همبستگی در مواجهه با دشمن
به نظر شهید مطهری از دیگر آسیب هایی که بر پیکر جوامع اسلام وارد شد، عدم همبستگی و وحدت میان جوامع مسلمان بود؛ یعنی همان چیزی که باعث شد نه تنها مسلمانها جایگاه واقعی خود را در عرصه جهانی از دست بدهند، بلکه به مشکلات متعدد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی گرفتار شوند.
اکنون مشاهده می کنیم که گوشه و کنار جهان اسلام، عرصه زورآزمایی و هنرنمایی نظامی و سیاسی گرگان جهانی است؛ استکبار و صهیونیسم، دست به دست هم داده اند و با استفاده از عوامل داخلی خود، در جهان اسلام فتنه گری می کنند. آنها مثل گرگ به جان جهان اسلام افتاده اند و بر روی مسلمانان پنجه می افکنند تا جایی را تصاحب کنند، با نفوذ سیاسی و نظامی خود را در بخشهای مختلف سرزمین های اسلامی، مسلم نمایند. در زمینه اقتصادی، فرهنگی، و...نیز وضع بهتری نداریم و در اثر نفوذ آشکار و پنهان صهیونیسم و استکبار در جوامع اسلامی و رهبران سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام، نه تنها همه ثروت مسلمانان به تاراج میرود بلکه نمی توانیم یک اراده جمعی از خود نشان بدهیم و با یک تصمیم جمعی از توان بالقوه و بالفعل خود در عرصه اقتصادی استفاده کنیم و حداقل با این ابزار مهم، جلوی بخشی از جنایت های استکبار و صهیونیسم را در جهان اسلام بگیریم. خلاصه اینکه تشتت قدرتهای سیاسی جهان اسلام و پایین بودن روح همبستگی در بین مسلمانان، مصیبتی است که مشکلات بسیاری را برای مسلمانان فراهم کرده است. این تشتت در حالی است که دشمنان اسلام نه تنها اتحادها و همبستگی های قاره ای دارند، بلکه در سطح جهان بطور متحد عمل می کنند.(1)
آیت الله مطهری بیان داشته است که مسلمانان بیش از مجهز شدن در برابر دشمنان، در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند؛ از اینرو، جوامعی مرده هستند، مخالفان اتحاد مسلمانان، برای اینکه از وحدت اسلامی، مفهومی غیر منطقی و غیر عملی بسازند، آن را به نام وحدت مذهبی توجیه می کنند تا این اتحاد در قدم اول با شکست مواجه گردد.
بدیهی است که منظور علمای روشنفکر اسلامی از وحدت اسلامی، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرف مفترقات آنها نیست؛ چرا که این کار نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی. منظور دانشمندان از وحدت اسلامی، وحدت مسلمانان است در یک صف و در برابر دشمنان مشترکشان. این دانشمندان می گویند، مسلمانان مایه های وفاق بسیاری دارند که می تواند مبنای اتحاد محکم در میان آنان گردد. همه مسلمانان از یک نوع جهان بینی برخوردارند؛ یک فرهنگ مشترک دارند و در یک تمدن عظیم و سابقه دار شرکت دارند. وحدت در جهان بینی، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بینش و منش، در معتقدات مذهبی، در پرستش ها و نیایشها، در آداب و سنن اجتماعی و... می تواند از آنها ملتی واحد و قدرتی عظیم بسازد که قدرتهای جهان در برابر آنها خضوع نمایند؛ خصوصا اینکه براساس نص صریح قرآن مسلمانان برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصی آنها را به یکدیگر مربوط می کند. با این وضع چرا مسلمانان از این همه امکانات وسیع ـ که از برکت اسلام نصیبشان گشته ـ استفاده نمی کنند؟(2)
او درخصوص میزان همبستگی در جوامع اسلامی بیان داشته است:
یکی از علائم حیات یک جامعه این است که همبستگی میان افرادش بیشتر است. خاصیت مردگی، متلاشی شدن و متفرق شدن و جدا شدن اعضا از یکدیگر است، خاصیت زندگی یک اجتماع به همبستگی و پیوستگی بیشتر اعضا و جوارح آن اجتماع است. آیا جامعه اسلامی امروز یک جامعه زنده است یا یک جامعه مرده؟ به این دلیل که مسلمانان بیشتر به جان یکدیگر می افتند و در نتیجه دشمن زیرک استفاده می کند، آنها مرده هستند. چه تعبیر رسایی وجود مبارک رسول اکرم(ص) دارد می فرماید: «مثل المومنین فی تواددهم و تراحمهم و تعاطفهم مثل الجسد اذا اشتکی منه عضو تداعی له سایرالجسد بالسهر والحمی»، مثل مردم با ایمان، آنهایی که زنده به ایمانند، آنهایی که مصداق «یاایها الذین آمنوا استجیبوا الله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم» هستند، مثل مومنان در همدلی، در دوست داشتن یکدیگر، در عاطفه داشتن نسبت به یکدیگر، در همدردی نسبت به یکدیگر در علاقمند بودن به سرنوشت یکدیگر، مثل پیکر زنده است که اگر عضوی از آن به درد آید، سایر اعضا با این عضو همدردی می کنند.(3)سپس با مقایسه جامعه ایده آل اسلامی با جوامع کنونی بیان نمود که:
آیا ما مسلمانان امروز همین جور هستیم؟ آیا اگر ضایعه ای، گرفتاری ای در نقطه ای از نقاط اسلامی رخ بدهد، ما این جور هستیم؟ حدود پانصد سال پیش وقتی که اندلس را که یکی از شریف ترین اعضای پیکر اسلامی بود از مسلمانان گرفتند که این هم تاریخچه عجیبی دارد، اساساً مسلمانان دیگر هیچ متوجه نشدند و گویا اصلا خبردار نشدند که عضو شریفی را یکی از مهدهای بزرگ تمدن اسلامی و جهانی را از آنها گرفتند در آن وقت گرفتار جنگ شیعه و سنی بودند؛ اصلا فکر نمی کردند که چنین موضوعی هم در دنیا مطرح است و چنین فاجعه ای هم برای دنیای اسلام رخ داده است. اقبال مدعی است که از تاریخ مردن تفکر اسلامی پانصد سال می گذرد. او مدعی است که پانصد سال است که طرز تفکر مسلمانان در باره اسلام به صورت مرده درآمده و صورت زندگی خودش را از دست داده است. در گرفتاریهایی که امروز برای اسلام هست، مثلاً در همین گرفتاری فلسطین ما و شما چقدر همدردی داریم؟ واقعاً احساس همدردی ما چیست؟ اگر نباشد، به قول پیغمبر اکرم(ص) ما مسلمان نیستیم «مثل المومنین فی تواددهم و تراحمهم و تعاطفهم مثلاً الجسد اذا اشتکی منه عضو تداعی که سایر الجسد بالسهر و الحمی» می فرماید: تمام این پیکر بی خوابی بسرش می زند، استراحت و آسایش از او گرفته می شود یعنی آنقدر به تکاپو می افتد که دیگر خوابش نمی برد.(4)
آنچه از متن سخنان آیت الله مطهری دریافت می شود، این است که وی چگونگی برخورد مسلمانان با مسئله فلسطین را معیاری برای سنجش روح همبستگی آنان، کیفیت اتحاد و تشتت جهان اسلام، میزانی برای آزمودن بلوغ سیاسی آنان و آگاهی از تفکر راهبردی مسلمانها می دانسته است. به عبارت دیگر، مسئله فلسطین می تواند جلوه گاه و محل نمایش غیرت اسلامی، آگاهی اسلامی، وحدت اسلامی و همبستگی اسلامی باشد؛ یعنی اینکه اگر مسلمانان در مورد این موضوع واکنش مناسبی نشان دهند، جهان بویژه مستکبران متوجه خواهند شد که مسلمانان در موضوعات اساسی و بنیادی با هم متحدند و با آگاهی و غیرت با آنها برخورد می کنند. در غیر این صورت استعمارگران و صهیونیسمها متوجه خواهند شد که مسلمانان نسبت به این موضوع حساسیت و واکنش جدی ندارند و می شود به راحتی به سرزمینها و منافع آن یورش برد. به همین دلیل است که پس از اشغال فلسطین، بارها بطور آشکار و پنهان شاهد حملات جهان استکبار به سرزمین های مختلف اسلامی هستیم.(5)
شهید مطهری به میزان همبستگی مسلمانان به اندازه نماز خواندن، بها می داده و برآن تاکید داشته است. او بیان نموده است که:
والله انفاق به فلسطینان واجب است. مثل نماز خواندن و روزه گرفتن واجب است. اولین سوالی که بعد از مردن از ما می کنند همین است که در زمینه همبستگی اسلامی چه کردید؟
پیغمبر فرمود: «من سمع مسلما ینادی یاللمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم» هرکس بشنود صدای مسلمانی را که فریاد می کند یا للمسلمین ، مسلمانان به فریاد من برسید و او را کمک نکند، دیگر مسلمان نیست، من او را مسلمان نمی دانم، مردم بیدار، آن مردمی هستند که فرصت شناس باشند، دردشناس باشند، حقایق شناس باشند.(6)
در کنار آسیب هایی که در جهان اسلام در مقابل دشمنان وجود دارد، بحث دشمن شناسی نیز برای آن شهید حائز اهمیت است.
پی نوشت ها :
1 ـ علی وزوائی، خطر بزرگ صهیونیسم از دیدگاه شیهد آیت الله مطهری،ص1
2ـ مرتضی مطهری،شش مقاله(الغدیر و وحدت اسلامی)(تهران:صدرا1368)ص4
3ـ همان،ص83
4ـ همان،ص84
5ـ همان،ص2
6ـ مطهری، حماسه حسینی،ج2،ص171
منبع:نشریه 15 خرداد شماره 19