شگفتی سازان روزهای خاکستری سینما

روزنامه هفت صبح - احمد رنجبر: «بدون تاریخ، بدون امضا» سه روز 850 میلیون تومان؛ «آینه بغل» یک هفته، یک میلیارد. این دو تیتر نشان می دهد گیشه سینما بعد از جشنواره فجر از نفس نیفتاده است و ظاهرا با اتفاقی ویژه رو به رو هستیم. اولی تازه به چرخه اکران اضافه شده و دومی در ایام جشنواره فجر سینما در اختیار نداشت و با پایان این رویداد، اکرانش به روال عادی بازگشته است. در این مطلب سراغ فیلم های جدیدی رفته ایم که به تازگی اکران شده اند. درباره هر شش فیلم به طور مفصل نوشته شده تا اگر قصد سینما رفتن دارید با اطلاع دقیق تر دست به انتخاب بزنید.

اسرافیل؛ آیدا پناهنده

آیدا پناهنده با وجود تلاش هایی که انجام داد نتوانست از سطح فیلم قبلی اش فراتر برود. با این حال «اسرافیل» به خاطر حضور هدیه تهرانی و مریلا زارعی می تواند ارزش تماشاکردن را داشته باشد. این فیلم در جشنواره سی و پنجم در سه رشته بهترین بازیگر نقش اول زن (هدیه تهرانی)، بهترین چهره پردازی و بهترین عکس نامزد دریافت سیمرغ شد اما جایزه ای نگرفت.

داستان چیست؟ فیلم با مرگ پسر جوان ماهی و بازگشت بهروز از کانادا شروع می شود. با رودررو شدن بهروز و ماهی، پای خاطرات عاشقانه گذشته به میان می آید. در این شرایط، با باز شدن پای سارا، دختر جوانی که قرار است در آینده همسر بهروز باشد، ناگهان خط داستان عوض می شود. داستان سراغ سارا می رود و زندگی او را در تهران نشان می دهد. سارا دختر شکست خورده ای است که به خاطر مشکلات و سختی هایی که از سر گذرانده مجبور به ازدواج با بهروز است. ماجرا نهایتا به جایی می رسد که بهروز میان سارا و عشق قدیمی اش دچار تردید می شود و...

ستاره های فیلم: هدیه تهرانی با تصویر یک زن میانسال رنج کشیده روستایی در فیلم حضور دارد. شاید بتوان تصویر جدید از این ستاره را جزو اتفاق های مهم فیلم به حساب آورد. درست است که او آن طور که باید در استفاده از لهجه گیلانی موفق عمل نکرده است اما یک جورهایی برگ برنده فیلم به حساب می اید. پژمان بازغی در نقش بهروز، باز هم در قالب یک مرد شمالی به میدان آمده و تفاوتی با آنچه پش تر از او دیده بودیم ندارد. مریلا زارعی از میانه فیلم وارد داستان می شود و نقشی کاملا فرعی دارد اما به خوبی از عهده ایفای همین نقش هم بر نمی آید.

رزومه کارگردان: پناهنده بعد از سه فیلم تلویزیونی، سال 93 اولین فیلم سینمایی اش «ناهید» را ساخت. این فیلم در جشنواره فجر مورد توجه داوران قرار نگرفت اما در فستیوال های مختلف جهانی شرکت کرد و جوایز زیادی گرفت. پناهنده داستان فیلم ناهید را در شمال کشور ساخته بود و در دومین فیلمش باز هم سراغ همین خط رفته است. او برای فیلم «اسرافیل» دست روی هدیه تهرانی گذاشت و همین مسئله هم باعث شد تا فیلمش بیشتر دیده شود و در چند رشته نامزد سیمرغ باشد. او هنوز نتوانسته است به کارگردان قابلی در سینمای ایران تبدیل شود.

حاشیه: «اسرافیل» در جشنواره های زیادی حضور داشت و برنده جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم های ایرانی پراگ شده است. این فیلم در جشنواره های دیگر از جمله فیلم های آسیایی هنگ کنگ و فیلم لندن BFI هم به نمایش درآمد. چندی پیش اعلام شد که بخشی از عواید فروش این فیلم برای دیه دو زندانی زنی که به دلیل جرائم غیرعمد در زندان هستند، هزینه می شود.

بدون تاریخ، بدون امضا؛ وحید جلیلوند

دومین فیلم وحید جلیلوند به لحاظ داستان، انتخاب بازیگران و به طور کلی کارگردانی چند درجه ای از فیلم اولش «چهارشنبه 19 اردیبهشت» جلوتر بود. این فیلم در سی و پنجمین جشنواره فجر در 14 رشته نامزد دریافت سیمرغ شد و نهایتا سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (نوید محمدزاده) و سیمرغ بهترین صداگذاری را دریافت کرد. این فیلم در دو روز اول اکران با استقبال زیادی رو به رو شد و 680 میلیون فروش کرد.

داستان چیست؟ کاوه نریمان، دکتر پزشکی قانونی با یک موتور تصادف می کند. مسافران موتور یعنی موسی و همسرش لیلا آسیبی جدی نمی ببینند، اما احتمال این که ضربه ای آرام به سر امیرعلی 8 ساله وارد شده باشد وجود دارد. نریمان به خاطر تمام شدن بیمه اش نمی خواهد به پلیس زنگ بزند و پیشنهاد می دهد خانواده را به بیمارستان ببرد، اما موسی قبول نمی کند. چند روز بعد نریمان نام امیرعلی را در میان مردگان می شنود. مشخص می شود پسر مسمومیت غذایی حاد داشته و همین دلیل مرگ او بوده است اما نریمان قانع نمی شود و...

ستاره های فیلم: مهم ترین دلیل موفقیت فیلم به بازی نوید محمدزاده بر می گردد. محمدزاده سرشکستگی و انتقام یک پدر فقیر را که تا نیمه فیلم همه شواهد نشان می دهد باعث مرگ پسرش شده به بهترین شکل ممکن به نمایش می گذارد. حتی می شود گفت که بازی امیر آقایی را هم به حاشیه می برد. آقایی تقریبا مشابه نقش های قبلی عمل می کند و فراتر از آنها ظاهر نمی شود. نکته مهم دیگر بازی هدیه تهرانی در نقش همسر کاوه نریمان است. نقش تهرانی به نسبت کوتاه است اما به هر حال اسم تهرانی در جمع بازیگران فیلم، امتیاز ویژه ای برای آن به شمار می رود.

رزومه کارگردان: «بدون تاریخ، بدون امضا» دومین فیلم کارنامه کارگردانی وحید جلیلوند است. او سال 93 فیلم «چهارشنبه، 19 اردیبهشت» را به عنوان فیلم اولش ساخت و توانست سیمرغ بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را در بخش نگاه نوی جشنواره از آن خود کند. جلیلوند تا پیش از روی آوردن به کارگردانی، مجری و بازیگر سینما و تلویزیون بود. او بازیگری را با سریال «نردبان آسمان» محمدحسین لطیفی شروع کرد و در فیلم ها و سریال های مختلفی حضور داشت منتها هیچ وقت بازیگر برگزیده ای نشد. او در حوزه اجرا هم موفقیت خاصی نداشت.

حاشیه: تا قبل از نمایش فیلم در جشنواره فجر، اعلام شده بود که علی جلیلوند، برادر وحید جلیلوند، تهیه کننده فیلم است اما در تیتراژ فیلم نام احسان علیخانی، مجری تلویزیون هم به چشم می خورد. این مسئله با واکنش زیادی رو به رو شد. علی جلیلوند اعلام کرد نام علیخانی را به عنوان تهیه کننده به شورای پروانه ساخت اعلام کرده اند اما قرار بوده تا زمان اکران این مسئله رسانه ای نشود.

هاری؛ امیراحمد انصاری

فیلم «هاری» اولین فیلمی است که بلافاصله بعد از جشنواره روی پرده رفت. هنگامه قاضیانی، علیرضا کمالی، جمشید هاشم پور، مینا ساداتی، حسین سلیمانی، مجید واشقانی، اکبر معززی، اصغر طبسی، ماریه ماشااللهی، علی گلبهاران، اشکان مهری، ایلیا کیوان، سمانه افتخاری و میلاد کی مرام بازیگران فیلم هستند. «هاری» فعلا حدود 60 میلیون تومان فروش داشته است.

داستان چیست؟ «هاری» به کارگردانی امیراحمد انصاری یک فیلم شهری است که رویکردی انتقادی- اجتماعی در طرح و بیان قصه خود دارد. قصه ای که قرار است به نوعی فساد ناشی از مناسبات بیمار اقتصادی را با مفهوم رفاقت گره بزند و تاثیر مخرب آن را بر فروپاشی اخلاقی روایت کند. دو دوست قدیمی و هم خانه به نام سیاوش (علیرضا کمالی) و شاهرخ (میلاد کی مرام) که هرکدام با انگیزه و پیش زمینه های متفاوت در یک بازی خطرناک مالی گرفتار می شوند، روندی را در رفاقت خود طی می کنند که پایان آن پایان تلخ رفاقت و صداقت است.

ستاره های فیلم: آنچه که به عنوان یک اصل در جنس بازیگری فیلم بنا به اقتضای قصه شکل می گیرد دوگانگی و رفتار مرموزی است که رگه هایی از آن در اغلب بازیگران دیده می شود. با این حال شخصیت سیاوش در اینجا به عنوان یک شخصیت قربانی، متمایز می شود و علیرضا کمالی هم به خوبی از پس این نقش پیچیده بر می آید. جنس بازی او به ویژه درونگرایی های طغیانگرانه اش و سهمی که این نقش در کلیت قصه دارد، بازی او را برجسته تر کرده و چه بسا بار اصلی درام بر روی شانه های او پیش می رود.

رزومه کارگردان: امیراحمد انصاری 38 سال سن دارد و فارغ التحصیل رشته کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد است. او کار هنری را از سال 80 شروع کرده و با ساخت فیلم کوتاه حرفه کارگردانی را به طور رسمی و جدی آغاز کرد. امیراحمد انصاری کارگردانی چندین فیلم ویدئویی را برعهده داشته است: «پاتوق» (1383)، «شروعی دوباره» (1385)، «شریک» (1387)، «آخرین برگشتی» (1388)، «به فاصله یک نفس» (1390)، «برگشت ناپذیر» (1391) و «هدیه» (1393). این کارگردان «خون مردگی» را که در جشنواره فجر پذیرفته نشد، در نوبت اکران دارد.

حاشیه: فیلم سینمایی «هاری» سه سال پیش آماده نمایش شد اما فرصت نمایش عمومی به دست نیاورد. این فیلم در این فاصله در چندین جشنواره خارجی همچون مونترال، تورنتو، لندن، استانبول، زنگبار، کلن، فجر و... حضور داشته است. نکته جالب این که تماشای این فیلم برای افراد زیر 18 سال ممنوع اعلام شده است. این تصمیم به خاطر صحنه های خشن و نیز برخی دیالوگ ها است اما زیر 18 سال زیادی سختگیرانه است!

من یک ایرانی ام؛ محمدرضا آهنج

«من یک ایرانی ام» 19 بهمن یعنی چهار روز پیش از پایان جشنواره فجر روی پرده سینماها رفت. براساس آخرین آمار، این فیلم شرایط خوبی در گیشه ندارد و کمتر از 10 میلیون تومان فروخته است. این تازه ترین فیلمی است که بر اساس زندگی یک ورزشکار ساخته می شود و قهرمان اصلی آن علیرضا حیدری کشتی گیر پیشکسوت کشورمان است.

داستان چیست؟ «من یک ایرانی ام» با حضور علیرضا حیدری، قهرمان کشتی کشورمان ساخته شده است و در خلاصه داستان این طور آمده: «هجرت آدم های دل شکسته به سرزمین سرد همیشه دل هایی گرم را به یادگار نیاورده است. اگرچه پای عشق نیز در میان باشد. این بار هجرت یک عاشق سرگشته و یک قهرمان کشتی جهان به جایی تعلق ندارد داستان و قصه ماست. قصه ای که باید شنید چگونه می گوید: من یک ایرانی ام...» فیلمبرداری این فیلم در کشور اوکراین انجام شده و علیرضا حیدری نقش اصلی را بازی کرده است.

ستاره های فیلم: همان طور که اشاره کردیم علیرضا حیدری نقش اصلی را برعهده دارد. این کشتی گیر که مدال برنز المپیک 2004 آتن، یک مدال طلا، سه نقره و یک برنز قهرمانی جهان، سه مال طلای بازی های آسیایی و چهار طلا و یک برنز قهرمانی آسیا را به دست آورده، اکنون رییس فدراسیون جهانی کشتی پهلوانی است. «من یک ایرانی ام» نخستین تجربه بازیگری اوست که توانسته گلیم خود را از آب بیرون بکشد. شاهرخ فروتنیان، احمد نجفی، رضا توکلی و ایمان صفا به همراه چندین بازیگر خارجی هم در این فیلم حضور دارند. بار اصلی اما بر دوش حیدری است.

رزومه کارگردان: شهرت و موفقیت محمدرضا آهنج به واسطه سریال هایی است که در تلویزیون ساخته. آخرین مورد آن «آسمان من» است که بارها بازپخش شده و جزو کارهای خوب او محسوب می شود. «به دنیا بگویید بایستد»، «ملکوت» و «عملیات 125» دیگر سریال های آهنج هستند. او سال 83 «زخم زیتون» را کارگردانی کرد و سال ها طول کشید تا سراغ دومین ساخته سینمایی خود برود. «من یک ایرانی ام پایان دوری او از سینما به حساب می آید. آهنج در سال های دور تجربه بازیگری در فیلم های «هراس»، «چشم شیشه ای» و «پرواز در نهایت» را هم دارد.

حاشیه: فیلم «من یک ایرانی ام» مدت ها پشت خط بود و همین صدای اعتراض احمد نجفی را بلند کرد. او در اعتراض به پشت خط ماندن اکران فیلم «من یک ایرانی ام»، در مرکز سازمان سینمایی در وزارت ارشاد دست به اعتصاب زد که با وساطت برخی از اهالی سینما این اعتصاب متوقف شد. بریده ویدئویی هم از داد او مدت ها دست به دست می چرخید.

آن سوی ابرها؛ مجید مجیدی

مجید مجیدی کارگردان نام آشنایی است که بسیاری همواره منتظر ساخته های او هستند. این کارگردان مدت ها مشغول تولید و اکران فیلم «محمد رسول الله» بود که گفته می شد فصل های بعد آن هم ساخته می شود. مجیدی در این فاصله به کشور هند رفت و در سکوت خبری فیلم جدیدش را ساخت؛ فیلمی که بعدها اسمش رسانه ای شد: «آن سوی ابرها».

داستان چیست؟ داستان در مناطق فقیرنشین هند اتفاق می افتد. امیر و تارا خواهر و برادری هستند که پدر و مادرشان را از دست داده اند و دور از یکدیگر زندگی می کنند. امیر در جریان جا به جایی مواد مخدر و تعقیب نیروهای پلیس با خواهرش رو به رو می شود. این اتفاق دوباره آن دو را کنار یکدیگر قرار می دهد. زمان زیادی از کنار هم بودن آن دو نمی گذرد که تارا برای دفاع از خودش در مقابل مردی که قصد آزارش را داشته با او درگیر می شود و نتیجه این درگیری رفتن او به زندان است. امیر تمام تلاش خود را برای آزادی خواهرش می کند.

ستاره های فیلم: مجیدی برای ساخت «آن سوی ابرها» سراغ چهره های هندی رفته و هیچ بازیگر ایرانی در فیلم حضور ندارد. از طرفی به رغم گفت و گو با بازیگران مطرح هندی اما در نهایت مجیدی از چهره های جدید استفاده کرده است. «مالاویکا موهانان» و «ایشان خاطار» در نقش امیر و تارا دو شخصیت اصلی داستان هستند. مجیدی در این باره در کنفرانس مطبوعاتی فیلم گفته بود: «ما چنین تصمیمی گرفتیم چون نمی خواستیم آمیزه ای از بازیگران تازه کار و باتجربه را کنار هم داشته باشیم. یا باید همه تازه کار باشند یا باتجربه. پس همه را از چهره های جدید انتخاب کردیم.»

رزومه کارگردان: مجیدی با تئاتر وارد فعالیت هنری شد و بعد با بازیگری در فیلم های مختلفی مانند «بایکوت» و «تیرباران» بازیگری را تجربه کرد. کمی بعد سراغ کارگردانی رفت و بعد از ساخت چند فیلم کوتاه اولین فیلم بلند سینمایی اش «بدوک» را ساخت. او با ساخت «بچه های آسمان» نامزد بهترین فیلم خارجی زبان اسکار در سال 1998 شد. «پدر»، «رنگ خدا»، «آواز گنجشک ها» و «بید مجنون» از دیگر کارهای موفق او در مقام کارگردان است. او با ساخت «محمد رسول الله»، بزرگ ترین پروژه سینمایی ایران با محوریت دوران کودکی پیامبر (ص) را کارگردانی کرد.

حاشیه: اولین نمایش فیلم در بخش رقابتی جشنواره فیلم لندن رقم خورد. بعد از آن خبرها حکایت از تمایل مسئولین جشنواره فجر برای نمایش «آن سوی ابرها» در افتتاحیه داشت اما این اتفاق نیفتاد و مجیدی در یک اکران خصوصی یک روز بعد از جشنواره فیلم را به نمایش گذاشت. زمان اکران 25 بهمن ماه اعلام شده بود اما ظاهرا اکران آن یک هفته به تعویق افتاده و با این حساب فیلم در نوروز هم بر پرده خواهدماند.

ما خیلی باحالیم؛ بهمن گودرزی

«ما خیلی باحالیم» تنها فیلم کمدی اکران جدید است که در کنار «آینه بغل» و «عشقولانس» ترکیب کمدی ها را شکل می دهند. این فیلم در حالی به نمایش درآمده که بهمن گودرزی چندی پیش کمدی «ثبت با سند برابر است» را بر اکران داشت که سه میلیارد و 300 میلیون تومان فروخت و این روزها دیگر فیلم او یعنی «ما خیلی باحالیم» روی پرده رفته است.

داستان چیست؟ بهمن گودرزی این بار هم مثل «ثبت با سند برابر است» دست روی یک قصه آشنا گذاشته و برای خنداندن مخاطب از شوخی های کلامی و موقعیت های کمیک بهره برده. نتیجه این تلاش آن چنان که باید به بار ننشسته و «ما خیلی باحالیم» تبدیل به فیلمی ویژه نشده. فیلم مناسب کسانی است که از سینما توقعی ندارند. در خلاصه داستان آن آمده: زندگی مثل شنا کردن می مونه. یه وقتایی باید کرال بری، یه وقتایی پروانه، یه وقتایی هم قورباغه. زندگی برای کسی سخت می شه که فقط شنای قورباغه بلد باشه و وای به حال کسی که شنا بلد نیست و... .

ستاره های فیلم: مجید صالحی، مهران غفوریان، نیوشا ضیغمی، مریم امیرجلالی، بهنوش بختیاری، علی مشهدی، مهران رجبی، بیژن بنفشه خواه و... بازیگران فیلم هستند. این ترکیبی مناسب برای یک فیلم کمدی است که پیش تر امتحان خود را پس داده اند. مهم تر این که با دیدن نام بازیگران به راحتی می توان متوجه شد با چه جنس از کمدی مواجه هستیم. «ما خیلی باحالیم» روی شوخی صالحی، غفوریان و علی مشهدی بنا شده. این سه و بقیه بازیگران چیز فراتری نسبت به کارهای قبل ارائه نمی دهند و حضورشان ادامه منطقی تجربیات کمدی پیشین است.

رزومه کارگردان: سال ها به عنوان برنامه ریز و دستیار کارگردان فعال بود و سال 89 اولین فیلم سینمایی اش «شیش و بش» را کارگردانی کرد. این فیلم از زوج محمدرضا گلزار و امی حیایی بهره می برد و فروش بالایی داشت. «آتیش بازی» دومین فیلم اوست که سال 94 اکران شد و فروشش معقول نبود. بهمن گودرزی «ثبت با سند برابر است» را چندی پیش بر اکران سینماها داشت که بیش از سه میلیارد تومان فروخت و فعلا در رتبه دوازدهم جدول هم حضور دارد. «ما خیلی باحالیم» طی چند روز اول اکران 600 میلیون تومان فروش داشته است.

حاشیه: بلافاصله بعد از اکران «ما خیلی باحالیم» بازیگر اصلی فیلم یعنی مجید صالحی پستی عجیب به اشتراک گذاشت: «من اشتباه کردم شما ولی نروید. وقتی خودتان را هدر ندهید.» در سایت های خبری از جمله سینما البته با نظرات متضاد مخاطبان رو به روی هستیم. برخی به شدت از فیلم تعریف می کنند و برخی آن را ضعیف می دانند.