نوشتاری در باب ضرورت ها و اهمیت های منجر و منتهی به تحول گرایی در حوزه های علمی
بخش نخست این مقاله به بررسی مفهوم شناسانه تحول ، در لغت و اصطلاح ، اختصاص دارد. پس از آن در بخش بعدی به آثار و فواید تحول پرداخته شده است . در این بخش به 11 مورد از آثار تحول اشاره شده است .
در بخش های دیگر به سازمان روحانیت و حوزه های علمیه سراسر کشور و تاریخچه تحول اشاراتی شده است . سپس نویسنده ذیل رویکردی آسیب شناسانه ، ضمن تاکید بر ضرورت های تحول ، آورده است که برای حفظ جایگاه پیش روانه حوزه های علمیه در عرصه های علمی و اجتماعی و افزایش بهره وری و تاثیر گذاری آن در عرصه تبیین نظام مند آموزه های دینی ، تولید و عرصه آثار مطابق نیازهای نوین ، پاسخ گویی به شبهات جدید مدیریت حوزه های علمیه بایستی به آسیب شناسی مستمر خویش بپردازد. در ادامه ، نویسنده به بررسی آسیب شناسانه عرصه های مختلف مرتبط با مقوله تحول در حوزه روی آورده است.
روی عن الامام الکاظم(ع):
من استوی یوماه فهو مغبون و من کان آخر یومیه شرهما فهو ملعون و من لم یعرف الزیاده فی نفسه فهو فی نقصان و من کان الی النقصان فالموت خیرله من الحیاه.
بحارالانوار ، ج78 ، ص 327
کسی که دو روزش مساوی باشد مغبون است، کسی که دومین روزش بدتر از روز اولش باشد ملعون است ، کسی که از خودش افزایش نبیند در نقصان است و کسی که در نقصان است مرگ برای او بهتر از زندگی است.
مقدمه
تحول در لغت و در اصطلاح
تحول در لغت برگشتن از حالی به حالی دیگر را گویند.(1)
منطبق کرن سازمان ها با آخرین پدیده های روز (2) را گویند و در اصطلاح یعنی فرایند اصلاح و تکمیل اندیشه ها ، باورها و رفتارهای سنتی و تثبیت ارزش های پایدار و استقرار نظام های جدید.
تحول؛ خروج باورهای ناصواب مدیریت سنتی و ورود باورهای صواب مدیریت نوینی و معرفت عقلی همراه با عمل کردن به تصمیمات موفق و اولویت دادن به مصالح عالی و کلی سازمان اتفاق می افتد که منجر به رشد و شکوفایی یک نظام و پایایی و پویایی آن می شود.
از این رو تحول با تصویب آیین نامه و ابلاغ آن اتفاق نمی افتد و با مصاحبه و گفتمان تعریف نمی شود ؛ بلکه تحول به باور و اعتقاد مدیران و مشارکت فعال همه مجریان بستگی دارد. برای تحول در یک امر ، ابتدا می بایست نسبت به ضرورت آن باور و ایمان پیدا کرد به حدی که ضرورت تحول دلمشغولی و دغدغه مدیران شود و بر مبنای آن تامل و برنامه ریزی صورت پذیرد به علاوه تحول یک امر موقتی نیست ، مربوط به امروز و فردا نیست ، بلکه تحول یک امر تدریجی ، مستمر و دائمی است . گیدنز ، جامعه شناس معاصر ، مهم ترین ویژگی عصر جدید را تغییر می داند.او معتقد است تغییر تقدیر مهم عصر جدید است و شدت تغییرات در 30 سال گذشته چنان سریع و عمیق تر شده است که تمام شئونات اجتماعی از جمله سطح زندگی شخصی و اعتقادی را تحت سیطره خویش گرفته است . وی دو ویژگی تغییر در مدرنیته را شتاب دگرگونی در عصر مدرن و پهنه وسیع آن ذکر می کند ، به گونه ای که موج های دگرگونی کم و بیش سراسر سطح زمین را در نور دیده اند. به نظر وی تغییرات در نظام های ارتباطی باعث شده که هیچ حاشیه امنی باقی نماند و نیروهای جهانی کننده ما را وا می دارند که به آنچه انجام می دهیم ، ساختار جدیدی بدهیم.(3) در مقابل تغییرات عظیم جهان ـ با توجه به وسعت نفوذ آنها ـ چنانچه رهبران معنوی و دینی برنامه و ساختار جدیدی ارائه ندهند یا ساختار سازمانی خویش را مطابق شرایط روز تجهیز نکنند اعتبار و نفوذ خویش را از دست رفته خواهند دید . حتی اگر هدف بسیار مقدس باشد باید مطابق شرایط روز و نیاز عصر ، باز تعریف شود.
بنابراین امروزه ما نیازمند تحول ، پویایی و نوآوری هستیم. در تعریف سازمان های نوآور گفته اند: سازمان های نوآور ، سازمان هایی هستند که نسبت به تغییر نیازهای ذی نفعان ، تغییر مهارت های رقیبان ، تغییر روحیه در افراد جامعه واکنش نشان داده ، در شکل و نحوه تولیدات خود تجدید نظر می کنند و خود را متحول می سازند.(4)
بنابراین در عصر حاضر تحول ، بازسازی و نوسازی یکی از ابعاد مهم سلامت سازمان بوده ، از این رو مدیریت تحول در سازمان ها یکی از شکل ترین وظایف مدیران پیشرو است . چون تنها با بهره گیری خلاقانه از تغییر برای هدایت کردن خود تغییرات است که می توان از آسیب شوک آینده در امان ماند و به آینده ای بهتر و انسانی تر دست یافت.(5)
بنابر نظر بیشتر اندیشمندان آنچه مسلم است نمی توان روند و سرعت تغییر را در جوامع متوقف کرد، بلکه تنها می توان با برنامه ریزی فرصت های نوپدیدی ایجاد کرد و حتی تهدیدها را تبدیل به فرصت کرد.(6) در عصر حاضر سازمان ها به صورت فزایندهای با محیط های پویا و در حال تغییر مواجهند ، بنابراین لازم است به منظور بقا ، پویایی و بالندگی ، خود را با تغییرات محیطی و اجتماعی سازگار کنند. به بیان دیگر ، با توجه به سرعت شتابان تغییرات و تحولات علمی ، تکنولوژیکی ، اجتماعی ، فرهنگی و... در عصر حاضر سازمان هایی موفق و کارآمد محسوب می شوند که علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعه امروزی ، بتوانند مسیر تغییرات و دگرگونی ها را نیز در آینده پیش بینی کرده و قادر باشند این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آینده ای بهتر هدایت کنند. کارشناس برای توجیه اجتناب ناپذیر بودن پدیده تغییر در سازمان ها و ضرورت چاره اندیشی در جهت تطبیق سازنده و صحیح با تغییرات از دیدگاه «آب های آرام» استفاده می کنند.
این دیدگاه ، سازمان را قابل تشبیه به قایقی می داند و باید از یک رودخانه پر تلاطم بگذرد که جریان آب آن همواره توفانی است .(7)
در چنین صورتی سه اتفاق ممکن است بیفتد: 1 ـ بی تفاوتی ناخدای قایق نسبت به امواج و توفان و کل مسیر به صورت یکنواخت که به تخریب قایق و به خطر افتادن مسافران و خدمه منجر می شود. 2 ـ ترسیدن ناخدا و توقف که این هم نه به غرق آنی ، بلکه به مرگ تدریجی منجر می شود 3 ـ درایت، شجاعت ، تدبیر و برنامه ریزی بر اساس زمان و مکان به صورت مستمر و اساسی که در این صورت می توان از به خدمت گرفتن قدرت موج در راستای هدف بهره برد و به اصطلاح با موج سواری زودتر به مقصد رسید؛ به این دو اصطلاح تغییر می گویند.
در هر صورت اغلب کارشناسان ؛ تغییر ، نوآوری خلاقیت و تحول را یکی از اصول مهم مدیریت و موج خلاقیت معرفی می کنند به طوری که کریستوفر رایت در این زمینه گفته است :«سازمان ها از تغییر نمی توانند بگریزند همان گونه که ذرات آب در اقیانوس از موج نمی توانند بگریزند.» (8)
آثار و فواید تحول سازمانی حوزه های علمیه
1 ـ تبیین معارف ناب اسلام ، پردازش و پیرایش فرهنگ دینی از پیرایه های جمود و التقاط
2 ـ توسعه و توانمند سازی علوم اسلامی جهت تبیین نظام مند اسلام و ارائه الگوهای کارآمد فردی و اجتماعی متناسب با نیازهای جامعه معاصر
3 ـ پایایی و پویایی سازمان روحانیت همراه با تحولات عصر
4 ـ رشد و اصلاح ساختار سازمانی همراه با نیازهای جدید
5 ـ ارتقاء جایگاه حوزه های عملیه در جهت بهره وری مناسب
6 ـ بازخوانی و بازسازی سنت های پیشین و احیاء مجدد آنها
7 ـ احیاء نقش پیشروانه و تثبیت جایگاه حوزه های عملیه در جهت هدایت تحولات اجتماعی
8 ـ تامین پشتوانه های عملی برای نظام بخشی و کارآمدسازی حکومت دینی
9 ـ تولید و عرضه علوم دینی مطابق نیازهای روز
10 ـ استفاده از فرصت ها و امکانات جدید در جهت توسعه و پیشرفت و غنای ساختاری
11 ـ حضور فعال در عرصه های جدید و همکاری با دیگر مراکز تاثیر گذار خصوصا مراکز دینی و دانشگاهی
سازمان روحانیت یا حوزه های علمیه سراسر کشور
شهید مطهری (ره) سازمان روحانیت را دستگاه رهبری دین اسلام می نامد دستگاهی که وظیفه هدایت و سرپرستی دینی مردم را بر عهده دارد(9) امروزه حوزه علمیه نامیده میشود. حوزه علمیه نامی است که امروزه ، به مراکز آموزش دینی در جهان اسلام به ویژه شیعیان داده می شود بنابراین مرکز اصلی در تربیت و اداره سازمان روحانیت به حساب می آید . گر چه تاریخچه آن به عهد رسول الله (ص) و اولین معلم این حوزه را شخص پیامبر (ص)و اولین شاگردان این مکتب را حضرت علی و حضرت خدیجه دانسته اند ، ولی به صورت مدون و فعلی در سده چهارم ق در شهر نجف در کنار حرم حضرت علی بن ابی طالب (ع) توسط شیخ طوسی بنیان نهاده شد. امروز حوزه علمیه قم بزرگ ترین مرجع علمی روحانیت شیعه در جهان شناخته می شود و در کنار ده ها مرکز دیگر به فعالیت رسمی خویش ادامه می دهد.
تاریخچه تحول در حوزه علمیه
حقیقت آن است که تحول خواهی در سازمان روحانیت از قدمت طولانی برخوردار است ، حوزه های علمیه همانند دیگر نهادها و سازمان ها برای تثبیت جایگاه و موقعیت خویش و تسهیل راه های دستیابی به اهداف تعریف شده در طول تاریخ ، به توسعه و تکمیل خویش همت گمارده اند.
گر چه این تحولات در مقایسه با تحولات دیگر علوم و تحولات اجتماعی چند دهه اخیر چشمگیر نبوده و سنت گرایی در حوزه های علمیه به نوعی یک ارزش تلقی می شده ، ولی با بررسی تاریخی می توان حرکت آهسته آن را مشاهده کرد. از جمله اقدامات اصلاحی در حوزه های علمیه اقدام شیخ محمدرضا مظفر در تاسیس «جمعیه منتدی النشر» و تاسیس مدارس با نظام مدیریتی جدید بود.
مرحوم محمد حسین کاشف الغطاء نیز با تأسیس «جمعیة التحریر الثقافی» سعی در تحول حوزه های علمیه داشتند.
از آیت الله حائری مؤسس حوزه علمیه قم نیز به عنوان یکی دیگر از بانیان طرح تحول در حوزه نام برده می شود. با توجه به شتاب تحولات نوپدیده ، سرعت تحول گرایی در حوزه علمیه از 50 سال پیش جان گرفت و با اقدامات آیت الله بروجردی و شاگردان ایشان و ایده عالمانی چون امام خمینی (ره) ، آیت الله حقانی ، آیت الله قدوسی ، آیت الله مطهری و آیت الله بهشتی با تأسیس حوزه های جدید و تدریس رشته های نوین گسترش یافت.
حقیقت آن است که امروز ، حوزه های علمیه از جمله مراکز پیشرو و پویا در میان مؤسسات دینی سراسر جهان می باشند. ولی پیشرفت حیرت انگیز علوم تجربی و انسانی، تحولات شگرفت صنعتی ، اجتماعی و فرهنگی و رشد سریع سطح علمی مخاطبان ، نیازها و اقتضائات عصر جدید و رشد سریع رسانه های ارتباطی با قلمرو تاثیر گذاری شگرف و عمیق ، گسترش تجمل گرایی و دنیا گرایی ، لزوم بازنگری و تحول در روش ها ، متون ، آموزش و پژوهش ، تولیدات و دیگر عرصه های پیش رو را برای حوزه های علمیه دوچندان می کند.
آسیب شناسی وضعیت موجود و ضرورت تحول (10)
با عنایت به درآمدی که گذشت برای حفظ جایگاه پیش روانه حوزه های علمیه در عرصه های علمی و اجتماعی و افزایش بهره وری و تاثیر گذاری آن در عرصه تبیین نظام مند آموزه های دینی ، تولید و عرضه آثار مطابق نیازهای نوین ، پاسخ گویی به شبهات جدید مدیریت حوزه های عملیه بایستی به آسیب شناسی مستمر خویش بپردازد. غفلت از آسیب شناسی منجر به تکرار اشتباهات و مخفی ماندن نقاط ضعف سازمان می شود و ادامه روند ناصواب به ناکارآمدی آن منجر خواهد شد. ناکارآمدی در این حوزه به دین و دینداری آسیب جدی وارد می کند. از این رو ، مسؤولیت شرعی و عقلی حکم می کند نسبت به این حوزه بی تفاوت نباشیم یا به داشته های خویش بسنده نکنیم.
آسیب های پیش روی حوزه های علمیه در پنج حوزه طبقه بندی می شوند که برای تحول سازمانی نیازمند اصلاح این حوزه ها هستیم.
الف) آسیب های کلی: در این بخش به آسیب های پیش روی این سازمان به صورت کلی ، علی الخصوص در مواجهه با امر تحول اشاره می شود.
1 ـ مدرک گرایی ؛ یکی از نقاط قوت حوزه های علمیه تکیه بر شاخص های علمی و نخبه پروری بوده است ولی به دلیل بعضی گرایش ها و تحولات در یک دهه گذشته، مدرک گرایی در حوزه علمیه گسترش یافته و تا حدی جایگزین علمیت شده . ای بسا در برخی از مراکز حوزوی برای ارائه خدمت ابتدا سراغ از مدرک می گیرند و مایه تاسف بیشتر آنجاست که طلبه دارای مدرک دانشگاهی را به طلبه محض ترجیح می دهند. این روند موجب گرایش شدید برخی طلاب به مدرک گرایی شده و دغدغه روانی را از علم آموزی و اخذ درجه تخصص و اجتهاد به اخذ مدرک تنزل داده است .
2 ـ دنیا گرایی ؛ گر چه مقداری از این گرایش به صورت عمومی دلیل تحولات اجتماعی و اقتضائات عصر جدید است ، اما این گرایش به امور مادی در میان برخی از طلاب تا حدی مایه نگرانی است و از آنجا که به فرمایش حضرت علی (ع) و تجربه تاریخ «حب الدنیا راس کل خطیئه» (دنیا گرایی سرآمد همه خطایاست) لذا این امر می تواند زنگ خطری برای حوزه های علمیه باشد . این امر علاوه بر مشکلات ذاتی، پیامدها و آثار جانبی نیز در پی دارد . همه این موارد اگر مورد توجه واقع شود ممکن است به مرور به تضعیف حوزه های عملیه و نقش آنها منجر شود. به علاوه روحانیت که تمام موفقیت هایش را مرهون ، زهد ، ایمان ، ایثار و فضائل والای اخلاقی می باشد همه این فضایل بزرگ را با چنین آفت دامن گیری از دست خواهد داد.
3ـ عدول از سنت ؛ گر چه پایبندی به سنت در همه امور نیکو و مطلوب نیست ولی پاسداری از سنت های حسنه ، متد اجتهاد ، بعضی شیوه های آموزشی و سیره علماء سلف در عرصه تحول و اصلاح یک ضرورت به حساب می آید که متأسفانه در بعضی عرصه ها مورد غفلت و بی مهری قرار می گیرد.
4 ـ فقدان استراتژی و ضعف در طرح و برنامه؛ نگارنده درصدد آن نیست که هر گونه برنامه ریزی و توجه به مدیریت استراتژیک در حوزه های علمیه را نفی کند یا زیر سؤال ببرد ولی حوزه علمیه از توان برنامه ریزی مطابق طرح و برنامه پویا ، اتاق فکر در حد انتظار و مطابق ماموریت های عظیم آن برخوردار نیست ؛ از ضعف در برنامه های توسعه ای ، بررسی ، شناخت و ارائه استراتژی ثمر بخش ، رنج می برد و دارای سند چشم انداز 20 ساله تعریف اهداف دراز مدت و برنامه ریزی برای رسیدن به آن اهداف کافی نیست ؛ برنامه ای که همه قلمروها ، رسالت ها و اهداف را پوشش دهد. وضعیت موجود را رصد نماید، نسبت به سند چشم انداز متعهد باشد . برنامه ای که نشان دهد در پنج یا ده سال آینده از لحاظ آموزش، پژوهش ، تولید ، قدرت تاثیرگذاری ، تبلیغ ، حضور بین الملل و... از چه جایگاهی در جهان برخورداریم ، برنامه ای که نقشه راه و راهنمای برنامه ریزی سالانه مرکز مدیریت باشد برخوردار نیست .
حوزه علمیه با توجه به اهداف عالی و جهانی باید از سیستم های متعدد برای چنین برنامه ریزی عظیمی بهره گیرد، متشکل از بهترین و دلسوزترین تیم های علمی در رشته های مختلف علوم اسلامی ، مبلغان، جامعه شناسان ، روان شناسان ، متخصصان طرح و برنامه، مدیران ، مدیریت استراتژیک تحلیل گران سیاسی و اجتماعی و... .
این گروه ها بعد از تحلیل و بررسی اهداف ، رسالت و بررسی وضعیت موجود، شناخت خلاها، نقاط قوت و ضعف ، نیازهای داخلی و خارجی ، عکس العمل سازمان های رقیب و... شروع به تدوین برنامه استراتژیک یا سند چشم انداز و برنامه توسعه چند ساله می کنند.
5 ـ ارزیابی های هفتگی ، ماهانه ، سالانه (آسیب شناسی مستمر) ؛ سازمان هایی همواره موفق هستند که به صورت مستمر عملکرد مجموعه های تحت مدیریت را رصد و نسبت به رفع نقاط ضعف و آسیب اقدام کرده باشند.
سازمان هایی که دارای اتاق مهندسی ،اتاق فکر و اتاق تحلیل ، بررسی و نقد هستند همواره نوآور و پیشتاز محسوب می شوند. حوزه علمیه همواره باید عملکردها را با اهداف مقایسه و در عمل نسبت به رفع ضعف های برنامه ای اقدام نماید ، از نقادی های دلسوزانه استقبال کند و در راستای اهداف توسعه ای به نقادی آسیب شناسی مستمر خویش بپردازد. به نظر می رسد هم اکنون فاقد این استراتژی و عملکرد در سطح قابل قبول باشد یا این امر به صورت کارآمد و صحیح صورت نمی پذیرد .
ب) آموزش
گر چه حوزه علمیه در دهه گذشته به سمت برنامه ریزی آموزشی حرکت کرده ولی با توجه به نیازها و کاستی ها باید به موارد ذیل بیشتر توجه نماید.
1ـ برنامه ریزی آموزشی ؛ برنامه ریزی آموزشی مناسب و هدایت آموزش مدارس و طلاب به سمت اهداف از پیش تعریف شده ، مستلزم نیاز سنجی مطلوب و ایده آل و بررسی کاستی های موجود می باشد ، آنچه به نظر می رسد در حوزه علمیه به شکل مطلوب مراعات نمی شود.
بایستی حوزه علمیه با توجه به نیازهای داخلی و خارجی مشخص کند که در سه دهه آینده به چند مفسر ، فقیه ، فیلسوف ، متلکم ، ادیب ، استاد و... نیازمند است و در مرحله بعدی ساختار آموزشی را مطابق اهداف از پیش تعیین شده متحول می نماید.
یکی از مشکلات در حوزه علمیه آن است که جهت دهی حوزه به سمت نیازها و تخصص ها و حمایت برنامه ای نسبت به دانش آموختگان ضعیف است . به عبارت دیگر یکی از دلایل مهم تاسیس مؤسسات آموزشی هم عرض در حوزه های علمیه که امروزه به وفور در حال رشد است و متاسفانه به جای آنکه مدرک و تایید حوزه علمیه را یدک بکشند، با تایید وزارت علوم ، مجوز و مدرک آنها فعالیت می کنند ، عدم اعتماد به برنامه ریزی مرسوم آموزشی حوزه علمیه می باشد . بنیان گذاران چنین مراکزی خود از بزرگان حوزه های علملیه محسوب می شوند ، ولی به دلیل خلاهای موجود و اینکه آموزش در حوزه های علمیه با آمال و آرزوها و اهداف عالی مورد نظر فاصله زیادی دارد اقدام به تاسیس مؤسسات هم عرض و جذب مستقل طلاب در آنها می نمایند.
بدیهی است نگارنده کثرت مؤسسات را نه تنها ضعف تلقی نمی کند بلکه آن را یک نقطه عطف و قوت به حساب می آورد . غرض نویسنده بیان کاستی موجود در آموزش رسمی حوزه های علمیه است .
بدیهی است برای یک آموزش مطلوب موارد ذیل لازم است اقدام یا تقویت گردد:
1 ـ برنامه ریزی آموزشی مطابق اهداف تعریف شده و سند چشم انداز و در راستای رسیدن به افق های سند ماموریت سازمان.
2 ـ تدوین کتب درسی مناسب و کارآمد بر اساس منابع و متون مادر.
3 ـ تخصصی نمودن دروس ؛ حوزه های عملیه باید بعد از یک دوره کوتاه مدت سه ساله نسبت به هدایت طلاب بر اساس علایق و استعدادها به رشته های تخصصی اقدام نمایند و ظرفیت هر کدام از رشته ها را بر اساس اهداف ، ضرورت ها و نیازهای داخلی و خارجی تعریف کنند.
بلا شرط بودن مرکز آموزشی حوزه های عملیه نسبت به جهت دهی طلاب در انتخاب و به سرانجام رساندن دروس تخصصی یک نقصان جدی به شمار می رود .
4ـ اهتمام به تاسیس رشته های مهم تخصصی و مورد نیاز مانند تاریخ اسلام ، ادبیات ، هنر اسلامی ، روان شناسی دینی ، جامعه شناسی دینی و... . مرکز آموزشی حوزه های عملیه نسبت به تاسیس رشته های وابسته به علوم اسلامی بر اساس ضرورت ها، اقتضائات زمان و نیازهای جوامع مسلمان تصمیم گیری کنند.
امروزه جوامع اسلامی در رشته های گوناگون مانند ادبیات ، عرفان ، هنر اسلامی، تاریخ اسلام، اقتصاد اسلامی و... نیازمند کارشناسان و متخصصان علوم اسلامی هستند ، بنابراین برنامه ریزی آموزشی را نباید به روزمرگی کشاند.
5 ـ مظلومیت زدایی از بعضی دروس تخصصی و رونق بخشیدن به آنها با توجه به نیاز ضروری در کشور و جهان: باید به رفع مهجوریت بعضی از رشته ها اقدام کرد، نسبت به برنامه ریزی و تقویت آنها همت گماشت . برنامه ریزی آموزشی حوزه باید متناسب با ضرورت ها ، واقعیت ها و به دور از تنگ نظری و پیش داوری صورت پذیرد.
باید رشته هایی نظیر ، تفسیر و علوم قرآنی ، فلسفه ، معرفت شناسی ، فلسفه سیاست و اقتصاد اسلامی ، کلام ، تبلیغ و... که از محرومیت مضاعف رنج می برند و اتفاقا از جمله نیازهای اساسی دنیای اسلام هستند و در مواجهه با رقیبان نیز یکی از کارآمدترین رشته ها به حساب می آیند ، در اولویت برنامه ریزی قرار گیرند. آنچه مقام معظم رهبری به صورت مکرر در سفر اخیر خویش به قم و همین طور در سفر سال 74 بر آن تاکید کردند.(11)
6 ـ آموزش زبان های زنده دنیا
یکی از ضرورت های آموزشی در دنیای جدید ، آموزش زبان های زنده دنیاست که ضروری ترین آنها آموزش کارآمد زبان عربی و انگلیسی است .
ضعف در تعامل ، تبلیغ ، انتقال آموزه های متعالی اسلام و اطلاع از تولیدات دیگر ادیان و متفکران در حوزه علمیه مشهود است . یکی از دلایل ناتوانی در پاسخگویی به درخواست ها و نیاز دیگر کشورها نیز مربوط به این حوزه است .
تصور نمی کنم امروزه احدی در ضرورت این امور شک داشته باشد .
متاسفانه حتی آموزش زبان عربی هم در حوزه از برنامه قابل قبولی برخوردار نیست ، معمولا طلاب نمی توانند به راحتی به زبان عربی صحبت کنند که این در مجامع علمی بین المللی از جمله مهم ترین نقاط ضعف مشهود حوزه های علمیه محسوب می شود.
7 ـ آموزش پژوهش محور
نظام آموزشی حوزه های عملیه در راستای نیازهای پژوهشی نیست . برنامه ریزان آموزشی باید به نقش پژوهش در نظام معرفتی حوزه های عملیه واقف باشند و از اهمیت سوق طلاب به این مسیر و نقش آن در تولید علوم دینی و معرفتی و از جایگاه آن در هرم اهداف کلان آگاهی کامل داشته باشند. متاسفانه نظام آموزش موجود در راستای تربیت پژوهشگر و مهارت های پژوهشی نیست،در نظام آموزشی حوزه به پژوهش آنچنان که شایسته است بها داده نمی شود.
8 ـ آموزش ادبیات فارسی و عربی
طلاب باید به زبان علمی روز مجهز باشند و این جز از طریق آشنایی مستقیم با ادبیات موجود و آکادامیک امکان پذیر نیست . یکی از ضعف های جدی طلاب در تبلیغ ، تولیدات علمی، پژوهش های رایج و تدریس در مراکز آکادامیک ، عدم آشنایی کامل با ادبیات جدید و زبان روز است .
آشنایی با موضوعات جدید و شبهات روز ، آشنایی با احکام و عقاید دیگر ادیان و مذاهب ، آموزش فلسفه های رقیب و... در کنار علوم اسلامی ضروری به نظر می رسد . طلاب رشته های علوم عقلی باید نسبت به داشته های دیگر فرهنگ ها ، ادیان و مذاهب آگاهی کافی داشته باشند . نسبت به آرا و عقاید دیگر متفکران آگاهی داشته باشند تا تعامل صحیح همراه نقد و بررسی عالمانه در مواجهه با آنان صورت پذیرد ، خصوصا با برداشته شدن مرزهای جغرافیایی ضرورت این امور دو چندان به نظر می رسد.
پژوهش
مقام معظم رهبری یک دهه پیش در حوزه عملیه قم ضمن ترسیم نقشه راه در خصوص پژوهش فرمودند : «پژوهش ضربان نظام سنج حوزه ها به حساب می آید و حوزه با آن قوی و رنجور می نماید».
ایشان در این سخنرانی فاصله حوزه های عملیه را در بعضی زمینه با نیازها و وضعیت موجود در دنیا بسیار عقب ارزیابی کردند و تاکید کردند باید در این زمینه برنامه ریزی لازم و مناسب به صورت مقطعی و دائمی صورت پذیرد .
امروز بعد از گذشت 15 سال قضاوت ما نسبت به عملکرد معاولت پژوهش حوزه در
مقابل آن ایده ها و توقعات عالی چیست ؟ وضعیت تولیدات علمی و خروجی های منتشره ما که حداقل استانداردهای جهانی یا کشوری را دارا باشند در رشته های گوناگون چگونه است ؟ در تولید علم به معنای حقیقی چه جایگاهی داریم؟ نظریه پردازی ما در رشته های گوناگون که مستقیما از جانب معاونت پژوهشی حوزه علمیه برنامه ریزی شده باشد در چه وضعیتی است ؟ آیا در حوزه پژوهش از نیاز سنجی مناسب برخورداریم؟ آیا برنامه ریزی دراز مدت و کوتاه مدت و سند چشم انداز داریم؟ آیا اصولا نسبت به جهت دهی طلاب در دوره های مختلف ، ایجاد پژوهشکده های مختلف اقدامی کرده ایم؟ اصولا آیا پژوهش جایگاه مشخصی در حوزه عملیه دارد ؟ آیا پژوهشگران نزد مدیریت حوزه از جایگاه والا و شایسته برخوردارند؟ آیا نسبت به نخبگان و نویسندگان برنامه های خاصی اجرا می شود؟ آیا برنامه راهبرردی پژوهش تهیه و تدوین شده است ؟
آنچه در این بخش شایسته است صورت پذیرد ، عبارتند از"
1 ـ تدوین برنامه دراز مدت پژوهشی با هدف ساماندهی پژوهش در 50 سال آینده و ترسیم سند چشم انداز و ماموریت های پیش رو.
2 ـ برنامه ریزی برای آموزش پژوهش محور . شایسته است طلاب از ابتدای ورود با بایسته های پژوهش آشنا شوند و از آنها تحقیق و تکلیف پژوهشی درخواست شود تا به مرور برای نویسندگی آماده شوند و استاندارد های پژوهشی را یاد بگیرند.
آشنایی با اصول اولیه نگارش و تحقیق ، روش تحقیق و... نیز به عنوان ضرورت های پژوهشی در حوزه تدریس شود.
3 ـ ایجاد دوره های عالی پژوهش مانند دکترای پژوهشی بعضی از رشته ها و جذب و هدایت طلاب نخبه و مستعد در آنها
4 ـ ایجاد دبیر خانه ساماندهی پژوهش های دینی در سطح داخل و خارج
5 ـ نیاز سنجی مناسب در حوزه پژوهش های دینی و علوم اسلامی.
متاسفانه به علت عدم نیاز سنجی صحیح، بعضی نیازهای اساسی بدون متولی رها می شود یا به نیازهای مخاطبان توجهی نمی شود . از این رو یکی از بایسته های برنامه ریزی پژوهشی نیاز سنجی صحیح و کلان است .
بر این اساس می توان نسبت به استخراج نظام موضوعات پژوهشی و اولویت بندی آنها اقدام کرد.
مقام معظم رهبری در سفر اخیر خویش به قم فرمودند:
«یکی از چیزهایی که در تحول مثبت حتما لازم است ، این است که ما خودمان و تلاش و فعالیت علمیمان را با نیازها منطبق کنیم. یک چیزهایی هست که مردم به آنها احتیاج دارند ، پاسخش را از ما می خواهند ، ما باید آنها را فراهم کنیم . یک چیزهایی هم هست که مردم احتیاجی به آنها ندارد ، زیاد کار شده ، زیاد تلاش شده ، خودمان را سرگرم نکنیم ، اینها خیلی مسائل اساسی و مهمی است».
بدیهی است یکی از نیازهای اساسی که همواره مورد غفلت بوده ، نیازهای حکومت دینی است. نیازهای تئوری و عملی در حوزه های فقه ، سیاست ، اخلاق ، هنر ، اقتصاد ، بانکداری اسلامی و صدها موضوع دیگر که شایسته است حوزه های علمیه به تحقیق و پژوهش آنها اقدام کنند.
6 ـ راه اندازی کرسی های نظریه پردازی ، جلسات نقد ، نقد کتاب و... برای ایجاد فضای مناسب پژوهشی و تقویت حوزه نقد برای گسترش فضای آزاد اندیشی در حوزه و کشور لازم است معاونت پژوهشی حوزه راسا نسبت به گسترش این فرهنگ برنامه ریزی کند.
برای استفاده از امکانات دیگر مراکز و کسب تجربیات تحقیقی و پژوهشی لازم است به صورت موردی بررسی و اقدام شود. چه آنکه بسیاری از آثار خطی و بعضی آثار چاپی در خارج از کشور یا خارج از قم نگهداری می شود.
7 ـ ایجاد فرصت های مطالعاتی ، بازدید های علمی و بورسیه های پژوهشی ، این امور تاکنون در حوزه علمیه رواج زیادی نداشته است .
8 ـ تجهیز کتابخانه های حوزوی و تاسیس کتابخانه های تخصصی به گونه ای که همه منابع داخلی و خارجی مورد نیاز پژوهشگران در این کتابخانه ها گردآوری و به صورت شبانه روزی در اختیار محققان قرار گیرد.
9 ـ ارزیابی از وضعیت پژوهش های داخلی و خارجی. شایسته است معاونت پژوهش حوزه علمیه با تشکیل کمیته های علمی ، وضعیت علمی تولید و نشر را در مراکز حوزوی و دینی به طور مستمر رصد و ارزیابی کند تا از حاصل آن برای نیازهای آتی برنامه ریزی صحیح صورت پذیرد.
تهذیب
چنانچه همگان می دانند تهذیب و اخلاق الهی یکی از بازوان مهم ارتقای طلاب محسوب می شود ، علم بدون تهذیب و اخلاق نه تنها مفید نیست بلکه حجاب اکبر و ظلمت محسوب می شود و متاسفانه بعضی مشکلات پیش گفته حوزه نیز از ضعف در این بخش ناشی می شود.
تهذیب یک امر آئین نامه ای و دستوری نیست، با برخورد و بگیر و ببند هم درست نمی شود بلکه همانند آموزش و پژوهش با برنامه ریزی کلان و گام به گام می توان آن را در روان و جان طلاب نهادینه کرد.
باید نسبت به پرورش استادان اخلاق و عالمان و زاهدان آینده نیز اقدام کرد و نباید از این امر مهم که مانند اکسیژن برای بدن است ، غفلت کرد.
باید از علمای روشن ضمیر ، نروانی و پاک طینت نسبت به پرورش روح و روان طلاب بهره گرفت . دروس اخلاق و استادان اخلاق را به خانه های طلاب که همان حجره ها و مدارس است، برد.
باید نسبت به تولید آثار اخلاقی و عرفان در سطوح مختلف اقدام کرد و آنها را در دسترس طلاب قرار داد بلکه آنها را در فهرست دروس موظفی حوزه های عملیه گذاشت . روزگاری در حوزه علمیه در هفته پنج تا شش درس اخلاق در سطح عالی برگزار می شد . حضرات آیات بهجت، بهاءالدینی، مشکینی ، احمدی میانجی ، شب زنده دار و... همه از زاهدان و عارفان بنام زمان بلکه تاریخ حوزه های علمیه به حساب می آمدند.
باید وضعیت امروز را نسبت به دیروز سنجید و از استادان و حضرات آیات و علمای اعلام بهره برد تا روح و روان و جان طلاب در کوثر حقیقت شستشو داده شود و همواره از پلیدی ها پاک شود تا زمینه بروز و ظهور حقیقت و تجلی علوم آل محمد و درخشش آن حاصل آید.
تبلیغ
از جمله ضعف های جدی حوزه های علمیه ، در برنامه ریزی و هدف گذاری و تبلیغات به روز و موفق است . نگارنده یک دهه پیش مقاله ای با عنوان «کاستی ها و راهکارهای تبلیغ سنتی» منتشر کرده و این امر همواره از دغدغه های وی بوده است . به نظر می رسد همانند دیگر بخش ها حوزه علمیه نیاز به برنامه ریزی ، باز تعریف، نیاز سنجی ، مخاطب سنجی و تدوین آثار مناسب برای مبلغان ، تاسیس رشته تبلیغ و تحقیق وسیع و سرمایه گذاری مطلوب دارد.
اگر تبلیغ و هدایت ،هدف ارسال رسل و انزال کتب بوده و هدف غایی حوزه های عملیه محسوب می شود ، چرا نسبت به برنامه ریزی ، هدف گذاری و ارتقای آن اقدام مناسب و در خور انجام نمی دهیم . بنابراین آنچه در این زمینه به نظر می رسد باید انجام شود عبارتند از :
1 ـ برنامه ریزی کوتاه مدت و دراز مدت همراه با کلان نگری در این بخش
2 ـ نیاز سنجی و تعیین سطح مخاطبان داخلی و خارجی و مبلغان اعزامی و استفاده از هر گروه مطابق تخصص و سطح معلومات ، هنر و فن بیان مبلغان
3 ـ برنامه ریزی برای تبلیغ کودکان به شکل حرفه ای و اساسی و ایجاد زمینه های آن
4 ـ برنامه ریزی برای حضور مبلغان خوش فکر ، بلیغ و خبره در میان نوجوانان و جوانان در سطح مدارس ، دانشگاه ها ، ورزشگاه ها ، و پادگان ها . فرصتی که جمهوری اسلامی در اختیار حوزه های علمیه گذاشته فرصت طلایی و مغتنمی است که عدم برنامه ریزی و بهره برداری مناسب از آن موجب ندامت ابدی خواهد بود.
5 ـ با توجه به گسترش زمینه ها و ابزار تبلیغ باید نسبت به آموزش طلاب جوان به شکل حرفه ای اقدام کرد تا بتوان از فرصت تبلیغ از طریق رسانه های جمعی که قدرت تاثیر گذاری آنها و سطح مخاطبشان شگرف و وسیع است، استفاده کرد.
لذا برنامه ریزی مناسب برای استفاده بهینه از رادیو و تلویزیون، روزنامه و مجلات در سطوح گوناگون ـ اینترنت ، سایت ، وبلاگ ، چت و... یک ضرورت به حساب می آید.
در این برنامه ریزی باید نسبت به نیاز سنجی ، مخاطب سنجی، استفاده از مبلغان خوش فکر ، خوش قلم ، خوش بیان ، فرهیخته ، علمای اعلام و بزرگان دین اقدام کرد.
هم اکنون حوزه علمیه به صورت کلان و برنامه ریزی شده در بخش های مجازی ضعیف است ، در حالی که این بخش ها امروز از تاثیر گذارترین بخش ها و پر مخاطب ترین آنها هستند.
6 ـ نسبت به تامین مالی مبلغان به شکل آبرومندانه و مکفی باید برنامه ریزی شود تا مبلغان بدون دغدغه معیشتی و با حریت و تنها به قصد ادای تکلیف در برنامه های تبلیغی حاضر شوند و اجری از مردم بابت زحمات دینی و معنوی خویش طلب نکنند.
مالی
حوزه های علمیه باید نسبت به ساماندهی حوزه مالی که عمدتا از سهم امام اداره می شود ، اقدام مناسب و در خوری صورت دهند . وضعیت موجود پرداخت شهریه از لحاظ کمیت و کیفیت دچار معضل و مشکل است . ساماندهی سهم امام یا جذب دیگر بودجه ها از جمه بودجه های سرگردان آموزش و پژوهش در کشور ، امری است که با برنامه ریزی ، شجاعت و همت قابل تحقق است . در این خصوص و دیگر بخش ها حرف زیاد است ، ولی به دلیل بعضی ملاحظات ، دیگر پیشنهادات را به فرصت دیگری وا می گذاریم . بدیهی است آنچه در این مختصر بیان شد نه تمام مطلب است و نه حق مطلب ، بلکه غرض فتح بابی برای تاملی بیشتر بود که شاید با این مختصر حاصل آید.
در پایان سه نکته را لازم می دانم به استحضار خوانندگان فرهیخته برسانم:
1 ـ حوزه علیمه به اعتراف دوست و دشمن از نقاط قوتبسیاری برخوردار است که در صورت ذکر آن «مثنوی هفتاد من کاغذ شود» ذکر این نکته از آن روی بود که نگارنده صرفا با هدف ایجاد تحول به ذکر نکاتی از کمبودها پرداخت و صد البته ذکر این نکات به قصد اصلاح و ارتقا صورت پذیرفت.
2 ـ از زمان سفر اول مقام معظم رهبری به قم در سال 74 تاکنون ده ها مقاله نوشته شده یا سخنرانی و همایش در خصوص ضرورت تحول یا اصول آن برگزار شده ولی قدم های عملی اندک بوده و نگارنده معتقد است ، امروز نیازمند اقدام جدی و عملی هستیم و این جز با اراده قوی و شجاعت مدیران قابل تحقق نیست ، طلاب به خوبی نسبت به دشواری های این راه ، مقاومت ها و مشکلات آن واقفند ولی انتظار دارند ، یکبار برای همیشه با اقدام قاطع و کارشناسی شده شاهد تحول اساسی در حوزه های عملیه باشند.
3 ـ یکی از دلایل عدم توفیق ، عدم صرف بودجه کافی در برنامه ریزی و کارشناسی بخش های پیش گفته است ، به علاوه مدیران ارشد حوزه های عملیه نیز با توجه به دغدغه های علمی خویش و عضویت در مراکز و مؤسسات متعدد ، فرصت برنامه ریزی کلان را ندارند.
به نظر می رسد ، تیم کارشناسی قوی به صورت جداگانه در تمامی بخش ها مسؤول برنامه ریزی شود تا بعد از تایید مدیران و مراجع و مقام معظم رهبری ، ابلاغ و اجرا شود. بدیهی است بعد از موفقیت در برنامه ریزی باید نسبت به برنامه ریزی سطح بین المللی نیز اقدام شود تا از موج جهانی اسلام گرایی استفاده مطلوب صورت پذیرد و با اسلام هراسی مقابله صحیح و علمی شود.
پینوشتها:
* مدیر گروه فلسفه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
1 ـ لغت نامه دهخدا ، ج14 ، ص 437.
2 ـ برای تبیین مبانی تحول و فرق آن با تغییر به منابع ذیل مراجعه شود: الف ـ جان هیز ، مدیریت تحول استراتژیک در تئوری و عمل ، ترجمه اسدالله کردنائج و صابر هدی ، نشر مهربان . ب ـ تیمور فیشان ، خلاقیت و نوآوری در انسان ها و سازمان ها ، تهران ، نشر ترمه . ج ـ مارک هنسن ، مدیریت آموزشی در رفتار سازمانی ، ترجمه محمد علی نائلی ، اهواز ، دانشگاه شهید چمران . د ـ فرهاد نژاد ایرانی ، مدیریت خلاقیت و نوآوری در سازمان ها ، ارومیه ، نشر پیک پیمان .
3 ـ آنتونی گیدنز ، کتاب ما ، علوم علمی و اجتماعی ، شماره 48- 47 ؛ ص 52-51.
4 ـ هنسن مارک، مدیریت آموزشی در رفتار سازمانی ، ص 330.
5 ـ الوین ، تافلر ، شوک آینده ، ص 500.
6 ـ احمد رضا سنجری ، آموزش عاملان تغییر : دو مدل ترکیبی از تئوری و عمل ص 42.
7 ـ رابینز ، استیفن ، تئوری سازمان ، ساختار و طرح سازمانی ، ص 430.
8 ـ فیلیپ ، سادلر ، مدیریت تغییر ، ص ت مقدمه .
9 ـ مطهری ، مرتضی ، ده گفتار ، ص 278.
10 ـ یک دهه پیش دو مقاله با عناوین «اصلاحات در حوزه» و «کاستی های تبلیغ سنتی و راهکارها» از نگارنده در چهار شماره نشریات مؤسسه امام خمینی (ره) به چاپ رسیده است ، بدیهی است برای جلوگیری از تکرار مقاله حاضر بعضی نکات را مطرح نکرده و خوانندگان محترم را به همان جا ارجاع می دهد.
11 ـ سخنرانی مقام معظم رهبری مورخ 79/7/29 دیدار طلاب و روحانیون حوزه علمیه قم.
منابع و ماخذ:
1 ـ نهج البلاغه
2 ـ مجلسی ، محمد باقر ، بحارالانوار الجامعه لدررالائمه اطهار ، داراحیاء التراث.
4 ـدهخدا ، علی اکبر، لغتنامه دهخدا ، دانشگاه تهران ، مؤسسه لغت نامه دهخدا ، 1373.
5 ـ میز ، جان ، مدیریت تحول استراتژیک در تئوری و عملی ترجمه اسدالله کردنائج و صابر هدی ، از نشر مهربان
6 ـ فیشان ، تیمور ، خلاقیت و نوآوری در انسان ها و سازمان ها ، تهران ، نشر ترمه
7 ـ هنسن ، مارک، مدیریت آموزشی در رفتار سازمانی ، ترجمه محمد علی نائلی ، اهواز
8 ـ نژاد ایرانی ، فرهاد ، مدیریت خلاقیت و نوآوری در سازمان ها ، ارومیه
8 ـ گیدنز ، آنتونی، مصاحبه مدرنیست در کتاب ماه علوم اجتماعی شماره 48-47
9 ـ تافلی ، الوین ، شوک آینه ، ترجمه حشمت الله کامرانی ، تهران ، چاپ گلشن
10 ـ سنجری ، احمد رضا، «آموزش عاملان تغییر : دو مدل ترکیبی از تئوری و عملی» ، ماهنامه تدبیر شماره 104.
11 ـ استفن ، رابینز ، تئوری سازمان ساختار و طرح سازمانی ، مهدی الوانی و حسن دانایی فرد، 1389
12 ـ سادلر ، فیلیپ ، مدیریت تغییر ، ترجمه غلامرضا اسماعیلی ، تهران
13 ـ مطهری ، مرتضی ،ده گفتار ، تهران ، انتشارات صدرا
خردنامه همشهری ش 65