زمانی که انسانها از زندگی ناامید میشوند، زمانی که عزیزترین شخص خود را از دست میدهند، حاضر هستند هر کاری را انجام داده تا دوباره شخص مورد نظر را در کنار خود داشته باشند یا اشتباهات گذشته خود را جبران کرده و به آرزوهایشان برسند. حال فرض کنیم اگر قادر به انجام این کار بودیم، قطعا بهایی برای پرداخت وجود داشت. همیشه در زندگی نیز که میخواهید به خواستهای برسید، باید یک سری موارد را کنار بگذارید و موارد کنار گذاشته شده، همان بهایی هستند که شما برای خواستهاتان میپردازید. به عبارتی هیچ کاری بی نتیجه نیست و قطعا پیامدهایی به دنبال دارد و زندگی آدمی از همین اتفاقات متفاوت پر شده است. انیمه «تیرهتر از سیاهی» (Darker than Black) روایتی شبیه به همین گفته دارد و تمامی اشخاصی که در دل داستان قرار دارند، هرکدام به نحوی افسوس گذشته خود را میخورند.
هر ستاره بیانگر وجود یک کنتراکتور است و به رفتار آنها واکنش نشان میدهد
انیمیشن ژاپنی «تیرهتر از سیاهی»، توسط تنسای اوکامورا کارگردانی و ساخته شده است و خود این شخص نیز، نویسندگی مانگای «تیرهتر از سیاهی» را بر عهده داشته است. با اینکه هفت سال از عرضه این انیمه میگذرد ولی همچنان میتوان «تیرهتر از سیاهی» را یکی از آثار برجسته در ژانر اکشن مخفیکاری دانست. انیمهای که از همان دقایق ابتدایی خود، سوالهای زیادی را به وجود میآورد و شخصیتی را به ما معرفی میکند که زندگیاش حال و هوای ابرقهرمانها را دارد. منظور از این گفته این است که انیمه «تیرهتر از سیاهی» دارای شخصیتی است که در طول روز به عنوان یک شهروند عادی توکیو به زندگی خود ادامه میدهد و در شب، شخصیت اصلی خود را به تصویر میکشد. 10 سال پیش در آمریکای جنوبی، دروازهای پدیدار شد به نام دروازه بهشت و به دنبال آن، یک دروازهی ماوراء الطبیعه نیز در توکیو به وجود آمد به نام دروازه جهنم. پس از این اتفاق آسمان و تمامی ستارههای آن جای خود را به آسمان و ستارههایی تقلبی دادند. در واقع ستارههایی که در آسمان تقلبی ظاهر شدند، مربوط به اشخاصی به نام کنتراکتورها هستند که به واکنشهای آنها، واکنش نشان میدهند. به عبارتی اگر کنتراکتوری شروع به فعالیت کند، ستاره آن درخشان میشود و اگر بمیرد، ستاره آن سقوط میکند.
این افراد پس از اتفاق نامشخصی در توکیو مشاهده شدند و در واقع انسانهای عادی هستند که به دلالیلی خاص به یک کنتراکتور تبدیل شدهاند. یکی از ویژگیهای مهم کنتراکتورها بیروح بودن و قلبی تاریک است که تنها به یک چیز فکر میکنند و آن هم کشتن آدمها و به پایان رساندن ماموریتشان است. در کنار کنتراکتورها، اشخاص دیگری به نام ناظر نیز به وجود آمدند که حکم ردیاب را داشته و میتوانند هدف را ردیابی کنند. با شروع اولین قسمت از انیمیشن ژاپنی «تیرهتر از سیاهی»، کنتراکتوری را میبینیم که در حال فرار از دست نیروی پلیس است و در ادامه شروع به شکاندن انگشتهای خود میکند. در واقع، این کار بهایی است که برای کنتراکتور شدن خود میپردازند و در طول داستان، از شخصیت اصلی گرفته تا سایر کنتراکتورها، برای این قدرت خود کار خاصی را انجام میدهند تا انرژیاشان دوباره برگردد. در ادامه هِی، شخصیت اصلی داستان را میبینیم که با ماسک معروف و بسیار رمزآلود خود وارد صحنه میشود؛ کنتراکتوری که قدرتش الکتریسیته است و دارای ماسکی است که یک لبخند روی آن کشیده شده است.
آیا کنتراکتورها واقعا افرادی سنگدل و فاقد احساس قلبی هستند؟
صحنه به صحنه انیمه و روند داستانی را میبینیم که مدام مردم و خود کنتراکتورها بر این عقیده هستند که کنتراکتورها افرادی بیروح و سنگدل بوده که هیچ احساسی ندارند اما، رفته رفته نویسنده به خوبی به ما نشان میدهد که شاید در ظاهر، چیزی که میشنویم درست باشد ولی در پشت شخصیت هر کنتراکتور دلیلی برای این کار نهفته است و هر شخصیت، داستان خاص خود را دارد. با اینکه کنتراکتورها سنگدل هستند ولی در گذشته انسانهای عادیای بودند که زندگی شادی داشتند. برای مثال شخصیت هِی مدام به سنگدل بودن خود مینازد ولی وقتی اسم خواهرش میآید، سریعا احساساتاش برانگیخته شده و مدام به دنبال پیدا کردن او است. از طرفی نوع شخصیت پردازی وی و زندگیاش در روز و کمک به سایرین، تضاد خاصی با شخصیت اصلیاش دارد و کارگردان به خوبی این صحنهها را به تصویر کشیده است. در طول روز هی به عنوان یک شهروند اهل چین که برای دانشگاه به توکیو آمده، به زندگی خود ادامه میدهد و او را در شغلهای مختلفی میبینیم. دلیل این کار هم این است که هر بار از سوی سیندیکا (سازمانی که هی به عنوان مزدور برای آنها کار میکند و هدفش، کشتن سایر کنتراکتورها و پی بردن به راز و رمزهای اتفاقات پشت دروازه است) ماموریتی را دریافت کرده و میبایست به هدف خود نزدیک باشد.
در واقع نیمه اول انیمه زمینه ساز اتفاقات نیمه دوم است که در آنجا «تیرهتر از سیاهی» شکل جدیدی به خود میگیرد
انیمه «تیرهتر از سیاهی»، انیمه تاریکی است. در طول 25 اپیزود فصل اول به خوبی میتوان به تاریک بودن این انیمه و داستان آن پیبرد. اگر فکر میکنید که با اثری روبهرو هستید که شما را میخنداند، باید بگویم که سخت در اشتباه هستید زیرا «تیرهتر از سیاهی» به هیچوجه این کار را انجام نخواهد داد. از همان ابتدا و مشاهده ماسک هی، میتوان به این موضوع پیبرد. مشاهدهی یک ماسک که حاوی لبخندی تلخ و دردناک است و در ادامه داستان به شکلی پیش میرود که شاهد شخصیتهایی هستیم که سرگذشت تلخی دارند. جدای از شخصیت پردازی هِی، سایر شخصیتیهای دنیای این انیمه نیز از داستانسرایی و شخصیت پردازی خاصی برخوردار هستند. تنها موردی که از همین ابتدا در مورد داستان انیمه «تیرهتر از سیاهی» باید بگویم، این است که قسمت اول، سوالهای زیادی را در ذهن شما به وجود میآورد ولی روند داستانی و مشخص شدن پشت پرده داستان، روند تقریبا آهستهای دارد و چند اپیزود ابتدایی، در واقع پیش زمینهای برای قسمتهای پایانی هستند و شاید در ابتدا کمی خسته شوید ولی رفته رفته، زمانی که وارد فاز دوم انیمه میشوید، داستان شکل و شمایل جدیدی به خود گرفته و شاهد روایت داستانی خاصی هستیم. روایتی که در انتها یک سوال اساسیتر را در ذهن مخاطب تداعی کرده و جواب را به خودتان واگذار میکند. در انتها با خود میگویید که آیا کنتراکتورها آدمهای بدی هستند؟ آیا واقعا بیروح و سنگدلاند؟ در واقع نویسنده قصد دارد در ابتدا یک تعریف ابتدایی از کنتراکتورها را در ذهن مخاطب به وجود آورد و در ادامه به واسطه کارگردانی زیبای صحنههای انیمه، این کار به خوبی انجام میشود اما رفته رفته، هرچقدر که به آخر انیمه نزدیک میشویم، نویسنده تعریفهای جدیدتری را در ذهنمان خلق میکند تا اینکه سوال بالا در ذهنمان به وجود آید.
درانتها انیمه «تیرهتر از سیاهی» به ما میگوید که هر شخص آرزویی دارد و برای رسیدن به آن تمام تلاش خود را میکند. همچنین اشخاصی هستند که تلاش میکنند گذشته دردناک خود را مخفی نگه داشته و برای مخفی کردن آن از یک نقاب تقلبی روی چهرهی خود استفاده میکنند. تمامی کنتراکتورها، نمونه بارز اشخاصی هستند که غرق در آرزوی خود بوده و برای رسیدن یا زنده کردن آرزوی مرده خود دست به هر کاری میزنند و از طرفی مردمی را میبینیم که همچنان چشم به انتظار روید ستارههای واقعی و آسمان درخشان توکیو هستند. انیمه تیرهتر از تاریکی بر خلاف ظاهرش شاید اثری آن چنان اکشن نباشد ولی دارای صحنههای تلخ و روایتی جذاب است که حسابی شما را سرگرم میکند. همچنین این انیمه دارای دو فصل است که وقایع فصل دوم مدتی پس از وقایع فصل اول رخ میدهند و شخصیت هِی این بار وارد ماجرایی جدید با شخصیتی قدیمی میشود. همچنین دیدن Ova این انیمه (Darker than Black: Origins) نیز به تمامی مخاطبان پیشنهاد میشود. Ova چهار قسمتی این سری روایت داستانی شخصیت هِی و یین است که از نظر بازه زمانی، وقایع آن بین فصل اول و دوم رخ میدهد.