ماهان شبکه ایرانیان

تحریم سبزه و ماهی قرمز، محیط زیستی نیست!

این روزها دوباره موجی از تحریم خرید ماهی قرمز و تدارک سبزه سفره هفت سین در شبکه های اجتماعی چون سالهای پیش راه افتاده و حامیانش هم خود را محیط زیستی خطاب می کنند که البته نیت اغلب این عزیزان هم مثبت است؛ اما دست نگهدارید! این روزها دوباره موجی از تحریم خرید ماهی قرمز و تدارک سبزه سفره هفت سین در شبکه های اجتماعی چون سالهای پیش راه افتاده و حامیانش ...

تحریم سبزه و ماهی قرمز، محیط زیستی نیست!

این روزها دوباره موجی از تحریم خرید ماهی قرمز و تدارک سبزه سفره هفت سین در شبکه های اجتماعی چون سالهای پیش راه افتاده و حامیانش هم خود را محیط زیستی خطاب می کنند که البته نیت اغلب این عزیزان هم مثبت است؛ اما دست نگهدارید!

این روزها دوباره موجی از تحریم خرید ماهی قرمز و تدارک سبزه سفره هفت سین در شبکه های اجتماعی چون سالهای پیش راه افتاده و حامیانش هم خود را محیط زیستی خطاب می کنند که البته نیت اغلب این عزیزان هم مثبت است؛ اما دست نگهدارید!

سالانه چقدر گندم را به هدر می‌دهیم؟ صد هزار کیلو؟ صد هزار تن؟ بیشتر یا کمتر؟ سالانه چقدر آب به هدر می‌دهیم؟ یک میلیون لیتر؟ یک میلیون متر مکعب؟ بیشتر یا کمتر؟ سالانه چقدر ماهی از دست می‌دهیم؟ صدهزار قطعه؟ یک میلیون قطعه؟ بیشتر یا کمتر؟

آیا می‌دانید در کشور سالانه 4 هزار و 600 میلیارد تومان یارانه به نان تعلق می‌گیرد که حدود 30درصد این یارانه صرف ضایعات آرد و نان می‌شود؟ به دیگر سخن، ایرانیان سالانه حدود سه میلیون تن گندم را بدون مصرف به هدر می‌دهند. این در حالی است که بخش قابل توجهی از گندم، پیش از تبدیل شدن به نان، به هدر می‌رود!

در این میان، اگر همه 22 میلیون خانواده ایرانی، از سبزه در هفت سین خود استفاده کنند - که نمی‌کنند - آنگاه زمینی به وسعت 1800 هکتار باید به کشت گندمِ سبزه هفت سین اختصاص یابد؛ یعنی از 4 میلیون هکتار وسعت کشتزارهای گندم، کمتر از پنج صدم درصد آن برای سبزکردن سفره‌های هفت سین ایرانیان اختصاص دارد.


تحریم سبزه و ماهی قرمز، محیط زیستی نیست!
پرسش اصلی این است: چرا نگرانی و واکنش ما نسبت به این پنج صدم درصد بیشتر از آن 30 درصد است؟! واقعاً چرا هیچ پویشی برای ممانعت از هدررفت آن سه میلیون تن گندم در سال به چشم نمی‌خورد، اما این پنج یا شش هزار تن اینقدر تو چشم است؟! این درحالی است که سهم قابل توجهی از سبزه‌های عید را می‌توان یا تبدیل به کمپوست کرد و یا برای غذای دام اختصاص داد، درست مثل کاری که تشکل‌های مردم‌نهاد در برخی از استان‌های کشور از جمله چهارمحال و بختیاری، فارس، قزوین، آذربایجان شرقی، زنجان و ... هرساله انجام میدهند.

در مورد آبی که برای سبزکردن سبزه‌ها مصرف می‌شود، رقم نیم میلیون مترمکعب ذکر شده است؛ در صورتی که فقط در تهران به اندازه آبِ پشت سد کرج، که معادل 400 برابر آن رقم است، به دلیل فرسودگی شبکه لوله‌کشی شهری و قلدری برخی مشترکین! بدون محاسبه و پرداخت آب بها هدر می‌رود و در کل کشور بیش از 32 میلیارد متر مکعب پساب از دسترس خارج می‌شود و نیز در اثر ضایعات بخش کشاورزی بیش از 27 میلیارد متر مکعب آب هدر می‌رود! چرا کسی نگران این رقم‌های بزرگ نیست؟

از آن بامزه‌تر ماجرای ماهی سرخ سفره‌های هفت‌سین است! کل ماهی‌های قرمزی که به سر سفره هفت سین ایرانیان می‌آید، چیزی کمتر از 4 درصد از مجموع ماهی‌های زینتی است که در ایران تولید یا وارد کشور می‌شود؛ ماهی قرمز یک گونه در معرض خطر انقراض هم نیست و به راحتی می‌توان آن را مراقبت کرده و سالها زنده نگه داشت و یا در استخرها و آبگیرهای بسته شهری رها کرد.

اما کسی پرِ خاطرش نیست که فقط سدسازی منجر به نابودی 30 درصد از کل گونه‌های آب شیرین شده و سالانه میلیاردها قطعه ماهی یا در رودخانه‌های پایین دست سدها و یا در اثر آلودگی خلیج فارس و دریای خزر می‌میرند. یعنی حتی اگر فرض کنیم که همه 40 میلیون قطعه ماهی قرمز سر سفره هفت سین ایرانیان می‌میرند که نمی‌میرند، این رقم یک صدهزارم ماهی‌هایی نیست که در اثر آزمندی و نادرایتی انسانی سالانه از دست می‌دهیم! ماهی‌هایی که اغلب آنها بسیار ارزشمندتر از ماهی سرخ بوده و اندمیک کشور هم هستند.

راست آن است که باید هشیار باشیم! طرفداران محیط زیست، نباید خود را در برابر سنت‌های ملی قرار داده و بدین‌ترتیب، حرف حساب مان هم شنیده نشود. آنها باید تاریخ این کهن بوم و بر مقدس را دقیق‌تر بخوانند تا دریابند که حضور ماهی قرمز در سفره هفت سین ایرانیان، قدمتی طولانی داشته و نشان از آرزوی پدران و مادران ما برای سالی پربرکت و پرباران است.

محیط زیستی‌ها باید نشان دهند که نه مخالف توسعه واقعی هستند و نه مخالف اجرای آیین‌های ملی ایرانیان. بعد از انگِ جاسوسی، همان مانده که برچسب ضدملی را هم به ما بزنند! به عوض حذف نمادهای ملی از سفره هفت سین بیاییم بکوشیم تا چهارشنبه سوری، این جشن ملی ایرانیان، به چهارشنبه سوزی یا جنگی شهری بدل نشود و با احیای رسمی دلنواز چون قاشق‌زنی از آلودگی صوتی وحشتناک چهارشنبه سوری‌های چند سال اخیر بکاهیم و بر مهرورزی هایش بیافزاییم.

اگر می خواهیم محیط زیستی بودن واقعی را ترویج کنیم، بیاییم تصمیم بگیریم در سال نو، هرگز تک سرنشین نرانیم و تا میتوانیم رکاب زده یا پیاده حرکت کنیم؛ تصمیم بگیریم در هنگام خرید از کیسه پارچه ای استفاده کرده؛ لیوان شخصی داشته؛ مصرف پروتئین حیوانی را کاهش داده؛ شاد باشیم، سالم و امیدوار تا مردمِ بیشتری را چون خود محیط زیستی کنیم.

منبع:پایگاه خبری زیست بوم

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان