شیطان پرستی، یکی از مظاهر انحطاط اجتماعی، اخلاقی و دینی به شمار می آید و این پدیده نشانه دوری انسان از فطرتی است که خداوند مردم را با آن آفریده و سرشته است؛ زیرا گروه های شیطان پرست از عبادت خداوند روی برتافته و شروع به پرستش شیطان و تقدیس آن می نمایند. ما در این پژوهش که در مورد شیطان پرستی است، می خواهیم به این نکته اشاره کنیم که هدف ما، آشنایی با برخی از گروه های جوانان است که کم کم شروع به پیدایش در جوامع اسلامی ما نموده و شیطان پرست خوانده می شوند و تحت تأثیر افکار و ادیانی قرار گرفته اند که در غرب گسترش و رواج یافته است.
پیدایش
پژوهشگران بر این عقیده اند که آغاز شیطان پرستی به قرن یکم میلادی باز می گردد. در این زمان « گنوسی ها»، (1) شیطان را در قدرت و عظمت، همتای خداوند می دانستند.
اندیشه شیطان پرستی و تقدیس شیطان، در شماری از ادیان کهن آمده است و برخی از ادیان، خدایان متعددی داشتند که آن خدایان نماینده شر بودند به عنوان مثال در تمدن کهن مصر، الهه « سیت» یا «شیث» به کلمه satan؛ یعنی شیطان به عنوان نماینده نیروی شر، نزدیک است و مصری ها برای در امان ماندن از شر او، قربانی های زیادی تقدیم آن می کردند. در تمدن هندی نیز شیطان ، نقش زیادی در زندگی دینی مردم داشته است، آنها شیطان را « راکشا» می نامیدند. یونانی ها نیز شیطان را « دی ات بولس» (D it-Boles)؛ یعنی معترض، می خواندند. در کشورهای آسیای دور، شیاطین شب را می پرستیدند و کم کم تاریکی، نماد شر شد و نور، نماد نیکی و خیر. در « بابل » و آشور، اسطوره ها در مورد درگیری خدایان خیر و شر سخن می گویند و در تمدن آفریقا ، هنوز هم جادوی« وودو» که تنها جادوی رسمی در جهان است، نوعی تقدیس شیطان و راه به دست آوردن قدرت های خارق العاده از طریق آن برای تسلط بر برخی مردم به شمار می آید.(2)
افکار، آداب و رسوم و رفتار شیطان پرستان
1. آنها اعتقاد دارند که -نعوذ بالله- خداوند هنگامی که شیطان از سجده کردن به آدم سرباز زد و او را از بهشت راند، به او ظلم کرده است و به همین دلیل شیطان پرستان، شیطان را شایسته تقدیر می دانند و او را نماد قدرت و اصرار به شمار می آورند. آنها همچنین شیطان را قدرت بزرگ می دانند، قدرتی که در بشری را در زندگی به حرکت در می آورد.
2. آزاد گذاشتن عنان نفس برای انجام اعمال جنسی و شهوت پرستی ومصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی . در توصیه های این گروه آمده است که عنان نفس خود را آزاد بگذار و در لذت غوطه ور شو و از شیطان پیروی کن، زیرا او دستورهای سخت به تو نمی دهد و فقط خواسته های تو را برآورده می سازد و تو را زنده و پویا می سازد. تراولی، به پیروان خود می گفت : هر چقدر می خواهی رابطه جنسی برقرار کن، هر طور می خواهی و با هر کس که تمایل داری. دیگران باید تسلیم تو شوند.
3. آنها معمولا لباس های سیاه می پوشند و موهای خود را بلند نگه می دارند و تصویر صلیب شکسته یا ستاره شش ضلعی را بر سینه و دست خود خال کوبی می کنند. آنها از گردنبند سیاه که نقش ستاره پنج ضلعی را دارد و در وسط آن سه شیطان با دو شاخ پیچیده به سمت پشت وجود دارد، استفاده می کنند.
4. آنها ترجیح می دهند که مراسم خود را در اماکن متروکه یا دور از مردم عادی انجام دهند و عموماً بر دیوارهای محل برگزاری مراسم خود، اشکالی ترسناک مانند تصویر مار و جمجمه یا اشکال عجیب و غریب ترکیب حیوانات مختلف ترسیم می کنند.
5. آنها در جلسات و مراسم خود، موسیقی پر سر و صدای راک ( Hard Rock) پخش کرده و مطالبی به شکل ترانه ها که از مرگ و خودکشی ستایش می کند، می خوانند. آنها در مراسم های خود در استفاده از مشروبات الکلی و مواد مخدر زیاده روی می کنند و در این حالات، گاهی به چشیدن خون می پردازند. آنها معمولا برای این کار یک گربه یا سگ یا خروس را می کشند و عموماً آنها حیوانات سیاه را انتخاب می کنند و در حالی که آن حیوان زنده است، آن را تکه پاره می کنند وخون آن را به بدن خود می مالند.
6. برخی از آنها دست به خودکشی می زنند؛ زیرا از نظر آنان، آزادی و خودکشی حق آنان است و می گویند: انسان آزاد است که هر چه می خواهد، بخورد و هر چه می خواهد، بپوشد و هر وقت که دلش می خواهد، بمیرد. خود کشی از نظر آنان انتقال به جهان خوشبختی و رقص است و بسیار شبیه به یکی از ایستگاه هایی است که انسان آن را می پیماید.(27)
7. نبش قبر و بیرون آوردن اجساد مردگان. آنها در این حال بالای جسدی که آن را در آورده اند، به رقص و پایکوبی می پردازند. آنها در مورد این کار می گویند: آنها این کار را انجام می دهند تا سنگدل و قسی القلب شوند و عدم را با جان و دل احساس کنند و آن را تمرینی برای قتل می دانند، بدون آنکه هیچ احساس گناهی کنند و خم به ابرو بیاورند.
8. آنها اخلاق را ضعف و مایه حمایت از ضعیفان می دانند، آنها می خواهند که اساس روابط مردم با هم سود جویی و لذت طلبی باشد و اخلاقیات را مانع بزرگی در این راه می دانند و آن را عامل حرکت و پیشرفت به شمار نمی آورند.
وصایای نُه گانه شیطان پرستان:
این نُه وصیت از جمله اصول و پایه های این فرقه منحرف است:
1. عنان نفست را آزاد بگذار و در لذت ها غوطه ور شو؛
2. از شیطان پیروی کن، زیرا او تنها دستورهایی به تو می دهد که با طینت تو سازگار است و هستی تو را سرشار از زندگی و پویایی می کند؛
3. شیطان، نماد حکمت آلوده و نماد زندگی اصیل است، بنابراین خودت را با افکار دروغین و سراب ها فریب نده؛
4. افکار شیطان محسوس، ملموس و قابل دیدن است و طعم دارد و عمل به آن باعث شفای تمام بیماری های جسمی و روانی است؛
5. نباید عاشق شد؛ زیرا عشق، ضعف و خواری و پستی است؛
6. شیطان، نماد دلسوزی و شفقت برای کسانی است که شایستگی آن را دارند و به جای تباه کردن خود و عاشق دیگران شدن، باید عاشق شیطان شد؛
7. حقت را از دیگران بگیر، هر کس به تو یک سیلی زد، با تمام قدرت با مشت بر همه جای بدن او بکوب و به او ضربه بزن؛
8. همسایه ات را دوست نداشته باش و با او همانند اشخاص غریبه و عادی دیگر رفتار کن؛
9. ازدواج نکن، بچه دار نشو، از اینکه ابزار و وسیله بیولوژیک برای ادامه نسل و زندگی انسان ها باشی، حذر کن، فقط برای خودت باش.(28)
پینوشتها:
1- گنوسی ها: گنوسی کلمه ای یونانی الاصل و مشتق از « گنوسیس»؛ یعنی معرفت و آگاهی است و در اصطلاح، رسیدن به نوعی کشف معارف والا را گویند. گنوس، جنبش و فلسفه ای کهن و آمیخته ای از عقاید یونانی، اسرائیلی و ایرانی به شمار می آید. ر.ک: الموسوعه المسیره، چاپ الندوه العالمیه، ص 1113.
2- عبده الشیطان، حسن الباش، ص 17.
3- بدعه عباده الشیطان، دکتر السعد السعمرانی؟؟؟، ص8.
4- عباده الشیطان، صالح الشوره.
5- موسوعه الادیان المسیره، صص 323-324.
6- خبرگزاری رویترز، 2005/3/23.
7- عبده الشیان، باش، ص 58.
8- همان، ص 19.
9- اظهار الحق، دکتر محمد المفتی، ص 180.
10- عباده الشیطان، حالد غسان، عباده الشیطان، سالح الشوره .
11- اظهار الحق، ص 175.
12- اخبار الحوادث المصریه، 2001/5/17.
13- اظهار الحق، ص 180.
14- عبده الشیطان، الباش، ص 68.
15- مقاله: اتباع عبده الشیطان ینتلقون من مصر الی الاردن، احمد هریدی محمد.
16- فادیا عثمان، الشرق الاوسط، 2003/3/1.
17- روزنامه بحرینی«الواسط»، 2005/4/15.
18- شبکه حضرموت العربیه، 1426/11/19 ق.
19- بدعه عباده الشیطان، ص 100.
20- همان، صص 95-96.
21- همان، ص 96.
22- خبرگزاری آلمان، 2005/12/5.
23- بدعه عباده الشیطان، ص 97.
24- خبرگزاری آلمان، 2006/1/24.
25- مجله اگزکتف انتلجنس، 2005/8/26.
26- همان.
27- دکتر اسعد البحرانی؟؟؟، الشرق الاوسط، 2003/3/1.
28- اظهار الحق، ص 177؛ عبده الشیطان، باش، ص 75.
منبع:نشریه موعود( ویژه جن)، شماره 123،124