ماهان شبکه ایرانیان

دلایل افزایش سن ازدواج جوانان

ازدواج تشکیل زندگی مشترک در تمامی جوامع برای بقای نسل انسان و خانواده از ضروریات و مورد احترام و حتی از اولویت‌های مهم محسوب می‌شود و می‌باید برنامه‌ریزی مناسبی برای سازوکارهای آن در نظر گرفت

دلایل افزایش سن ازدواج جوانان

ازدواج تشکیل زندگی مشترک در تمامی جوامع برای بقای نسل انسان و خانواده از ضروریات و مورد احترام و حتی از اولویت‌های مهم محسوب می‌شود و می‌باید برنامه‌ریزی مناسبی برای سازوکارهای آن در نظر گرفت.

بخشی از آن را عرف، سنت‌ها و باورها تشکیل می‌دهد به همین دلیل است دختر و پسری که تصمیم به ازدواج می‌گیرند اگر معیارهای تعیین‌شده را بپذیرند شاید راحت‌تر از این مسیر اما از سوی دیگر جهان رو به تحول است علوم اجتماعی (جامعه‌شناسی، دانش اجتماعی) این اجازه را ندارد که به تحولات پیش‌رو گزینه خوب یا بد بودن بدهد و به قضاوت بنشیند.

پرداخت واقع‌گرایانه و مشاهدات بدون برداشت شخصی در مورد تحولات شرایط بهتری برای مطالعه و بررسی به وجود می‌آورد در کشور ما نیز به تعاریف جدیدتری از زبان جوان می‌رسیم او تمایل به نگاه دیگری دارد او سنت‌ها و هنجارها را دستکاری می‌کند، قانون ازدواج را نقد می‌کند و آن را به قضاوت می‌نشیند. خواستگاری یا جلسه معارفه، سفره عقد، مهریه، جشن عروسی فی‌نفسه مشکلی ندارند اما در طول زمان دستخوش تغییراتی شدند که به جای نقش سازنده شروع زندگی مشترک را دشوارتر کرده است. آیا می‌توان با صراحت گفت که این سنت‌ها مشکل دارند؟ یا اینکه برداشت نادرست ما، آنها را به این شکل درآورده است. هرچه مسائل پیرامون ازدواج دشوارتر می‌شود بر حاشیه‌های آن نیز افزوده می‌شود و مدت‌ها باعث رنجش زوجین و اطرافیانشان می‌شود و به تدریج به حس بیزاری منجر می‌شود.

یکی از مسائلی که در حال حاضر با آن روبه رو هستیم تاخیر در ازدواج جوانان است و به راحتی نمی‌توان شاخص‌های آن را مشخص کرد اما بی‌شک متغیرهایی را که با یک مشاهده ساده می‌توانیم ببینیم کم نیستند. مثلا مساله اقتصادی و توان مالی و نگرانی از تورم و درست در نیامدن پیش‌بینی‌های مالی زندگی، جوان را نگران می‌کند. سوالی که بسیار می‌شنویم، آیا می‌توانم قرض‌هایم را بدهم؟ اقساط وام را به موقع بپردازم؟ اگر چک‌هایم برگشت بخورد! اگر نتوانم اجاره‌بها را بپردازم! اگر از شغلم اخراج شوم و... یا اینکه جوان ازدواج را جزء لاینفک زندگی می‌داند و به آن به‌عنوان یک اصول زندگی می‌نگرد و به آن تن می‌دهد بدون آنکه به باور ازدواج برسد چون دیگران این کار را کردند من هم باید انجام دهم این نوع نگاه نیز می‌تواند سرخوردگی‌هایی ایجاد کند. زوج‌هایی را می‌بیند که بعد از سال‌ها زندگی از ازدواجشان خوب نمی‌گویند چه در محاوره‌های معمولی یا لطیفه‌ها و... با حسرت از دوران تجرد یاد می‌کنند مبادا ازدواج کنی! بالا رفتن سن ازدواج دارای رویکردهای متعددی است.

1-آیا ازدواج با تعریفی که در حال حاضر در آن قرار داریم باعث این بی‌میلی شده است؟

2-اگر به تدریج ساختار ازدواج تغییر شکل دهد باز هم جوان تمایلی به آن ندارد؟

3-اگر ازدواج با همین شکل و شیوه باشد ولی شرایط تحقق آن آسان شود شاهد کاهش سن ازدواج در آیند خواهیم بود؟

4-اگر جوان وضعیت اقتصادی را باثبات بیابد تمایل به ازدواج در سن پایین‌تر پیدا می‌کند؟

5- افزایش سن ازدواج یعنی دلزدگی از ازدواج دائمی و ترغیب شدن به ازدواج‌های کوتاه یا هم خانه‌شدن؟

سوالات بی‌شمار است، اگر نیم‌نگاهی به فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و شب‌های گروهی جوانان بیندازیم با کوهی از دغدغه‌ها مواجه می‌شویم. برخی ناکارآمدی‌های سازمان‌های متولی جوانان را نمی‌توان نادیده گرفت. همانطور که جوانان به‌راحتی و ساده ازدواج می‌کنند و ادامه دهنده پشتیبان خود هستند و تن به هنجارها می‌دهند، می‌پذیرند آنچه که مربوط به این فصل زندگی‌است، در آن طرف جوانان دیگر هستند که پرسش‌هایی دارند و بخش قابل توجهی از جامعه را به خود اختصاص داده‌اند و حتی رو به افزایش‌اند. مجرد، متاهل، مجرد متاهل، متاهل مجرد نقش فشارهای اجتماعی را برای این انتخاب مهم زندگی نمی‌توان نادیده گرفت بسیاری از جوانان وقتی ازدواج می‌کنند می‌باید پاسخ مناسب و قانع کننده‌ای برای ازدواج کردن خود داشته باشند دوستان، جوانان فامیل و... منتظر واکنش‌های او بعد از ازدواج هستند.

ازدواج جوانان,افزایش سن ازدواج جوانان

در آن طرف جوانی که تمایل به ازدواج ندارد یا سن بالاتری دارد نیز می‌باید پاسخ مناسب و قانع‌کننده‌ای برای ازدواج نکردن به پیرامون خود داشته باشد وگرنه باید انگ مجرد ماندن را بر پیشانی‌اش بپذیرد و خود را به قضاوت عجولانه و نه چندان درست جامعه بسپارد. چرا تا حالا ازدواج نکرده، نمی‌خواهد ازدواج کند. بروز اتفاقات ناخوشایند بعد از ازدواج فرد را نگران می‌کند یکی از مسائلی که در حال حاضر به نظر می‌رسد جای بررسی و تجدید نظر دارد مبحث مهریه است که متاسفانه از آن به عنوان یک اهرم فشار، حق سکوت و... استفاده می‌شود و تبدیل به غولی شده است که وحشت‌آور‌ است این نوع مهریه نه‌تنها باعث ترس از ازدواج می‌شود و هیچ کمکی به زن نمی‌کند بلکه به تحقیر زن نیز می‌انجامد و جوانان می‌باید با تشریک مساوی با هم بتوانند راه‌حلی برای این مشکل پیدا کنند.

افزایش آمار طلاق و بیوگی می‌تواند سن ازدواج را بالا ببرد. بیکاری جوانان تحصیلکرده و انتظار قرار گرفتن در شغل مناسب خود، نبود امنیت شغلی در هر حرفه‌ای چه آزاد و چه دوستی، نبود قوانین مناسب تامین اجتماعی و کار، گرانی مسکن و اجاره‌بها، کم ارزش شدن پول، بی‌ثباتی اقتصادی، توقعات غیرواقع‌بینانه خانواده‌ها از یکدیگر و از عروس و داماد آینده‌شان تحت فشار قرار دادن آنان با شیوه دلسوزی، هراس از تشکیل خانواده (تعهد مسوولیت‌پذیری) ورود اندیشه‌های جدید به حوزه خانواده، تغییر رویکردهای متعدد و متنوع جوانان از سنت به مدرنیته، احساس شکست در رابطه‌های قبلی انتقام با ازدواج نکردن، نبود درک‌مناسب و متعامل پرداخته در دوستی‌ و داشتن توقع به جای انتظار معقولانه، دروغ گفتن به یکدیگر، اغراق‌گویی باعث دلزدگی آنان از جنس مخالف شده است.

نبود تعریف شفاف و درست از عشق و دوستی که در آن قرار دارند برخی از جوانان در رابطه‌هایی که وارد می‌شوند دچار سرگردانی شده دوستی‌های افراطی، روابط غیرسالم، مدعی بودن و طلبکار شدن از همه، نبود شناخت کافی از تفاوت‌های جنسیتی زن و مرد، وعده‌های غیرواقعی دادن برای ماندن در دوستی به هر بهایی، در اکنون بودن بدون داشتن چشم‌اندازی از این نوع دوستی‌ها، رها کردن غیرمنتظره طرف مقابل، درگیر شدن با احساسات و عواطف شخصی و... بخشی از سال‌های جوانی آنان را درگیر می‌کند و فرسودگی روانی ایجاد کرده و مشت را نمونه خروار می‌بیند و نسبت به جنس مخالف بی‌اعتماد شده و بیزار می‌شود. دوست ندارم ازدواج کنم چون همه مردها اینطوری‌اند! چون همه زن‌ها مثل هم‌ هستند! نداشتن اعتماد به نفس؛ آیا استقلال لازم چه از نظر مالی و چه از نظر فکری برای به دست گرفتن زندگی مشترک دارم؟

خانواده‌ها به دلیل نگرانی از وضعیت جامعه فرزندان خود را مستقل نمی‌کنند و آنان بیش از پیش درون خانواده می‌مانند و فرصت آزمون و خطا در جامعه بزر‌گ‌تر از خانه، از آنان گرفته می‌شود و به اضطراب جوان در رویارویی با فصل مهم زندگی یعنی ازدواج می‌انجامد. تصور اینکه ازدواج در سن بالا عاقلانه‌تر است و ریسک‌پذیری کمتری دارد. جوان امروز می‌خواهد همه چیز داشته باشد بعد ازدواج کند یا حداقل پس‌انداز، مسکن، اتومبیل، تاخیر در ازدواج برایش مهم نیست فکرکردن به ازدواج در سال‌های آینده هر وقت موقع‌اش شد ازدواج می‌کنم دیر نمی‌شود. وابستگی به خانواده، ترس از دست دادن امکانات خانواده و کاهش روابط عاطفی، چشم و هم‌چشمی‌ها، جشن عروسی را پرهزینه و تجملاتی کرده است در حال حاضر در جامعه ما این نوع روابط پنهانی است اما نمی‌توان شیوع آن را نادیده گرفت و در آینده نه چندانه دور شاهد ازدیاد این نوع زندگی‌ها خواهیم بود. آیا در آینده می‌توان تصور کرد که عروس و دامادهایی را ببینیم که موهای سپیدتری دارند در آن زمان برداشت جامعه چه خواهد بود خوب یا بد؟

منبع:آرمان

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان