ماهان شبکه ایرانیان

برای تحقق آرمان‌های انقلاب چه کردیم؟

برای تحقق آرمان‌های انقلاب چه کردیم؟

اهداف انقلاب اسلامی را با مبنا قراردادن شعار معروفی که در کوران سال 57 سرداده شد می‎توان بازتعریف کرد و دریافت که ملت ایران چه میزان به این آرمان‎ها دست یافتند. شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی». این اهداف معطوف به این بودند که مردمان ما از استبداد دیرپا و مزمنی که بر آنها حاکم شده بود فاصله گرفته و می‎خواستند به یک فضای آزاد و با نشاط و بالنده وارد شوند. «آزادی» هم فقط به این معنا نیست که انتخاباتی در کشور برگزارشود، بلکه مجموعه‌ای از ساختارها و رفتارها است که همه باید با هم و در یک زمان محقق شوند.
«استقلال» موضوع دیگری بود که در این شعار جای گرفته بود. خواست استقلال در فضایی مطرح شد که اصل وابستگی خارجی بر رژیم سابق حاکم بود و جولانی که کارشناسان و مستشاران اروپایی و امریکایی در ایران می‎دادند، باعث شد تا مبارزه با این حضور به خواسته ملت ما تبدیل شود. آنها در همه عرصه‎ها حضور داشتند و سرنوشت واقعی کشور را تعیین می‌کردند. در این شرایط کارگزاران حکومت پهلوی مجریان سیاست‌های کلانی بودند که توسط مستشاران طراحی و ترسیم می‌شد. چنین فضای خفت‎بار و تحقیرکننده‎ای بر ملت ایران حاکم شده بود و مردم ایران به هیچ وجه چنین خفتی را نمی‌توانستند بپذیرد و با تمام وجود خواهان این بود که از این فضا بیرون آمده و به فضای مستقل و متکی بر خود وارد شود.
البته باید معنی دقیقی از «استقلال» برداشت کرد. چون در این زمینه افراط و تفریط های مختلفی وجود داشته و دارد. بعضی فکر می‌کنند استقلال یعنی اینکه علاوه بر اینکه از یوغ سیاست‎های تحمیلی کشورهای خارجی آزاد شویم، باید هرگونه رابطه و تعاملی را با دنیا و حتی کشورهای استعمارگر قطع کنیم. یا بعضی آنقدر فضای معنایی استقلال را باز می گیرند که هرگونه رابطه‌ای را تجویز می‌کنند حتی به روابطی که به بازتولید وابستگی‌های گذشته بخواهد کمک کند.
آرمان دیگر انقلاب اما به مردم‌سالاری دینی ما بازمی‌گردد. مردم خواستار نظامی بوده و هستند که هم در آن آزادی و مردمسالاری و دموکراسی جریان داشته باشد و هم ارزش‎ها و آموزه‌ها و آرما‎ن‎های اعتقادی و دینی‎شان لحاظ شود. یعنی به نوعی تلفیق سازنده و مناسبی از دین و مردم‎سالای ایجاد کند. که البته باز هم نکات دقیقی در این ارتباط وجود دارد.
از همان ابتدای پیروزی انقلاب قرائت‌های مختلفی از دین وجود داشته و دارد که نسبت آن با مردمسالاری را بسیار متفاوت و متنوع می‌کند و در مقابل هم قرائت‌هایی از اسلام هست که در نقطه مقابل مردم‎سالاری و دموکراسی قرار می گیرد. قرائت های افراطی و خشونت آمیز و تند انقراضی از دین که نمونه‎هایی از آن را در میان طالبان و داعش مشاهده می کنیم، نه تنها به هیچ وجه نسبتی با دموکراسی ندارند، بلکه ضد دموکراسی بوده و آن را نفی می‌کنند.
با این وجود تفسیرهای دیگری هم از دین وجود دارد که هیچ جایگاهی برای آن قائل نیستند که بخواهد در عرصه عمومی و سیاسی حضور یابد. این مفسران اعتقاد دارند که دین صرفا یک باور فردی و شخصی است و شان اجتماعی را برای آن قائل نیستند که البته این قرائت هیچ نسبتی با دموکراسی آزادی و مردم‌سالاری ندارد.
ما قرائت‎های دیگری هم داریم که با دموکراسی نسبت پیدا کرده و با مردمسالاری دینی سازگاری دارد. چنین قرائتی مدنظر مردم و امام به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی بوده نه قرائت‌های دیگر. اما متاسفانه ما در این زمینه با مشکلات زیادی روبه رو بوده ایم.

