فرادید؛ ارسلان سلیمانیان، وانت «نیسان آبی» را همه ما می شناسیم؛ همان خودروی ترسناکی که هرجا هست، احتمال یک فاجعه هم آنجا هست! همان وانتی که از سال 1349 بر روی خط تولید رفته و رکورد بیشترین زمان قرارگرفتن روی خط تولید را یک تنه در تاریخ بشر در اختیار دارد! فکرش را بکنید.
به گزارش فرادید، از سال 1349 با همین قیاقه و با همین رنگ آبی بر روی خط تولید باشی و هنوز هم قصد خداحافظی نداشته باشی! خسته نباشی دلاور! شاید یک روزی «وحید شمسایی» از فوتسال حرفه ای خداحاظی کند، اما بعید می دانیم نیسان آبی با خط تولید خداحاظی کند! اصلا نباید هم خداحافظی کند. اگر خداحافظی کند پس چه کسی مسئولیت کنترل جمعیت کشور را بر عهده بگیرد؟! می دانید همین نیسان آبی اگر نبود، چند میلیون نفر در تصادفات رانندگی نمرده بودند و امروز باید دنبال کار و آب و نان می گشتند؟!
پس حالا که قرار است این وانت سالها و دهه ها و شاید قرن ها به حیات خود ادامه دهد، سازنده وطنی آن آمده و یک شیرین کاری کرده، آن هم چه شیرین کاری ای! ماجرا از این قرار بوده که «نیسان آبی» را در نظر بگیرید، به پلتفرم و نمای عقب و قوای محرکه آن دست نزده اند، به فضای بار آن دست نزده اند، به کیفیت متریال آن دست نزده اند ولی در عوضفقط چراغ های جلو و جلوپنجره اش را عوض کرده اند، حالا دنبال یک اسم باکلاس گشته اند و اسمش را گذاشته اند وانت «پادرا»! قیمتش را هم حدود 12 میلیون تومان گران تر از نیسان آبی اعلام کرده اند؛ صد و بیست میلیون ریال پول رایج مملکت تنها برای تغییرات نمای جلو!فکر می کنید که ما شوخی مان گرفته؟! نه! باور کنید آنچه ذکر شد حقیقت دارد. این ویترین صنعت خودروسازی ما است.
نمود خلاقیت در بزرگترین صنعت غیرنفتی کشور. با آن ریخت و پاش های همیشگی که حسابش از دست همه دررفته! راستش ما که فلسفه طراحی و تولید چنین محصولی را متوجه نشدیم. آخر اصلا چرا؟! اصلا همه هیبت و صلابت نیسان آبی به همان نمای جلواش بود. اصلا همان چراغ های دوقلوی جلو را هرکس میدید از ترس کُپ می کرد. آن چراغ ها چیزی در حد «نشان حاکم بزرگ» بود که هرکس می دید احترام می گذاشت، بعد آن وقت شما آن را عوض کردید؟! با اسطوره های جاده های ما چنین نکنید لطفا...!