ماهان شبکه ایرانیان

تفسیر سوره‌ی انفال ( آیات ۶۱ تا ۶۵ )

«۶۱» وَ إِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ‌ و اگر (دشمنان) به صلح تمایل داشتند، (تو نیز) تمایل نشان بده و بر خداوند توکّل کن، همانا او شنوا و داناست

تفسیر سوره‌ی انفال ( آیات 61 تا 65 )
«61» وَ إِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ‌
و اگر (دشمنان) به صلح تمایل داشتند، (تو نیز) تمایل نشان بده و بر خداوند توکّل کن، همانا او شنوا و داناست.

نکته‌ها:

حضرت على‌علیه السلام به مالک اشتر مى‌نویسد: «لاتدفعنّ صُلحاً دعاک الیه عَدوّک و للّه فیه رضا فانّ فى الصلح دعة لجنودک و راحةً من همومک و أمناً لبلادک و لکن اَلحذَر کل اَلحذَر من عدوّک بعد صُلحِه، فان العدوّ ربّما قارب لیتغفّل»(182) صلح پیشنهادى دشمن را رد مکن، ولى پس از صلح هوشیار باش و از نیرنگ دشمن برحذر باش، چون گاهى نزدیکى دشمن، براى غافلگیر کردن است!

پیام‌ها:

1- مسلمانان باید در اوج قدرت باشند تا تقاضاى صلح، از سوى دشمن باشد. «و ان جنحوا»
2- اسلام، جنگ‌طلب نیست. «وان جنحوا... فاجنح»
3- فرمان جنگ و پذیرش صلح، با پیامبر خدا و از اختیارات رهبرى جامعه اسلامى است. «فاجنح» نفرمود: «فاجنحوا»
4- در پذیرش صلح، هم احتمال خطر و توطئه است، هم زخم زبان برخى دوستان، ولى باید بر خدا توکّل کرد. «توکّل على اللّه»
5 - ایمان به شنوایى مطلق و علم فراگیر خداوند، زمینه‌ساز توکّل انسان به اوست. «توکّل على اللّه انّه هو السمیع العلیم»
«62» وَ إِن یُرِیدُواْ أَن یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذِى أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ‌
و اگر (دشمنان) بخواهند با تو نیرنگ کنند، قطعاً خداوند تو را بس است، اوست که با امدادهاى خویش و حمایت مؤمنان، تو را یارى کرده است.

نکته‌ها:

این آیه را باید در کنار آیه‌ى 58 در نظر گرفت که اگر رهبر مسلمانان با شواهد و قرائنى، یقین به خدعه‌ى دشمن در سایه‌ى صلح داشت، حساب دیگرى دارد، ولى در صورت احتمال حسن نیّت، باید با هوشیارى آن را بپذیرد.
در برخى روایات، نصرت الهى، به پشتیبانى حضرت على‌علیه السلام از آن حضرت تفسیر شده است. در کتاب ابن عساکر از ابوهریره روایت شده که پیامبر اکرم‌صلى الله علیه وآله فرمودند: «بر عرش الهى نوشته شده است: «لا اله الاّ أنا وحدى لا شریک لى، محمّد عبدى و رسولى، ایّدته بعلىّ» معبودى جز من نیست و شریکى ندارم و محمّد بنده و فرستاده‌ى من است، او را به وسیله‌ى على‌علیه السلام یارى کرده‌ام. و این همان سخن خداست که فرمود: ««هو الّذى ایّدک بنصره و بالمؤمنین» فکان النّصر علیّاً».(183)

پیام‌ها:

1- رهبرى جامعه‌ى اسلامى باید پیشنهاد صلح دشمن را بپذیرد تا مسلمانان جنگ‌طلب معرّفى نشوند، امّا هوشیار باشد تا فریب نخورد. «ان جنحوا... فاجنح... و ان یریدوا ان یخدعوک» (یعنى احتمال خدعه وجود دارد)
2- اگر مردم آماده باشند و لطف خدا شامل شود، همه‌ى توطئه‌هاى دشمن خنثى مى‌شود. «فانّ حسبک اللّه»
3- اگر ما به وظیفه‌ى خود عمل کنیم، نباید از مشکلات بترسیم، چون خداوند، گشاینده‌ى مشکلات است. «أیّدک بنصره»
4- امدادهاى الهى و حمایت‌هاى مردمى، به اراده‌ى خداوند در جهت یارى شماست. «ایّدک بنصره و بالمؤمنین»
5 - حمایت مردم، با اراده و خواست الهى کارساز است. «فانّ حسبک اللّه هو الّذى ایّدک... بالمؤمنین»
6- استمداد از مردم، بدون غفلت از خداوند، شرک نیست. «ایّدک بنصره و بالمؤمنین»
7- مردم، بازو و پشتیبان رهبرند. «ایّدک... بالمؤمنین»
«63» وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِى الْأَرْضِ جَمِیعاً مَّآ أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ‌
و (خداوند) میان دلهاى آنان (مؤمنان) اُلفت داد، اگر تو همه‌ى آنچه را در زمین است خرج مى‌کردى، نمى‌توانستى میان قلوبشان محبّت و اُلفت پدید آورى، ولى خداوند میان آنان پیوند داد، چرا که او شکست‌ناپذیر و حکیم است.

پیام‌ها:

1- دلها و پیوند بین آنها به دست خداست. «و ألّفَ بین قلوبهم»
2- وحدت و اُلفت و محبّت، از نعمت‌هاى الهى است که خدا از آن یاد کرده و آن را بر مردم و پیامبر، منّت نهاده است. «و ألّف بین قلوبهم»
3- مهم‌تر از اتّحاد ظاهرى، پیوند قلبى و باطنى است، «و ألّف بین قلوبهم» وگرنه کافران هم در ظاهر متّحدند، ولى دلهایشان پراکنده است. «تحسبهم جمیعاً و قلوبهم شتىّ»(184)
4- زمانى مردم بازوى رهبرند که با هم متّحد باشند، وگرنه کمر رهبر را مى‌شکنند. «ایّدک بنصره و بالمؤمنین و ألّف بین قلوبهم»
5 - قبایل عرب تا پیش از گرایش به اسلام، گرفتار دشمنى عمیق با یکدیگر بودند. «الّف بین قلوبهم... ما الّفتَ بین قلوبهم»
6- ثروت و مقام، همه جا محبّت‌آور نیست. «لو أنفقت... ما ألّفت»
7- ایجاد محبّت و پیوند بین مؤمنان، پرتوى از عزّت و حکمت خداوند است. «و ألّف بین قلوبهم... عزیز حکیم»
«64» یَآ أَیُّهَا النَّبِىُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ‌
اى پیامبر! براى تو (حمایت) خداوند و پیروان با ایمانت کافى است (و نیازى به حمایت گرفتن از دیگران ندارى).

نکته‌ها:

ممکن است آیه را این گونه نیز بتوان معنا کرد: اى پیامبر! براى تو و پیروان با ایمانت، تنها حمایت خدا کافى است. یعنى خداوند، هم تو و هم پیروانت را یارى مى‌کند.
برطبق معناى اوّل، مؤمنان در سایه‌ى خداوند، حامى پیامبرند و بر طبق معناى دوم، مؤمنان در کنار پیامبر، تحت حمایت الهى هستند.
گروهى از یهودیانِ بنى‌قریظه و بنى‌نضیر، به دروغ به پیامبرصلى الله علیه وآله پیشنهاد یارى دادند، آیه نازل شد که مؤمنان براى تو کافى هستند. در ضمن این آیه مقدّمه‌ى فرمان جهاد در آیه‌ى بعد است.
در کتاب «فضائل الصحابه» از حافظ ابونعیم، از علماى اهل‌سنّت آمده که مراد از «مؤمنان» در این آیه، علىّ‌ابن‌ابى‌طالب‌علیهما السلام است.(185)
اگر استمداد از مردم و دلگرمى به حمایتشان با توجّه به خواست خدا باشد، منافاتى با توحید ندارد. شرک آنجاست که در برابر قدرت و خواست خدا، تکیه به دیگران شود. امّا تا وقتى که دلها و اندیشه‌ها و حمایت‌ها را شعاعى از اراده‌ى الهى بدانیم، در مدار توحید قرار داریم. «حسبک اللّه و من اتّبعک»

پیام‌ها:

1- پیروى همراه با ایمان ارزش است، نه پیروى بدون ایمان و نه ایمان منهاى تبعیّت. «اتّبعک من المؤمنین»
«65» یَآ أَیُّهَا النَّبِىُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُون صَابِرُون یَغْلِبُواْ مِاْئَتَیْنِ وإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٌ یَغْلِبُواْ أَلْفاً مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَفْقَهُونَ‌
اى پیامبر! مؤمنان را بر پیکار (با کفّار) تشویق کن، اگر بیست نفر از شما پایدار باشند، بر دویست نفر پیروز مى‌شوند واگر از شما صد نفر (مقاوم) باشند، بر هزار نفر از کافران غلبه مى‌یابند، زیرا آنان گروهى هستند که (آثار ایمان را) نمى‌فهمند.

نکته‌ها:

این آیه، موازنه‌ى قوا را در عدد نفى مى‌کند و به روحیّه، ایمان و صبر تکیه مى‌کند و براى اینکه گمان نشود پیروزى بیست نفر بر دویست نفر مبالغه است، تکرار مى‌کند که صد نفر بر هزار نفر چیره مى‌شوند، به شرط آنکه مؤمن و صابر باشند.
در جنگ‌هاى صدر اسلام، هرگز موازنه‌ى آمارى بین مؤمنان و کفّار نبوده است. در جنگ بدر، 313 نفر در برابر هزار نفر، در اُحد، 700 مسلمان در مقابل 3000 کافر، در جنگ خندق، سه هزار نفر در برابر ده هزار نفر و در جنگ موته، ده هزار مسلمان در مقابل صد هزار نفر از کفّار قرار داشتند.
امام صادق‌علیه السلام فرمودند: «در آغاز کار، یک مؤمن مأمور بود که با ده مشرک جهاد کند و حقّ فرار و پشت کردن نداشت».(186)

پیام‌ها:

1- از وظایف رهبر، تشویق مردم به جهاد و مبارزه با دشمن است. (نقش سخنان فرماندهى قبل از عملیات). «یا ایّها النّبىّ حَرِّض»
2- کارهاى دشوار، نیاز به تشویق، ترغیب و تلقین دارد. «حَرِّض»
3- در جنگ و جهاد، تبلیغات ضرورى است. «حَرِّض»
4- عامل تعیین کننده در جبهه‌هاى نبرد، ایمان و پایدارى است، نه تنها تعداد نفرات و موازنه‌ى ظاهرى نیروها. «عشرون صابرون یغلبوا مأتین»
5 - در آغاز اسلام، حکم جهاد با وجود یک دهم نیروهاى دشمن، محقّق مى‌شد. «عشرون صابرون یغلبوا مأتین» مسلمانان صدر اسلام داراى چنان ایمان، معرفت و یقینى بودند که پیروزى آنان بر ده برابر خود، قطعى و تضمین شده بود. («یغلبوا»، بیانگر تضمین بودن پیروزى است)
6- سرباز اسلام باید سه ویژگى داشته باشد: ایمان، صبر و آگاهى. («مؤمنین»، «صابرون»، و در باره‌ى کفّار مى‌فرماید: «لایفقهون»).
7- تکالیف خداوند، بر اساس توانایى‌هاى فکرى و جسمى انسان است. (در برهه‌اى از زمان، یک نفر باید با ده نفر مبارزه مى‌کرد که این آیه به آن اشاره دارد، ولى در برهه‌اى دیگر، یک نفر در برابر دو نفر که در آیه بعد اشاره شده است.)

پی نوشت ها :
 

182) نهج‌البلاغه، نامه 53.
183) تفسیر درّالمنثور، ج‌3، ص‌199، ملحقات احقاق‌الحقّ، ج‌3، ص‌194 وبحار، ج‌27، ص‌2.
184) حشر، 14.
185) الغدیر، ج‌2، ص‌51.
186) کافى، ج 5، ص‌69.
 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان