الف) تألیفات
1. مصحف علی علیه السلام (صحیفه جامعه)
این کتاب، اولین مجموعه حدیثی است که امام علی علیه السلام با املای رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را تألیف کرده و به «صحیفه علی» معروف گردیده است. امام صادق علیه السلام در توصیف این مجموعه که با هدف ارائه منشوری مدون برای ارتقای جامعه اسلامی تألیف گریده، می فرماید:
«آگاه باشد که در نزد ما اهل بیت چیزی است که ما را بی نیاز از مراجعه به دیگران، و دیگران را نیازمند به مراجعه ما می کند؛ در نزد ما صحیفه ای است که طول آن هفتاد ذراع و به خط امام علی علیه السلام و املای رسول الله صلی الله علیه و آله است. د رآن صحیفه هرحلال و حرامی تبیین گردیده است ...». (1)
در حدیثی دیگر، محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل می کند:
«در نزد ما صحیفه ای از مجموعه تألیفات امام علی علیه السلام وجود دارد.. به درستی که امام علی علیه السلام تمام دانش را به رشته تحریر درآورد؛ به گونه ای که از هیچ نکته ای درآن فروگذار نکرده است.»(2)
امام علی علیه السلام کتاب مورد نظر را بنابر مضمون برخی احادیث، در نزد ام سلمه به امانت گذارد و پس از ایشان به امام حسن علیه السلام و سپس به امام حسین علیه السلام و سایر ائمه علیهم السلام سپرده شد. (3) بی گمان این کتاب در هنگام نیاز مورد استفاده اهل بیت قرار می گرفته است. در حدیثی، راوی می گوید:
با حکم بن عیینه، یکی از فقهای بزرگ معاصر امام باقر علیه السلام بودم. از ایشان سؤالی پرسیدم. در جلسه، درباره آن مسئله اختلاف دیدگاه پدید آمد. امام باقر علیه السلام به فرزندش فرمود: پسرم! برخیز و کتاب علی علیه السلام را بیاور. امام کتاب را باز کرد و نگاهی به آن افکند و فرمود: «هذا خطّ علی و املاء رسول الله صلی الله علیه و آله» .(4)
امیر مؤمنان علیه السلام نامه های مختلفی برای کارگزاران و خویشاوندان خود نگاشته است که در زمره گران بهاترین میراث اهل بیت است. به عنوان نمونه می توان به نامه ایشان به مالک اشتر و نامه دیگر ایشان به فرزند ارجمندشان امام حسن مجتبی علیه السلام اشاره کرد. گفتنی که برای امام علی علیه السلام تألیفات متعددی را می توان در لابه لای کتب جستجو کرد، اما ما در این نوشتار برای مراعات اختصار، از ارائه و بررسی تمام آثار ایشان و سایر اهل بیت خودداری ورزیده و فقط به ذکر برخی از نمونه ها اکتفا کرده ایم. (5)
2. مصحف فاطمه علیها سلام
از مجموعه های حدیثی منسوب به دخت گران قدر نبی اکرم صلی الله علیه و آله، مصحف فاطمه یا کتاب فاطمه است که در بردارنده احادیثی از آن حضرت است. (6)
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«وَ عِندنا وَالله مصحَف فاطِمَه ما فیهِ آیه مِن کتاب الله...؛ (7) به خدای متعال سوگند! مصحف فاطمه در نزد ماست. هیچ آیه ای از قرآن در آن وجود ندارد...».
و در حدیثی دیگر، می فرماید: «در مصحف فاطمه از احکام حلال و حرام اثری نیست بلکه در آن، دانش آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد، وجود دارد». (8)
3. تألیفات ائمه علیهم السلام
از امام سجاد علیه السلام نیز آثار متعددی به شکل مکتوب بر جای مانده است. معروف ترین آنها «صحیفه سجادیه» است که در بردارنده مجموعه بزرگی از معارف و علوم آل محمد صلی الله علیه و آله است. «رساله حقوق» و «الجامع فی الفقه» دو اثر از آثار گران سنگ آن امام عزیز است که ابوحمزه ثمالی آنها را نقل کرده است. (9)
برخی از تألیفاتی که به امام باقر و امام صادق علیهما السلام منسوب است، عبارت اند از:
1. تفسیر القرآن. (10)
2. نسخه ای در احادیث. (11)
3. التوحید. (12) این کتاب که به «توحید مفضل» معروف است، به منظور تحکیم اصول بنیادین شیعه در باب توحید، تدوین شده و در واقع املای معارف توحیدی امام صادق علیه السلام به مفضل بن عمر است.
4. رساله اهوازیه. (13) کتابی است در قالب نامه که امام صادق علیه السلام به فرماندار اهواز نوشته و مشتمل بر سلسله ای از دستورهای اخلاقی است.
5. جعفریات. (14) کتابی است در بردارنده مباحثی از احکام دینی که امام کاظم علیه السلام آن را از امام صادق علیه السلام روایت کرده است.
از امام کاظم و امام رضا علیه السلام نیز آثاری بر جای مانده که هر کدام در برگیرنده دنیایی از معارف اسلامی است. برخی از آنها عبارت اند از:
1. مسند امام موسی بن جعفر. (15) مشتمل بر احادیثی است که آن امام بزرگوار از پدران گرامی خود از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده است.
2. مسند الرضا. (16) مشتمل بر احادیثی است که امام رضا علیه السلام از پدران خود نقل کرده است.
3. الرساله الذهبیه. (17) مشتمل بر احادیثی درباره مسائل طبی و بهداشتی است.
4. امالی الرضا. (18) در بردارنده مطالبی است که امام رضا علیه السلام به دعبل خزائی املا کرده است.
برخی از مکتوباتی که به امام هادی، امام عسکری و امام زمان علیهم السلام منسوب اند، عبارت اند از:
1. الامالی فی تفسیر القرآن. (19)
2.مسند الامام الهادی. (20) در برگیرنده احادیثی است که برخی از شاگردان امام هادی علیه السلام از ایشان نقل کرده اند.
3. تفسیر امام عسکری. (21)
4. توقیعات. مشتمل بر مجموعه ای از پرسش هاست که امام عصر (عج) بدانها پاسخ داده و نواب اربعه ایشان آنها را منتشر ساخته اند. (22)
در خاتمه شایسته است بدانیم که مجموع نامه های مهم اهل بیت علیهم السلام را که مجموعه ای گران بها و در خور توجه است، مرحوم آیت الله احمدی میانجی در مجلداتی به نام «مکاتیب الائمه» جمع آوری کرده است.
ب) تدریس
از اصلی ترین و حیاتی ترین تکاپوهای اهل بیت علیهم السلام رفع بحران های فکری پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله، تبیین و نشر معارف اسلامی در جامعه در قالب تشکیل حلقه های درسی و جلسات مناظره بود که با بررسی زوایای تاریخ می توان به خوبی به این بعد پی برد. اگرچه برای همه آنان این فرصت پدید نیامد، چه آنکه بخش های زیادی از عمرشان را در حبس و شکنجه سپری کردند، اما برای برخی دیگر این مجال در حدّ معمول مهیا گردید و آنان نیز از شرایط موجود به نحو احسن استفاده کردند که در اینجا، به بررسی اجمالی این موضوع می پردازیم؛ اما از آنجا که زمینه تشکیل حلقه درسی به طور عمده برای امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام فراهم شد، از ذکر سایر ائمه علیهم السلام خودداری می کنیم.
بی گمان این دو امام عزیز از موقعیت ممتازی در بین سنی و شیعه برخوردارند و اندیشمندان بسیاری، توانمندی های چشمگیرعلمی آنان را ستوده اند. مورخ مشهور اهل سنت، شمس الدین ذهبی، در زمینه شخصیت امام باقر علیه السلام می گوید:
«ابو جعفر، محمد بن علی، جامع علم، عمل، سیادت، شرف، وثاقت و متانت بود و شایستگی خلافت رسول خدا را داشت. او یکی از ائمه دوازده گانه مورد تکریم شیعه امامیه است و آنان قائل به عصمت وی هستند، و شناخت وی را به تمام معارف دینی باور دارند». (23)
محمد امین سویدی در کتاب سبائک الذهب می نویسد:
«معارفی که از سوی ابوجعفر الباقر درباره علوم دین و سنن و سیره ها و فنون ادب در میان جامعه اسلامی پدیدار گشت، از هیچ یک از فرزندان امام حسین علیه السلام آشکار نشد. مناقب وارزش های شخصیت وی بسیار است، که کتابی چون سبائک الذهب مجال و گنجایش طرح همه آنها را ندارد». (24)
از کارهای بزرگ و زمینه ساز اهل بیت علیهم السلام برای تشکیل حلقه های علمی و مناظرات، این بود که به توده های امت اسلامی یادآوری می کردند که به حریم نگاهبانان اصلی دین و معارف اسلامی توجه کنند تا مردم به سوی مرکز ثقل تبیین آموزه های دینی، (اهل بیت علیه السلام) گرایش یابند. امام علی علیه السلام در این زمینه می فرماید:
«... مردم در دریای فتنه ها و آشوب ها فرو رفته اند. بدعت ها را پیشه خود کرده و سنت های رسول خدا را به فراموشی سپرده اند. مؤمنان به انزوا کشیده شده و انسان های گمراه و دروغ گو به میدان سخن پا نهاده اند! ما اهل بیت، نمودار دین و اصحاب پیامبر هستیم. ما خزانه دار اسرار الهی و درهای دانشیم. هیچ کس را توان ورود به حریم دانش نیست، مگر آنکه از در آن وارد گردد. آنان که از غیر در وارد شوند، در واقع دزد به شمار می آیند. در اهل بیت کرامت ها و ارزش های قرآن قابل انطباق است و آنان گنج های الهی هستند که اگر سخن بگویند، صادق اند و اگر ساکت باشند، کسی نمی تواند بر آنان پیشی بگیرد ...».(25)
کرسی تدریس امام باقر و امام صادق علیه السلام
بی گمان بیش ترین زمینه در انتشار علوم الهی ومعارف اسلامی در زمان صادقین علیهما السلام پدیدار شد. مجالس درس و حلقه های تدریس این دو امام بزرگوار در دو ساختار عمومی و خصوصی، شکل می پذیرفته است.
1. تدریس عمومی
کرسی درس صادقین علیهما السلام گاه به شکل فراگیر و برای همه افراد، در یک مکان بزرگ برگزار می شد. از موارد روشن آن، برقراری کرسی درس و دیدار عمومی در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله است. در حدیثی از محمد بن فضیل آمده که ابوحمزه ثُمالی گفت:
در مسجد النبی نشسته بودم، مردی به من سلام کرد و پرسید: تو کیستی؟ گفتم: مردی از کوفه. خواسته شما چیست؟ گفت: آیا ابوجعفر، محمد بن علی را می شناسی؟ گفتم: آری، با ایشان چه کار داری؟ گفت: چهل مسئله برای پرسش از ایشان آماده کرده ام. در آنجا که به من جواب بدهد، سخن حق آن را بگیرم و باطل آن را رها سازم. به او گفتم: شما حق را از باطل تشخیص می دهید؟! گفت: بلی. گفتم: اگر شما ملاک تشخیص حق از باطل را بلد هستید، چرا سراغ امام باقر علیه السلام آمده اید؟ گفت: شما مردم کوفه کم طاقتید. هر گاه امام باقر را دیدی، مرا خبر کن. هنوز سخن او تمام نشده بود که امام باقر علیه السلام وارد مسجد شد؛ در حالی که عده ای از خراسانی ها و دیگران گرداگرد ایشان حلقه زده بودند و درباره مناسک حج از حضرت سوال می کردند.
وقتی امام به محل نشستن خود رسید، آن مرد نیز خود را به امام رسانید. من در جایی قرار گرفته بودم که سخنان آن گروه و امام را می شنیدم. وقتی گفت و گوی امام با آنها به پایان رسید، رو به آن مرد کرد و فرمود: تو کیستی؟ مرد گفت: قتاده بن دعامه بصری هستم. امام فرمود: آیا فقیه بصره هستی؟ گفت: بلی. امام فرمود:
وای بر تو ای قتاده! خداوند بندگان شایسته ای را آفریده و آنان را حجت بر دیگران قرار داده است؛ آنان خوبان روی زمین، برپا دارندگان امور، و برگزیدگان دانش الهی هستند. خدای متعال آنان را قبل و بعد از آفرینش مخلوقات به عنوان سایه های سمت راست عرش (26) الهی برگزید.
قتاده پس از یک سکوت طولانی گفت: به خدا سوگند! من تا به حال در برابر فقیهان بسیار و نیز در برابر ابن عباس، زانو زده ام، امام آن گونه که اکنون دلم در برابر شما مضطرب گردیده، در برابر هیچ یک از آنان چنین نشده است. امام باقر علیه السلام به او گفت: تو می دانی کجا نشسته ای؟ تو در برابر خاندانی هستی که خداوند در مدح آنان فرمود:(فِی بُیوت اذِنَ اللهُ انْ تُرْفَعَ و یذْکَر فِیهَا اسْمُهُ یسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الآصَالِ رِجَالُ لا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَ لا بَیعٌ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَ اِقامِ الصَّلاه وَ اِیتَاءِ الزَّکاه یخَافُونَ یَوْمًاَ تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الابْصَارُ). (27) اما جایگاه تو کجاست؟ قتاده گفت: به خدا سوگند راست گفتی، من فدای شما شوم! آن بیوتی که خداوند درآیه فوق فرمود، سنگ و گل نیست، بلکه شما هستید. درادامه، قتاده سوالاتی را از محضر امام پرسید و پاسخ آنها را از ایشان دریافت کرد. (28)
2. تدریس خصوصی
حلقه های تدریس اختصاصی اهل بیت علیهم السلام را پیروان آنان، به ویژه خواص از شیعیان، تشکیل می دادند. این گونه کرسی های تدریس در زمان صادقین علیهما السلام رواج بیشتر ی داشت. امام باقر علیه السلام در پایان دوران بنی امیه و همزمان با حاکمیت عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک (29) می زیست و در مقایسه به سایر ائمه علیهم السلام از آزادی بیشتری در مقام عمل برخوردار بود؛ از این رو، توفیق تشکیل جلسات تدریس خصوصی را بیش از دیگران پیدا کرد؛ به گونه ای که فهرست شاگردان ایشان، بالغ بر 462 نفر بوده است. (30)
بیش از امام باقر علیه السلام این توفیق بزرگ، نصیب فرزند بزرگوارش امام صادق علیه السلام گردید؛ به نحوی که آن حضرت در طول 34 سال امامت، چندین هزار شاگرد پرورش داد. (31) شیخ مفید در این باره می گوید: «علوم بسیاری از ایشان تبیین گردید و آوازه وی در همه جا پیچید». (32)
در حلقه های درسی امام صادق علیه السلام، علاوه بر فقیهان نامدار عصر، فلاسفه ای همانند واصل بن عطا (مؤسس مکتب معتزلی)، حسن بصری(مؤسس مکتب فلسفی بصره)، و ... حاضر بوده اند. (33)
تنوع گستره دانش آن حضرت به حدی بود که رشته های مختلفی نظیر: فقه، کلام، حدیث، تفسیر، افلاک و نجوم، پزشکی، ریاضی، شیمی، فیزیک، جفر، تاریخ و جغرافیا، فلسفه و عرفان در کرسی نظریه پردازی ایشان به شکوفایی حقیقی رسید. (34)
بافت ملیتی شاگردان این مکتب انسان ساز نیز متنوع بود. به عنوان نمونه، از ایران، بصره، کوفه، واسط، حجاز و از قبایل مختلفی مثل: بنی اسد، بنی ضبّه، قریش، بنی حارث بن عبدالمطلب، بنی حسن بن علی، مخارق، غنی، طی، سلیم، غطفان، غفار و آزاد، شاگردان زیادی در مکتب ایشان به مدارج عالی علمی دست یافتند. (35)
پی نوشت ها :
1. بصائر الدرجات، ص143و144.
2. همان.
3. همان، ص162.
4. رجال نجاشی، ص255.
5. ر.ک: تاریخ حدیث، سید رضا مؤدب.
6. آشنایی با علوم حدیث، علی نصیری، ص59.
7. بصائر الدرجات، ص152.
8. الکافی، کتاب الحجه، ج1، ص240.
9. تدوین السنه الشریفه، ص150؛ اعیان الشیعه، ج1، ص211.
10. اعیان الشیعه، ج1، ص211.
11. تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، ص285.
12. تدوین السنه الشریفه، ص165.
13. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج2، ص109.
14. همان.
15. رجال نجاشی، ص109.
16. تدوین السنه الشریفه، ص177.
17. همان، ص178.
18. امالی، شیخ طوسی، ج1، ص370.
19. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج4، ص283.
20. تاریخ حدیث، ص74.
21. آشنایی با تفسیر قرآن، رضا استادی، ص20.
22. رجال نجاشی، ص220.
23. سیر اعلام النبلاء، ج4، ص401.
24. ر. ک: امام باقر و جلوه های امامت در افق دانش، ص56.
25. نهج البلاغه، خطبه153.
26. شاید مقصود امام از فراز اخیر سخن، این بود که چون سایه به صاحب سایه، کمال وابستگی و تعلق را دارد، اهل بیت نیز به عنوان سایه سمت راست عرش، نماد حقیقی قدرت خداوند بر روی زمین هستند.
27. نور/36و37: «در خانه هایی که خدا اجازه داد که بزرگش بدارند و در آن نام او را برند و صبح و شام او را تقدیس کنند. مردانی که هیچ سودا و داد و ستدی، از یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زکات سرگرم شان نسازد ...».
28. بحارالانوار، ج10، ص154و155.
29. الرشاد، شیخ مفید، ص261.
30. امام باقر و جلوه های امامت در افق دانش، ص63.
31. همان، ص271؛ الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج1، ص67.
32. الرشاد، ص270.
33. مختصر تاریخ العرب، ص193.
34. الامام الصادق، محمدرضا مظفر، ص178-183.
35. المجالس السنیه، سید محسن امین، ج2، ص347
منبع:فرهنگ کوثر 81