دختر و پسری که با یکدیگر ازدواج میکنند، تفاوتهای متعددی از جهت اعتقادات، اخلاق، فرهنگ، آداب و رسوم، سلیقهها و حساسیتها دارند. حتی در ازدواجهایی که با انتخاب دقیق صورت میپذیرد و تفاوتها عمده و کلان نیست، از آنجا که دختر و پسر از دو خانواده مختلف و دارای سوابق زندگی متفاوت هستند، تفاوتهای جزئی نیز در صورت سوءمدیریت، سبب اختلافات و تعارضهای خانوادگی میشود و خانواده را گرفتار آسیبهای متعددی میسازد. به همین جهت برای ایمن ساختن خانواده از آسیبها، همسران باید مهارتهای ویژهای را کسب کنند.
یک. آموزش همسران
بسیاری از مشکلات خانواده ناشی از عدم شناخت همسران از وظایف خود، عوامل مؤثر در استحکام یا تزلزل خانواده و روش حل مشکلات است. از این رو یکی از راهبردهای مهم حل مسائل خانوادگی، رویکرد آموزشی است.
در روایات سفارش شده است که انسان مسلمان در هر روز، فرصتی را برای محاسبه و بررسی رفتار خود اختصاص دهد و پس از این محاسبه اگر عملکرد خویش را مثبت یافت، خدا را شکر گوید، توفیق استمرار آن را از او طلب کند و بر آن رفتار مداومت نماید و اگر از روی غفلت یا به عمد مرتکب خطایی شده بود، از خدا طلب مغفرت کند و عزم خویش را بر ترک آن رفتار جزم نماید. محققان برای پیشگیری از ناسازگاری زناشویی، افزایش کیفیت تعامل زن و شوهر و بالا بردن آگاهی از نیازهای همسر را پیشنهاد میکنند. راه دیگر، آموزش مهارتهای خانوادگی است که در آن به شناسایی مهارتهای مقابلهای در نظام خانواده و آموزش رفتاری افراد برای استفاده مؤثر از تواناییها پرداخته میشود. (1)
در مواردی نیز فرد با توجه به شرایط ویژه خود نیازمند راهنمایی است که در اینگونه موارد، مراجعه به مشاور میتواند راهگشای مشکلات باشد. مشاور شایسته باید دارای این ویژگیها باشد: دانش لازم را داشته باشد، دارای تجربه کافی باشد، متدین و آشنا به محدوده اوامر و نواهی الهی باشد تا راهکارهای او در چارچوب رهنمودهای خداوند مهربان و حکیم قرار گیرد، با فرهنگ و سلایق مخاطبان خود آشنا باشد، رازدار بماند و اسرار مراجعان خود را نزد کسی فاش نسازد و برای مشاوره، فرصت کافی اختصاص دهد.
دو. ارزیابی مستمر روابط خانوادگی
خانواده موفق آن است که به پایشِ جامع و مستمر عملکرد خویش و نیز سود و زیان حاصل از آن میپردازد و پس از آن برای آینده برنامهریزی میکند.
در روایات سفارش شده است که انسان مسلمان در هر روز، فرصتی را برای محاسبه و بررسی رفتار خود اختصاص دهد و پس از این محاسبه اگر عملکرد خویش را مثبت یافت، خدا را شکر گوید، توفیق استمرار آن را از او طلب کند و بر آن رفتار مداومت نماید و اگر از روی غفلت یا به عمد مرتکب خطایی شده بود، از خدا طلب مغفرت کند و عزم خویش را بر ترک آن رفتار جزم نماید. امام کاظم (علیه السلام) فرمود:
کسی که هر روز به حساب خود رسیدگی نکند، از ما نیست. ببیند که اگر موفق به انجام کار خیری شده، از خداوند توفیق انجام بیشتر آن را بخواهد و خدا را بر آن سپاس گوید و اگر کار بدی انجام داده، از خدا آمرزش خواهد و توبه نماید.
ارزیابی دائمی رفتارهای خانوادگی و رفع نواقص آن، خانواده را از آسیبها در امان خواهد داشت.
سه. پرهیز از بدگمانی و سوءظن
یکی از عوامل مهم در ایجاد اختلافات خانوادگی، منفینگری نسبت به افکار و رفتار همسر است. با توجه به آثار مخرّب سوءظن بر روابط همسران، آنها باید راهکارهای رهایی از بدبینی و منفینگری را بیاموزند که برخی از آنها عبارتند از:
- در نظر گرفتن انواع احتمالاتی که برای رفتار مورد نظر همسر میتوان تصور کرد و پرهیز از قضاوت قطعی (منفی) در مورد آن - که به کشف بسیاری از قضاوتهای ناصحیح خواهد انجامید - و نیز پرهیز از تکرار قضاوتهای اشتباه که سبب بیارزش شدن فرد قضاوت کننده میشود.
- بیاعتنایی به سوءظن؛ خداوند در قرآن فرموده است: «چیزی را که به آن علم نداری، دنبال نکن» (2) و حضرت علی (علیه السلام) نیز فرمود: «هر که بدگمانیاش را درباره برادر دینیاش تکذیب کند، دارای خردی صحیح و دلی آسوده است». (3)
- پرهیز از همنشینی با افراد منفیاندیش و اهل تهمت و غیبت؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «انسان بر دوش دوست و همنشین خود خواهد بود». (4)
- تسلط بر خویشتن و کنترل چشم و گوش و خیال؛ چرا که بسیاری از بدگمانیها به دنبال عدم رعایت حریم خصوصی همسر، تجسّس در رفتار و گفتار او و سپس گمانهزنیهای بیپایه حاصل میشود.
- توجه به آثار منفی سوءظن و آثار مثبت حسن ظن و مثبت اندیشی؛ از آثار مثبت گمان نیک میتوان به آرامش دل، (5) جلب محبت همسر، (6) دوری از گناه (7) و بهرهمندی از بهشت جاودان (8) اشاره کرد.
در صورتی که همه چیز بر سلامت رفتار همسر دلالت دارد، ولی فرد آرام نمیگیرد و دائماً گرفتار بدبینی میشود، باید به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه کند تا تحت درمان قرار گیرد.
اگر بدگمانی فرد صحت داشت و همسر مرتکب خطایی شده بود، شایسته است فرد با مرور رفتار خویش دریابد که آیا رفتار ناپسندی از او سرزده و موجب خطای همسر شده است یا نه و در صورت لزوم در رفتار خویش تجدیدنظر نماید.
این نکته نیز باید مورد توجه قرار گیرد که زن و شوهر باید از رفتاری که در همسر سوءظن ایجاد میکند، بپرهیزند، از مخفی کاری دوری کنند و تا حد امکان همسر خود را در جریان برنامههای کلی روزانه خویش قرار دهند و اگر تغییری در آن حاصل شد، وی را از آن مطلع سازند، مسائل سؤال برانگیز را زودتر برای او توضیح دهند، در امور زندگی با او مشورت کنند و با احترام گذاردن به همسر، محبت و احترام او را جلب نمایند.
چهار. مواجهه صحیح با عیوب همسر
دختر و پسری که با یکدیگر ازدواج میکنند، به مرور زمان با خصوصیات یکدیگر آشنا میشوند و خوبیها و عیوب یکدیگر را بیشتر و بهتر میشناسند. در هنگام رویارویی با عیبهای ظاهرشده، انجام برخی کارها میتواند مانع از سردی عاطفی و تنش در بین اعضای خانواده شود:
1. برخی از عیبها شخصی است و به روابط خانوادگی لطمهای وارد نمیسازد. در اینگونه موارد بهتر است همسر توجهی نشان ندهد و برای اصلاح رفتار به امور اساسیتر بپردازد. حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «هر کس از بسیاری امور تغافل و چشمپوشی نکند، زندگیاش تیره میشود.» (9) چشمپوشی از خطای همسر سبب میشود قبح کار از بین نرود، آبرو و احترام همسر حفظ شود و برخی از ارزشهای اخلاقی مانند گذشت در فردی که چشمپوشی کرده، تقویت گردد.
2. فردی که قصد اصلاح رفتار همسرش را دارد، باید اصلاح رفتار خود را مقدم بدارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «خوشا به حال کسی که آن قدر مشغول کشف و اصلاح عیوب خویش است که عیوب دیگران را نمیبیند.» (10) چنین فردی با تجربه کرده سختی تغییر رفتار ناپسند خود، با همسر خویش منصفانهتر برخورد خواهد کرد.
برای مطالعه بیشتر
برای اصلاح رفتار همسر به توصیههای زیر توجه نمایید:
- ابتدا خوبیهای همسر را به او یادآوری کنید؛ سپس او را برای داشتن آن خصلتها تحسین کنید. آنگاه ابراز نمایید که هدف شما از ذکر انتقاد فقط رفع مشکلات زندگی مشترک است.
- برای بیان سخنان خود، زمان مناسبی را که هر دو آرامش دارید، انتخاب کنید و هنگام سخن گفتن از عبارات کلی و منفی مانند «تو هیچ وقت ...» و «تو همیشه ...» اجتناب کنید؛ زیرا این عبارات دروغ است و در همسر نیز مقاومت ایجاد میکند و انگیزه او را برای اصلاح خویش کاهش میدهد.
- رفتار مورد نظر را مشخص نمایید و فقط از همان رفتار انتقاد کنید. سخنان خود را واضح و روشن بیان کنید (11) و هنگام انتقاد، با تمرکز بر مسئله مورد نظر به مسائل پیشین مانند «هفته قبل هم دیر به منزل آمدی» اشاره نکنید.
- هنگام انتقاد، از به کار بردن کلمه «چرا»، مانند: «چرا دیرآمدی» اجتناب کنید تا در او حالت دفاعی ایجاد نشود.
- از انتقاد در جمع خودداری کنید تا شخصیت او آسیب نبیند؛ چرا که خداوند در قرآن همسران را لباس یکدیگر (12) معرفی کرده است و بنابراین آنها باید پوشاننده عیوب یکدیگر در جمع باشند.
- هنگام انتقاد از همسر، درباره مشکلات مربوط به آن مسئله با او همدردی کنید. در این صورت، او آمادگی بیشتری برای دریافت انتقاد پیدا خواهد کرد.
- هنگام انتقاد، همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید؛ زیرا سبب تحقیر وی خواهد شد.
- از اثبات خود بپرهیزید و گاهی انتقاد را از زبان دیگران نقل کنید.
- انتقاد را تکرار نکنید و در عوض، انگیزه همسر را برای تغییر تقویت کنید.
- هنگام سخن گفتن به روحیات زنانه و مردان همسر توجه کنید و به اقتدار مردانه یا عواطف زنانه او آسیب نرسانید.
3. در صورتی که همسر، خطای خویش را پذیرفت، باید عذرخواهی او را قبول کرد (13) و متناسب با ظرفیت همسر، با حفظ احترام خود و با اهتمام بر حفظ روابط عاطفی و صمیمی با او، به وی فرصت کافی برای تغییر داد و برای اصلاح خود، همسر و زندگی مشترک از خداوند طلب یاری کرد.
4. برای مواجهه صحیح با عیوب همسر باید انتقادپذیر بود. از این رو اگر فردی به همسر خود انتقاد کرد، باید آن را هدیهای از جانب همسر تلقی کند که سبب شده سریعتر به اشتباهات خود پی ببرد و خود را از زشتی آن خصلت پاک سازد. این نحوه عکسالعمل در مقابل کلام همسر، روابط آنها را با یکدیگر صمیمیتر خواهد ساخت. سپس برای تغییر رفتار خویش باید بر تغییر مثبت مداومت نماید تا سبب تثبیت رفتار نیکو گردد و خوبیها عادتِ رفتاری فرد شود. از آنجا که این تغییرها معمولاً دشوار است، گاهی باید زمان کوتاهی را تعیین کرد و در طول آن بر اصلاح رفتار اهتمام داشت و سپس با چشیدن طعم شیرین رفتار نیک، زمان تغییر را طولانیتر ساخت.
پنج. مدیریت خشم و غضب
از جمله علل مهم بروز کدورت بین همسران، خشم کنترل نشدهی یکی از ایشان ا ست. این امر سبب بیان جملات یا انجام کارهایی میشود که همسر را آزرده خاطر میسازد و گاه با ایجاد عصبانیت در او، موجب مشاجراتی تلخ میشود و آسیبی جدی به روابط عاطفی آنها وارد میسازد. از این رو هنگامی که همسران گرفتار عصبانیت میشوند، باید به نکات ذیل توجه کنند:
- در آغاز، علت خشم خویش را کشف کنند.
- گاه مشکلات جسمانی مانند بیماری، بیخوابی یا کمخوابی، مصرف برخی داروها، پرکاری غده تیروئید، کمخونی، آلودگیهای خونی و خستگی زیاد سبب بروز این عصبانیتها میشود که در این گونه موارد باید هر چه سریعتر مشکل برطرف شود.
- گاهی خشم برآمده از عاملی روانی است که باید برای رفع آن تلاش کرد. برای نمونه، اگر علت آن احساس ناامنی است، باید با توجه به عوامل امیدوارکنندهی فراوانی که در اطراف وجود دارد و نیز با ایجاد روابط جایگزین به جای عامل ناامنی (مانند روابط گرم و صمیمی با همسر) این احساس را از بین برد.
- گاهی رفتار همسر سبب خشم و غضب شود. زن معمولاً از بیتوجهی شوهر، تمسخر احساساتش، تندخویی شوهر، ساکت و عبوس بودن او، اوامر متعدد و مکرر، انتقادهای فراوان و توجه او به نامحرم عصبانی میشود. مردان نیز از بیتوجهی زن به نظافت و آراستگی خود، تحقیر شوهر، ناسزاگویی، ساکت و عبوس بودن او و نیز جلب توجه مردان نامحرم با پوشش یا کلام نامناسب عصبانی میشوند. از این رو برای استمرار آرامش در خانواده، زن و شوهر باید از اینگونه رفتارها بپرهیزند.
- در صورتی که فردی معمولاً و بدون دلیل منطقی عصبانی میشود، باید به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کند تا تحت درمان قرار گیرد.
فردی که عصبانی میشود، ابتدا باید حالت روحی خود را به همسرش اظهار کند تا او رفتارش را بهتر درک کند. سپس حواس خود را به چیز دیگری معطوف کند؛ مثلاً تلویزیون تماشا کند، با دوستی تلفنی صحبت کند، آب یا شربت خنک بنوشد و چندین بار نفس عمیق بکشد. در هر صورت هرگز در حالت عصبانیت تصمیم نگیرد و تا حد امکان سخنی نگوید. - همسران باید بکوشند تا از ابتدا مانع ایجاد خشم در خویش شوند. بهترین راه برای تحقق این مهم آن است که نگرش منفی به خشم را در خود تقویت کنند. برای نمونه، اشعار یا روایاتی را درباره زشتی خشم بنویسند و در معرض دید خود قرار دهند؛ مانند کلام مولای متقیان علی (علیه السلام) که فرمودند: «آغاز خشم دیوانگی است و پایان آن پشیمانی.» (14) علاوه بر آن، نگرش مثبت به کنترل خشم را در خود تقویت کنند.
برخی امور نیز میتواند مانع ایجاد خشم در فرد شود؛ از جمله: عفو و گذشت، قناعت و پائین آوردن سطح توقعات. همچنین در مواجهه با امور نامطلوب، توجه به مقرون بودن خوشیها با سختیها و لذتهای اخروی با کاستیهای دنیوی و توکل به خداوند مهربان حکیم اثربخش است.
عوامل دیگری که سبب آرامش و مانع از ایجاد هیجانات مخرب میشود، عبارتند از: خواب کافی و مناسب نظم در زندگی، پرهیز از بیکاری، ورزش، شرکت در فعالیتهای خیرخواهانه، استفاده از طبیعت، استفاده از رنگهای شاد در پوشاک و تزیین منزل، شوخی و خنده و از همه مهمتر، یاد خدا که قرآن در این زمینه میفرماید: «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ (15) آگاه باشید که یاد خدا قلبها را آرامش میدهد».
فردی که عصبانی میشود، ابتدا باید حالت روحی خود را به همسرش اظهار کند تا او رفتارش را بهتر درک کند. سپس حواس خود را به چیز دیگری معطوف کند؛ مثلاً تلویزیون تماشا کند، با دوستی تلفنی صحبت کند، آب یا شربت خنک بنوشد و چندین بار نفس عمیق بکشد. در هر صورت هرگز در حالت عصبانیت تصمیم نگیرد و تا حد امکان سخنی نگوید.
زن یا شوهری که همسرش عصبانی شده، باید با او همدلی کند، هنگام سخن با او از کلماتی که بار عاطفی دارند، استفاده کند و موضوع صحبت او را به آرامی تغییر دهد.
شش. کسب مهارت حل مسئله
انسانها در طول زندگی با مشکلات متعددی مواجه میشوند. زندگی مشترک با همسر نیز در کنار شیرینیها و لذتهای فراوان، با دشواریهایی نیز مواجه خواهد شد. چگونگی مواجهه با این مشکلات، تأثیر فراوانی در استحکام روابط خانوادگی یا سست نمودن بنیان خانواده خواهد داشت. از این رو همسران باید مهارت حل مسئله را در اینگونه مواقع بیاموزند. برای آموزش این مهارت، توجه به این نکات لازم است:
- فشارهای زندگی مانند جمع شدن بخار در دیگ سربسته است که ناگهان موجب ترکیدن دیگ میشود. بنابراین نباید فشارها روی هم انباشته شود؛ بلکه باید آنها را به روش صحیح تخلیه کرد.
- مشکلات زندگی را باید «مسئله» دید و درصدد حل آن برآمد. مشکل امری مبهم، غیر قابل حل و کلی است. حال آنکه مسئله، واضح و روشن، قابل حل، جزئی و معین است. با به کاربردن کلمه مسئله به جای مشکل، ناخودآگاه امید به حل آن در فرد ایجاد میشود.
فراگیری مهارت حل مسئله سبب میشود: در خانواده بحران ایجاد نشود، (16) فرد احساس توانمندی کند و اعتماد به نفس او افزایش یابد، از فشارهای روانی وی کاسته شود و در زندگی او آرامش ایجاد گردد. از آنجا که حل یک مسئله نشان درایت و فهم انسان است، حل مسائل میتواند اعتماد همسر، بستگان و دوستان را به فرد افزایش دهد؛ همانگونه که حل نشدن آن ممکن است این اعتماد را سلب کند.
مراحل حل مسئله:
- ابتدا باید مسئله را به صورت واضح، روشن و دقیق تعریف کرد. برای نمونه، اگر همسر فرد به او بیتوجهی میکند، باید دقت کرد که آیا علت آن وجود خلأ عاطفی است یا عدم ارضای نیازهای جنسی یا خستگی ناشی از کار بیش از حد یا ... ؛ حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «اذا استوضحت فاجزم؛ (17) هنگامی که امور برایت روشن شد، تصمیم بگیر».
- باید هدف را مشخص کرد و به درستی آن نیز اطمینان داشت. گاه افراد هدف را اشتباه تعیین میکنند یا در تعیین اولویت آن به خطا میروند؛ مانند اینکه در تنگنای اقتصادی خانواده، سفر تفریحی و تشریفاتی یک نیاز جدی تلقی شود.
- باید برای حل یک مسئله، راهحلهای متعددی را در نظر گرفت. برای پیدا کردن این راهحلها، تفکر، خلاقیت، افزایش آگاهی از طریق مطالعه و مشورت با مشاور خردمند، دیندار و دلسوز مفید و راهگشا است.
- راهحلها را باید ارزیابی کرد و با توجه به پیامدها و عواقب هر یک، بهترین آنها را انتخاب نمود.
- با طلب یاری از خدا، باید برای حل مسئله کوشید. حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «آن کس که در تلاش و طلب چیزی باشد، همه یا قسمتی از آن دست خواهد یافت». (18)
گاهی افراد در رویارویی با مسائل زندگی با موانعی روبه رو میشوند که قدرت حل مسئله را از آنها سلب میکند. این افراد نیازمند توجه به این موانع و برطرف ساختن آنها هستند. مهمترین مانع، ضعف انگیزه است؛ برای تقویت انگیزهی حل یک مسئله، باید پیامدهای منفی حل نشدن آن مسئله را فهرست کرد و خود را در فضای پس از حل مسئله تصور نمود و لذت زندگی در آن شرایط را مجسم نمود.
نمایش پی نوشت ها:
1. بورنستین، روشهای درمان مشکلات زناشویی، ص 204-199.
2. وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ. (اسراء (17): 36)
3. من کذب سوء ظن بأخیه کان ذاعقل صحیح و قلب مستریح. (لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص 461).
4. المرء علی دین خلیله و قرینه. (کلینی، اصول الکافی، ج 2، ص 374).
5. امام علی (علیه السلام): انّ حسن الظّن یقطع عنک نصباً طویلاً؛ نیک گمانی رنجی دراز را از تو میزداید. (نهج البلاغه، شرح محمد عبده، نج 3، ص 89).
6. امام علی (علیه السلام): من حسن ظنّه بالناس حاز منهم المحبّة؛ هر کس به مردم نیک گمان باشد، محبت و مهر آنان را به دست خواهد آورد. (تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج 5، ص 379)
7. امام علی (علیه السلام): حسن الظن ینجی من تقلّد الإثم؛ پندار نیک، انسان را از گرفتاری گناه میرهاند. (همان، ج 3، ص 390).
8. امام علی (علیه السلام): من حسن ظنّه فاز بالجنّة؛ هر کس گمانش نیک باشد، به بهشت دست یابد. (همان، ج 5، ص 298؛ بنگرید به: علیزاده، مثبتاندیشی یا منفی نگری، ص 40-30).
9. مَن لَم یتغافل و یا یغضّ عن کثیرٍ مِن الاُمورِ، تنغصت عیشته. (تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 451، ح 10375).
10. طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب الناس. (کلینی، اصول الکافی، ج 8، ص 169).
11. رنجبران، تماشای خود در آینه همسر، ص 50.
12. هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ. (بقره (2): 187).
13. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): من لَم یَقبل العذر من متنصل صادقاً کان أو کاذباً لم ینل شفاعتی؛ (مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 47) هر که عذر کسی را نپذیرد، خواه عذرش راست باشد یا دروغ، شفاعت من شامل حال او نخواهد شد.
14. إیاک و الغضب فاولّه جُنون و آخره نَدَم. (تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 303، ح 6898).
15. رعد (13): 28.
16. امام علی (علیه السلام): من قعد عن حیلة أقامته الشدائد؛ هر که چارهجویی را به تأخیر اندازد، شداید و گرفتاریها او را زمینگیر خواهد کرد. (لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص 441).
17. مجلسی، بحارالانوار، ج 68، ص 342.
18. من طلب شیئاً ناله أو بعضه. (لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص 465).
منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان؛ (1394)، دانش خانواده و جمعیت، قم: دفتر نشر معارف، چاپ بیست و سوم