شود و نمی‌توان به خواسته‌های مدنی دست پیدا کرد. حاکمیت‌ باید زمینه‌های لازم را برای اعتراضات مردم به شیوه‌های مختلف و با خواسته‌های مختلف پایه‌ریزی کند و دولت‌ها به‌عنوان متولی شهروندان به این مطالبات پاسخ دهند اما در ایران هنوز بستر این طرز فکر تامین نشده است.


در برخی مواقع مانند زمان انتخابات به نظر، زمینه سردادن شعارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شهروندان فراهم می‌شود، می‌توان این موضوع را به تشکل‌های سیاسی و اجتماعی ربط داد و گفت که آنها در زمین بازی حضور دارند؟
متاسفانه در کشور ما مطالبات مردم تنها در زمان انتخابات شنیده می‌شود که مسئولان به حضور مردم احتیاج دارند. همین احساس نیاز باعث می‌شود که حتی در برابر تندترین شعارها و گرایشات سیاسی واکنشی از خود نشان ندهند اما درست پس از انتخابات همه مطالبات و خواسته‌های مردم فراموش می‌شود. در ادامه، هم از مردم انتظار دارند به خانه خود بازگردند و دیگر مطالبات خود را بیان نکنند. این راه‌های اعتراض کردن در کشور ما باید تعریف شود و مدیران و سیاست‌گذاران با مردم تعامل دائمی داشته باشند و هشدارها را دریافت کنند و پاسخگوی انتقادات باشند. حرکت‌های سیاسی در جهان این‌گونه است که سیاستمداران همراه مردم هستند و در مورد مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی به آنها پاسخ می‌دهند ولی در ایران جهت‌گیری سیاسی بین قطب حاکم و رقیب‌اش وجود دارد. در ادامه این مبارزات بین جناح‌های سیاسی دغدغه‌ها تنها در مورد وضعیت خودشان است و همه تلاش‌های جناح‌ها فقط در برخورد با یکدیگر خلاصه می‌شود. آنها فکر می‌کنند باید رقیب سیاسی خود را کنترل کنند و گروه‌های رقیب را زیر ذره‌بین خود قرار دهند تا مبادا از آنها سبقت بگیرند.

در این میان مردم هم می‌خواهند که صدایشان شنیده شود. در این رقابت‌ها امکان توجه به مردم به صورت کاملا محسوسی کاهش می‌یابد و زمانی‌که منابع کاهش می‌یابد می‌توان پیش‌بینی کرد که در سال‌های آینده این اعتراضات به نوعی دیگر خودش را نشان می‌دهد زیرا هیچ مسئولیتی در مقابل مطالبات مردم وجود ندارد.


می‌توان اعتراضات کنونی را بر‌اساس مشکلات گذشته دانست؟

کاملا درست است. ما می‌بینیم که بسیاری از کارمندان و کارگران حداقل دستمزد را دریافت می‌کنند و برنامه‌ریزی زندگی برای آنها هم بسیار سخت می‌شود. اکنون این نگرانی وجود دارد که مبارزات نابجای اجتماعی بدون هدف انجام می‌شود. رقابت بین جناح‌های سیاسی در ایران به مستهلک شدن کشور می‌انجامد و این مبارزات سیاسی باعث کاهش منابع کشور می‌شود. این موضوعات و مشکلات مانند عدم وجود سرمایه اجتماعی و عدم اعتماد سیاسی بین مردم ریشه دوانده است که باید در این مورد با ریشه‌یابی و فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی اعتماد مردم را بازگردانند. مسئولان نباید فکر کنند که با برخود با معترضان اعتراضات را خاموش کرده‌اند بلکه باید به فکر حل بحران مطالبه‌گران از تکرار چنین بحران‌هایی جلوگیری کنند. درواقع با شفاف‌سازی و خلوص نیت مشکلات مردم را حل کنند. اگر به اعتراضات به خوبی توجه شود ما دیگر چنین اعتراضات گسترده‌ای را به صورت سراسری در کشور نمی‌بینیم اما متاسفانه همه قصد دارند اعتراضات را به صورت قضایی و امنیتی پیگیری کنند؛ بنابراین این شرایط با چنین نگاه‌هایی همچنان ادامه خواهد داشت و اگر این مشکلات برطرف نشود اعتراضات وارد ابعاد جدیدی می‌شود.


در تصاویر و فیلم‌ها می‌دیدیم که اکثریت قالب معترضان را جوانان تشکیل می‌دادند، حضور جوانان چه پیامی داشت و در مقابل اعتراضات چه کسانی باید به حرف آنها گوش دهند و آنها را بفهمند؟
جوانان همواره پیام‌رسان تحولات اجتماعی هستند. امروزه می‌بینیم که سن معترضان به 13 سال کاهش پیدا کرده است. دلیلش هم آن است که این قشر با توجه به کیفیت کنونی جامعه خطراتی را برای آینده خود پیش‌بینی می‌کنند. آنها می‌اندیشند که پس از فارغ‌التحصیل شدن از دانشگاه به جمع بیکاران کشور اضافه خواهند شد. نوجوانان 13 ساله افرادی هستند که اعتراض می‌کنند و پس از آن به خانه خود می‌روند اما این اشتباه است که بگوییم آنها پس از این دیگر دست به اعتراض نمی‌زنند.


چه چیز باعث می‌شود که آنها به کف خیابان بیایند و خود را در خطر برخود شدید ببینند؟
گسترش فضای مجازی و عضویت در آنها باعث می‌شود جوانان به دنبال یافتن مسیر زندگی خود بگردند. حالا که آنها را در جمع معترضان می‌بینیم می‌رساند که این قشر که آینده کشور را می‌سازند نیاز به پیش‌بینی و برنامه‌ریزی دارند. کشور راهی ندارد جز اینکه صدای آنها از سوی مسئولان شنیده شود متاسفانه به‌دلیل شکافی که بین بسیاری از مسئولان و نسل جوان به‌دلیل تفاوت نسل‌ها وجود دارد وضعیت جوانان به چشم سیاستمداران نمی‌آید. باید این موضوع را به نوعی با کمک هنرمندان، روزنامه‌نگاران، ورزشکاران و دانشگاهیان برطرف کرد زیرا در مواقعی که مسئولان نمی‌توانند برای جوانان کاری انجام دهند اقشاری که نام بردم می‌توانند مطالبات آنها را به گوش مسئولان برساند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان