ماهان شبکه ایرانیان

آفات عفاف

خطرناک ترین و قوی ترین آفت عفت، چشم چرانی و تماشای مناظر شهوت انگیز است. از جمله تماشای فیلم ها، عکس ها و مجسمه های مبتذل و یا نگاه کردن به نامحرم به قصد لذت جنسی. این عمل تا اندازه ای خطرناک است که در دستورات اسلامی، حتی با ایمان ترین افراد نیز از آن نهی شده اند و برای حفظ ایمان خود باید از آن پرهیز کنند.

آفات عفاف

1- چشم چرانی

خطرناک ترین و قوی ترین آفت عفت، چشم چرانی و تماشای مناظر شهوت انگیز است. از جمله تماشای فیلم ها، عکس ها و مجسمه های مبتذل و یا نگاه کردن به نامحرم به قصد لذت جنسی. این عمل تا اندازه ای خطرناک است که در دستورات اسلامی، حتی با ایمان ترین افراد نیز از آن نهی شده اند و برای حفظ ایمان خود باید از آن پرهیز کنند.

امام علی علیه السلام فرمود:

چشم ها دام های شیطانند.[1]

و دام شیطان، چیزی نیست که بتوان به راحتی از آن خلاصی یافت. پس قبل از این که به دام افتیم باید به فکر چاره باشیم و از این دام ها که همانا چشم ها و نگاه های آلوده ما هستند دوری جوییم و بدین ترتیب خویش را از بندگی و اسارت دل رها سازیم، چرا که انسان اسیر دل است و دل، در گرو دیده. به قول باباطاهر:

 

پسر چون ز ده برگذشتش سنین

ز نامحرمان گو فراتر نشین

 

برِ پنبه آتش نشاید فروخت

که تاچشم برهم زنی خانه سوخت

                                                                          

2- خلوت کردن با نامحرم

زن و مرد نامحرم در هر مرحله ای از صفات اخلاقی و عفاف هم که باشند، در خلوت، سخت در معرض وسوسه های شیطانی قرار می گیرند. خطر این عمل تا اندازه ای است که شیطان به حضرت موسی علیه السلام گفت: ای موسی! با زنی که بر تو حلال نیست، خلوت مکن که هر کس چنین کند من خود برای گمراه کردن و آلوده ساختن او حاضر می شوم و این اقدام را به یارانم واگذار نخواهم کرد.[2]

3- موسیقی مطرب و مبتذل

موسیقی مطرب که در روایات اسلامی از آن به «غنا» یاد می شود، یکی دیگر از آفات بزرگ «عفت» است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن را افسون زنا خوانده است:

الْغِنَاءُ رُقْیةُ الزِّنَا[3]

غنا، افسون زناست.

این تشبیه، با رساترین تعبیر، نقش خطرناک موسیقی مبتذل را در آلودگی های جنسی بیان می کند و تأثیر آن را در تحریک غریزه جنسی جوان ها همچون جادویی می داند که بی اختیار آنها را به اعمال نامشروع می کشاند.

4- بیکاری

یکی از آفات عفاف، بیکاری است. حضرت علی علیه السلام فرمود:

خداوند شخص سالم و بیکاری را که نه در کار دنیاست و نه در کار آخرت، دشمن می دارد.[4]

این به خاطر مفاسدی است که بیکاری به دنبال دارد و اشتغال به کار، چه برای تأمین زندگی دنیوی باشد و چه ذخیره اخروی، می تواند از آن مفاسد پیشگیری نماید. امام علی علیه السلام فرمود:

دل بیکار، دنبال کار زشت می رود و دست بیکار به سوی گناه دراز می شود.[5]

بدین جهت قرآن کریم توصیه می کند:

فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ[6]

پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ می شوی به کار مهم دیگری بپرداز.

طبق این رهنمون، افراد با ایمان، در واقع اوقات فراغت ندارند. امام علی علیه السلام نیز می فرماید:

المُؤمِنُ... مَشغُولٌ وَقتُهُ[7]

وقت مؤمن پر است.

این بدان معنا نیست که اهل ایمان، وقت تفریح و استراحت ندارند، بلکه مقصود آن است که شخص مسلمان بر اساس رهنمودهای دین اسلام، هیچ وقت بیکار نیست و برای تمام اوقات خود برنامه دارد که یکی از این برنامه ها نیز می تواند تفریح باشد.

شخص با ایمان در روز سه برنامه دارد: مناجات با خدا، کار و تلاش برای امور زندگی و بهره گیری از لذت های حلال و مشروع.[8]

اسلام مخالف استراحت وتفریحات سالم نیست، بلکه برای جلوگیری از بیکاری، حتی به آن توصیه نیز نموده است. زیرا «اگر نفس را به کاری مشغول نداری او تو را به خود مشغول خواهد کرد.»

در بررسی های به عمل آمده معلوم شده است که ارتکاب جرایم بزرگ از طرف جوانان، اغلب در زمان فراغت و بیکاری آنان صورت گرفته است. امام علی علیه السلام فرمود:

النَّفسُ ان لَم تَشغَلُهُ شَغَلَک[9]

اگر نفس را مشغول نسازی، مشغولت می سازد.

5- اختلاط زن و مرد

بی شک، یکی از عوامل شیوع فساد که در قرن های اخیر دامنگیر جوامع، به خصوص کشورهای غربی شده، برداشتن حایل میان مردان و زنان در ادارات، کارخانه ها و دیگر اماکن عمومی و محافل گروهی است. در این برخوردها معمولًا بذر فساد افشانده می شود و روز به روز ریشه می دواند.

برای حفظ عفاف و پاکی مرد و زن، وجود حریم و حایل، یک اصل است و در نظام اخلاقی جامعه نقش مؤثری دارد. زیرا هر اندازه روابط بیشتر و تماس ها نزدیک تر باشد، زمینه تحریکات، تمایلات، هیجان ها و وسوسه ها مساعدتر می شود وخطرات احتمالی دیگری را در پی می آورد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

میان مردان و زنان نامحرم فاصله قرار دهید زیرا بر اثر اختلاط، گرفتار درد و بلایی می شوید که دوا ندارد. بر شما باد که از اختلاط با زنان اجتناب نمایید.[10]

6- نجواهای شیطانی

یکی از انگیزه های گرایش به فساد، سخنان دلپذیر و دل انگیزی است که بین دختران پسران و زنان و مردان بیگانه به صورت مستقیم و غیر مستقیم به بهانه های مختلف صورت می گیرد. همچون درد دل، مشورت، پرسیدن سؤال های درسی و.. .

گرچه این مسائل در حد خود می تواند مفید باشد، ولی نحوه گفتگوها و برخوردها می تواند نشانگر انگیزه شیطانی چنین افرادی باشد و دختران و پسران جامعه باید از این شیطان ها و برخوردهای ماهرانه و صیاد گونه آنها جدا پرهیز کنند و خود را از این گونه دام های شیطانی نجات دهند. امام باقر علیه السلام فرمود:

مُحادَثَه النِّساءِ مِن مَصائِدِ الشَّیطانِ[11]

سخن گفتن مرد با زنان نامحرم از دام های شیطان است.

7- پیامک های عاشقانه

یکی از عوامل انحراف جوانان، پیامک های عاشقانه است. از آنجا که دختران جوان، دارای عواطف لطیف و احساسات پرشور و قوی هستند، ناآگاهانه دچار لغزش می شوند و دل بر چنین نامه های فریبنده می سپارند و آنها را واقعیت می انگارند. غافل از این که در پس آن حرف های دلفریب و قشنگ، امیال کثیف و زشتی کمین کرده است.

دختران و پسران جوان باید با توجه به عواقب سوء این گونه ارتباطها، عفت خود را تباه نسازند و چنین نامه هایی را که سند کتبی بی عفتی و رسوایی آنهاست به دست جوانان آلوده ای که ممکن است روزی دشمن آنان شوند نسپارند و زندگی آینده خویش را دچار آشفتگی نسازند.

8- آرایش و بوی خوش در برابر نامحرمان

دین زندگی ساز اسلام اگرچه استفاده زنان از آرایش و بوی خوش برای شوهرانشان را ستایش می کند و حتی بر آن تأکید دارد، ولی از طرفی استفاده از آنها را برای بیگانگان شدیداً نکوهش کرده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

هر زنی که بوی خوش به کار برد و از خانه به در آید مورد لعنت است تا زمانی که به منزل باز گردد.[12]

9- جهل و نادانی

دختر ساده لوحی که از وجود صیادانی بی رحم و دام های شیطانی بی خبر است و خاطرش از هر پلیدی و زشتی پاک است و به هر چیزی از دریچه پاکی و صفا می نگرد و با همه این سادگی و ناپختگی و جهلی که نسبت به دنیای اطرافش دارد پای ارتباط و معاشرت را باز می کند. همه را از دریچه دید خود، راستگو می پندارد، به قول و قرارها ایمان دارد و هر لحظه، خود را به دورنمای سعادت خیالی و ساختگی خویش نزدیک تر می بیند و به راهنمایی ها و پندهای خیرخواهانه با بدبینی می نگرد.

مدتی می گذرد تا با ساختگی بودن آن صحنه ها پی ببرد و بفهمد که این ظاهرسازی ها همه برای رسیدن به تمایلات سرکش بوده است. آنگاه که کم کم پرده های غفلت از برابر دیدگان دختر ساده لوح و جاهل کنار رفت در می یابد که گوهر عفت خویش را چگونه به رایگان از دست داده است و چه دیر است آن زمان و چه گران است چنین تجربه ای!

10- نظام های فاسد و طاغوتی

یکی از عوامل بی عفتی و فساد اجتماعی، نظام های فاسد و طاغوتی هستند که قرآن در آیات مختلفی به این حقیقت اشاره دارد.

خداوند در سوره فجر ضمن یادآوری قدرت های شیطانی عاد و ثمود و فرعون می فرماید:

فَأَکثَرُوا فِیهَا الْفَسادَ[13]

و فساد فراوان در آن (جامعه) به بار آوردند.

و درباره قوم لوط می فرماید:

وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ... فَما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْیتِکمْ[14]

و لوط را (به یاد آور) هنگامی که به قومش گفت: «آیا شما به سراغ کار بسیار زشتی می روید در حالی که (نتایج شوم آن را) می بینید؟!... آنها پاسخی جز این نداشتند که (به یکدیگر) گفتند: «خاندان لوط را از شهر و دیار خود بیرون کنید.

آری! در محیط آلودگان، پاکی جرم است و یوسف های پاکدامن را به جرم عفت و پارسایی به زندان می افکنند و خاندان پیامبر بزرگ خدا، لوط را به خاطر پرهیز از آلودگی، تبعید می کنند. امروز نیز در محیطهایی که نظام های فاسد و طاغوتی حکومت کنند، فساد ارزش محسوب می شود و عفاف، ضد ارزش.

قرآن کریم می فرماید:

یرِیدُ الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمِیلُوا مَیلًا عَظِیماً[15]

آنها که پیرو شهواتند، می خواهند شما بکلی منحرف شوید و در دام شهوات گناهان گرفتار آیید.

11- فقر و تنگدستی

فقر نیز می تواند در حد خود مشکلات بسیاری را در جامعه ایجاد کند، همچون دزدی، نا امنی، بزهکاری، قتل و کشتار و بالاخره بی عفتی. به خصوص نسبت به کسانی که سست ایمانند. در پایان جنگ جهانی دوم در اثر شکست قوای آلمان و فقر مالی، وضع زنان و دختران آنها به جایی رسید که حتی در مقابل یک عدد نان یا بیسکویت و یا شکلات، خود را تسلیم سربازان دشمن می کردند و نتیجه آن، دویست هزار کودک نامشروع شد.[16]

پیامبر گرامی اسلام نیز فقر و تنگدستی مردم را عامل کفر و بی ایمانی دانسته و می فرماید:

کادَ الْفَقْرُ أَنْ یکونَ کفْراً[17]

نزدیک است که فقر به کفر بیانجامد.

12- دوستی با افراد ناباب

یکی از عوامل مهم انحراف و فساد نوجوانان و جوانان، دوستان فاسد هستند. امام صادق علیه السلام فرمود:

لَا ینْبَغِی لِلْمُسْلِمِ أَنْ یوَاخِی الْفَاجِرَ وَ لَا الْأَحْمَقَ وَ لَا الْکذَّاب[18]

شایسته نیست که مسلمان با شخص تبهکار و احمق و دروغگو طرح دوستی بریزد.

و نیز می فرماید:

لَا تَصْحَبِ الْفَاجِرَ فَیعَلِّمَک مِنْ فُجُورِه[19]

با تبهکاران همنشین نشوید، مبادا عمل آنها در شما تأثیر کند.

امام باقر علیه السلام فرمود:

مَنْ یقَارِنْ قَرِینَ السَّوْءِ لَا یسْلَم[20]

کسی که با رفیق بد همنشین شود در امان نباشد.

به تجربه نیز ثابت شده است کسانی که با دوستان فاسدی مصاحبت داشته اند عاقبت به گناه آلوده شده اند، زیرا آنها برای اینکه کمتر احساس گناه کنند و شریک جرم پیدا نمایند، سعی می کنند افراد دیگر را به سرنوشت غم انگیز خود گرفتار آورند. وقتی پای صحبت بسیاری از این جوانان فاسد می نشینیم، می بینیم که عامل اصلی آلودگی خود را همنشینی با دوستان ناباب ذکر می کنند.

شخصی از امام علی علیه السلام سؤال کرد: بدترین دوستان، چه کسی است؟ حضرت در پاسخ فرمود:

الْمُزَینُ لَک مَعْصِیةَ اللَّه[21]

کسی که معصیت و گناه را در نظر انسان زیبا جلوه دهد.

تأثیر دوست و همنشین در انسان، به اندازه ای است که حتی می توان از نوع دوستان یک نفر، به آسانی به خصوصیات اخلاقی وی پی برد.

رفت و آمد و همنشینی افراد با یکدیگر زمانی میسّر است که اخلاق و رفتار و ویژگی های آنها یکسان و همسو باشد. دو نفری که با هم تضادهای اساسی و ریشه ای در شیوه زندگی و اخلاق و رفتار داشته باشند هرگز مصاحب و همنشین هم نخواهند شد.

13- عشق های زودگذر

عشق جوانی که بسیار ناآگاهانه و زودگذر است و ریشه در هوا و هوس های دوران جوانی و غریزه جنسی دارد، از مظاهر نفس اماره و وسوسه های شیطانی است. چنین عشقی صاحبش را برای رسیدن به معشوق به هر کار نامشروع و خلافی ترغیب می کند که معمولًا هم سرانجامی جز بدنامی و رسوایی ندارد و تعدادی از آنها نیز که به وصلت می انجامد، چون از سر هوا و هوس و نه بر اساس معیارهای معقول و مشروع صورت گرفته است، دوران کوتاهی دارند و خیلی زود عاشقان سینه چاک، با فروکش کردن آتش شهوت، اختلافشاتشان آغاز شده، از یکدیگر جدا می شوند.

قرآن نیز دونوع عشق را مطرح نموده است: یکی عشق الهی، همچون عشقی که آسیه علیها السلام به حضرت موسی علیه السلام داشت و در آن راه نیز به شهادت رسید، دیگری عشقی که از سر هوا و هوس و غریزه است همچون عشق زلیخا به یوسف علیه السلام که سر از رسوایی زلیخا درآورد. اگر عشق، ریشه الهی داشته باشد تداوم دارد و از عالی ترین تجلیات روحی انسان محسوب می شود و اگر ریشه غریزی و شیطانی داشته باشد سرآغاز غفلت و رسوایی و آلودگی هاست. بنابراین بر مؤمنین، به خصوص جوانان لازم است از چنین عشق های پست و زودگذر اجتناب کنند و به عشق های بالاتر و والاتر بیندیشند.

14- بی بند و باری خانواده

در اختیار بودن مجاری فساد از قبیل ماهواره و ارتباط خانوادگی با دوستانی که زمینه بی عفتی در آنها وجود دارد، پوشش نامناسب مادر و خواهر در خانه، عدم رعایت محرم و نامحرم در محیط زندگی، همه و همه زمینه بروز انحراف و بی عفتی را فراهم می سازند.

پی نوشت ها

[1] . میزان الحکمه، ج 10، ص 70.

[2] . بحارالانوار، ج 76، ص 334.

[3] . بحارالانوار، ج 76، ص 334؛ جامع الاخبار، ص 154.

[4] . نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 17، ص 146.

[5] . همان، ج 20، ص 303.

[6] . انشراح/ 7.

[7] . نهج البلاغه، قصار 333.

[8] . همان، قصار 390.

[9] . تعلیم و تربیت، مرتضى مطهرى، ص 414.

[10] . مرآت النساء، ص 140؛ مستدرک الوسائل، ج 14، ص 264.

[11] . مستدرک الوسائل، ج 2، ص 555.

[12] . وسائل الشیعه، ج 14، ص 114.

[13] . فجر/ 12.

[14] . نمل/ 54 و 56.

[15] . نساء/ 27.

[16] . بلاهاى اجتماعى قرن، ص 92.

[17] . بحارالانوار، ج 69، ص 29؛ میزان الحکمه، ج 7، ص 498.

[18] . بحارالانوار، ج 71، ص 205.

[19] . همان، ج 74، ص 191.

[20] . همان، ج 13، ص 417؛ کافى، ج 2، ص 642.

[21] . بحارالانوار، ج 74، ص 190.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان