دبیر کل خانه پرستار در چهارمین نامه سرگشاده به ریاست محترم جمهوری خواستار توجه به مسائل و مشکلات مبتلا به جامعه پرستاری کشور شد.
به گزارش به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان نظام پرستاری ، متن کامل نامه محمد شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستار به شرح زیر می باشد:
جناب آقای دکتر روحانی رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
با عرض سلام و تحیات
برخورداری از سلامتی جزء حقوق مردم و تأمین سلامت جامعه یک تکلیف حاکمیتی است. بدون شک پرستاران به عنوان گروهی که با تلاش های شبانه روزی بیشترین خدمات بهداشتی و درمانی را به مردم عزیز ارایه می نمایند و بی شک موثرترین گروه در عرصه نظام سلامت محسوب می شوند. لیکن علیرغم تمامی تلاش های ممکن و صرف بالاترین وقت برای بیماران باز هم مردم از دریافت حداقل خدمات پرستاری محروم و گاهاً به همین دلیل دچار خسارات جبران ناپذیر می شوند. مسلماً تأثیر زیان های واقعی ناشی از این امر در افکار عمومی باعث بی اعتمادی هرچه بیشتر به سیستم بهداشتی درمانی خواهد شد لذا بهتر است در فضای تخصصی در این مورد بحث و مداقه صورت پذیرد. از طرفی علیرغم تمامی سعی و تلاش گروه پرستاری و تحمل فشارهای سنگین ناشی از کار و اضافه کار اجباری، فرسایش روحی و جسمی ناشی از کار سخت و زیان آور پرستاری و به دنبال آن مستهلک شدن زود هنگام پرستاران، بازهم دریافت کنندگان خدمت از حداقل خدمات پرستاری محرومند! آیا از خود پرسیده اید چرا؟
بدون شک علت را بایستی در نحوه برنامه ریزی ها، تصمیم گیری ها، سیاست گذاری ها و نگرش مسئولین مربوطه در حوزه سلامت جستجو کرد که در حقیقت نتوانسته اند و یا نخواسته اند ساز و کاری فراهم نمایند تا مردم عزیز از خدمات کافی و ایمن پرستاری برخوردار شوند.
جامعه پرستاری کشور و بخش عظیمی از مردم به امید تحقق شعار دولت تدبیر و امید در خصوص بهداشت و درمان و تحول در سلامت پای صندوق های رای رفتند و زمانی امیدوارتر شدند که بعد از شکل گیری دولت، حضرتعالی سلامت را به عنوان اولویت اول اعلام فرمودید و پیرو آن طرحی موسوم به « تحول نظام سلامت » البته بدون مشورت با صاحب نظران بهداشت و درمان، اقتصاد بهداشت، مدیریت و صاحبان فرآیند و با زمینه کارشناسی بسیار ضعیف و صرفاً با پشتیبانی قوی مالی و با تخصیص هزاران میلیارد تومان از محل هدفمند کردن یارانه، ارزش افزوده و سایر منابع به سرعت در مجلس مصوب و توسط وزیر محترم بهداشت ابلاغ و با عجله و بدون بستر سازی و به صورت غیر قابل تصور و مرموزی شکل اجرایی به خود گرفت!!
مرحله اول و دوم اجرایی تا حدودی رضایت نسبی مردم را جلب نمود ولی هدف اصلی و پنهان طراحان در مرحله سوم بود که تحت عنوان واقعی کردن تعرفه ها و به بهانه های واهی جمع کردن زیر میزی ها، کاهش پرداخت از جیب مردم و ... منابع هنگفتی از طرح تحول را به سمت گروهی قلیل و خاص سوق داد در نتیجه این نحوه پرداخت باعث افزایش اختلاف در پرداخت بین گروه های پزشکی، پرستاری و پیرا پزشکی تا 100 برابر شد به نحوی که در آمد پزشکان به چند ده و حتی چند صد میلیون تومان در ماه رسید. پدیده ای که در دنیا بی سابقه است و می تواند به ثبت جهانی برسد و مدال شوم افتخارش را هم بایستی به طراحان این طرح داد که توانستند با زیرکی رکوردی عجیب و بی سابقه را در بحث اختلاف طبقاتی در پرداخت ها در دنیا ایجاد نمایند!!
پرداخت های نجومی به گروهی خاص باعث عمیق تر شدن شکاف طبقاتی در نظام سلامت و حتی جامعه شد. این در حالی است که کارگران و حتی پرستاران در بخش خصوصی با حداقل حقوق قانون کار امرار معاش می کنند و درهمان منطقه محرومی که یک متخصص چند صد میلیون تومان دریافت می نماید بسیاری از کارگران، کارمندان و اهالی محتاج چند صد هزار تومان و گاهاً چند ده هزار تومان برای گذران زندگیشان هستند!! این موضوع را با کدام عدالت اجتماعی تعبیر می کنید؟!
آقای رئیس جمهور!
آنهایی که دغدغه مردم و نظام سلامت را دارند و دلسوزانی که وضع نابسامان امروز طرح تحول را پیش بینی می کردند از همان ابتدا هشدارهای لازم را داده و زنگ خطر را به صدا در آوردند تا شاید مسئولین و دولت مردان نسبت به این خطر حساس شوند ولی متاسفانه به جای توجه به افراد و گروه هایی که نقدی دلسوزانه داشتند با صرف بخشی از همین منابع برای تبلیغات غیر واقعی، سانسور و بدون توجه به سیل اعتراضات سراسری به بیراهه پیمایی این طرح نافرجام ادامه دادند.
مع الوصف امروز قاطبه جامعه بزرگ پرستاری کشور به عنوان گروهی که بیشترین خدمات بهداشتی را به مردم عزیز ارائه می نماید و سنگینی بار سلامت را بر دوش می کشد، از عملکرد وزارت بهداشت در حوزه پرستاری به شدت ناراضی بوده ،این نارضایتی به شکل های مختلف بروز و ظهور می نماید. آنچه که باعث زمین گیر شدن پرستاری شده بیشتر موانع خدمتی است که علی رغم همه تلاش های کارکنان پرستاری بازهم مردم از حداقل مراقبت های پرستاری محروم مانده اند و دلیل اصلی این مشکلات عدم توجه مسئولین بیمارستان ها، دانشگاه های علوم پزشکی و وزارت بهداشت و درمان است که در عرض 3.5 سال گذشته نه تنها عزمی برای رفع موانع خدمتی جامعه پرستاری نداشته بلکه با طرح های پرستار ستیز باعث تضعیف و تحقیر پرستاری کشور شده اند و لذا در ذهن و خاطره پرستاری این بازه زمانی به عنوان دوران سیاه پرستاری ثبت شده است.
آری دوران استبداد سیاه برای پرستاری در وزارت بهداشت دولت یازدهم رقم خورد، برخوردهایی که با پرستاری شد طی 30 سال گذشته بی سابقه بود، از احضار فعالین صنفی به سیستم های امنیتی، تا فشارهای حراستی گرفته و رد صلاحیت های فعالین صنفی به صورت بی سابقه در انتخابات صنفی پرستاران، تعلیق از کار، تهدید به شکل های مختلف و برخوردهای حذفی و سلبی محصول نگاه قلدرمآبانه وزارت بهداشت با پرستاری و پرستاران مظلوم کشور در دولت یازدهم بود. تفکری که در برخورد ناشایست وزیر بهداشت با فرماندار بدره خود را نشان داد، طی 4 سال گذشته و به صورت پنهان و آشکار بر نظام بهداشت و درمان کشور سایه افکنده است ولی پرستاران مظلوم تحمل کردند و دم بر نیاوردند، لیکن جامعه پرستاری کشور به هیچ عنوان این دوران سیاه را فراموش نخواهد کرد.
در ادامه پرستاران کشور ضمن یأس و نا امیدی از حل مشکلاتشان توسط مسئولین وزارت بهداشت شروع به انعکاس مشکلات به سایر نهادها، دستگاه ها و سیستم ها نمودند از جمله بخش هایی از نهاد ریاست جمهوری، سازمان مدیریت، معاون اول رئیس جمهور و حتی حضرتعالی؛ تا شاید گره ای از مصائب پرستاری باز شود ولی افسوس از حتی یک جواب مثبت!!
نه تنها به مکاتبات توجهی نشد که هیچ بلکه بنا به عرف سنوات گذشته جامعه پرستاری کشور انتظار داشتند افتخار دیدار رئیس جمهورشان در مراسم سالیانه روز پرستار را داشته باشند ولی علیرغم چشم انتظاری 4 ساله پرستاری کشور و پیگیری های نظام پرستاری و در حالیکه آخرین سال روز پرستار در این دولت بود بازهم توفیق دیدار با حضرتعالی حاصل نشد. نمی دانم چرا؟ آیا زحمات و خدمات گسترده پرستاران توسط حضرتعالی دیده نشد؟ یا این که خدمات پرستاران آنقدر در اولویت نبود که دیده شود؟ و یا شاید همان تفکر و قدرت
مطلقه بر وزارت بهداشت و درمان مانع شد! یا شاید همان گروه قلیل 5 درصدی که با در دست داشتن قدرت به نحوی منابع ثروت در نظام سلامت را نیز به دست گرفته و با این ابزار مفسده خیز و با لابی های مختلف خود را بر نظام سلامت تحمیل نموده اند موجب چنین امری شدند.
حال آنکه این ها فقط 5% از جمعیت بزرگ بهداشت و درمان و ذره ای کوچک از مردم هستند که منابع کثیری از بیت المال در دولت تدبیر و امید به جیبشان سرازیر شده است. شاید بهتر باشد بدانید در تمام دنیا پرستاران به عنوان قشری فرهیخته شأنی متناسب با پزشکان دارند.
اینجا این سوال در ذهن متبادر میگردد که آیا خانواده بزرگ پرستاری کشور جزو رعایای تحت سرپرستی دولت نیستند که ارزش یک دیدار را نداشته باشند؟!
لازم به ذکر است این چهارمین نامه سرگشاده خانه پرستار به عنوان نماینده بخشی از پرستاران کشور به حضرتعالی است که محتوی مکاتبات مورد تأیید قاطبه جامعه پرستاری کشور نیز می باشد اولین نامه تهیه شده برای جنابعالی در فرصتی کوتاه مورد تأیید 24 هزار پرستار قرار گرفت ولی دریغ از بذل توجه!
جناب آقای دکتر روحانی
به بهانه کمبود کادر پرستاری اقدام به دو برابر کردن ظرفیت دانشکده های پرستاری، طرح شبهه بر انگیز تربیت پرستار بیمارستانی و تربیت کمک پرستار و در آخرین اقدام طرح محدود کننده صلاحیت حرفه ای پرستاران توسط سیستم دولتی و پزشکان نمودند. در حالیکه هزاران نفر پرستار فارغ التحصیل بیکار و صدها پرستار که از سرمایه های این کشور بودند مهاجرت کرده و گروهی از پرستاران خانه نشین و تعدادی دیگر در سایر مشاغل و آنهایی هم که ناچاراً شاغلند بیش از 98% از شغلشان ناراضی اند.در حقیقت باید گفت دلیل کمبود نیروی پرستاری محدودیت های استخدام، ناکارآمدی وزارت بهداشت در جذب، حفظ و ابقای نیروی انسانی، شرایط سخت و کاهش جذابیت های حرفه ای است که آن وزارت به ظاهر موفق! نتوانسته و یا نخواسته با این همه منابع کثیر به آن ورود نماید و در جهت تامین سلامت واقعی مردم گام بردارد.
و در نتیجه گسیل هزاران میلیارد تومان که می توانست منشاء بسیاری از تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشور باشد، امروز شاهد معوقات یکساله، نارضایتی گسترده کارکنان بهداشت و درمان حتی پزشکان و ناکارآمدی طرح مزبور هستیم. جای تأسف است که مسئولین امر به جای بکارگیری نظر کارشناسان برای بررسی عملی این بحران ایجاد شده بیشتر به دنبال کتمان حقیقت و معلول بوده و به جای پرداختن به علت مشکلات، بیشتر به دنبال محل های پرداخت جدید به هر طریق ممکن می باشند که این معوقات را کم نمایند. غافل از اینکه این سونامی متوقف نمی شود و اینگونه پرداخت ها به مثابه مخدری است که به جز ورشکستگی، خانمان سوزی و ویرانی نظام های اقتصادی، اجتماعی کشور حاصل دیگری نخواهد داشت.
در نهایت معروض می دارد جامعه پرستاری کشور جز دغدغه خدمت به مردم عزیز سودای دیگری ندارد و خواسته اصلی گروه پرستاری برقراری عدالت همه جانبه، رفع تبعیض های فاحش و اجرای قوانین بر زمین مانده پرستاری است که البته در ماه های پایانی دولت امید زیادی نیز به حل مشکلاتشان نمی رود لیکن بر حسب وظیفه ذاتی و رسالت صنفی، مطلب را به استحضار عالی می رسانم شاید مورد عنایت حضرتعالی قرار گیرد.