البته نباید فراموش کرد که موانع مختلفی بر سر راه تحقق آرمان‎های انقلاب از همان ابتدا وجود داشت که بطور کلی به چند دسته می‎توان آن را تقسیم کرد:یکسری موانع خارجی و دشمنان ما بودند که وقتی منافع شان در ایران به خطر افتاد سنگ‎اندازی خود را آغاز کردند. نمونه بارز آن را در جنگ تحمیلی و انواع و اقسام برنامه ها و توطئه های بیگانگان شاهد بودیم. 

اما بخش دیگری از این موانع به مخالفان داخلی باز می گشت. به هرحال جریان‎هایی بودند که با انقلاب مخالفت می‌کردند. ما همواره و بخصوص در سال‎های اول پیروزی انقلاب شاهد بودیم که برخی نیروها همواره مشکل ساز بوده و سعی می کردند انقلاب نتواند استقرار لازم را پیدا کند. اما مشکلی که از همه مشکلات مهمتر و مخرب تر بوده و می توان آن را از همه بیشتر برجسته کرد و گفت که آسیب های جدی تری را به تحقق آرمان‎های انقلاب وارد کرده حضور و نفوذ طرز تفکری است که به اسم اسلام و دفاع از انقلاب و موافقت با جمهوری اسلامی بود اما در واقع مخالف اقتضائات اسلام و انقلاب نمایان شد. این گروه همواره تلاش کرد که نفوذ خود را در دستگاه‎های حاکمیتی بیشتر کند. این طرز تفکر و نگاهی که در واقع اعتقاد درستی به جمهوریت نظام ندارد، رای مردم که اساسی‌ترین سنگ بنای آن است را تحمیلی می داند؛ نگاهش به جمهوری اسلامی خلافتی است و با اقتضائات دموکراسی سر خوشی ندارد. این موارد چالش‎های جدی برای کشور فراهم آورده است.

یادمان نمی رود که در طول 10 سالی که حضرت امام پس از پیروزی انقلاب حضور داشتند، همواره نسبت به شیوع قرائتی از اسلام به عنوان اسلام امریکایی، اسلام شاهنشاهی و اسلام واپس گرا و ارتجاعی هشدار می دادند و در دو سال آخر عمر خود نیز از این رفتارها به عنوان یک خطر جدی یاد می کردند.
متاسفانه با وجود هشدار امام نسبت به تهدید انقلاب با چنین طرز فکرهایی، روز به روز این افکار تقویت شد و امروز تحت عنوان رفتار جریانات افراطی ظهور و بروز می یابد که در عرصه‎های مختلف برای کشور مشکلات جدی ایجاد کرده‌اند. این افراد دستاوردهای کشور را با رفتارها و کردارهای خود مخدوش جلوه می‎دهند. مقصود این تفکر و جریان که در حوزه‎های قدرت هم نفوذ گسترده ای دارند، تخریب دستاوردها و ترویج بداخلاقی، دروغگویی، تهمت و افترا، استفاده ابزاری از دین و ارزش‎ها، سیاه‎نمایی، پمپاژ یاس در جامعه، مخدوش کردن حقوق اساسی مردم و ... است.

برای مقابله با این نوع رفتار و تفکرات باید به یک تعامل ملی و نگاه جدید اندیشید. همه دلسوزان انقلاب و جمهوری اسلامی باید دست به دست هم بدهند و در برابر این افراط و به حاشیه راندن این جریان، وارد یک فرایند سازنده گفت‎وگوی ملی شوند. سعی کنند با همدلی به هم افزایی سوق پیدا کرده و از اختلافات فاصله پیدا کنند و وارد یک رقابت سازنده و اثر بخش شوند تا کشور بتواند گام‎های بهتری را در تحقق آرمان‎های انقلاب بردارد.

*فعال سیاسی اصلاح‌طلب
27215

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان