به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، در این مراسم که با حضور مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، داستاننویسان، علاقهمندان و پژوهشگران دینی برگزار شد، حجتالاسلام محمدحسن راستگو در سه سر فصل به بیان ویژگیهای قصههای قرآن، اهداف آن و طرز بیان این قصهها پرداخت. وی در شیوهی ارائهی خود از مشارکت حضار در بیان دیدگاهها و پاسخها بهره برد.
این پژوهشگر فقه و اصول و تعلیم و تربیت در بیان ویژگیهای قصص قرآنی بیان کرد: «مهمترین ویژگی، آن است که وحی است و ساخته ذهن نویسنده نیست. بنابراین در وحی مشکل نقص و ضعف وجود ندارد. دوم اینکه قصص قرآنی حق است. ما میتوانیم قصهی غلط یا مضر بگوییم اما کلام خداوند حق و بدون ایراد است. سوم آنکه سرنوشت پیشینیان است که نقل افسانه و نقل واقعی از آنها زیاد است. در همین راستا میبینیم که روایتهای مشابه در سه کتاب آسمانی زیاد است، اما به دلیل نقل قولها در انجیل تعاریف گوناگونی میبینیم که در کتاب قرآن به دلیل کتابت سریع آن این اتفاق رخ نداده است.»
وی درباره دیگر ویژگیهای قصص قرآنی گفت: «قصص قرآنی از روی علم و تحقیق است. کتابهای علمی در هر کتابخانهای متفاوت است و به آن میگویند تحقیقی، اما با گذشت 1400 سال تمام موارد بیان شده در قرآن در علم بدون تغییر ماندهاند. نکتهی دیگر آنکه در قرآن احتمال وجود ندارد و آیات الهی است و نشانههای خداست. قرآن افترا نیست. بسیاری از افراد بعد از چاپ کتابی اعتراض میکنند اما تمام آنچه در قرآن است صحیح است. قرآن صرفا نقل نمیکند، بلکه میخواهد مسایل مختلف را در زندگی بسط بدهد. قصه نقل هنری و گریزهای تبلیغی دارد و همین از ویژگیهای آن به شمار میرود. قرآن نوآوری در عرضه دارد. قرآن نمیآید یک مساله را بسط دهد. گزینشی و اجمالی کلام خود را بیان میکند.»
حجتالاسلام محمدحسن راستگو ادامه داد: «قصههای قرآنی پیامدار و واقعیتگراست. این قصهها شخصیت پردازی دارد و با نظم منطقی حرکت میکند.»
این قصهگوی قرآنی درباره اهدافی که قصههای قرآنی دنبال میکنند نیز سخن گفت. وی با اشاره به اینکه در کتاب آسمانی مسلمانان بیش از 2000 قصه وجود دارد اذعان کرد: «قصههای قرآنی عبرت آموزند. شاید این سوال برایتان پیش آید که تفاوت عبرت و درس چیست. باید گفت که عبرت مربوط به داستانهایی است که نکتههای منفی دارند. مثال واضح آن لقمان است. اما درس از نکتههای مثبت حاصل میشود.»
این کارشناس در ادامه به بیان تفاوتهای دو جهان مادی و جهان متافیزیکی پرداخت و داستان را این چنین گفت: «داستان حلقه مفقوده بین فیزیک و ماورای طبیعت است.»
او عنوان کرد: «فلسفهی وجودی قصه، تجسم و عینیت بخشیدن به جهان ماورای طبیعت است. یا میتواند آن را اینطور بیان کرد: جادادن نامحدود در ذهن محدود است.»
سخنران نشست «قصص قرآنی میراث مشترک امت اسلامی» در ادامه نقل قصه را به چهار روش رایج دانست: «قصهخوانی، قصهسازی، قصهنویسی و قصهگویی.»
وی در ادامه به تفصیل، این شیوهها را شرح داد. دربارهی صدا، زبان، به کارگیری ابزار در هر کدام توضیحهایی داد و به شیوههای قصهگویی رادیویی و تلویزیونی اشاره داشت.
در این مرحله از نشست مخاطبان به صورت تجربی در انواع قصهگوییها مشارکت کرده و سوالهای خود را مطرح کردند.