می دانم شکسته ای، می دانم زبان بیان بسیاری از غمهایت را نداری، بغض پنهان شده در گلویت را می بینم، اندوهی را که در فضای جانت جا گرفته است، می بینم، سیطره فقررا بر زندگیت می بینم، شاهد درگیری تو با رنج و بیماری هستم، با درد تنهایی ات از این که تنها سرپرست خود را از دست داده ای، آشنا هستم، سر گردانیت را در دو راهی حوادث می بینم. و از این که راه چاره و نجاتی برای خود نمی یابی آگاه هستم،آری! من همه چیز را می دانم؛ زیرا همه چیز را می بینم. اشک های پنهان تو از دید من مخفی نمی ماند، آه برآمده از دل شکسته ات را تنها من می شنوم. نگاه های ملتمس و نگران تو را که به نقطه امیدی خیره شده است، میبینیم، سردی احساس را نسبت به تو در میابم و آن گاه که فریاد می زنی، اما فریاد رسی نمی بینی، در کنارت قرار می گیرم. تو مرا نمی بینی، اما من همه جا با با تو هستم. من به تو نزدیکم. نزدیکتر از رگ گردن: (و نحن اقرب الیه من حبل الورید). (آیه 16، سوره ق ) کافی است مرا بخوانی تا تو را اجابت کنم. ( ادعونی استجب لکم ) ( سوره غافر، آیه 60 ) و نیز مرا یاد کنی تا شما را یاد کنم. ( فاذکرونی اذکرکم ) ( سوره بقره، آیه 152 ). من عاشق تو هستم. عاشق درد و رنجت اشکهای زیبایت. دوست دارم با من باشی و همواره مرا بخوانی؛ زیرا این خواندن و این با من بودن تو را به من نزدیک تر می کند و به آرامش می رساند و آن وقت است که در می یابی، من همه دردی را درمان و هر رنج و اندوهی را برطرف کننده و از میان برنده ام. و آگاه باش که من همیشه دوست تو و بهترین دوست تو هستم. حتی زمانی که از من روی بر می گردانی و به من شک می کنی و یا شکایت می کنی، اما من چنان مهربان و خطا پوشم که هر گاه کسی نسبت به من کفر می ورزد و یا سخنانی ناشایسته درباره ام می گوید، خطایش را نادیده می گیرم و به او همانند دیگر آفریده هایم فیض و رحمت می رسانم و از سرچشمه جوشان مهرم سیراب می کنم. و اگر مرا ترک کند، به سویش می روم و فرصتی دوباره در اختیارش قرار می دهم قرار می دهم.
پس ای بنده ام، من همه چیز را برای تو و تو را برای خودم (عبادت کردن و تقرب جستنت) خلق کرده ام، از من رو نگردان و به سویم بیا. تنها ترینی، مرا یاد کن، وقتی امیدت را از هر سو از دست دادی، مرا صدا بزن، هر گاه احساس کردی کسی توجهی به تو ندارد، به سویم بیا. من همه جا هستم. هر کجا بنگری، آثار رحمتم، تو را به سوی من خواهد کشاند و بنده نوازیم را خواهی دید. من صدای تو را به خوبی می شنوم. حتی اگر این صدا از دهان تو خارج نشود. قلبت برای من کافی است که صدای تو را به من می رساند من در قلب تو جا دارم. وقتی عصبانی می شوی و فریاد می کشی، وقتی مظلومانه بغض خود را فرو می خوری، وقتی از درد به خود می پیچی، وقتی ناشناخته تو را آزار می دهد و وقتی در گرداب تحیر و سرگردانی دست و پا می زنی، تو را می بینیم و درکنارت قرار می گیرم. می دانم این درد و رنج ها برای تو خوشایند نیست، اما بدان خیر تو در آن هاست، زیرا که باعث کمال تو می شود. پس ای بنده ام، بدان که جز من کسی تو را در نمیابد و قادر به رفع نیاز تو نمی باشد. و این را هم بدان که هر کس چیزی به تو دهد، روزی عوض آن را از تو طلب می کند، اما من هرگز این کار را نخواهم کرد؛ زیرا من «بی نیازم». هر کس عیب یا نقصی را در تو ببیند، سرانجام آن را آشکار خواهد کرد، اما من آن را ندیده می گیرم، زیرا که «ستارم». با هر کس بپیوندی، روزی با او اختلاف خواهی داشت، اما من «یگانه ام» و اختلافی در کارم نیست. به هرکس بدی کردی، از تو انتقام خواهد گرفت اما من در مقابل بدیهایت به تو مهربانم، زیرا که «رحمن»و «رحیم» هستم. علاوه بر این مزد کار نیک را ده برابر می دهم. (من جاء بالحسنه فله عشر امثاله ) « هر کس کار نیکی انجام دهد، پس ده برابر آن را پاداش گیرد». (سوره انعام، آیه 160) و من «شکورم» یعنی به هر عملی حتی اگر کوچک و بی قدر باشد پاداش می دهم و آن را ارج می نهم. پس باز هم تو را صدا می زنم. به سویم بیا و اطمینان داشته باش که تو نیز پاسخ مرا خواهی شنید. دستانت را به سویم بلند کن، چشمانت را متوجه آسمان کن، زبانت را به حرکت درآر و مرا با تمام وجودت صدا بزن. این کار به تو آرامش خواهد داد. مطمئن باش این آرامش را از طریق دیگری به دست نخواهی آورد. این داروی تمام دردهای توست. این دارو تا با من باشی تمام نمی شود و خاصیتش را از دست نمی دهد. یادت باشد من بهترین و مهربانترین دوستی خواهم بود که در آرزویش بوده ای در هر کجا باشی، مرا خواهی داشت.
کافی است مرا به فراموشی نسپاری و همانطور که من همواره با تو هستم، تو هم به یاد من باشی و مرا بخوانی، یاد من مایه آرامش، آن گمشده ای است که به هر کجا غیر از من سر زده ای، آن را نیافته ای و اگر هم یافته ای، ناپدیدار دیده ای؟
منبع: نشریه بشارت شماره 72