ماهان شبکه ایرانیان

برای رسیدگی به وضع کوه‌ها و کوه‌خواری دفتر مستقلی در هیچ‌کدام از سازمان‌های متولی وجود ندارد

جشن کوه‌خواران

یازده‌سال از کوتاه‌کردن قد باباموسی می‌گذرد. کوهی که فرودگاه بجنورد به آن تکیه داد و باندهایش را در دامنه‌اش گستراند. کوه را کوتاه کردند تا هواپیماها بتوانند به راحتی بال‌های‌شان را رها کنند.

جشن کوه‌خواران

یازده‌سال از کوتاه‌کردن قد باباموسی می‌گذرد. کوهی که فرودگاه بجنورد به آن تکیه داد و باندهایش را در دامنه‌اش گستراند. کوه را کوتاه کردند تا هواپیماها بتوانند به راحتی بال‌های‌شان را رها کنند.

به گزارش ، شهروند نوشت: قرار بود فرودگاه بین‌المللی باشد با پروازهای متعدد، اما حالا فقط هفته‌ای چند پرواز به این فرودگاه انجام می‌شود. براساس آنچه در سایت فرودگاه بجنورد آمده، این فرودگاه تنها به مقصد تهران پرواز دارد و از تاریخ هفتم آبان ٩٦ تا ابتدای فروردین ٩٧، فقط پرواز رفت و برگشت از تهران به بجنورد در لیست پروازها وجود دارد. برای هفته‌ای چند پرواز، کوهی کوتاه شد که دیگر نمی‌تواند قد علم کند و اکوسیستم منطقه حالا بعد از سال‌ها بیش از پیش متأثر از ویرانی این کوه قرار گرفته است. محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت از محیط‌زیست که از منتقدان کوه‌خواری در کشور است به «شهروند» می‌گوید تراشیدن کوه باباموسی در حوالی بجنورد به خاطر ساخت فرودگاه، کوه‌خواری‌ دولتی‌ است که با مجوز انجام گرفته. «در زمان دولت نهم با علم و اشراف بر این‌که نباید این کوه‌ها را از بین برد، باباموسی را از بین بردند».
این فرودگاه در زمان تاسیس برای بیش از یک پرواز در روز و امکان فرود هواپیماهای پهن پیکر طراحی نشده بود، به همین دلیل مسئولان وقت در ‌سال ٨٥ با طرح و اجرای کاهش ارتفاع کوه «باباموسی» تلاش کردند این مشکل رفع شود و کوه را کوتاه کردند. «بزرگترین عملیات خاک‌برداری منطقه انجام گرفت، این مسأله سبب شد چشمه‌ها و پوشش گیاهی نابود شود و خسرانی جدی گریبان بجنورد را بگیرد. بسیاری از این تخریب‌ها به سادگی انجام گرفت و هیچ هزینه‌ای هم به محیط‌زیست یا سایر ارگان‌های متولی داده نشد».


او می‌گوید متولی رسیدگی به کوه‌ها سازمان جنگل‌هاست و این سازمان مسئول رسیدگی به کوه‌خواری‌ها و از بین‌بردن کوهستان‌هاست، ولی عملا شاهدیم کوه‌ها صاحب ندارند و یکی از نقاط ضعفی که رسیدگی به وضع کوه‌ها دارد این است که دفتر مستقلی برای این امر وجود ندارد. درحالی‌که برای جنگل‌ها، مراتع و بیابان‌ها دفتر مستقل داریم، اما برای کوه هیچ دفتری وجود ندارد. «کوهستان‌ها عامل تولید آب و تنوع زیستی در کشورند. درحال حاضر اگر ١٨٠ رودخانه دایمی داریم، فقط به دلیل داشتن ارتفاعات بالای ٤٠٠٠ متر است. ارتفاعاتی که برف دایم دارد. مساحت کوه‌های ما ١٧‌هزارو٦٠٠ هکتار است. ارتفاعاتی که ارزش راهبردی دارند.» درویش از کوهستان‌ها با عنوان الماس سرزمین ایران نام می‌برد، الماس‌هایی که نه‌تنها برای محافظت از آنها تدبیری اندیشیده نشده، بلکه هر روز این الماس‌ها را بیشتر از قبل تکه‌تکه کرده‌اند. او می‌گوید سازمان حفاظت از محیط‌زیست امکانات لازم را ندارد و تنها در ١٠‌درصد مناطق کشور که جزو مناطق چهارگانه است، می‌تواند حضور داشته باشد. «ما در سازمان نه بودجه کافی داریم و نه پرسنل در نتیجه رسیدگی به کوهستان‌ها از حوزه کاری ما جداست. ما بر روی کاغذ نهاد نظارتی هستیم و می‌توانیم از سازمان جنگل‌ها مطالبه کنیم، اما مگر سازمان محیط‌زیست به تمامی وظایفش به درستی عمل می‌کند که بخواهد ناظر سایر سازمان‌ها هم باشد؟ در عین حال، ما سازمان‌های موازی از قدرت کافی برای مواجهه با کاستی عملکرد یکدیگر برخوردار
نیستیم».


کوه‌های بسیاری در کشور دچار ویرانی شده‌اند و بخشی از آنها را به بهانه‌های مختلفی چون برداشت مواد معدنی تکه‌تکه کرده‌اند. نمونه آن برداشت سنگ‌آهن از ‌شاه‌کوه بافت است. «به ارتفاع ٣٨٠٠ متری هم رحم نکرده‌اند.» همین هم عاملی بود که فعالان محیط‌زیست در ‌سال٩٣ مقابل خودرو‌های حمل بار به معدن بخوابند و با تشکیل زنجیره انسانی مانع از بین بردن کوه شوند و با این کار توانستند فعالیت معدن را متوقف کنند. هرچند‌ سال گذشته بار دیگر زمزمه‌های بازگشایی معدن به بهانه اشتغال‌زایی شروع شد. مهر در گزارشی دراین‌باره می‌نویسد: «در‌ سال اول فعالیت معدن تنها 15 نفر از ساکنان منطقه در این معدن مشغول به کار بودند. افزون بر این سنگ‌آهن استخراج‌شده هم تنها به صورت خام و برای صادرات به خارج از کشور استفاده شده است. صرف‌نظر از این‌که سنگ‌آهن استخراجی از معدن کوه‌شاه، در چه فرآیندی و چگونه مورد استفاده قرار گیرد، شغل اصلی مردم روستاهای منطقه کشاورزی است و بیشتر ساکنان از گردوکاری و دامپروری امرار معاش می‌کنند. در نتیجه با هر تغییر در اقلیم منطقه، مردمانی که توانایی و مهارت لازم برای اشتغال جدید را نداشته باشند، شغل خود را از دست داده و ناچار به مهاجرت می‌شوند. موضوعی که در اقلیم خشک کرمان، با از دست رفتن آب منطقه و در پی آن تهدید کشاورزی ساکنان، تبعات اجتماعی سنگینی را به دنبال خواهد داشت.»


به غیر از شاه‌کوه، به گفته درویش بسیاری از کوه‌های دیگر در کشور درگیر پروسه کوه‌خواری‌اند. او به کوه‌های آذربایجان‌شرقی اشاره می‌کند. به اغلب کوهستان‌هایی که درگیر استخراج مواد‌معدنی‌اند و رشته‌کوه‌های بحرآسمان کرمان، کوه‌های گلستان و بهشهر و رامسر که حالا هر که از کنارشان می‌گذرد، گمان می‌کند این کوه‌ها از ابتدا وجود نداشته‌اند. آنچنان پیکره آنها تراشیده شده‌ و خانه‌ها آنچنان بر بلندای کوه‌ها قد علم کرده‌اند که گویا زاییده کوهستان‌اند. «کوه‌های خرم‌آباد و چهارمحال‌وبختیاری هم درگیر مشکل کوه‌خواری‌اند و البته کوه دماوند که نماد ایران است و حالا سال‌هاست به دلیل معادن پوکه معدنی، دهها کامیون هر روز از آن برداشت می‌کنند و کوه هر روز لاغر و لاغرتر می‌شود».


کوه‌خواری سه ساله شد


سال ٩٣ برای نخستین‌بار واژه کوه‌خواری به ادبیات کشور اضافه شد. اما پیش از آن سال‌ها بود که کوه‌های بسیاری آماج حمله بودند، ولی کسی از آنها نمی‌گفت. نه از تکه‌تکه شدن‌شان صحبت می‌شد و نه برداشت از آنها موضوع کسی بود. همان ‌سال قباد افشار، رئیس سازمان امور اراضی کشور از کوه‌خواری به‌عنوان پدیده‌ای جدید نام برد. «تغییر کاربری کوه‌ها و تپه‌ها در برنامه زمین‌خواران قرار گرفته است و در اطراف کلانشهرها دیده می‌شود که کوه‌ها را به عرصه‌های مسکونی و دیگر کاربری‌ها تبدیل می‌کنند.» او همان زمان هشدار داد که تمام مناطق استان‌های تهران، مازندران، گیلان، البرز، قزوین، گلستان و حاشیه شهرهای بزرگ مانند اصفهان، مشهد، شیراز و تبریز در معرض تهدید و تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی و پدیده کوه‌خواری قرار دارند.
با وجود تاکید درویش بر تعداد بالای کوه‌های درگیر در کوه‌خواری، اما از ‌سال ٩٣ تاکنون آمار مشخصی از این امر وجود ندارد. از سوی دیگر، در قانون هم کوه‌خواری در زمره زمین‌خواری و تغییر کاربری به حساب می‌آید و دو قانون به تغییر کاربری اراضی اختصاص یافته است؛ یکی از آنها قانون تغییر کاربری اراضی زراعی و باغ‌ها مصوب‌ سال1374 است که قانون‌گذار با توجه به نگاه پیشگیرانه و همچنین تشدید در حوزه مجازات 11‌سال بعد؛ یعنی در ‌سال 1385 این قانون را تشدید کرده است. در این قانون مباحث مربوط به جریمه، عوارض مربوط به ماده 2 و قلع‌و‌قمع ساخت‌وساز هم وجود دارد. البته باید بیان کرد که اکثر تصرفات به دلیل نبود سند مشخص و با تغییر کاربری صورت می‌گیرد، بنابراین سنددارشدن اراضی از تصرفات غیرمجاز جلوگیری می‌کند که در این راستا سازمان‌های مربوطه باید سند زمین‌های متعلق به سازمان خود را برای جلوگیری از زمین‌خواری بگیرند. دماوند و کوه‌های اطراف تهران ازجمله اصلی‌ترین مناطق درگیر در کوه‌خواری‌اند. بسیاری از کوه‌ها با ساخت‌وسازهای غیرمجاز خانه و سفره‌خانه تراشیده شده‌اند و حالا گودالی عمیق در دل‌شان ایجاد شده است. محمدمهدی تندگویان، نایب‌رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران طی ارایه گزارشی در ‌سال ٩٤ در توصیف رود دره دربند گفته بود: کوه‌خواری از دربند چیزی باقی نگذاشته است و در مسیر دربند تا روستای پس‌قلعه که حدود دو کیلومتر است حدود 80رستوران بدون هیچ نظارتی و به صورت قارچ‌گونه رشد کرده است. تندگویان همچنین در این گزارش اعلام کرد که متخلفان آنچه از کوه و رودخانه برداشت می‌کنند (مانند سنگ، خاک، شن و ماسه) به‌عنوان مصالح استفاده می‌‌کنند.


در همان‌ سال که کوه‌خواری به‌عنوان پدیده‌ای جدید مطرح شد،علی پورمختار، رئیس کمیسیون اصل ٩٠ اعلام کرد در شهرها و استان‌هایی که امکان زمین‌‌خواری کمتر است، شاهد زمین‌خواری در ارتفاعات کوه‌ها هستیم که مقام معظم رهبری این پدیده را به کوه‌خواری تعبیر کرده‌اند «زمین‌خواران در مناطقی که کمیسیون اصل ٩٠ بررسی کرده است، شناسایی شده‌اند، اسامی آنها معلوم است و مسئولان مربوطه هم مستحضرند که این افراد چه کسانی هستند. این افراد تعداد محدودی‌اند و کارشان همین است»
پورمختار در ادامه می‌گوید: این افراد هکتارها از اراضی را تملک و یا تصرف کرده و قدم‌به‌قدم زمین‌ها را با استفاده از عواملی که در دستگاه‌های مختلف دارند، تملیک و تفکیک می‌کنند و برای آن مجوز گرفته یا بدون مجوز بعضا آب، برق و گاز آن را تامین می‌کنند. با این وجود، نامی از کوه‌خواران مطرح نمی‌شود. سال٩٤ پورمختار بار دیگر در گفت‌وگویی در این خصوص به ایلنا می‌گوید که نام دو زمین‌خوار دماوند را به قوه قضائیه داده است. بعد از آن هم خبری دیگر از نام یا دستگیری آنها نمی‌آید.
پورمختار همچنین درباره وضعیت زمین‌ها و کوه‌های کلاردشت هم همان زمان گفته بود «زمین‌خواری، کوه‌خواری و برداشت بی‌رویه معدن و شن و ماسه در این منطقه به حدی است که این دشت وسیع را با وجود کوه‌های مرتفع ٤٠٠٠ متری که زمانی دریاچه و جنگل‌های بکر داشت و به بهشت گمشده معروف بود، اکنون به «جهنم» تبدیل کرده است.»


سال گذشته هم نام دو کوه دیگر به لیست کوه‌خواری‌ها اضافه شد. ارتفاعات مسیر کوهستانی چنار برفدان داراب در استان شیراز زیر چرخ‌های بولدوزرهای غول پیکر رفت و با وجود دستور دادستان استان فارس مبنی بر توقف این پروژه کار ادامه پیدا کرد. سیروس زارع، فعال محیط‌زیست همان زمان به تسنیم گفت «مسیرکوهستانی «چنار برفدان» داراب، ارتفاعات مشرف به شهر داراب و روستای «تنگ کتویه» مسیری با شیب تند، تشکیلات زمین‌شناسی فرسایشی و جنگل انبوه است که بدون شک هدف حضور این بولدوزرها تخریب و تصرف اراضی کوهستانی یا همان کوه‌خواری است.»
کوه‌ دیگر در شهرستان بهار از توابع استان همدان بود که سرهنگ جمشید باقری، فرمانده انتظامی شهرستان بهار اعلام کرد با رصد میدانی از وضعیت کوه‌خواری در بهار مشخص شد برخی از سودجویان در منطقه، کوه باباعلی و حسن قشلاق اقدام به کوه‌خواری کرده و تا بالای تپه را هم شخم زده‌اند. هرچند او می‌گوید با توجه به محرز شدن ٢٠ هزار متر مربع کوه‌خواری، با دستور مقام قضائی سه دستگاه تراکتور توقیف و چهار متخلف دستگیر و بازداشت شدند.

‌آماری نیست

سازمان امور اراضی کشور می‌گوید کوه‌خواری تعریف حقوقی، فنی و تخصصی مشخصی ندارد وحتی برای زمین‌خواری هم مفهوم و تعریف دقیق حقوقی و فنی نداریم تا بتوانیم دسته‌بندی کنیم و بگوییم زمین‌خواری از این ارتفاع از سطح دریاست و بعد از آن می‌شود کوه‌خواری و به همین دلیل هم در سازمان امور اراضی این بخش نه متولی مشخصی دارد و نه آمار دقیقی از تعداد کوه‌های ویران‌شده وجود دارد. اوضاع در سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری که متولی این بخش است هم متفاوت نیست. این سازمان هم آمار دقیقی ندارد.
سرهنگ قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت از سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور به «شهروند» می‌گوید در این سازمان برای کوه‌ها بخش مجزایی وجود ندارد و به همین دلیل آمار مشخصی هم برای کوه‌خواری‌ ندارند. «آمارهای ما به صورت کلی و در رابطه با تمامی تصرفاتی است که انجام می‌گیرد. عمده تصرف‌ها در قسمت مراتع است که ممکن است کوهپایه‌ها را هم درگیر کند و این کوهپایه‌ها در زمره کوه‌خواری به حساب می‌آیند.» او می‌گوید کوه‌هایی که در این سال‌ها از بین رفته‌اند شامل قله‌های بلند و سطوح میانی نمی‌شوند و اغلب مناطقی است که نزدیک به سکونتگاه‌ها بوده‌ و ممکن است به وسیله افراد تصرف شده باشند. «برای کوه‌خواری دو عامل مهم وجود دارد. یکی بحث برداشت از معادن است که با برداشت مواد معدنی بسیاری از کوه‌ها کنده می‌شوند و از بین می‌روند. نکته دیگر تصرف دامنه‌های کوه است که افزایش جمعیت و ساخت‌وساز عامل آن است.»


سبزعلی می‌گوید اگر تصرف‌ها با مجوز باشد، اغلب دستگاه‌های دولتی برای صدور این مجوز دخیل‌اند. این درخواست‌ها قبل از عملیاتی‌شدن بررسی می‌شوند و بعد مجوز صادر می‌شود و درنهایت تغییر کاربری می‌دهند. «مثلا اگر جایی برای ساخت فرودگاه کوهی را نابود کرده‌اند، قطعا با مجوزهای مورد نیاز بوده است. سازمان فرودگاه‌ها نیازسنجی می‌کند و بعد هم سازمان منابع طبیعی و سازمان امور اراضی و سایر ارگان‌های مورد نیاز مجوز می‌گیرد.»
او می‌گوید بر معادنی که مجوز ساخت‌وساز گرفته‌اند، نظارت می‌کنند و این نظارت در زمینه تخریب سرزمین و اثرات منفی زیست‌محیطی است تا اگر مرتعی ویران شد به جای آن نهالی کاشته شود و اگر جنگلی از بین رفت بتوان جایگزینش کرد. هرچند بعد از ویرانی بسیاری از مراتع و جنگل‌ها چیزی جایگزین آنها نشده است. فرمانده یگان حفاظت از سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری اما نمی‌گوید تاوان ویرانی کوه‌ها چیست و با ویران‌شدن هر کوه چه چیزی را می‌توان جایگزین آن کرد. شاید برای کوه‌های ویران‌شده و از بین رفته فقط بتوان مرثیه‌‌ای خواند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان