صدوبیستوچهارمین شماره از نشریه خط حزبالله با مطلبی با عنوان «وقتی وزیر خارجه فرانسه، به در بسته خورد» منتشر شد. در این مطلب آمده است:
اول. زمستان سال گذشته، ژان مارک آیرو، وزیرخارجه فرانسه، به تهران سفر کرد. در بدو ورود او، ضیافت شامی در سفارت فرانسه به افتخار او برگزار شد. در میانهی مهمانی، یکی از حاضرین در جلسه با اشاره به تقارن سفر او با مانور نظامی مشترک انگلیس و آمریکا و فرانسه در خلیج فارس که طبعا میتوانست حاوی پیامی برای طرف ایرانی باشد پرسید: آیا فکر نمیکنید این مسئله روی روابط تجاری ما با ایران تاثیر بگذارد؟ آیرو جواب میدهد که "نه، من هیچ نگرانی نسبت به موفقیتآمیز بودن این سفر ندارم. مقامات ایرانی در هیچ یک از جلسات مقدماتی و برنامهریزی برای سفر در تهران و پاریس به این مسئله معترض نشدند."
چندین روز بعد از این ماجرا، رهبر انقلاب در دیدار با دستاندرکاران راهیان نور اینگونه بیان کردند: «من اینجا یک حاشیهای باز کنم: جنگ تحمیلی بهخاطر این اتّفاق افتاد که دشمن در ما احساس ضعف کرد. اگر دشمن بعثی و محرّکینش خاطرجمع نبودند که سرِ چند روز به تهران خواهند رسید... این جنگ انجام نمیگرفت؛ آنها در ما احساس ضعف کردند. احساس ضعف شما، موجب تشویق دشمن به حملهی به شما است؛ این یک قاعدهی کلّی است. اگر میخواهید دشمن را از تهاجم به خودتان منصرف کنید، سعی کنید اظهار ضعف نکنید.»(1395/12/16) سپس ایشان به ماجرای سفر وزیرخارجهی فرانسه اشاره کرده و گفتند: «اشتباه بزرگ بعضی از ماها در چالش اقتصادی بزرگی که امروز کشور دچار آن است -که ما امروز دچار چالش اقتصادی هستیم- این بود که در زمینهی اقتصادی اظهار ضعف شد؛ دشمن دید که اینجا جایی است که میشود فشار آورد، [لذا] فشار را زیاد کردند؛ [طوری که] از یک نفر در مصاحبه بپرسند که این رزمایشی که شما دارید فلانجا میکنید و درعینحال با ایرانیها مذاکره میکنید، [یک وقت] ایرانیها از این رزمایش ناراحت نشوند که به این مذاکرات اقتصادی ضربه بخورد، او رویش بشود و خجالت نکشد از اینکه بگوید «نه آقا، اینها تاثیری ندارد؛ ایرانیها اینقدر احتیاج به این مذاکرات دارند که امثال این رزمایش ضرری به مذاکرهی اقتصادی ما نمیزند»! این اظهار ضعف در مقابل دشمن نباید بشود.»(1395/12/16)
دوم. یک سال بعد از این ماجرا، ژان ایو لودریان که حالا جایگزین آیرو در منصب وزارتخارجهی فرانسه شده بود، در تاریخ 14اسفندماه 96 وارد ایران شد. او نیز مانند همتای قبلی خود، پیش از آمدن به ایران، همان سخنان تکراری دربارهی مذاکره بر سر اقدامات منطقهای ایران و کاهش توان موشکی را بازگو کرد و شروع به شاخه و شانه کشیدن شد. این بار اما در بر همان پاشنه باز نشد. در بدو ورود او به ایران، جمعی از دانشجویان انقلابی در اعتراض به سخنان بیپایه و اساس وی، در فرودگاه مهرآباد تجمع کرده و با در دست داشتن عکسهایی از شهید طهرانی مقدم، پدر موشکی ایران، به استقبال او رفتند. پس از دانشجویان، این بار نوبت دبیر شورایعالی امنیت ملی بود که جواب وزیرخارجهی فرانسه را بدهد. شمخانی، در اقدامی نمادین و برخلاف عرف مرسوم، لباس نظامی بر تن کرد و خطاب به لودریان گفت: "توان دفاعی ایران تهدیدکنندهی هیچ کشوری نبوده و توسعهی آن بدون تاثیرپذیری از مولفههای سیاسی، تابعی از نیازمندیهای امنیتی و تهدیدات بالقوه کشور است. " وزیرخارجهی ایران نیز در دیدار با او، همین موضع قاطعانه را امتداد داد و پس از آن، در صفحهی شخصی خود در یکی از شبکههای اجتماعی چنین نوشت: "ایالات متحده و اروپاییها باید به جای زیر سوال بردن برنامه موشکی ایران، تزریق صدها میلیارد دلار تسلیحات را به منطقه ما متوقف کنند. ضروری است با برنامهی موشکیمان که توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد محدود نشد از تکرار رنجی که مردم ما با موشک باران صدام - و با حمایت غرب - متحمل میشدند جلوگیری کنیم." شاید به همین علت بود که "فرانس کلمانسو" خبرنگار شبکه خبری "یوروپ 1"، با اشاره به اینکه گفتوگو با دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران شبیه مسابقهی بوکس بود، تصریح کرد: "وزیرخارجهی فرانسه در سفر به تهران، انتظار داشته حداقل یک موضع کلی از ایرانیان در خصوص توقعات موشکی اروپا ببیند ولی در این مسیر، همهی گامهای وزیر فرانسوی به درهای بسته ختم شده است."
سوم. «عزت» اولین اصل از سه اصل سیاستخارجی جمهوری اسلامی (عزت، حکمت، مصلحت) است. اصلی که همهی تعاملات بینالمللی کشور میبایست مبتنی بر آن صورت بگیرد. «معنای عزت این است که جامعه و نظام اسلامی، در هیچیک از برخوردهای بینالمللی خود، نباید طوری حرکت کند که منتهی به ذلیل شدن اسلام و مسلمین شود.»(1368/11/09) طبعا حفظ عزت ایران و ایرانی، وظیفهی همهی مسئولان، در هر سطح و مقامی است. عزت، اصل خدشهناپذیر جمهوری اسلامی است.