ماهان شبکه ایرانیان

خصوصی‌سازی خانه‌های امن به‌صلاح نیست

زیر پوست این شهر زنان و دختران آسیب دیده بسیاری هستند که فقر، مسائل فرهنگی و اجتماعی، نگاه ابزاری و ... بر زندگی‌شان سایه افکنده است. زنان و دخترانی که با شرایط ناگوار زندگی به سمتی کشانده شده‌اند که ناخواسته در دل انواع آسیب‌ها پا نهاده‌اند. این حال و روز بخشی از جامعه است که نیمی از جمعیت را تشکیل می‌دهند.

خصوصی‌سازی خانه‌های امن به‌صلاح نیست

زیر پوست این شهر زنان و دختران آسیب دیده بسیاری هستند که فقر، مسائل فرهنگی و اجتماعی، نگاه ابزاری و ... بر زندگی‌شان سایه افکنده است. زنان و دخترانی که با شرایط ناگوار زندگی به سمتی کشانده شده‌اند که ناخواسته در دل انواع آسیب‌ها پا نهاده‌اند. این حال و روز بخشی از جامعه است که نیمی از جمعیت را تشکیل می‌دهند.

به گزارش به نقل از روزنامه آرمان، حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران درباره خصوصی سازی خانه‌های امن نگهداری از زنان و دختران آسیب دیده می‌گوید: واگذاری این خانه‌ها به‌صلاح جامعه نیست و در آینده تبعات بسیاری را به‌همراه خواهد داشت. گرچه دیدگاه من کارشناسی است و سازمانی نیست، اما ظاهرا برخی دوستان علاقه‌مندند که بگویند ما هم داریم کاری انجام می‌دهیم.

از منظر شما خصوصی ‌سازی خانه‌های امن نگهداری از زنان و دختران آسیب‌دیده که توسط سازمان بهزیستی مطرح شده است، چه تبعاتی دارد؟

یکی از وظایف دولت‌ها واگذاری بخشی از امور قابل واگذاری به مردم است، اما آیا این واگذاری مشمول همه ظرفیت‌ها و خدمات می‌‌شود؟ ما در برخی حوزه‌ها باید حساسیت‌‌هایی داشته باشیم. یکی از همین موضوعات واگذاری امور مربوط به زنان آسیب‌ دیده اجتماعی برای نگهداری در مراکز بخش خصوصی است، گرچه هم فرصت است و هم تهدید، اما تجربه 24‌ساله من در این بخش می‌گوید که این مراکز در آینده مشکلاتی را ایجاد و بستر را برای بی‌‌‌‌اعتمادی نسبت به دولت فراهم خواهند کرد. ما قبلا هم این تجربه را داشتیم. برای مثال می‌توانم به بنیاد هدایت و حمایت اسلامی در کرج و خانه ریحانه اشاره کنم. در واقع ما گاهی اوقات می‌خواهیم پز روشنفکری دهیم.

از این رو یک سری کارها را انجام می‌‌دهیم، ولی باید بگویم که عمر مدیریت ما کوتاه است و باید تبعات را دوره‌های بعدی بپذیرند. بنابراین معتقدم که این نوع واگذاری به‌صلاح جامعه نیست و در آینده تبعات بسیاری را به‌همراه خواهد داشت. گرچه دیدگاه من کارشناسی است و سازمانی نیست، اما ظاهرا دوستان علاقه‌مند هستند که بگویند ما هم داریم کاری انجام می‌دهیم. این در حالی است که بنده همیشه موافق حضور سازمان‌های غیردولتی بوده و هستم و باید بگویم که عرایضم حاصل سال‌‌ها تجربه است، حتی زمانی که کسی جرات حرف زدن راجع به سمن‌‌ها را نداشت، بنده خود را درگیر این کار کردم و در حال حاضر مسئول یکی از بزرگ‌ترین تشکل‌های اجتماعی کشور هستم. آن چنان که در طول این سال‌‌ها چندین مسئولیت در حوزه آسیب‌های اجتماعی کشور اعم از سازمان بهزیستی، حوزه مواد مخدر و برنامه و بودجه را به‌عهده داشتم. بنابراین واگذاری خانه‌‌های امن نگهداری زنان و دختران آسیب ‌دیده را کار مناسبی نمی‌دانم.

در این راستا باید چه ملاحظاتی رعایت شود؟

اگر قرار بر نگهداری از زنان و دختران آسیب ‌دیده است باید دولتی باشد، چون بخشی کوچکی است و همان‌طور که گفتم بنده اصلا واگذاری را صلاح نمی‌‌دانم. همین الان اگر خدایی ناکرده در یکی از مراکز اتفاقی بیفتد، همه دست و دلشان می‌لرزد. بنابراین باید صفر تا صد این موضوعات را دولت مدیریت کند، حتی اگر بخواهیم از ظرفیت غیردولتی‌‌ها در این حوزه استفاده کنیم، باید از این ظرفیت‌ها برای توانمندسازی این افراد استفاده شود نه واگذاری کل کار به گروهی از افراد. در واقع می‌‌توانیم از ظرفیت خیران و مسئولیت اجتماعی بنگاه‌ها و شرکت‌ها در حوزه توانمندسازی گروه‌های آسیب‌پذیر و آسیب‌ دیده اجتماعی استفاده کنیم. از این رو حاکمیت موظف است برای زنان و دختران آسیب‌دیده که به‌نوعی دچار مشکلاتی شده و در خانه‌‌ها نگهداری می‌شوند، دسترسی به خدمات اجتماعی را فراهم کند. این در حالی است که باید حاکمیت بسترهای قانونی برای حمایت‌های حقوقی از این افراد را به وجود آورد و در این راستا در سیاستگذاری، نظارت، ارزیابی و توانمندسازی تلاش کند. از سوی دیگر، پیشگیری سطوح یک، دو و سه بسیار مهم است و باید جدی گرفته شوند. پیشگیری سطح یک همان آگاه‌سازی و پیشگیری است. پیشگیری سطح دو مداخله و پیشگیری سطح سه بازتوانی است.

باید نگاه همه‌جانبه داشته باشیم و از ظرفیت متخصصان در این حوزه استفاده کنیم. درواقع بخش حاکمیتی بخشی نیست که قابل واگذاری باشد. در این بخش ما باید مسیر مشخصی را دنبال کنیم و آینده و تبعات انجام هر کاری را در نظر بگیریم. همچنین نقاط ضعف و قدرت را مدنظر قرار داده و احساسی برخورد نکنیم و در نهایت تصمیمات غیرکارشناسی نگیریم، چون تمامی این موارد در قضاوت مردم نسبت به حاکمیت و دولت تاثیرگذار است. بنابراین باید تصمیمات درستی بگیریم تا قضاوت‌‌ها مثبت باشد و اگر چنین اتفاقی نیفتد، تبعات منفی را در پی خواهد داشت. این در حالی است که حوزه زنان مراقبت بیشتری را می‌طلبد، چون جامعه نسبت به زنان حساسیت بیشتری دارد. بنابراین باید این بخش کوچک دولتی بماند، چرا که از جنس واگذاری نیست، وگرنه جامعه متضرر خواهد شد.

زنان آسیب‌ دیده اجتماعی اولویت چندم مسئولان هستند؟

در ابتدا باید بگویم که همه زنان و دختران آسیب‌ دیده الزاما رابطه نامشروع ندارند، منتها تصورها بر این است که زنان و دختران آسیب‌‌دیده دچار مشکلات اخلاقی هستند. این در حالی است که گروهی از زنان و دختران آسیب‌دیده با خشونت دست و پنجه نرم می‌کنند و مشکل اخلاقی ندارند. با این حال یادآوری می‌کنم که اصلا حوزه اجتماعی در اولویت نیست، چه برسد به زنان و دختران آسیب‌دیده‌ای که به هر دلیل دچار مشکلات اخلاقی شده‌‌اند یا شرایط سختی را درون خانواده تجربه می‌کنند. در واقع حوزه اجتماعی عموما در حاشیه است و تنها طی دو سال اخیر بعد از ورود مقام معظم رهبری به این حوزه تا حدودی ظاهرا به این موضوع توجه بیشتری شده است. این توجه مربوط به بخشی از آسیب‌‌های اجتماعی است که امنیت را تهدید می‌‌کنند. آن هم نه به‌صورت جدی. بنابراین این فکر باعث شد که توجه به آسیب‌‌های اجتماعی در کشور بیشتر شود.

با وجود این، هنوز در عمل شاهد کاهش آسیب‌های اجتماعی و کنترل روند رشد آن نیستیم و باید صبر کنیم، چون برنامه‌های مطرح شده الزاما کارآمد نیستند. من اعتقاد دارم مداخله در حوزه آسیب‌های اجتماعی باید با توجه به تعیین‌کننده اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد، چون آسیب‌‌های اجتماعی و آسیب‌های حوزه زنان به‌صورت جزیره نیستند. از این رو تعیین‌کننده‌ها را می‌طلبند که بتوانند منجر به ارتقای کیفیت زندگی و توسعه شاخص‌های سلامت اجتماعی و نشاط شوند. باید بیشتر کار کنیم. من ناامید نیستم، ولی اینکه در کوتاه‌مدت بتوانیم در این راستا به نتیجه برسیم، بعید است.

با توجه به نکاتی که اشاره کردید، شما ضعف را در کجا می‌بینید؟

ما برای اعمال مدیریت هوشمند در حوزه آسیب‌های اجتماعی نیاز به افرادی از این جنس داریم. بسیاری از مدیران اجتماعی ما از جنس اجتماعی نیستند، حتی اگر به ظاهر هم باشند، توانایی مدیریت اجتماعی را ندارند. مدیریت اجتماعی در ایران به حدی ضعیف است که بسیاری از اقداماتمان عبث و بیهوده هستند و به جایی نمی‌رسند. با این حال سازمان بهزیستی ارائه‌دهنده بیشترین خدمات در راستای آسیب‌های اجتماعی است. برای مثال خانه سلامت، مراکز بازپروری زنان آسیب ‌دیده اجتماعی، حمایت از زنان نیازمند و دختران بد سرپرست از جمله خدمات سازمان بهزیستی است. بنابراین می‌توان گفت که بی‌‌‌شک بزرگ‌ترین سازمان در این عرصه این سازمان است. با این حال در مورد اسکان زنان پناهجو باید بگویم که بنده هیچ‌ضرورتی برای تشکیل خانه جدید احساس نمی‌کردم. گرچه بارها این موضوع را اعلام کردم، اما در ساختار اداری باید گزارش عملکرد داده شود که فلان کار انجام شده است. وگرنه اسکان زنان پناهجو چیز جدیدی نیست و از حدود سال 80 و 79 بود که اسکان موقت زنان پناهجو در سازمان بهزیستی راه‌اندازی شد.


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان