گردهمایی والدین ـ کاری از گروه Open Space کشور گرجستان
گردهمایی والدین / Parent’s Meeting / მშობელთა კრება
گروه کارگردانی: میخاییل چارکویانی، داویت خوربالادزه
Directors
Mikheil Charkviani, Davit Khorbaladze
Set & Costumes
Ana Gurgenidze
Cast
Nutsa Guchashvili, Nini Iashvili, Teona Lejava, Anano Makharadze, Gvantsa Enukidze, Nato Bichikashvili, Tamta Chumashvili, Mariam Shalikashvili, Erekle Getsadze, Irakli Kakabadze, Irakli Sirbilashvili, Bichka Cheishvili, Temo Rekhviashvili, Gigi Rekhviashvili, Lasha Lashkhi, Mikheil Abramishvili
گردهمایی والدین از سوم بهمن تا هفتم بهمنماه 1396 در بخش مسابقه خارج از صحنۀ (مکانهای نامتعارف) سیوششمین در محل عمارت روبرو، به روی صحنه رفت.
وقتی وارد سالن شدیم بازیگران به موازات هم روی زمین، برخی سر به سمت یک جهت و برخی خلاف آن جهت دراز کشیده بودند که اولین نفر تا کمر از زمین بلند شد و اولین دیالوگ را گفت و دوباره دراز کشید و پشت آن دیگری و دیگری و دیگری. این شروع داستان گردهمایی والدین بود که انگار تنها چیزی بود که بازیگرانش به یاد میآوردند. گذشتهای از تکتک بازیگران که هر کدام داستان شخصی خود را داشتهاند. تا جایی که پدر و مادر شدن و بهطور کل «والد» چگونه معنا پیدا میکند…؟!
صحبتهای طولانی از جزئیاتی که آنها تکتک برای ما بازگو و گاهی حتی تکرار میکردند نشان از اهمیت جزییاتی داشت که در طول زمان اصل طبیعت ما را دستخوش تغییر کردهاند.
صحنۀ اجرا فضای گرمی داشت و یک وجه از مکعبمستطیل صحنه، تصویر دوربینی بود که در دستان میشاییل (یکی از کارگردانان کار) قرار داشت و بهصورت زنده از طریق ویدئوپروژکتور پخش میشد. دیگر کارگردان کار (داویت خوربالادزه) نیز در قالب یک گروه موسیقی دونفره در وجه دیگر این مکعب مستطیل، روی یک استیج قرار گرفته بودند.
کارگردان دوربینبهدست (میشاییل)، زمانی که تصویری از صحنه را به نمایش میکشید، شما صحنۀ دیگری از نمایش را بهصورت زنده بههمراه آن تصویر مشاهده میکردید و این ارتباط پیچیدهای از وقایع داستان را به بیننده القا میکرد.
صدای خوب بازیگران و موسیقی، بهخوبی در کنار هم و گاهی روی یکدیگر قرار گرفته بودند و قدرت کلام بازیگران در میان نقاط قوت تکتک آنها، از نقاط بارز آنها به شمار میآمد.
بازی خوب بازیگران تا جایی پیش رفت که من ترجمه را رها کردم و چشم در چشم بازیگر، حس میکردم که بخشی از این اجرا هستم… . من با آنها خندیدم، گریه کردم، ترسیدم، حرف زدم، گاهی خوشحال شدم و گاهی ناراحت.
بخشهایی از نقد بر این نمایش که در طول برگزاری منتشر شده بود را باهم بخوانیم:
پدر و یا مادر بودن یعنی چه؟
جمعی هنرمند جوان در واکاوی خویشتن به دنبال درک این مفهوم در مواجهه با پدر و مادر خود در دورۀ کودکی هستند. حالا این نقد و نقب جانکاه میتواند در احیای این مفهوم، برای خودشان که جوان هستند، شکل کاربردی بگیرد. شاید اینان بهزودی ازدواج کنند و صاحب فرزند شوند، در بر گیرنده چنین جایگاه و مقامی باشد که باید درستتر از والدین خود به دنبال احیایاش برآیند.
متن این اجرا براساس قصههای شخصی بازیگران کار شکل گرفته است. همچنین مصاحبهها و رمان نویسنده کلاسیک گرجی، نیکو لورتکیپانیزه با نام تراژدی بدون قهرمان در شکلگیری این متن نقش داشته است. پدر یا مادر بودن یعنی چه؟ چطور زندگی ما میتواند با جزئیات کوچکی تغییر کند که لازمۀ فضایی پر از کلیشههای جنسیتی هستند و چطور این فضا تلاش دارد که طبیعت ما را تغییر دهد؟ گردهمایی والدین چنین فضایی را برای مخاطب خود ارائه میدهد و سعی دارد سوالهایی را برای او به وجود آورد.
اجرای نوین
اینان 17 بازیگرند (15 بازیگر و 2 کارگردان که آنها نیز هرکدام نقشی در این نمایش ایفا کردهاند) که هر کدام قصه و روایت خود را در صحنه بیان میکند، البته اجماع این همه قصه شاید زیادتر از حد باورمندی مخاطب خارجی باشد؛ چون مشکل ارتباط زبانی مانع از درک صحیح و فوری قصهها خواهد شد. حتی رونویس فارسی و انگلیسی هم نمیتواند چندان کمکی کند، چون بیشتر اوقات ریتم بیان کلامی بسیار تند میشود و از سوی دیگر نیز حرکات و میزانسنهای مرتبط و حتی بیربط با روایتها، باید دیده شود و این خود مانع از خواندن رونویس خواهد شد و حتی گاهی نیز چشم خسته میشود از خواندن آن همه کلمات که خیلی تند بر آن نقش میشوند.
اما نحوۀ بیان، بسیار خلاقانه است. میدانیم روایت صرف در تئاتر نمیتواند جذابیتی داشته باشد و باید که روایت همراه با لحظات نمایشی باشد؛ چون تئاتر، هنر دیدن هست و هر چه بر این دیدهشدن تأکید بیشتری شده باشد، اثر از قدرت بهتر و حظ بصری بیشتری برخوردار خواهد شد.
شنیدن خاطرات تلخ و شیرین است و در آن خطا و مسئولیتپذیریهای والدین گرجی در دورۀ معاصر روایت میشود. اما نوع مواجهه «ضد روایت» است، چون هر روایت با مجموع کارکردهای نمایشی و برخوردار از موسیقی، صدا، ویدئو، و بازیهای بیربط در هم شکسته میشود.
بازیگران جوان به راحتی حضور رسیدهاند و میتوانند خود را ابراز کنند و این همان جنبۀ کاربردی و وجوه مستند تئاتر است که میتواند هر کسی را به این مرحلۀ پرتکاپو برساند. تئاتر نیز جلوۀ مستند به خود میگیرد، چون این روایتها و حضورها حالت مستند و خیلی باورپذیر دارد و ما میدانیم این روایات خیلی با صراحت و به دور از ممیزیهای انسانی و اخلاقی، خود را آشکار میکنند و هدف پاسخ به آن پرسش انتقادی است.
عمارت روبرو طوری طراحی شده که بتواند بر این حضور و روایتها در گردهمایی والدین تاکید بیشتری شود. دو در، یکی روبرو و یکی در سمت چپ میتواند ورودیها را تعریف کند. بعد، ایستادن و صحبت کردن، بهترین جلوۀ حقیقی این روایتهاست اما این روایت به شکلی آشناییزدایی میشوند و میکروفن و ویدئو دو ابزار برای این شکست روایت هست که ما بدانیم اینها خاطراتشان را در یک شرایط ازپیشکارشده ارائه میکنند. بنابراین روابطی هست و اینها بیآنکه بخواهند، نقش دیگران را بازی میکنند و روایت، شکل نمایشی کوتاه به خود میگیرد و باز روایتها درهم میشکند.
دختری افتاده بر زمین، دوربین مقابل او روی پرده، روایتگر ماجرایی است. دختری لباس عروس برتنکرده و درباره دل کندنش از پدر و خانوادهاش میگوید که غیرقابلتصور است برایش و حالا این دوری و دل کندن برایش ناممکن است. پسرانی پوشیده در لباس و کفش ورزشی، خاطرات خود را از کودکی میگویند که بیشتر اسباب زحمت و اذیت هستند اما والدین باید اینان را بپذیرند. دختری، رهایی میخواهد و با تحکم از پدرش میخواهد دیگر او را نپاید. دختری از مادر هنرمند و آوازخوانش میگوید که این خود تبدیل به حسن رفتار در او شده، چون این دختر هم آوازخوان شده و با این هنر میتواند از هر کسی دلبری کند چنانچه معلمهایش هوای او را داشته و به او نمرههای خوب میدادند. دختری از ترس دور افتادن و مردن والدینش در وسط خیابان بسیار و بلند میگرید و… مردی جوانی میچرخد و دیگران مرد واقعی گرجی را معرفی میکنند که در او سنتها و حمایتها و مهربانیها و قوتها باید برجسته باشد. مردی میرقصد و از اعتیادش به الکل و سیگار در نوجوانی به دلیل مهاجرت پدرش به خارج میگوید و او هم نقش زمین میشود… سر آخر هم پدری روایتگر خوردن نان و سبزی است و اینکه کودکانش بعد از او از گرسنگی میمیرند و مرد خود را میکشد و… روایتهایی از این دست که از 1991 و آزادی و استقلال از جمهوری شوروی و… مردم دچار این نوع تحولات و اتفاقات شدهاند و در بازگوییاش دارند مدرن شد آن را در تضاد و تناقض با مفهوم حقیقی والدین میبینند.
در پایان جا دارد که اعلام امیدواری کنم تا کارهایی مانند گردهمایی والدین از دیگر کشورهای جهان، بیشازپیش با هنرهای ما تبادل اطلاعات کنند و تعامل و گردهمایی ما با دنیا، در محافل و رویدادهای گوناگون بیشازپیش باشد و همچنین ابراز تاسف بابت عدم توجه داوران به این اثر.
ویدئوی کوتاهی از این نمایش را در ، میتوانید مشاهده کنید.