آداب دعا و مناجات هایی برای سال نو

  انواع دعا   خواندن بنده مر خدای را سه روی دارد هر سه را دعا گویند: اوّل آن است که بر وی ثنا گوید و به پاکی بستاید و به یگانگی وی اقرار دهد چنان که گوید: «انت الله لا الاّ انت ربُّنا لک الحمد» دیگر وجه آن است که بنده عفو خواهد و مغفرت و رحمت گوید: «اغفرلی و ارحمنی واعف عنّی و اهدنی» سه دیگر وجهه آن است که ح ...

آداب دعا و مناجات هایی برای سال نو

 

انواع دعا
 

خواندن بنده مر خدای را سه روی دارد هر سه را دعا گویند:
اوّل آن است که بر وی ثنا گوید و به پاکی بستاید و به یگانگی وی اقرار دهد چنان که گوید: «انت الله لا الاّ انت ربُّنا لک الحمد»
دیگر وجه آن است که بنده عفو خواهد و مغفرت و رحمت گوید: «اغفرلی و ارحمنی واعف عنّی و اهدنی»
سه دیگر وجهه آن است که حظّ دنیوی خواهد، گوید: «ارزقنی مالاً و ولداً.» این هر سه قسم را دعا گویند.
شرط دعا آن است که بنده در حال دعا، شکسته دل باشد و اندوهگین؛ و دعا کند به تضرّع و زاری.

آداب دعا
 

از آداب دعا آن است که طاعتی و صدقه ای فرا پیش دارد.
در خبر است که مردی در مسجد رسول صلی الله علیه و آله دعا می کرد و رسول در وی می نگریست و تبسّم می کرد، گفتند: یا رسول الله! چرا تبسّم کردی؟ گفت عجب آمد مرا دعای این مرد، یک بار بگفت که یا ربّ! الله یک بار گفت که لبیک؛ پس دو بار بگفت که یا ربّ! الله دو بار بگفت که لبیک پس سه بار بگفت که یا ربّ! الله سه بار بگفت که لبیک.(1)

آداب دعا و مناجات هایی برای سال نو
 

انواع دعا
 

خواندن بنده مر خدای را سه روی دارد هر سه را دعا گویند:
اوّل آن است که بر وی ثنا گوید و به پاکی بستاید و به یگانگی وی اقرار دهد چنان که گوید: «انت الله لا الاّ انت ربُّنا لک الحمد»
دیگر وجه آن است که بنده عفو خواهد و مغفرت و رحمت گوید: «اغفرلی و ارحمنی واعف عنّی و اهدنی»
سه دیگر وجهه آن است که حظّ دنیوی خواهد، گوید: «ارزقنی مالاً و ولداً.» این هر سه قسم را دعا گویند.
شرط دعا آن است که بنده در حال دعا، شکسته دل باشد و اندوهگین؛ و دعا کند به تضرّع و زاری.

آداب دعا
 

از آداب دعا آن است که طاعتی و صدقه ای فرا پیش دارد.
در خبر است که مردی در مسجد رسول صلی الله علیه و آله دعا می کرد و رسول در وی می نگریست و تبسّم می کرد، گفتند: یا رسول الله! چرا تبسّم کردی؟ گفت عجب آمد مرا دعای این مرد، یک بار بگفت که یا ربّ! الله یک بار گفت که لبیک؛ پس دو بار بگفت که یا ربّ! الله دو بار بگفت که لبیک پس سه بار بگفت که یا ربّ! الله سه بار بگفت که لبیک.(1)
دعا کلید رحمت است و گواه عبودیّت و پیوستن را وسیلت. هر کس که در دعا بر وی گشودند، در اجابت هم بر وی گشادند که می گوید جلّ جلاله:«بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را»؛ دعا، پیرایه پیوستگان است و مایه دست گرفتگان و حلقه در حق به دست جویندگان. مصطفی صلی الله علیه و اله گفت: «دعا سلاح مؤمن و ستون دین و نور آسمان و زمین است.» هر که به کاری درماند یا او را نکبتی رسد و دست در دعا و تضرّع زند، دست اعتماد به ضمان الله زده نیاز به برّ وی زده است. و شرط آن است که به وقت دعا آواز نرم دهد و خاطراز حرمت پر کند و به اجابت یقین باشد.

اهمیت دعا
 

بدان که دعا کردن و حاجت و نیاز به درگاه بی نیاز برداشتن، اهل شریعت را مقامی جلیل است، عین عبادت است و رسیدن به بهشت را نیک وسیلت است؛ اما حال عارفان، حالی دیگر است و طریق ایشان طریقی دیگر.(2)
نشان اجابت دعا، ثبات است بر دعا. چون بر دعا ثبات کردی، اگر از اجابت که نصیب تو است، محروم مانی به عبادت که حقّ الله تعالی است، مشرّف گردی و این قدم ورای آن قدم است و این مقام به از آن مقام.
عادت خلق چنان است که مرغ بگیرند و او را قفسی سازند و آب و علف آماده دارند تا آن مرغ به وقت سحر به بانگ آید؛ همچنین ربّ العزّة عابدان و عارفان را در وجود آورد و دنیا قفس ایشان ساخت و منافع و مصالح ایشان در دنیا مهیّا کرد و کارهاشان راست کرد، آنگه در محکم تنزیل گفت: «و بالاسحار هم یستغفرون»(3) بنده به عجز خود در وقت سحر می زارد و می خروشد و حق به لطف خود میشنود و می نیوشد.(4)

 

عید عاشقان

ای به عیدی دلم به روی تو شاد
عید را تو مبارک باد

هر کجا یاد چهره تو کنند
هیچ کس را ز عید ناید یاد

ای بسا دل که از هوای لبت
در میان گل و گلاب افتاد

هر زمان شادی مو است مرا
زان رخ همچو صورت نوشاد

نی غلط میکنم چه می گویم
با چنین غم چگونه باشم شاد

قبله نیکوان بغدادی
وز تو چشمم چو دجله بغداد

بر فلک تاختی به تندی اسب
تا رخت ماه را رخی بنهاد (5)

 

در گنج رحمت

 

خدایا تو مارا صفایی بده
به ما بینوایان نوایی بده

در گنج رحمت بر ما بگشای
و زان داد هر جا گدایی بده

همه دردناکان درمانده ایم
حکیمی !به هر یک دوایی بده

سگ کوی رندان آزاده ایم
دران کوچه ما را سرایی بده

بلائیست این نفس کافر عبید
گرش می توانی سزایی بده (6)

 

ایام رحمت
 

خدایا!این ایّام است که تفضیل نهادی این ایام را بر ایام دیگر و بزرگ گردانیدی این ایام را به تحقیق که رسانیدی تو مرا به این ایام به لطف و رحمت خود، پس فرود آور بر ما در این ایام از برکت های خود و فراخ گردان بر ما در این ایام از نعمت های خود.
خدایا!به درستی که من می خواهم از تو آنکه رحمت فرستی بر محمد و آل محمد و آنکه راه راست نمایی ما را در این ایام، راه راست و پاکی از گناه و بی نیازی و بگردانی کردار ما را در این روزها از آن چیزی که دوست داری و خشنود باشی.
خدایا!به درستی که من میخواهم از تو ای محلّ هر شکایتی و ای شنونده هر رازی و ای بیننده هر پیدا و ای داننده هر پنهانی، آنکه رحمت فرستی بر محمد و آل محمد و آنکه بر داری از ما ایام رنج و محنت را و اجابت کنی از برای ما در این ایام دعا را و قوت دهی دراین ایام و اعانت کنی ما را و توفیق دهی در این ایام مر چیزی که دوست داری ای پروردگار ما و خشنود باشی بر چیزی که فرض کردی بر ما از فرمان برداری خود و فرمان برداری رسول خو و اهل محبت تو، یعنی ائمه معصومین.
خدایا!به درستی که من می خواهم از تو ای مهربان تر مهربانان، آنکه رحمت فرستی بر محمد و آل محمد وآنکه ببخشی ما را در این ایام، خشنودی؛ به درستی که تو شنونده دعایی. و باز مداراز ما بهتر چیزی که فرود آید در این ایام از آسمان و پاک گردان ما را از گناه، ای داننده غیب ها، و واجب گردان از برای ما در این ایام بهشت را.
خدایا!رحمت بفرست بر پیمبر و آل پیمبر و مگذار مر ما را در این ایام گناهی مگر که بیامرزی تو آن، نه اندوهی مگر که خلاص گردانی ما را از آن و نه قرضی مگر که قضا کنی تو آن را و نه غایبی مگر باز رسانی او را و نه حاجتی از حاجت های دنیا و آخرت مگر که آسان گردانی و بر آوری، به درستی که تو بر همه چیزی توانایی.
خدایا!ای داننده اشیای پنهانی، ای رحم کننده بر اشک های چشم، ای اجابت کننده دعاها، ای پروردگار زمین ها و آسمان ها، ای آن کسی که مشتبه نمی شود بر او آوازهای مختلف، رحمت فرست بر محمد و آل محمد و بگردان ما را در این ایام از آزاد کرده های خود و خلاص کرده شده های خود از آتش دوزخ و از آن کسانی که فیروزی یافته اند به بهشت و از نجات یافتگان به رحمت خود، ای رحیم تر رحم کنندگان، و رحمت بفرست بر محمد و آل محمد و سلام فرست بر او سلام فرستادنی.(7)

 

امید نیازمندان

ای در سر هر کس از تو سودای دگر
در راه تو هر طایفه را رأی دگر

چیزی ز تو گر از تو تمّنا دارد
ما جز تو نداریم تمّنای دگر

ای آن که به جز تو نیست فریاد رسی
غیر از کرمت نداد کس داد کسی

کار من مستمند بیچاره بساز
کان بر تو به هیچ آید و بر ما به بسی(8)

اظهار عجز و طلب رحمت

ای از حرم ذات تو عقل آگه نی
وز معصیت و طاعت ما مستغنی

مستم ز گناه و از رجا هشیارم
امید به رحمت تو دارم یعنی (9)

گر گوهر طاعتت نسفتم هرگز
ور گرد گنه ز رخ نرفتم هرگز

نومید نیم ز بارگاه کرمت
زیرا که یکی را دو نگفتم هرگز(10)

گر من گنه روی زمین کردستم
عفو توامید است که گیرد دستم

گفتی که به روز عجز گیرم دستت
عاجز تر از این مخواه کاکنون هستم(11)

یا رب بگشای بر من از رزق دری
بی منّت مخلوق رسان ما محضری

از باده چنان مست نگه دار مرا
کز بی خبری نباشدم درد سری(12)

یا رب بدل اسیر من رحمت کن
بر سینه غم پذیر من رحمت کن

بر پای خرابات رومن بخشای
بر دست پیاله گیر من رحمت کن(13)

کنه خردم در خور اثبات تو نیست
و اندیشه من به جز مناجات تو نیست

من ذات تو را به واجبی کی دانم
داننده ذات تو به جز ذات تو نیست(14)

 

دعایی برای آغاز
 

به نام خداوند بخشاینده مهربان ابتدا می کنم. به نام خدایی که روشن سازنده هر روشنی است. به نام خدایی که او تدبیر کننده کار هاست. به نام خدایی که آفرید روشنی را از روشنی. حمد خدایی را که آفرید نور را و فرو فرستاد نور را بر کوه طور در نامه نوشته شده یعنی لوح محفوظ به اندازه معیّن بر پیمبری که اصلاح کرده کار او را، و حمد آن خدای را که او به عزیزی ذکر شده و به فخر کردن مشهور است.
ابتدا می کنم به نام خدای بخشاینده مهربان. به نام خدا و به توفیق خدا. محمد صلی الله علیه و آله رسول خداست. رحمت خدا بر او و آل او، ابراهیم علیه السّلام دوست خداست.
ساکن شود بر آن کسی که ساکن شد به امر او، چیزی که در شب و روز است و او شنواست و دانا و او بر همه چیز توانا است.(15)

ای معبود به حق، ای معبود به حق.
 

ای نو آفریننده آسمان ها، و زمین ها، ای صاحب بزرگی و شرف.
ای مهربان، ای منت نهنده.
ای زنده، ای پاینده.
ای کسی که نیست معبودی جز تو،ای منت نهنده.
خدایا!رحمت فرست بر محمد و آل محمد علیه السّلام.
به نام خدای بخشنده مهربان ابتدا می کنم.
چنین باد،چنین باد.(16)

طلب عافیت
 

خدایا!به درستی که می خواهم از تو عافیت تو را در همه کارهای خود؛ و پناه می گیرم به تو از رسوایی این جهان و از عذاب آن جهان.(17)
خدایا!به درستی که می خواهم از تو اسباب رحمت تو را و لوازم آمرزش تو را و فیروزی به بهشت و خلاص از آتش و از هر بلایی و خشنودی دربهشت و همسایگی پیمبر تو محمد صلی الله علیه و اله و آل او. بر ایشان است سلام. خدایا! آنچه با ماست از نعمت، پس از توست. نیست خدایی جز تو. طلب آمرزش می کنم از تو و باز می گردم به سوی تو.(18)

دوام رحمت
 

خدایا!به حق محمد و آل محمد رحمت فرست بر محمد و آل محمد علیه السلام و ایمن مگردان ما را از مکر خود و فراموش مگردان ما را یاد کردن خود و بر مدار از ما پرده خود را و محروم مگردان ما را بخشایش خود و فرود میار بر ما خشم خود و دور مگردان از ما برکت خود و باز مدار ما را از عافیت خود و نیکو گردان از برای ما آن چیزی که داده ای تو ما را و زیاده گردان ما را از بخشایش خود که با برکت است وپاکیزه و نیکو است و نیک است و تغییر مکن آنچه با ماست از نعمت تو و ناامید مگردان ما را ازبخشایش خود و خوار مگردان ما را بعد از عزیز گردانیدن تو و گمراه مگردان ما را بعد از آنکه راه راست نموده ای ما را ببخش مر ما را از نزد خود مهربانی، به درستی که تو بسیار بخشنده ای.
خدایا! بگردان دل های ما را پاک از صفات ناپسندیده و جان های ما را پاکیزه و زبان های ما را راست گو و ایمان ما را همیشه و یقین ما را راست و تجارت ما را تجارتی که زیان به آن نرسد.
خدایا!بده تو ما را در این جهان نیکویی و در آن جهان نیکویی و نگاه دار ما را به مهربانی خود از عذاب آتش دوزخ.(19)

گاه وصل و لقا

 

ای عاشقان ای عاشقان، آمد گه وصل و لقا
از آسمان آمد ندا که: «ای ماه رویان الصّلا»

این سر خوشان ای سر خوشان، آمد طرب دامن کشان
بگرفته ما زنجیر او، بگرفته او دامان ما

آمد شراب آتشین، ای دیو غم، کنجی نشین
ای جان مرگ اندیش، رو، ای ساقی باقی، درا

ای هفت گردون مست تو، ما مهره ای در دست تو
ای هست ما از هست تو در صد هزاران مرحبا

از طرب شیرین نفس، هر لحظه می جنبان جرس
ای عیش، زین نه بر فرس، بر جان ما زن ای صبا

ای بانگ نای خوش سمر، در بانگ تو طعم شکر
آید مرا شام و سحر از بانگ تو بوی وفا

بار دگر آغاز کن، آن پرده ها را ساز کن
بر جمله خوبان ناز کن، ای آفتاب خوش لقا(20)

ای یار ما دلدار ما، ای عالم اسرار ما
ای یوسف دیدار ما، ای رونق بازار ما

نک بردم امسال ما خوش عاشق آمد پار ما
ما مفلسانیم و تویی صد گنج و صد دینارما

ما کاهلانیم و نویی صد حجّ و صد پیکار ما
ما خفتگانیم و تویی صد دولت بیدار ما

ما خستگانیم و تویی صد مرهم بیمار ما
ما بس خرابیم و تویی هم از کرم معمارما

من دوش گفتم عشق را: «ای خسرو عیّار ما
سر در مکش، منکر مشو، تو برده ای دستار ما»

وا پس جوابم داد: «نی از است این کار ما»
چون هر چه گویی وا دهد همچون صدا کهسار ما

من گفتش: «خود ما کهمیم و این صدا گفتار ما
زیرا که، کَه را اختیاری نبود ای مختار ما»(21)

 

پی‌نوشت‌ها:
 

1ــ کشف الاسرار و عدة الابرار، ج 1، صص 499ــ501
2ــ همان، ج4، ص 269ــ274.
3ــ ذاریات: 18؛ و در سحرگاهان به استغفار می پردازند.
4ــ همان، ج6، ص 19ــ 20
5ــ دیوان ظهیرالدین فاریابی، ص 247.
6ــ کلیات عبید زاکانی، ص 205.
7ــ ذخیرة آلاخرة، صص 197 و 198
8ــ کلیات عبید زاکانی، ص 273.
9ــ رباعیات خیام، ص 7.
10ــ همان.
11ــ همان.
12ــ همان، ص8
13ــ همان، ص 9.
14ــ همان، ص10.
15ــ ذخیرة آلاخرة، ص 270.
16ــ همان، ص 261.
17ــ همان، ص 136.
18ــ همان، ص 144.
19ــ همان، ص 145
20ــ کلیات دیوان شمس تبریزی، انتشارات اقبال (تک جلدی)، ص 21.
21ــ همان.
 

 

منبع:گنجینه شماره 82
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر