ماهان شبکه ایرانیان

بعد از «شهرزاد» منتظر چه مجموعه ای باشیم؟

باعرضه قسمت اول از آخرین فصل مجموعه «شهرزاد» این ماراتن هیجان‌انگیز رسماً به پایان خود نزدیک می‌شود. فصل سوم «شهرزاد» در 15 قسمت تولیدشده و این یعنی فقط 15 هفته تا خداحافظی باشخصیت‌های محبوب این مجموعه دوست‌داشتنی فاصله‌داریم. غیرقابل‌انکار است که «شهرزاد» با قصه‌ای پرکشش، شخصیت‌های ملموس و ساختاری متفاوت و بسیار بهتر ازآنچه تاکنون دیده بودیم، هم‌سطح توقع مخاطبان را افزایش داد و هم عرصه را برای تولید و پخش آثار این‌چنینی هموار کرد. به‌واسطه همین موفقیت هم بود که آثار دیگری در این بازار عرضه شدند؛ بعضی با استقبال خوبی مواجه گردیدند و برخی خیر. مهم‌ترین کاری که تولیدکنندگان «شهرزاد» انجام دادند کسب اعتماد عمومی درزمینهٔ پخش و توزیع مجموعه‌های شبکه نمایش خانگی بود. عاملی که شاید خیلی بااهمیت به نظر نرسد، اما این روزها که پیش‌تولید فصل دوم «عالی‌جناب» با وقفه روبرو شده و سام قریبیان به دلیل دست بردن تهیه‌کننده در آخرین قسمت این مجموعه، با استفاده از صفحه شخصی‌اش به اعتراض به این موضوع پرداخته است، اهمیت این موضوع هم بیش‌ازپیش خودش را نشان می‌دهد.چندی است که اخباری از تولید و عرضه مجموعه‌های جدید نمایش خانگی به گوش می‌رسد. «خوب، بد، جلف» بعد از کلی بالا و پایین بالاخره کارگردانش را پیدا کرد و هنوز تکلیف همکاری حمید فرخ نژاد به‌عنوان یکی از مهم‌ترین کاراکترهای این مجموعه نامعلوم است. «عاشقانه» فصل دومی نخواهد داشت و مدتی است که صحبت‌هایی از ساخت مجموعه‌ای دیگر با همان گروه بازیگری به گوش می‌رسد. در میان این هیاهو و خبرهای ضدونقیض، «گل شیفته» آرام و بی‌سروصدا، پروانه ساخته گرفت و اکنون مراحل فیلم‌برداری را پشت سر می‌گذارد؛ اما چه چیزی باعث می‌شود که «گل شیفته» را جایگزین خوبی برای «شهرزاد» بدانیم و تقریباً مطمئن باشیم، اختلافات عوامل و مشکلات پشت‌صحنه خللی در ساخت و پخش این مجموعه ایجاد نخواهد کرد؟
پاسخ، کارگردانی است که سکان هدایت این مجموعه را بر عهده دارد. بهروز شعیبی، فیلم‌ساز جوان و بی حاشیه‌ای است که در اکثر آثارش هم با گروه تقریباً ثابتی همکاری می‌کند. گروهی که در پشت دوربین شعیبی قرار می‌گیرند و بازیگرانی که به شخصیت‌هایش جان می‌دهند، از تجربیات قبلی شعیبی می‌آیند و این آشنایی، احتمال برخوردهای غیرحرفه‌ای و حاشیه‌ای را کم می‌کند. از سوی دیگر، همان‌طور که گفتیم شعیبی فیلم‌ساز بی حاشیه‌ای است، حتی وقتی فیلمی جنجالی مانند «سیانور» می‌سازد که به دلیل تصویر ارائه‌شده از گروه‌های اپوزوسیون قبل از انقلاب به‌عمد توسط هیئت انتخاب نادیده گرفته می‌شود هم سکوت می‌کند و به سراغ کار بعدی‌اش می‌رود. شعیبی، نقطه اتکای کارش را نه جنجال قرار می‌دهد و نه حاشیه‌سازی جشنواره‌ای، نقطه اتکای آثار شعیبی، دیده شدن توسط مخاطب است.
بهروز شعیبی، فیلم‌سازی است که در طی بیست دهه حضور در سینما، اکنون به نظر می‌رسد به پختگی و کمال در سبک‌کاری و اخلاق حرفه‌ای رسیده است. مسیری که شعیبی به‌آرامی و باحوصله در طی سال‌ها طی کرده است، نشان‌دهنده تفکر و جهان‌بینی این فیلم‌ساز است و دقیقاً چیزی است که «گل شیفته» را تبدیل به سورپرایز بعدی شبکه نمایش خانگی می‌کند. برای اثبات این مدعا بد نیست به این مسیر کاری نگاهی بیندازیم و علی‌رغم اینکه تاکنون اطلاعات چندانی از این مجموعه در دسترس قرار نگرفته است، ببینیم که با چه فضایی سروکار داریم.
بهروز شعیبی کارش را با بازیگری شروع کرد و در «آژانس شیشه‌ای» ابراهیم حاتمی کیا درخشید. در «آژانس شیشه‌ای» در نقش فرزند حاج کاظم، به جوانی واقعیت بخشید که گرچه در یک خانواده سنتی و مذهبی بزرگ‌شده است، اما برخلاف الگوهای همیشگی سینمای ایران، با پدرش اختلاف‌نظر داشت و نمی‌توانست دربست هرچه او می‌گوید و هرچه آرمان اوست بپذیرد. این جوان پرسشگر و نقاد، تبدیل شد به قامت بهروز شعیبی که تا امروز هم می‌شناسیمش. شعیبی گرچه از باورهای مذهبی می‌آید اما همیشه این وجه پرسشگری را یدک کشیده است. در «طلا و مس» که شاید بیش از همه آثارش به‌واسطه آن شناخته می‌شود، در نقش طلبه جوانی ظاهر می‌شود که بدون توجه به نگاه اطرافیان عاشقانه از همسر بیمارش پرستاری می‌کند. در «طلا و مس» با شمایل جوانی آشنا می‌شویم که اگرچه در بطن حوزه علمیه و با باورهای سخت‌گیرانه مذهبی زندگی می‌کند، اما بازهم تن به رسوم پذیرفته‌شده نمی‌دهد و ابایی ندارد تا آنچه خود درست می‌داند را انجام دهد، حتی اگر عوض کردن پوشک بچه‌اش و شستن یک فرش نجس باشد.
در اینجا، ممکن است بپرسید که این نقش‌ها، تعریف‌شده و از پیش نوشته‌شده است و بازیگر فقط آن‌ها را ارائه می‌دهد. کاملاً هم درست میگویید، اما اگر پیش‌زمینه مذهبی شعیبی را در کنار این نقش‌های چالش‌برانگیزش بگذاریم، به ویژگی شخصی و تفکر وی دست می‌یابیم که همانا پرسشگری و انتقاد در مقابل موافقت بی‌چون‌وچراست. حتی اگر این دیدگاه را هم زیر سؤال ببریم، می‌رسیم به «دهلیز»، اولین فیلم شعیبی. در این فیلم شعیبی به مسئله قصاص می‌پردازد که این سال‌ها به‌وفور در سینماهایمان دیده‌ایم؛ اما آنچه «دهلیز» را متفاوت می‌کند، نگرش شعیبی به مسئله گناه و بخشش است. شاید بهترین سکانس فیلم جایی باشد که بچه پیش پدرش که به قصاص محکوم‌شده و چند روزی از زندان به مرخصی آمده اعتراف می‌کند که شیشه همسایه را شکسته است و پدر برایش توضیح می‌دهد که باید عذرخواهی کنند، اما همسایه در مقابل عذرخواهی مؤدبانه کودک فریاد میزند و در را می‌بندد و کودک می‌ماند یک دنیا سؤال بی‌پاسخ. کودک می‌ماند که تاوان گناه چیست و بخشش در کجای این معادله جای می‌گیرد و قهرمان داستان می‌ماند و بار سنگینی که بر دوش دارد و دری که به رویش بسته‌شده است.
اما تبلور نگاه عاصی و منتقد شعیبی در «پرده‌نشین»، سریال وی که از تلویزیون پخش شد دیده می‌شود. به‌جز اینکه شعیبی در این مجموعه، توانایی قصه‌گویی و قهرمان سازی‌اش را به رخ می‌کشد، در روزهای سوت‌وکور تلویزیون جان تازه‌ای به آن می‌بخشد. قهرمان «پرده‌نشین» با بازی ویشکا آسایش به‌هیچ‌وجه شبیه قهرمان‌های زن سینما و تلویزیون ایران نیست. این کاراکتر خود شعیبی است که در هر موقعیت و شرایطی همرنگ جماعت نمی‌شود و علیرغم اینکه ذاتش باورمند است اما پذیرش دربست باوجدانش سازگاری ندارد. قهرمان «پرده‌نشین» از جنس پاکی و معصومیت نیست، از جنس عصیان و برآشفتن است، از جنسی که اگر توجیهش نکنید راه خودش را می‌رود و شجاعانه عواقب کارش را می‌پذیرد.سخن کوتاه کنم، «گل شیفته» که تاکنون فقط چند عکس از مراحل فیلم‌برداری‌اش منتشرشده و مهناز افشار را در کسوت و گریمی متفاوت نشان می‌دهد، در سکوت کارش را به‌پیش می‌برد. با این عکس‌ها و گریمی که از سایر بازیگران دیده‌ایم، می‌شود گفت که آخرین تجربه کارگردانی شعیبی در ادامه مسیر «پرده‌نشین» است، ممکن هم هست که اشتباه کنیم و «گل شیفته» قسمتی از روایت‌های ناگفته شعیبی باشد؛ اما مسلم است که شعیبی قواعد قصه‌گویی و جذب کردن مخاطب را بلد است، نگاه منحصربه‌فرد خودش را دارد و به‌راحتی شبکه‌ای از روابط میان آدم‌ها را به تصویر می‌کشد که مخاطب را در روایت اسیر می‌کند. با همه این‌ها می‌توان گفت «گل شیفته» اتفاق خوبی خواهد بود و باید منتظرش ماند.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان