ماهان شبکه ایرانیان

رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله با دخترشان فاطمه علیها السلام

مقدمه   حضرت زهرا علیها السلام در نظر پیامبر اسلام جایگاه بلندی داشت و نمی توان برای چنین منزلتی حدی تعیین کرد

رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله با دخترشان فاطمه علیها السلام

مقدمه
 

حضرت زهرا علیها السلام در نظر پیامبر اسلام جایگاه بلندی داشت و نمی توان برای چنین منزلتی حدی تعیین کرد. اولیای خدا، دارای پاکیزه ترین صفات انسانی بوده اند و یکی از آن صفات، عاطفه و مهرورزی است و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز ای ویژگی را داشت و عاطفه و مهرورزی را در تمام دوران حیات خود بروز می داد و عمیق ترین احساسات پدرانه خویش را نثار فاطمه علیها السلام می کرد. البته این برخوردها صرف احساسات و عاطفه نبود، بلکه علاقه او ناشی از وسعت روح و شخصیت برجسته و محبوبیت والای حضرت فاطمه علیها السلام نزد خدا بود. درحقیقت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این همه اظهار علاقه از خداوند متعال متابعت می کرد. گویی وظیفه داشت موضع قرآن را بیان کند و مردم را با این موضع گیری آشنا سازد. وقتی آیات تطهیر، مباهله، هل اتی و... در شأن صدیقه طاهره نازل می شد، رسول خدا، خود را موظف می دانست که این آیات و دستورهای الهی را عملی سازد و آن آیات را با این شیوه برای مردم تفسیر کند.
در این مقاله ما به نحوه برخورد پیامبر با دخترشان زهرا علیها السلام در سه دوران (قبل از تولد، قبل از ازدواج، پس از ازدواج آن حضرت) اشاره می کنیم.

الف) قبل از تولد
 

پیامبر اکرم دو سال بعد از بعثت به معراج می رود و به مقام (قاب قوسین او ادنی) نایل می آید و پس از طی این مراحل و مقامات هنگام انعقاد نطفه حضرت زهرا علیها السلام فرا می رسد. از طرف خداوند، سیبی بهشتی به وسیله جبرئیل به آن حضرت اهدا می شود و پیامبر صلی الله علیه و آله آن را می گیرد و به دستور خداوند میل می کند. وقتی حضرت سیب را می شکافد، نوری از آن می درخشد پیامبر هراسان می شود. جبرئیل می گوید: یا رسول الله! بخور که نور «منصوره فاطمه» است. می پرسد: ای جبرئیل! «منصوره» کیست؟ می گوید: دختری است که از صلب تو خارج می شود و اسمش در آسمان، منصوره و در زمین، فاطمه است. (1)
این چنین مقدمات تکون جسمانی حضرت زهرا علیها السلام آغاز می گردد و پس از معراج، آن حضرت از طرف خداوند مأمور می شود که چهل شبانه روز از همسرش خدیجه علیها السلام کناره بگیرد. با اینکه این امر برای پیامبر سنگین بود، ولی چون دستور پروردگار بود، اطاعت می کند و سپس به وسیله عمار برای خدیجه پیام می فرستد که دوری من از شما به دستور الهی است.
پیامبر صلی الله علیه و آله چهل شبانه روز به عبادت می پردازد. پس از پایان این مدت، جبرئیل نزد حضرت می آید و می گوید: خداوند اعلی، سلامت می رساند و به تو امر می کند که خود را برای گرفتن هدیه و تحفه مهیا کنی. پیامبر صلی الله علیه و‌ آله می پرسد: تحفه پروردگار چیست؟ جبرئیل عرض می کند نمی دانم!
پس از این گفتگو، میکائیل با طبقی پوشیده با سندس یا استبرق بهشتی نازل می شود و آن را در برابر پیامبر صلی الله علیه و آله می گذارد. جبرئیل جلو آمده و می گوید: یا محمد! پروردگارت به تو امر می کند که امشب از این طعام افطار کن. آن شب آن حضرت با آن غذای بهشتی افطار می کند و سپس به خانه می رود و به فرمان خدا مأمور به خلوت با خدیجه می شود، تا اینکه آفرینش آن بانوی عظیم تحقق می یابد.
حضرت خدیجه می گوید: قسم به خدایی که آسمان را بالا قرار داده و آب را در زمین جوشانیده! همان شب، سنگینی فاطمه را شکم خود احساس کردم. (2)
دوران بارداری خدیجه علیها السلام هم زمان با دعوت آشکار پیامبر صلی الله علیه و آله بود. مشرکان قریش به آزار و اذیت او کمر بستند و زنان قریش از خدیجه کناره گیری کردند، حضرت خدیجه با مشاهده این وضعیت، از سویی نگران سلامتی پیامبر صلی الله علیه و آله بود و از سویی دیگر از نداشتن همدم اندوهگین بود؛ اما پس از گذشت چند روز از دوران حمل، فرزندی که در رحم داشت، همدم او و با او هم سخن شد و به این ترتیب، غم از دل خدیجه می زدود.
در آغاز، خدیجه این مطلب را از پیامبر مخفی می داشت، اما دست بر قضا وقتی که یک روز پیامبر وارد خانه شد، شنید که خدیجه با کسی سخن می گوید. پرسید: با چه کسی سخن می گویی؟ خدیجه، رسول خدا را آگاه سخت که آنچه در رحم دارد، مونس تنهایی اوست. آن گاه پیامبر خدا فرمود: این جبرئیل است که مرا به دختری بشارت می دهد که به زودی خدا، نسل مرا از او قرار می دهد و پیشوایانی در دودمان او قرار دارند که پس از انقضای وحی، جانشینان من در روی زمین خواهند شد. (3)
بنابراین تکون جسمانی حضرت زهرا علیها السلام از مرحله آغاز تا آخر، به دستور خدا و محصول عبادت و ریاضت های چهل شبانه روز رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود و این همه به سبب شخصیت بی همتای حضرت زهرا علیها السلام است. آن حضرت چنین برنامه ای را آن هم به دستور خدا، در مورد هیچ یک از فرزندان خویش انجام نداد، که نشان دهنده عظمت وجود چنین بانوی علی قدری است.

ب) قبل از ازدواج
 

1. بوسیدن و احترام گذاردن
 

یکی از رفتارهای معنادار پیامبر گرامی در برابر حضرت زهرا علیها السلام بوسیدن مکرر ایشان بود؛ بوسه هایی که انگیزه هایی همچون: تکریم و احترام، معرفی منزلت و جایگاه فاطمه علیها السلام، ملکوتی و بهشتی بودن زهرا علیها السلام و در نهایت، محبت ورزی به آن حضرت داشت.
از عایشه نقل شده که: هر گاه رسول خدا از مسافرت بر می گشت، گلوی فاطمه را می بوسید و می فرمود: بوی بهشت را از او استشمام می کنم. (4)
ابوثعلبه خشنی گوید: هر گاه رسول خدا از مسافرت بر می گشت، به منزل فاطمه علیها السلام وارد می شد و فاطمه به استقبال او رفته، حضرت او را در آغوش می گرفت و بین دیدگانش را می بوسید. (5)
امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند:رسول خدا صلی الله علیه و آله نمی خوابید، مگر بعد از آنکه صورت فاطمه را می بوسید و صورت خود را روی سینه فاطمه می گذاشت و برای او دعا می کرد.(6)
هنگامی که آیه (لا تَجْعَلوُا دُعاءَ الرّسُولِ بَیْنَکُمْ‌کدّعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً) (7) بر پیامبر نازل شد، حضرت فاطمه علیها السلام پدر را «یا رسول الله» خطاب می کرد. امام حسین علیه السلام از مادرش فاطمه نقل می کند که فرمود: از آن روزی که این آیه بر پیامبر نازل شد، هیبت آن حضرت مانع آن شد که او را «پدر» خطاب کنم، از این رو می گفتم: «یا رسول الله!» چون پیامبر این برنامه را از من مشاهده کرد، فرمود: دخترم! این آیه درباره تو و اهل بیت تو نازل نشده است؛ زیرا تو از من هستی و من از تو می باشم، بلکه این آیه درباره اهل جفا و متکبران نازل شده که احترام مرا نگه نمی دارند. دخترم! تو مرا با همان کلمه «پدر» خطاب کن که برای آرامش قلب من، بهتر و به خشنودی خداوند، نزدیک تر است. سپس پیشانی مرا بوسید و مقداری از آب دهان خود به من مالید که از آن پس هر گز نیاز به عطر پیدا نکردم. (8)
عایشه می گوید: فاطمه علیها السلام در سخن گفتن شبیه ترین مردم به رسول خدا بود. وقتی بر پیامبر وارد می شد، آن حضرت دستش را می گرفت و می بوسید و بر جای خودش می نشانید و هر گاه رسول خدا بر فاطمه وارد می شد، به احترام پدر از جای بر می خاست و دست آن حضرت را می بوسید و در جای خود می نشانید. (9)

2. ملقب شدن فاطمه به «امّ ابیها»
 

فاطمه علیها السلام مدت ده سال زیر تابش مستقیم خورشید وجود پیامبر بود و در پرتو وجود او تربیت و تعلیم یافت که مدت پنج سال آن در دامن مادرش خدیجه و پنج سال بدون مادر، در کنار پدر بود و در این مدت، هم نقش دختر پیامبر صلی الله علیه و آله را داشت و هم مانند مادری برای پدر خویش بود، تا آنجا که از سوی پدر مفتخر به دریافت لقب «امّ ابیها؛ مادر پدرش» می شود. این لقب زمانی که به او داده شد که آیه (النّبِیّ اوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ انْفُسِهِمْ وَ ازْواجُهُ امّهاتُهُم)؛ (10) «پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و زنانش، مادران(مؤمنان)می باشند»، نازل شد. بر اساس این آیه، زنان رسول خدا، کنیه «امّ المومنین» یافتند و بدان مفتخر شدند. حضرت زهرا علیها السلام نزد پدر آمد و تقاضای افتخاری کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله او را در آغوش گرفت و نوازش کرد و فرمود: «اگر زنان من مادران مؤمنین هستند، تو مادر من هستی». (11)
این لقب از آن رو بود که حضرت زهرا علیها السلام مانند مادری مهربان برای پدر زحمت می کشید. هر گاه مشرکان خاکستر بر سر و رویش می ریختند، دخترش آن را پاک می کرد و در جنگ ها و جهادها، جراحات وارد شده بر پیامبر را می بست. او در تمام این مواقع، مادری برای برای پدر بود. یا اینکه چون پیامبر صلی الله علیه و آله مانند فرزند دست دخترش را می بوسید، به او این لقب را داد؛ زیرا فرزند در برابر مادرش این گونه است. حضرت در هنگام از او خداحافظی می کرد و درهنگام بازگشت از سفر ابتدا با زهرای مرضیه علیها السلام دیدار می کرد و هرگاه حضرت زهرا نزد پدر می رفت، پدر به احترام او بر می خاست.
اما شاید بهترین دلیل بر ملقب شدن حضرت فاطمه به «امّ ابیها» این باشد که «امّ» در لغت به معنای هدف و ریشه آمده است و چون فاطمه علیها السلام ثمره درخت نبوت و حاصل عمر پیامبر بود، او را «امّ ابیها» لقب داد. او مقصود حقیقی و هدف و ثمره واقعی زندگانی پیامبر صلی الله علیه و آله به شمار می رفت و همان فرزندی بود که پیامبر می خواست. (12)
پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «من درخت پاکی، فاطمه ریشه های آن، علی پیوند و ماده باروری آن، و حسن و حسین میوه های این درخت اند». (13)

ج) پس از ازدواج
 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پس از ازدواج حضرت فاطمه علیها السلام، محبت و لطف خود را از دخترش دریغ نکرد؛ چرا که آن دختر شایستگی این همه لطف و محبت از طرف همه، به خصوص پدر را در تمامی دوران داشت. به نمونه هایی از این رفتار ها اشاره می کنیم.

1. سلام پیاپی
 

ابن عباس می گوید: بعد از نزول آیه تطهیر، (14) پیامبرنه ماه هنگام هر نماز، کنار خانه علی علیه السلام می آمد و می فرمود: «السلام علیکم و رحمه الله و برکاته اهل البیت انّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عنْکُمُ الرُِجْسَ اهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ‌ تَطْهیراً». و این سلام را در هر روز پنج مرتبه به فاطمه علیها السلام واهل بیت او می داد. (15)
پس از آنکه آیه (وَ امُرْ اهْلَکَ بِالصّلاهِ وَ اصْطَبرْ‌عَلَیْها) (16) بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل گشت، آن حضرت چهل روز (17)- و بنا بر نقلی دیگر تا نه ماه - در هر صبح و شام در خانه دخترش را می گرفت و پس از سلام بر اهل آن خانه، به دستور آیه عمل می کرد و می فرمود: «الصلاه یرحمکم الله». سپس این آیه را تلاوت می کرد: ( انّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عنْکُمُ الرُِجْسَ اهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ‌تَطْهیراً). (18)
امام حسن و امام زین العابدین علیه السلام نقل می کنند: بعد از آنکه آیه تطهیر نازل شد، پیامبر ماه ها کنار در خانه علی و فاطمه علیهما السلام می آمد و به آنها سلام می داد و آیه را تلاوت می فرمود. (19)

2. دیدار فاطمه علیها السلام به هنگام سفر
 

روایت شده: عادت پیامبر صلی الله علیه و آله این بود که هنگام سفر، آخرین دیدارش با فاطمه و موقع بازگشت، نخستین دیدارش با وی بود و وارد خانه دخترش می شد و دو دست مبارکش را بر سر او می کشید و آن چنان با او برخورد می کرد که بینندگان را به تعجب وا می داشت. (20)
عبدالله بن عباس می گوید: رسول خدا هر گاه از سفر و جنگ ها بر می گشت، به سراغ فاطمه علیها السلام می رفت و او را می بوسید. (21)
حاکم در مستدرک به سند خود از ابوثعلبه خشنی نقل کرده است: عادت رسول خدا صلی الله علیه و آله بر این بود که چون از جنگ یا سفری باز می گشت، به مسجد می رفت و دو رکعت نماز می گزارد، آن گاه به فاطمه درود می فرستاد و سپس پیش همسرانش می رفت. همچنین وی به سند خود از ابن عمران نقل کرده است: پیامبر چون قصد مسافرت داشت، آخرین کسی که با او وداع می گفت، فاطمه بود و چون از سفری باز می گشتف نخستین کسی را که می دید، فاطمه بود. (22)

3. دعا برای اصحاب کسا
 

از ام سلمه، همسر پیامبر، روایت شده است: رسول خدا روزی در خانه من عبایی بافت خیبر به روی خود کشیده و خوابیده بود که فاطمه با ظرف غذایی از در آمد. رسول خدا فرمود: همسرت و دو پسرانت حسن و حسین را صدا بزن. فاطمه برگشت و آن دو را با خود آورد. در همان بین که غذا را می خوردند، این آیه نازل شد: ( انّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عنْکُمُ الرُِجْسَ اهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ‌تَطْهیراً) . پس رسول خدا صلی الله علیه و آله زیادی جامه ای را که داشت، بر سر آنها کشید. آن گاه دست خود را از زیر کسا بیرون آورد، به آسمان اشاره کرد و عرضه داشت:
بار الها! اینها اهل بیت من و خاصان من هستند، پس پلیدی را از ایشان ببر و تطهیرشان کن.
و این کلام را سه بار تکرار کرد. ام سلمه می گوید: من سرخود را در زیر کسا بردم و عرضه داشتم: یا رسول الله! من هم با شمایم؟ حضرت دو بار فرمود: تو عاقبت به خیری. (23)

4. دلسوزی بر فاطمه علیها السلام
 

در روایات آمده که پیامبر با مشاهده سختی حال دختر عزیزش به شدت می گریست. شیخ طوسی از ابن عباس روایت کرده است: چون هنگام وفات حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نزدیک شد، آن قدر گریست که آب دیدگانش بر محاسنش جاری شد. عرض کردند: یا رسول الله! سبب گریه شما چیست؟ فرمود: برای آنچه افراد جفاکار از امت من نسبت به فرزندانم روا می دارند، گریه می کنم. گویا می نگرم که بعد از من به دخترم فاطمه ستم کنند و او ندا زند: یا ابتاه!‌ و احدی از امت من او را کمک و اعانت نکند. حضرت فاطمه علیها السلام وقتی این سخن را از پیامبر صلی الله علیه و آله شنید، گریست. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: دخترم! گریه نکن، فاطمه گفت: ان پیامبر خدا! گریه نمی کنم برای آنچه بعد از تو با من خواهند کرد، بلکه گریه من از فراق شماست. حضرت فرمود: بشارت باد تو را ای فاطمه که زود به من ملحق خواهی شد و از اهل بیت من، تو اول فردی خواهی بود که به من ملحق می شوی! (24)

پی نوشت ها :
 

1. البرهان فی تفسیر القرآن، سید هاشم بحرانی، ج4، ص337.
2. بحارالانوار، ج43، ص18، باب2.
3. امالی، شیخ طوسی، ترجمه محمد باقر کمره ای، ص594.
4. بحارالانوار، ج43، ص6.
5. همان، ص40.
6. همان، ص42.
7. نور/63: «دعوت پیامبر را در میان خود، مانند دعوت از یکدیگر قرار ندهید».
8. فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر، احمد رحمانی همدانی، ترجمه سید حسن افتخار زاده، ص136.
9. بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا، ابراهیم امینی، ص108و109.
10. احزاب/6: «پیامبر بیشتر از مؤمنان بر خود آنان سزاوار است (و فرمان او مقدم است بر خواست خودشان) و همسران او، مادران مؤمنان هستند».
11. در مکتب فاطمه، علی قائمی، ص90.
12. زندگانی فاطمه زهرا علیها السلام، سید هاشم رسولی محلاتی، ص14و15.
13. فاطمه زهرا علیها السلام شادمانی دل پیامبر صلی الله علیه و آله، ص135و136.
14. احزاب/33.
15. فدک ذو الفقارفاطمه، سید محمد واحدی، ص55، به نقل از در المنثور، ذیل آیه(وامر اهلک).
16. طه/132: «تو خانواده خود را به نماز فرمان بده و شکیبا باش».
17. فاطمه زهرا الگوی حیات زیبا، محمد جواد طبسی، ص53، به نقل از امالی، طوسی، ص251.
18. احزاب/33: «همانا خدا می خواهد که بدی را از شما اهل بیت ببرد و پاک گرداند شما را، پاک کردنی».
19. فدک ذوالفقار فاطمه، ص54، به نقل از تاریخ یعقوبی، ج2، ص303.
20. بحارالانوار، ج43، ص40.
21. همان، ج37، ص70.
22. سیره معصومان، فاطمه دخت پیامبر، سید محسن امین، ترجمه علی حجتی کرمانی، ج2، ص19.
23. تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج16، ص474. به نقل از دارالمنثور، ج5، ص198.
24. منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ص164، به نقل از خصال، شیخ صدوق.
 

منبع: فرهنگ کوثر 81
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان