حقانیت قیامت را باور کنیم
------------------------------
اینک در باب معاد و حقَانیت روز حساب به آیات قرآن دل بدهیم و ببینیم که قرآن کریم واقعهی قیامت را با چه تأکیدی بیان میکند و چگونه دلها را تکان میدهد!
خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آ له و سلم میفرماید: "و یستَنبوئک أحقّ هو ...؛ از تو میپرسند: آیا راستی، قیامت حقّ است؟ "
"... قُلْ إِی وَرَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌّ ...؛ (1) بگو: بله؛ به خدایم قسم، قیامت حقّ است. "
کدام گوینده بهتر از خدا میتواند دلها را تکان بدهد و با قاطعیت تمام بگوید: "... قبل إی و ربِّی إنّهُ لَحقٌّ...!؟ "
باز هم میفرماید: "لیجمعنّکم إلی یوم القیامةِ ... "
هم لام تأکید و هم نون تأکید دارد و با صیغه مضارع* که: "به طور قطع و مسلّم شما را روز قیامت جمع میکند. "
"لا ریبَ فیه؛ هیچ شکی در آن نیست. "
"وَ مَن أصدقُ مِنَ اللهِ حدیثاً؛ (2) چه کسی راستگوتر از خدا سراغ دارید. "
بعضی ، اگر آقایان فلاسفه و عرفا بر اساس استدلالات عقلی و کشف و شهود عرفانی خود بگویند، میپذیرند امّا سخن خدا را با این قاطعیت نمیپذیرند!؟ آیا فارابی و بوعلی سینا و آخوند ملاصدرا از خدا راستگوترند و گفتارشان به واقع نزدیکتر است!؟
"وَ إذا رَأیتَ ثَمَّ رأیت نعیماً و مَُلکاً کبیراً؛ (5) آنجا که رسیدید و دیدِ آنجایی را به دست آوردید، آنگاه میفهمید و حقیقت را مییابید. "
"فَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا؛ شما خیال کردید که شما را لغو و عبث آفریدیم. "
آیا این همه نظامات عالم را برای شما خلق کردیم فقط برای اینکه بخورید و بخوابید و با هم بجنگید، بعد بمیرید و بپوسید و از بین بروید؛ اینکه کار لغو و بیهودهای خواهد بود.
"وَأَنَّکُمْ إِلَینَا لَا تُرْجَعُونَ؛ (3) و [آیا شما گمان کردهاید که] بازگشتی به سوی من نخواهید داشت؟ "
هشدار که عالَم دیگری در انتظارِ ماست
---------------------------------------------
" وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا لَاعِبِینَ "(4)
من که بازیگر نیستم که مثل بچهها بسازم و خراب کنم. بلکه عالم دیگری پشت سر این عالم هست و بازگشتنی برای شما در کار است. حالا آنجا چه خبر است؟ همین قدر قرآن میگوید: بدانید که مجمع و محشری در پیش هست؛ امّا آن به چه کیفیت است؟ ما باید آنجا برویم و ببینیم. مولای ما امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودهاند: "فَلیکفِکُم مِنَ العِیانِ السّماعُ و مِنَ الغیب الخبرُ؛ فعلاً شما به همین شنیدن از ما اکتفا کنید تا در شرایط خاصّ به خود، شنیدنیها را از نزدیک ببینید. "
"وَ إذا رَأیتَ ثَمَّ رأیت نعیماً و مَُلکاً کبیراً؛ (5) آنجا که رسیدید و دیدِ آنجایی را به دست آوردید، آنگاه میفهمید و حقیقت را مییابید. "
کیفر اخروی، محصول بذر دنیوی
-------------------------------------
گاهی در روایات تشبیهاتی به منظور تقریب به اذهان آوردهاند که سخت تکان دهنده است؛ از رسول اکرم صلی الله علیه واله و سلم منقول است:
"اِنَّ نارَکم هذه جُزءٌ مِن سبعینَ جُزءً مِن نار جهنّم قد اُطفأت سَبعینَ مَرّةً بِالماءِ ثمّ التَهبت؛ (6) ".
"این آتشی که شما در دنیا دارید چه قدر سوزنده است؟ همین آتش شما یک جز، از هفتاد جز، آتش جهنّم است که هفتاد بار با آب، خاموش شده و باز شعلهور شده است تا به این حدّ از سوزندگی تنزّل یافته است. "
کمترین عذاب جهنّم است!
-----------------------------
حضرت در جای دیگری فرموده است: "... اِنَّ اَهوَنَ النّاسِ عذاباً یوم القیمةِ لَرجلٌ فی ضَحضاحٍ مِن نارٍ علیه نَعلانِ مِن نارٍ و شِراکانِ مِن نارٍ یعلی منها دماغُهُ؛ (7) در روز قیامت، سبک عذاب ترین افراد در جهنّم، کسی است که در میان مقدار کمی از آتش قرار گرفته است در حالتی که یک جفت کفش آتشین بند دار به پایش کردهاند و به محض پوشیدن آن، مغزش به جوش میآید. "
"کما یغلی المِرجَلُ؛ آن گونه که دیگ مسی میجوشد، [مغز آن آدم هم بر اثر تماس با آن کفش آتشین میجوشد]. "
پاسخ به یک شبهه
-----------------------
حال ممکن است در بعضی از ذهنها خطور کند که: آیا این عذاب سنگین برای یک گناه، دور از تناسب نیست، هر چند هم آن گناه بزرگ باشد!؟
در جواب عرض میشود: این حقیقت را باید بدانیم که مجازات اخروی از سنخِ مجازات دنیوی نیست که مسألهی تناسب و عدم آن پیش بیاید. در دنیا، جُرم و جریمه دو حقیقت از هم جدا و فاعلِ آن دو نیز از هم جدا هستند؛ مثلاً "زید " دزدی میکند و "عَمرو " دست او را میبرد. دزدی کردن که جرم است، غیر دست بریدن است که جریمه است؛ فاعلِ جرم، زید است و فاعلِ جریمه، عمرو. اینجاست که مسألهی تناسب و عدم تناسبِ جرم و جریمه مطرح میشود؛ امّا در مجازات اخروی، جریمه عینِ خود جرم است و فاعل جریمه، همان فاعل جرم است. زید است که در دنیا گناهی مرتکب شده و آن گناه در ضمیر جان او به صورت بذری جا گرفته و رشد کرده و در عالم آخرت به صورت آتش در آمده و از زمین جان او شعله کشیده است. این آتش، همان بذر گناه رشد یافته است و از خارج از وجود او، کسی چیزی برای او نیاورده است.
این گفتار خداوند حکیم است:
"فَالیومَ لا تُظلمُ نفسٌ شیئاً...؛ (8) امروز به کسی، ستم نمیشود. "
"... إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ؛ (9) آنچه که به عنوان کیفر میبینید، همان کاری است که در دنیا انجام دادهاید. "
کیفر اخروی، محصول بذر دنیوی شماست. آنچه را که در دنیا کاشتهاید همان را در آخرت درو میکنید؛ منتهی شما خودتان را نشناختهاید و از نظام عمل و آثار آن در وجود خودتان بی خبرید و لذا چارهای جز پیروی از برنامه تنظیم شدهی از جانب خالقتان ندارید که میفرماید:
"... وَ وَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا...؛ (10) آنچه در دنیا عمل کردهاند، عین آن را در روز جزا حاضر مییابند. ".
یک "الحمدلله " یا "سبحان الله " که از زبان آدمی صادر میشود، حضرت رب الفلق آن را میگیرد و تبدیل به مرغ بهشتی میکند؛ همان کسی که دامن ظلمت شب را میشکافد و سپیدهی صبح و خورشید فروزان را بیرون میآورد؛ همان قدرتی که دانهی گندم را در دل خاک میشکافد و یک خوشهی صد دانهای از آن بیرون میآورد؛ همان قدرتی که نطفه را میشکافد از داخل آن انسانی عاقل و گویا و بینا و شنوا بیرون میآورد؛ همان قدرت است که افکار و اخلاق و اعمال انسان را میشکافد و از داخل آن درخت طوبی یا شجرهی زقّوم میرویاند.
اینجا انسان با دست خودش انفاق و ایثار میکند، همین ایثار و انفاق ایشان در آن عالم، درختی ثمربخش میشود و بر او سایه میافکند.اینجابا زبان به مردم نیش می زند، دلها را می سوزاند! بداند که همین زبان نیش زنش در روز قیامت، تبدیل به مار و عقرب و افعی گشته و او را میسوزاند!!
اینجا دل مردم را سوزاند، دشنام داد، مسخره کرد! خیال کرد که تمام شد!؟ حضرت ربّ الفلق اینها را میشکافد و از داخل آن، جهنّم بیرون میآورد.
یادمان باشدکه نظام آفرینش به این سادگی نیست و بی حساب و کتاب آفریده نشده است .
پینوشتها:
1- سورهی یونس، آیهی 53
* لَیجمعنَّ: لَ (لام تأکید) = یجمع (فعل مضارع) + نَّ (نون تأکید).
2- سورهی نساء، آیهی 87
3- سورهی مؤمنون، آیهی 115
4- انبیاء،16
5- بحارالانوار، جلد 8، صفحهی 288، حدیث 21
6- بحارالانوار، جلد 8، صفحهی 295، حدیث 44
7- همان
8- سورهی یس، آیهی 54
9- سورهی طور، آیهی 16
10- سورهی کهف، آیهی 49
منبع:سایت تبیان
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb