افزایش مشکلات مالی و اقتصادی که تاثیر مستقیمی بر معیشت شهروندان ایرانی دارد، بر کسی پوشیده نیست. مشکلاتی که در این سالها، بیشتر و بیشتر شده و گروههای خاص جامعه را دوچندان آزرده کرده است. از بیماران گرفته تا مددجوایان بخش های مختلف ، زیر فشار مشکلات معیشتی بیشترین آسیب را می بینند و انتظار میرود که توجه بخشهای دولتی به این گروهها، خاص باشد.
به گزارش ، روزنامه قانون در ادامه می نویسد: با وجود شعارهای دولتمردان در برهههای مختلف از ضرورت توجه به اقشار ضعیف جامعه، در عمل اتفاقی دیگر میافتد و بیتوجهیها به این گروه از افراد جامعه بیشتر و بیشتر میشود. در تازهترین اتفاق، این معلولان، سالمندان بیسرپرست و بیماران روانی کشور بودند که با بی مهری دولت مواجه شده اند. این افراد که آنها را باید از جمله مظلوم و محرومترین شهروندان ایرانی معرفی کرد، بخش زیادی از خدمات خود را زیر نظر انجمن عالی توانبخشی معلولین کشور دریافت می کنند؛ انجمنی که چند ماه است نهتنها مدیران و کارکنانش حقوقی نگرفته اند، بلکه یارانههای پرداختی برای توانخواهان این مرکز نیز مدت زیادی است که پرداخت نمی شود. بر اساس اخبار منتشر شده، سازمان بهزیستی کشور، بیش از چهار ماه است به مراکز توانبخشی معلولین ذهنی و جسمی یارانه ای پرداخت نکرده و با شرایطی که پیش آمده، به احتمال زیاد این مراکز در آینده نزدیک تعطیل میشوند؛ اتفاقی که 120 هزار توانخواه را سرگردان و مشکلات اجتماعی فراوانی را برای کشور ایجاد خواهد کرد.
شرایط زندگی معلولان سختتر شده است
اواخر هفته پیش بود که نامه مدیرعامل انجمن عالی توانبخشی معلولان کشور خطاب به مدیرعامل سازمان بهزیستی در اعتراض به حذف یارانه مددجویان منتشر شد تا اثباتی بر مدعای بی تفاوتی دولت به گروههای محروم باشد. مدیرعامل انجمن عالی توانبخشی معلولان در این نامه به موضوعاتی از جمله بدعهدی مدیران میانی در عمل به قولهای داده شده، مشکل در پرداخت حقوق و مزایای کارکنان و آسیب های احتمالی این بحران اشاره کرد. سعدآبادی در نامه خود به محسنی بندپی، این نکته را متذکر شده است که 120 هزار توانخواه و بیمار روانی کشور زیر نظر این مجموعه در حال دریافت خدمات هستند و هر گونه اخلال در خدماترسانی این مراکز ،آسیب های اقتصادی و اجتماعی فراوانی را متوجه جامعه خواهد کرد.برخی خانواده ها که دارای فرزند توانخواه و معلول ذهنی یا جسمی هستند، از وضعیت موجود بسیار شاکی و مضطرب هستند و معتقدند این مشکلات مالی، امکان سپردن فرزندانشان به مراکز توانبخشی را از آنها گرفته و مشکلات فراوانی ایجاد کرده است.
نگرانی و آسیب وضعیت کنونی شاید این باشد که با ادامه فشارها، مراکز توانبخشی ناچار خواهند شد توانخواهان را به خانواده ها تحویل دهند و در این بین آن دسته از توانخواهان که از سرپرست بهره نمیبرند یا سرپرست ندارند، شرایط به مراتب بدتری خواهند داشت.این مشکل حتی در تامین مایحتاج اولیه توانخواهان از جمله غذا و پوشاک نیز اثر گذاشته و در حال حاضر مدیران این مراکز، امکانی برای تهیه حداقل های مورد نیاز توانخواهان را نیز ندارند. کارکنان و نیروهای توانبخشی کشور در حال حاضر پرداخت یارانه های معوق و دوماه آخر سال، ابلاغ یارانه های جدید بر اساس مصوبه جدید دولت و ابلاغ شهریه های جدید را در زمره خواسته های مورد انتظار خود قرار داده و امیدوار هستند که سازمان بهزیستی به این خواسته ها ترتیب اثر دهند. باوجود گذشت چهار ماه از پیگیری ها و بی توجهی مسئولان به این مشکل، حالا هنوز کارکنان توانبخشی کشور تاکید دارند که بر اساس آموزه های دینی و اخلاقی در عمل به رسالت خود کوتاهی نکنند و مطالباتشان را از طریق نمایندگان و نامه نگاری دنبال کنند.به نظر می رسد سازمان بهزیستی کشور، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و نیز سایر مسئولان دولت از نجابت و مظلومیت توانخواهان کشور و نیروهای خدماترسان این حوزه در حال سوء استفاده هستند. آنها می دانند این گروه هرچقدر هم که از نظر مالی در تنگنا باشند، امکان و راهی برای اعتراض ندارند و این موضوع، مسئولان را به اعمال فشار به این مجموعه و هزینه کردن درآمدها در محل های دیگر ترغیب میکند.البته مسئولان دولتی اگر متوجه آسیب های این اقدام خود بودند و با نگاه دیگری به مشکلات توانخواهان و بیماران روانی کشور نگاه میکردند، شاید ترجیح می دادند که هزینه ها را از محل های دیگر حذف و به این مراکز پرداخت کنند؛ اتفاقی که الان برعکس است و مشخص نیست در ذهن و فکر مسئولان چه می گذرد.
سوالهای بی پاسخ!
پرداخت نشدن یارانه توانخواهان از آن دست قابل تامل و تاسف است که این گروه از شهروندان، هزینههای بالایی را برای درمان و توانبخشی متحمل می شوند و عمده آنها نیز از جمله گروههای ضعیف جامعه به لحاظ مالی محسوب میشوند. از طرفی، حجب و حیای این گروه از شهروندان نیز زبانزد است و بی آنکه صدایشان درآید، با دردهای خود میسوزند و می سازند.
کمک های پرداختی به این گروه از شهروندان در حداقل ممکن قرار دارد که همین حداقل نیز از آنها در حال دریغ شدن است. پیگیریهای «قانون» از مسئولان سازمان بهزیستی و نیز نمایندگان کمیسیون اجتماعی مجلس در پیگیری حقوق پایمال شده مددجویان بی نتیجه ماند اما بی شک در روزهای آینده، مشکلات عدیده مددجویان بهزیستی و وظایف زمین مانده و فراموش شده دولت در برابر آنها تا رسیدن به نتیجه پیگیری خواهد شد.