ماهان شبکه ایرانیان

سایه های تاریخ

پنهان و آشکار؛ نقاب غبار بر چهره سیاست

او نیز چون سایر سیاستمداران طعم شکست را چشیده بود، ولی بار‌ها با سیاست هایش در قالب نقش دیپلماتیک خود، فرانسه را از تاخت و تاز مصون نگه داشته بود. این سیاست مرد کسی بود که پیشنهاد حمله به مصر را به ناپلئون داد، پیشنهادی که در نهایت به قیمت از بین رفتن اعتبار سیاسی اش تمام شد تا بدانجا که چاره‌ای جز استعفا ندید.

فرادید؛ وحید محمود قره باغ*؛ بی تردید او از جایگاه ویژه ای در بین سیاستمداران و دنیای سیاست برخوردار است، سیاستمداری خبره که تاریخ هنوز نتوانسته در مورد شخصیت او داوری کند. این کهنه کار سیاست در سرنوشت کشور فرانسه بسیار تاثیر گذار بود، هم او بود که پیشنهاد حمله به پاریس را به متفقین داد؛ زمانی که ناپلئون درگیر جنگ با دشمنانش بود. همچنین او در استعفای دوم ناپلئون تاثیر چشم گیری داشت، در حالی که نقش او در به قدرت رسیدن ناپلئون غیرقابل انکار است.

او نیز چون سایر سیاستمداران طعم شکست را چشیده بود، ولی بارها با سیاست هایش در قالب نقش دیپلماتیک خود، فرانسه را از تاخت و تاز مصون نگهداشته بود. این سیاست مرد کسی بود که پیشنهاد حمله به مصر را به ناپلئون داد، پیشنهادی که در نهایت به قیمت از بین رفتن اعتبار سیاسی اش تمام شد تا بدانجا که چاره ای جز استعفا ندید.

 نقاب غبار بر چهره سیاست

شارل موریس دو تالیران-پریگور[1]‏معروف به تالیران در سال 1754 در پاریس متولد شد. او یک دیپلمات فرانسوی و کاتولیک بود و برخی او را بزرگترین دیپلمات تاریخ اروپا قلمداد کرده اند. نکته جالب توجه این که چهره او در عصر کنونی نیز در هاله ای از ابهام قرار دارد؛ به گونه ای که نمی توان به جرات در مورد او قضاوت کرد. 

تالیران اصالتاً یک نجیب زاده بود؛ البته خانواده او ثروت چندانی نداشت. او در ابتدا وارد کلیسا شد و در واقع به کلیسا پیوست، پیوستنی که به میل خودش نبود. او همزمان با مطالعاتی که در زمینه سیاست و فلسفه داشت؛ در سال 1778 موفق شد از دانشگاه سوربن در رشته الهیات فارغ التحصیل شود.

از نقاط عطف دوران سیاسی او، پیشنهاد ملی کردن زمین های متعلق به کلیسا بود، چیزی که تعجب همکاران روحانی اش را برانگیخت. در واقع او با این اقدام آهنگ جدایی از کلیسا را نواخته بود، آهنگی که سال ها قبل آن را زمزمه می کرد.

 او در ادامه پا را فراتر گذاشت و پیشنهاد داد کلیسای کاتولیک فرانسه رسماً از کلیسای رم و تسلط پاپ خارج شود. پاپ که چنین دید، فرمان اخراج تالیران از کلیسا صادر کرد؛ ولی این حکم او کاری از پیش نبرد. چرا که تالیران از مدت ها پیش خواهان خروج از جرگه کلیسا بود.

نقاب غبار بر چهره سیاست

در سال 1792 با تسخیر کاخ تویلری، نظام سلطنتی سقوط کرد و تالیران که اعدام سلطنت طلبان را به چشم می دید از پاریس خارج شد و در واقع فرار کرد. او با زیرکی طی بیانیه ای، به حکومت وقت اعلام وفاداری نمود.

او در سلطنت لوئی شانزدهم یک اسقف اشرافی بود؛ با انقلاب فرانسه، او نیزنقاب از چهره کشید و یک انقلابی تمام عیار شد. به گونه ای که انقلابیون فرانسوی به او لقب اسقف انقلاب را دادند و او به سمت وزارت خارجه ناپلئون رسید. جالب این که پس از شکست ناپلئون و روی کار آمدن دوباره رژیم سلطنتی، او دوباره به وزارت خارجه انتخاب شد. او حتی در دوران شارل دهم و لویی فیلیپ در عرصه سیاست بین‌المللی، صاحب مقام بود.

نقاب غبار بر چهره سیاستاز سویی نام تالیران با رشوه گره خورده است؛ او از همه رشوه می گرفت. تالیران در عین حال که وزیر خارجه ناپلئون بود، برای مترنیخ صدراعظم اتریش و الکساندر اول امپراتور روسیه در قبال پول جاسوسی می کرد. ناپلئون خود، به او اعتماد نداشت و حتی گاهی او را به دلیل خیانت‌هایش ملامت نیز می‌کرد. البته گفتنی است خیانت تالیران در ماجرای پیشنهاد او و تشویق متفقین به حمله، هیچ گاه به گوش ناپلئون نرسید؛ چرا که ژوزف فوشه، وزیر اطلاعات و امنیت امپراتوری فرانسه با تالیران هم داستان بود و سیاست های جدید امپراتور را به صلاح نمی دانست. در واقع ناپلئون در سالهای پایانی امپراتوری اش، متحد قدرتمندی در کنار خود نداشت، مساله ای که او را در سراشیبی سقوط انداخت؛ همچنان که قبل از او نیز بسیاری از بزرگان تاریخ به همین طریق در منجلاب انزوا گرفتار شده بودند.

تالیران جمله معروفی دارد، او زمانی گفته بود: برای من این سکه زرین که بر آن تصویر لوئی شانزدهم یا ناپلئون ضرب شده است از خود لوئی شانزدهم و ناپلئون قابل اعتمادتر است. چرا که آنها می روند و این می ماند.

ولی با این وجود این سیاست های تالیران بود که باعث برتری فرانسه در اروپا تا سال 1807 میلادی شد. کسی که سه سال قبل به ناپلئون کمک کرد تا امپراتور فرانسه شود. نقش مهم و موثر تالیران در حل و فصل اختلافات طولانی مدت بین بریتانیا و فرانسه نیز غیر قابل انکار است؛ مذاکراتی که تشکیل کشور بلژیک نتیجه آن بود.

پرده آخر زندگی این مرد سیاست نیز در نوع خود جالب توجه است، تالیران در واپسین لحظات زندگی خود، یعنی 17 مه سال 1838 در نامه ای با کلیسای رم تجدید بیعت کرد. 

[1]. Charles Maurice de Talleyrand-Périgord

*کارشناسی ارشد مکانیک

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان