ماهان شبکه ایرانیان

ترسیم یکی از صحنه‏ هاى قیامت!

وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لَوْ تَرى‏ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ یَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ الْقَوْلَ یَقُولُ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَکُنَّا مُؤْمِنِینَ (سبا ۳۱) و کسانى که کافر شدند گفتند: ما نه به ای ...

ترسیم یکی از صحنه‏ هاى قیامت!
وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لَوْ تَرى‏ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ یَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ الْقَوْلَ یَقُولُ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَکُنَّا مُؤْمِنِینَ (سبا 31)
و کسانى که کافر شدند گفتند: ما نه به این قرآن و نه به آن (کتابى) که پیش از آن بوده است هرگز ایمان نخواهیم آورد. (و تعجب مى‏کنى) اگر ببینى وقتى که ستمگران (مشرک) در پیشگاه پروردگارشان باز داشت شده‏اند در حالى که بعضى با بعض دیگر جدل و گفتگو مى‏کنند (و گناه خود را به گردن یکدیگر مى‏اندازند.) کسانى که ضعیف نگاه داشته شده‏اند (زیر دستان) به مستکبران مى‏گویند: اگر شما نبودید، حتماً ما مؤمن بودیم.
در سوره حمد دیدیم که قرآن کریم مردم را از یک نظر به سه گروه تقسیم مى‏کند:
اوّل گروه أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ که انبیاء و پیروان آنها هستند، آنان راه حق را یافته و در آن زندگى کرده و مى‏کنند، دوّم گروه الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ که غضب خدا بر آن‌ها حتمى شده است و آن‌ها پیشوایان مشرک و ستمگر هستند، سوّم گروه ضالّین که عقل خدا دادى را به کنار زده و پیوسته در اطاعت پیشوایان خویش هستند و بى چون و چرا فرمان آن‌ها را اجرا مى‏کنند. مانند حکومت‌های اسلامى که گوش به فرمان آمریکا و سایر ابر قدرت‌ها هستند، و مانند لشکریان این حکومت‌ها که کورکورانه از آن‌ها اطاعت کرده و با حق و مردان حق به ستیز برخاسته‏اند، این‌ها «ضال» و گمراه هستند زیرا هدف مشخص ندارند بلکه هر چه پیشوایان فرمان دهند همان را اجرا مى‏کنند.
انکار ایمان نسبت به کتب انبیاى پیشین شاید به این منظور بوده که قرآن روى این مطلب تکیه مى‏کند که نشانه‏هاى پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در تورات و انجیل به وضوح آمده است، آن‌ها براى نفى نبوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) کتب آسمانى دیگر را نیز نفى مى‏کنند، و مى‏گویند: نه به این کتاب ایمان مى‏آوریم نه به کتب پیش از آن!
ین گمراهان مانند پیشوایان خود در عذاب خواهند بود و در آتش با هم بحث و جدال خواهند کرد و گوشه‌ای از بحث و جدال آن‌ها در آیه مورد بحث ما آمده است. (همین‌طور در سوره‏هاى ابراهیم، غافر، اعراف و ص نیز آمده است.)

ترسیم یکی از صحنه‏ هاى قیامت!

در آیه 31 سوره سبا به تناسب بحثى که در آیات گذشته پیرامون موضع‌گیری مشرکان در برابر مسأله معاد بود بعضى از صحنه‏هاى دردناک معاد را براى آن‌ها مجسم مى‏سازد تا به سرانجام کار خویش واقف گردند.
نخست مى‏گوید:" کافران گفتند: ما هرگز به این قرآن و کتب آسمانى دیگر که قبل از آن بوده ایمان نخواهیم آورد" (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِی بَیْنَ یَدَیْه) کلمه" لن" همان‌گونه که مى‏دانیم براى نفى ابد است، بنا بر این آن‌ها مى‏خواهند بگویند که اگر تا ابد هم تبلیغ کنید ما ایمان نخواهیم آورد، و این دلیل بر لجاجت آن‌هاست، که تصمیم خود را براى ابد گرفته بودند، در حالى که یک فرد حق طلب اگر به دلیلى قانع نشد نمى‏تواند دلائل احتمالى آینده را نشنیده انکار کند و بگوید دلائل دیگر را نیز در بست رد مى‏کنم! در اینکه منظور از" الَّذِینَ کَفَرُوا" کیست؟ جمعى از مفسران آن را به مشرکان تفسیر کرده‏اند، و بعضى به یهود و اهل کتاب، ولى قرائن آیات بعد که سخن از شرک مى‏گوید دلیل بر این است که منظور مشرکان است.
منظور از بِالَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ همان کتب آسمانى است که قبل از قرآن بر پیامبران دیگر نازل شده است، چرا که این تعبیر در بسیارى از آیات قرآن به همین معنى- مخصوصاً بعد از ذکر قرآن- به کار رفته، و اینکه بعضى احتمال داده‏اند منظور" معاد" و یا" محتواى قرآن" بوده بسیار بعید به نظر مى‏رسد.
به هر حال انکار ایمان نسبت به کتب انبیاى پیشین شاید به این منظور بوده که قرآن روى این مطلب تکیه مى‏کند که نشانه‏هاى پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در تورات و انجیل به وضوح آمده است، آن‌ها براى نفى نبوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) کتب آسمانى دیگر را نیز نفى مى‏کنند، و مى‏گویند: نه به این کتاب ایمان مى‏آوریم نه به کتب پیش از آن! سپس به وضع آن‌ها در قیامت پرداخته روى سخن را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) کرده، مى‏گوید:" اگر ببینى هنگامى که این ستمگران در پیشگاه پروردگارشان براى حساب و دادرسى بازداشت شده‏اند (از وضع آن‌ها در حیرت فرو خواهى رفت) در حالى که هر یک از آن‌ها گناه خود را به گردن دیگرى مى‏اندازد، و با یکدیگر مشغول به جدال و مخاصمه‏اند"؟! (وَ لَوْ تَرى‏ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ یَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ الْقَوْلَ)
بار دیگر از آیه فوق استفاده مى‏شود که یکى از مهم‌ترین مصداق‌های" ظلم" همان" شرک و کفر" است.
تعبیر به عند ربهم اشاره به این است که آنها در پیشگاه کسى حاضر مى‏شوند که مالک و پروردگار آنها بوده، و چه شرمسارى از این برتر و بالاتر که انسان نزد کسى احضار گردد که هرگز به او و فرمانهایش ایمان نیاورده در حالى که تمام وجودش غرق نعمتهاى او بوده است.

ترسیم یکی از صحنه‏ هاى قیامت!

" در این حال" مستضعفین" همان افراد بى خبرى که چشم و گوش بسته دنباله رو دیگران بوده‏اند به" مستکبرین" یعنى همانها که راه کبر و غرور و سلطه جویى بر دیگران و دادن خط فکرى شیطانى به آنها را مى‏پیمودند چنین مى‏گویند: اگر شما نبودید، اگر وسوسه‏هاى فریبنده شیطنت‏آمیز شما نبود، ما در صف مؤمنان بودیم" (یَقُولُ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَکُنَّا مُؤْمِنِینَ)
اگر مردم مى‏دانستند که اعتماد بر صاحبان قدرت و ثروت و مدعیان علم و دین که خود را سروران مردم مى‏دانند و آنان را به پیروى از خود وامى‏دارند تا چه حد گمراهى است، هرگز در جرائم فرو نمى‏رفتند و به فرمان سلاطین و مالداران درنمى‏آمدند و مدعیان علم و دین را تأیید نمى‏نمودند
آنها مى‏خواهند به این وسیله تمام گناهان خویش را بر گردن این" مستکبران" بى رحم بیندازند، هر چند در دنیا حاضر نبودند چنین برخورد قاطعى با آنها داشته باشند، چرا که ضعف و زبونى بر وجودشان چیره شده بود، و حریت خویش را از دست داده بودند، اما اکنون که آن مفاهیم کاذب که مستکبران را از آنها جدا مى‏کرد بر باد رفته، و نتائج اعمال همه آشکار گشته، رو در روى آنها مى‏ایستند و با صراحت سخن مى‏گویند و پرخاش مى‏کنند.
در این قسمت از آیه نکته ای قابل توجه به نظر می رسد و آن این است که :
آیا مى‏توان گفت که خدا بندگان خود را زبون و قدرتمند آفریده تا برخى را از گروهى دیگر برترى و تسلط باشد. هرگز! خدا مردم را آزاد آفریده ولى گروهى از آنان گروه دیگر را واداشتند تا به آزادى آنان تجاوز کنند و بر زمین استعلاء و تسلط یابند.
اگر مردم مى‏دانستند که اعتماد بر صاحبان قدرت و ثروت و مدعیان علم و دین که خود را سروران مردم مى‏دانند و آنان را به پیروى از خود وامى‏دارند تا چه حد گمراهى است، هرگز در جرائم فرو نمى‏رفتند و به فرمان سلاطین و مالداران درنمى‏آمدند و مدعیان علم و دین را تأیید نمى‏نمودند.
ولى مردم نمى‏دانند که این قدرتمندان نمى‏توانند آنان را از عذاب پروردگارشان در روز قیامت نجات دهند هر چند در دنیا گاهگاه از آنان حمایت مى‏کردند.
پیام‏های آیه:
1ـ کفّار به خاطر لجاجت، حاضر به ایمان آوردن نیستند. «وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ»
2ـ کفّار در واقع هیچ یک از کتب آسمانى را قبول نداشتند. «لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ»
3ـ ایمان به کتب آسمانىِ قبل از قرآن نیز مورد سفارش پیامبر اسلام بود و کفّار این سفارش را نادیده مى‏گرفتند. «وَ لا بِالَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ»
4ـ دادگاه قیامت بسیار سخت است. «وَ لَوْ تَرى‏»
5ـ مشرکان به خود ستم مى‏کنند. «إِذِ الظَّالِمُونَ»
6ـ سروکار مشرکان با خداست. «مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ»
7ـ ترسیم صحنه‏هاى سخت قیامت، بهترین وسیله‏ى تربیت است. «مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ»
8ـ مستضعفانى که پیرو مستکبرانند نیز مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت. «یَقُولُ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا»
9ـ صحنه‏ى قیامت، صحنه‏ى گفتگو و جدال است. «یَقُولُ الَّذِینَ» ...
10ـ در قیامت، مجرمان در پى توجیه گناه خود، به بزرگان خود مى‏گویند: اگر شما نبودید ما این همه گناه نمى‏کردیم. «لَوْ لا أَنْتُمْ»
11ـ در قیامت، ایمان عامل نجات است. «لَکُنَّا مُؤْمِنِینَ»
منابع:
1- تفسیر نور ج9
2- تفسیر نمونه ج 18
3- تفسیر احسن الحدیث ج8
4- تفسیر هدایت ج10
----------------------------
تبیان
ارسال توسط کاربر محترم سایت : alirezamazrooei
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان