ماهان شبکه ایرانیان

از همسر قدردانی کنید، نه از هدیه

اما، با گذشتن زمان، کم کم چنین حرف هایی بر زبان می آوریم:«برای خرید این چقدر پول دادی؟»«باورم نمی شه که در خرده فروشی بابتش این قدر پول داده باشی، در صورتی که می تونستم با تخفیف بخرمش

از همسر قدردانی کنید، نه از هدیه

اما، با گذشتن زمان، کم کم چنین حرف هایی بر زبان می آوریم:

«برای خرید این چقدر پول دادی؟»

«باورم نمی شه که در خرده فروشی بابتش این قدر پول داده باشی، در صورتی که می تونستم با تخفیف بخرمش.»

«این خیلی گرونه چطور تونستی به این این همه پول بدی.»

«من واقعاً لازم ندارم.»

«رنگش واقعاً لازم ندارم.»

«من که چیز خوبی توی این نمی بینم»

ما باید بیاموزیم که وقتی بسته هدیه ای را باز می کنیم، به زحمت هایی که هدیه دهنده برای تهیه آن کشیده است فکر کنیم، نه به خود هدیه.

بنابراین وقتی هدیه را می گیرید، به هدف آن بیندیشید. اگر هدف و منظور شوهرتان خرسند کردن شماست، هیچ گاه افکار خود را مبنی بر نادرست بودن هدف او ابراز ندارید.

ما، وقتی نامزد هستیم، به دلیلی، همیشه مرد خود را تحسین می کنیم، حال مهم نیست چه هدیه ای برایمان خریده باشد، اما چند سال که می گذرد و ما زن و شوهریم، مشغولیت فکری ما پولی است که بابت خرید هدیه پرداخت شده است.

گاهی اوقات همسرمان برایمان هدیه می خرد که بسیار دوست دارد وما از آن متنفریم مانند عطر شما هم می توانید نسبت به عطری که همسرتان گرفته و شما بویش را دوست ندارید دو نوع واکنش نشان دهید یا به ابراز ناراحتی وتنفر از استشمام بوی آن عطر بپردازید یا آنکه شش روز هفته عطری را به خودتان بزنید که خیلی دوست دارید ویک روز عطری را بزنید که شوهرتان دوست دارد.

واقعا چه اشکالی دارد که هفته ای یک بار، یا ماهی یک بار لباسی به تن کنید که خشنودی شوهرتان را فراهم آورد؟ چه اشکالی دارد که اگر بیست تابلو نقاشی در خانه تان دارید، یکی از آن ها هدیه ای باشد از جانب شوهرتان که شما اصلاً از آن خوشتان نمی آید؟ هر طور هست آن را هم آویزان کنید!به هر حال این موضوع را فراموش نکنید که همسرتان آن قدر از آن هدیه خوشش آمده است که برایتان بخرد. گهگاه آن ها را استفاده کنید مطمئن باشید اتفاقی نمی افتد ! در دیگر وقت ها می توانید هر آنچه مورد علاقه تان هست مورد استفاده قرار دهید.
یاد بگیرید که شوهرتان را تحسین کنید، نه هدیه را. بیشتر مردان دردسری را که برای یافتن و خریدن هدیه متحمل شده اند، با جزییات شرح می دهند. فداکاری او را ارج نهید، چه برای شما پول خرج کرده، و چه وقت صرف کرده باشد

زنانی که شکایت دارند همسرشان هرگز به آنان هدیه نمی دهد، با کمی تأمل، معمولاً در می یابند که شوهرانشان زمانی برایشان هدیه خریده اند، اما از ادامه کار دلسرد شده اند، زیرا واکنش آنان آشکارا دلسرد کننده و منفی بوده است. مردانی که همسرانشان از کارهای آنان انتقاد و عیبجویی می کنند، سرانجام به آنجا می رسند که به دادن پول به آنان، برای آنکه هر چه می خواهند خودشان بخرند، متوسل شوند. آنان بدین سبب چنین می کنند که از احساس حماقت و یا خرید چیزی که مورد تأیید همسرشان نیست، بپرهیزند.

بسیاری از خانمه شکایت دارند که شوهرشان هرگز نه عقیده ای ابراز می کند که کجا برویم، چه بخوریم و چه باید بپوشیم و نه در این خصوص حرفی می زند. شاهد بوده ام که در بسیاری موارد شوهرها برای شروع ارتباط گرم با اشتیاق پیشنهادهایی داده اند، اما وقتی با اعتراض های پی در پی رویارو شده اند، دیگر رغبتی نداشته اند به این کار خود ادامه دهند. بیشتر مردان خواهان جلب رضایت همسرانشان هستند و می خواهند که آنان شاد و سعادتمند باشند. اما وقتی که شوهرتان از شما می پرسد چه غذایی را دوست دارید بخورید و شما می گویید غذای خاصی را ترجیح نمی دهید و سپس او غذای فست فود را پیشنهاد می کند، ولی شما می گویید: «نه، اصلاً حال و حوصله غذای فست فود رو ندارم.»، شما به چیزی تبدیل می شوید که آن را دیوانه کننده می نامند. شما چیزی می گویید، اما منظور دیگری دارید.

شاید از شوهرتان بخواهید که برای خرید همراهتان بیاید و برای خریدن لباس نو کمک تان کند. وقتی که او چیزی را برای شما پیدا می کند که از آن خوشش آمده است و شما می گویید، «اون زشته. من هیچ وقت نمی تونم اون رو بپوشم»، آیا هیچ تعجبی دارد که او از همراهی کردن شما در خرید متنفر باشد؟

اگر عقیده مرد را جویا می شوید، هرازگاه به آن احترام بگذارید!

بسیاری از مردان به من می گویند دیگر نظر خود را ابراز نخواهند کرد، چون گویا آنچه در ذهن دارند و بر زبان می آورند اهمیتی ندارد.

آنان می گویند: «زنم از من راهنمایی و توصیه می خواهد، اما کاری کاملاً برعکس انجام می دهد.» ف

قط گاهی به پیشنهاد شوهرتان عمل کنید و سپس به او بگویید که نظر و توصیه او چقدر برای شما اهمیت دارد.

حال یک کارت فهرست نویسی دیگر در نظر بگیرید و بر روی آن بنویسد:

- شنیدن، شنیدن، شنیدن- با گوش دلم، نه با گوش سرم.

به شوهرم اجازه دهم بداند آنچه را احساس می کند، درک می کنم، و به او اطمینان خاطر دهم که در کنارش خواهم بود. انتقاد و ارزشیابی و هیچ نوع توصیه ای نکنم، مگر آنکه او تقاضای کمک کند.

- هدیه ای را که شوهرم می دهد، بپوشم، استفاده کنم یا به دیگران نشانش دهم.

- بار دیگر که شوهرم پیشنهادی می دهد، به آن عمل کنم.

توصیه و راهنمایی شوهرم را پی بگیرم و به او بگویم چقدر زرنگ یا باهوش است. افکار عالی و قابلیت او را در حل مسائل مورد تمجید قرار دهم.

منبع : تبیان

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان