ماهان شبکه ایرانیان

اسداللهی در گفتگوی تفصیلی با مهر:

«الشیرازیون»جریان شیعه انگلیسی/نفود سرویس‎های امنیتی درآن جدی است

کارشناس ارشد غرب آسیا گفت: نفوذ سرویس های امنیتی در جریان‌های افراطی بسیار راحت است و همان‌طور که این دستگاه‌ها در جریان‌هایی همچون داعش رخنه کرده‌اند،قطعاً در جریان شیرازی‌ها هم نفوذ دارند.

«الشیرازیون»جریان شیعه انگلیسی/نفود سرویس‎های امنیتی درآن جدی است

خبرگزاری مهر، گروه سیاست، محمد مهدی رحیمی: شب گذشته، 4 نفر از مسلمانان افراطی ساکن انگلیس با حمله به سفارت ایران در شهر لندن، ضمن پایین کشیدن پرچم کشورمان، پرچم فرقه خود را به اهتزاز درآوردند. این حرکت موهن اگرچه در ابتدا بدون همراهی و چراغ سبز پلیس انگلیس امکان پذیر نبود اما چند ساعتی بیشتر دوام نیاورد و پلیس لندن سرانجام با مداخله خود، این 4 نفر را دستگیر کرد. 

این ماجرا، باعث شد تا بار دیگر عنوان «فرقه شیرازی ها» بر سر زبان ها بیفتد. فرقه ای که سال هاست در کشورهای اسلامی مشغول پمپاژ رسانه ای گسترده و برنامه ریزی برای تقویت اختلافات شده است. «غلو»، ترجیع بند ادبیات و گفتمان فرقه شیرازی هاست؛ این غلو به خصوص در ایام عزاداری حضرت اباعبدالله حسین(ع) خود را نمایان می سازد. قمه زنی، عبور از آتش با پاهای برهنه، تنها بخشی از رفتارهای موهن و مشمئزکننده فرقه شیرازی هاست. فاصله گذاری با پیروان سایر مذاهب اسلامی و تکفیر کردن آنها، نمونه دیگری از شباهت عجیب فرقه شیرازی به جریانات تکفیری است.

از این رو،  به سراغ «مسعود اسداللهی» کارشناس ارشد غرب آسیا رفته ایم تا از تاریخچه و عملکرد دیروز و امروز این فرقه بیشتر بدانیم. 

مشروح گفتگوی خبرگزاری مهر با مسعود اسداللهی را در ادامه می خوانید. 

تسخیر سفارت کشورمان در لندن را به گروهی به نام «فرقه شیرازی» منتسب می کنند؟ این فرقه چه مسلکی دارند؟

در چند سال اخیر خطر فتنه مذهبی بین شیعه و سنی با طراحی استعمار و صهیونیسم در جهان اسلام اوج گرفته به گونه‌ای که «موج بیداری اسلامی» را از مسیر اصلی منحرف کرده و آن را مبدل به موج تکفیری و موج احیای فتنه مذهبی کرده است. دولت عربستان با ثروت بادآورده نفتی، وهابیت را به سراسر جهان اهل سنت صادر و جریان‌های معتدل و میانه‌روی سنی را منزوی کرده است. این واقعیت تلخ باعث شده تا موج افراط‌گرایی و تکفیر از کنترل دولت‌ عربستان هم خارج و تبدیل به تهدیدی علیه بشریت شود.

در اولین روزهای پس از سقوط موصل و سرازیر شدن داعش به طرف سامراء، بغداد و تهدید نجف و کربلا، جریان شیرازی‌ها که خود را «متولی انحصاری» دفاع از اهل بیت(ع) معرفی می‌کند، نه تنها وارد صحنه جنگ علیه داعشی‌ها نشد بلکه آماده فرار از کربلا شده بودتکنولوژی‌های جدید ارتباطی نظیر تلویزیون‌های ماهواره‌ای، اینترنت و تلفن‌های هوشمند هم تبدیل به ابزاری برای گسترش فتنه مذهبی شده و سرعت غیر قابل باوری به انتشار افکاری داده که قرن‌ها در جهان اهل سنت در انزوا به سر می‌برده اما ناگهان امکان بروز و رشد پیدا کرده است.

به موازات حمایت از این جریان افراط‌گرای سنی، قدرت های جهانی و منطقه ای با توجه به اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» همواره تلاش داشته اند تا جریان‌های افراطی و منحرف در میان شیعیان را نیز تقویت کرده و ضمن تحت الشعاع قرار دادن آموزه‌های حیات بخش اهل بیت(ع)، دو جریان افراط‌گرای سنی و شیعه را در برابر هم قرار داده و آتش اختلاف و فتنه مذهبی را آن‌چنان شعله‌ور سازند که دیگر هیچ مسلمانی به خطر استعمار و صهیونیسم توجهی نداشته باشد بلکه از آن ها خواهان کمک و یاری برای غلبه بر جریان مذهبی مخالف خود شود.

یکی از جریان‌های افراط‌گرا و منحرف شیعی در چهل سال اخیر، جریان موسوم به «شیرازی‌ها» یا همان «الشیرازیون» است که در سه دهه اخیر، تلاش بی وقفه‌ای در گسترش قشری‌گری، سطحی‌نگری و ترویج روش‌هایی در میان شیعیان داشته تا موجب وهن مذهب جعفری و اهل بیت گرامی‌ پیامبر(ص) شود. این جریان از زمان «سید محمد مهدی شیرازی» از کربلا شروع به فعالیت کرد و سپس در اواخر دهه پنجاه شمسی به کویت هم گسترش پیدا کرد. البته در ابتدای پیدایش، ‌ این جریان تلاش می کرد تا جریان فکری روشن‌گر و بالنده در درون حوزه‌های علمیه عراق به شمار آید.

چهره های بارز این گروه چه کسانی بودند؟

چهره‌های بارز این جریان، «سید محمدمهدی شیرازی» و برادران وی «سید حسن شیرازی» که در سال 1360 در بیروت ترور شد و «سید صادق شیرازی» که در قم ساکن است و خواهرزاده‌های آنان، آیت الله «محمد تقی مدرسی» و آیت الله «هادی مدرسی» هستند که در دهه پنجاه شمسی تلاش داشتند با انتشار کتاب‌های گوناگون به سؤال‌های مطرح در مورد اسلام، پاسخ دهند.

زمینه فعالیت فرقه شیرازی ها چیست؟ این فرقه بیشتر در چه حوزه های کار می کند؟

این جریان فکری در سال‌های اولیه فعالیت‌ خود، کتاب‌های فرهنگی زیادی را ارائه داد و بعضی از چهره‌های این جریان، به طراحی یک گفتمان انقلابی شیعه پرداخته و تلاش کردند تا از دید خود، تشیع را از حالت عزلت و گوشه گیری تاریخی به وضعیت مبارزه انقلابی منتقل سازند. آثار و نوشته‌های سید محمد شیرازی و خواهرزاده وی آیت الله محمدتقی مدرسی(مقیم در کربلا) نقشی مهمی در میان شیعیان عراق و حوزه عربی خلیج فارس داشته است. برای مثال، آیت ‌الله مدرسی به نقد و بررسی مفاهیم تحریف شده ذهنیت «تقدیرگرای» سنتی در امور مقدسی هم‌چون توکل، شفاعت، انتظار، تقیه و ایمان منفی به امور غیبی پرداخته است.

روند تاریخی فرقه شیرازی ها چگونه بوده است؟

در ابتدا جریان شیرازی‌ها موفق شد در نیمه دهه پنجاه شمسی، گفتمان نهضتی و انقلابی شیعی را در حوزه عربی خلیج فارس تعمیم دهد اما با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، ‌ گفتمان انقلاب اسلامی و رهبری حضرت امام خمینی(ره) و دیدگاه‌های اصیل و ناب ایشان به سرعت جریان شیرازی‌ها را تحت الشعاع خود قرار داد.

با این حال، این جریان در دهه شصت هجری شمسی در کنار جریان انقلاب اسلامی ایران به نشر دیدگاه‌های نهضتی و انقلابی با مشخصات شیعیان عرب ادامه داد و ایرانی تبار بودن چهره‌های اصلی جریان شیرازی‌ها، باعث شد تا این جریان بتواند همچنان به گفتمان انقلابی خود ادامه دهد؛ در حالی که احزاب عربی شیعه در عراق به ویژه حزب الدعوة، قادر به این‌کار نبودند.

در جریان شیرازی‌ها به موازات خط انقلابی، یک خط و جناح منحرف و ارتجاعی نیز وجود دارد که همواره تلاش داشته تا به حیات خود ادامه دهد. این خط ارتجاعی با ایجاد جنجال و هیاهو علیه فتواها و دستورالعمل‌های فقهی و قانونی در جمهوری اسلامی ایران، تلاش کرده تا جریانی انحرافی در میان شیعیان را ایجاد کند. این جنجال سازی و به راه انداختن هیاهو علیه خط انقلاب اسلامی توسط جریان شیرازی‌ها از زمان رهبری حضرت امام خمینی(ره) شروع شد؛ برای مثال اعتراض به ممنوعیت قمه زنی و یا فتوای حضرت امام(ره) در خصوص مباح بودن شطرنج.

پس از پایان جنگ تحمیلی، فرقه شیرازی ها توانستند در عراق گسترش پیدا کنند؛ دلیل این امر چه بود؟

بعد از پایان جنگ تحمیلی، روند مخالفت شیرازی‌ها با ایران و نظام جمهوری اسلامی تشدید شد اما اوج این مخالفت‌ها پس از سقوط صدام در سال 1382 پدیدار شد؛ زیرا با شرایط جدید عراق، دست این جریان برای به اصطلاح انقلاب عزاداری و سینه زنی باز شد؛ به ویژه اینکه شیعیان عراق که در دوران خفقان و ظلم نظام بعثی عراق قادر به برگزاری مراسم مذهبی خود نبودند، عطش زیادی برای این‌کار داشتند. جریان شیرازی‌ تلاش کرد تا از این عطش شیعیان عراقی به نفع خود و علیه ایران بهره‌برداری کند.

جوسازی سنگین باعث شده که بسیاری از روحانیون شیعه از بیم تهمت‌ها و برچسب‌های این گروه، گزینه سکوت را در قبال روش‌های جاهلانه این جریان در پیش گیرند و تعدادی نیز متأسفانه با آنان همراه شوندبه همین خاطر، جریان شیرازی‌ها آن چنان در دامن زدن به احساسات شیعیان عراق پیش رفتند که کار به رواج خرافه‌گرایی و ایجاد رفتارهای عجیب و غریب همچون سینه خیز رفتن به حرم امام حسین (ع)، عبور از روی آتش با پای برهنه، ورود چهار دست و پا به حرم امیر المؤمنین(ع) و پارس کردن مانند سگ‌ها به عنوان «کلب امیر المؤمنین» و رفتارهای موهن و مشمئز کننده‌ای از این قبیل کشید. این روند خرافه گرایی باعث شد که جناح روشن‌گر و انقلابی آن جریان به چالش کشیده شود. این چالش باعث شد که متاسفانه جناح روشن‌گر و انقلابی جریان شیرازی‌ها به جای مقاومت و مقابله، راه تسلیم و سازش را در پیش گیرد.

دوره به اصطلاح انقلاب عزاداری و سینه زنی در عراق به معنای شروع دوران جدیدی برای جریان شیرازی‌ها بود تا بدین وسیله پایگاه مردمی خود را در میان شیعیان به بهانه «احیای شعائر مذهبی» تقویت کرده و تلاش کنند تا خط امام خمینی(ره) و دیدگاه‌های مقام معظم رهبری که در اسلام ناب محمدی(ص) متبلور می‌شود را تضعیف کنند.

موارد بدعت گذاری فرقه شیرازی ها در دین بسیار است. درباره این بدعت ها بفرمایید.

جریان شیرازی‌ها تلاش می‌کند با ابداع افراطی‌ترین روش‌های عزاداری، نه تنها نظام جمهوری اسلامی بلکه بقیه جریان‌های شیعه را از صحنه خارج کرده و سیطره انحصاری خود را بر جهان تشیع حاکم کند. به همین خاطر، روش‌هایی را ابداع می‌کند که حتی افراطی‌ترین گروه‌های شیعه که در تاریخ به عنوان «غلاة» یا «اهل غلو» یا «غالیان» معروف هستند و از طرف ائمه (ع) تکفیر شده‌اند هم چنین روش‌هایی را به کار نگرفته‌ بودند. برای مثال علاوه بر قمه زنی بر پیشانی و سر، قمه زنی بر دو بازو را به راه انداخته‌اند تا به اصطلاح یادآور قطع شدن دو بازوی ابوالفضل العباس (ع) باشند. یا اینکه علاوه بر راه رفتن بر روی آتش، راه رفتن با پای برهنه بر روی خرده شیشه را باب کرده‌اند. علاوه بر سینه خیز رفتن به حرم، کشیدن گونه و لپ بر روی زمین تا حدی که از آن خون جاری شود را به راه انداخته‌اند. با به کارگیری «دف»، ‌«رقص پا» را در هیئت‌های عزاداری مرسوم کرده و فردی را به نام امام علی(ع) در لباس شیر وارد کربلا می‌کنند تا امام حسین (ع) را از دست دشمنانش نجات دهد. جریان شیرازی‌ها تبدیل به یک «تلمبه فعال» برای تزریق انحراف فکری و افراط گرایی در میان شیعیان شده است.

پیدایش گروه های تکفیری نظیر داعش در عراق و سوریه، چه تاثیری بر عملکرد فرقه شیرازی ها داشته است؟

تحولات سوریه و عراق و رشد گروه‌های تکفیری هم‌چون داعش و جبهه النصره و رشد گرایش سلفی در میان اهل سنت باعث شده که تعصب مذهبی در میان شیعیان به ویژه شیعیان عراق تقویت شود. هر چند که این تعصب اگر تحت رهبری و کنترل مراجع تقلید باشد، می‌تواند نتایج مثبت و مبارکی همچون لبیک به فتوای آقای سیستانی در مواجهه با داعش داشته باشد اما جریان شیرازی‌ها تلاش می‌کند با «سوء استفاده» از این تعصب مذهبی، خود را به جریان حاکم بر جهان تشیع تبدیل کند.

این جریان در عراق فعالیت سیاسی هم داشته اند؟

در سال 84 جریان شیرازی‌ها تصمیم گرفتند که در انتخابات پارلمانی عراق شرکت کرده و فهرست مستقلی از جریان‌های شیعه هم پیمان ایران ارائه دهد. به همین خاطر، در فهرستی به نام ائتلاف اسلامی شامل سازمان عمل اسلامی، انجمن اسلامی دانشجویان مشارکت کردند اما این فهرست هیچ موفقیتی در انتخابات پارلمانی نداشت و حتی یک کرسی پارلمانی هم کسب نکرده و در شهر کربلاء که به عنوان «قلعه شیرازی‌ها» تلقی می‌شد، شکست سختی را متحمل شدند به گونه‌ای که ضربه روحی، روانی شدیدی به این جریان وارد شد زیرا حجم بسیار ضعیف و کم پایگاه مردمی آنان به روشنی مشخص شد اما اگر روند افراط گرایی و خرافه گرایی فعلی ادامه پیدا کند و جریان شیرازی‌ها از این روند به نفع خود بهره‌بردای کند، این احتمال وجود دارد که در انتخابات آینده پارلمانی، این جریان بتواند تعدادی از کرسی‌های پارلمان عراق را به دست آورده و یک فراکسیون پارلمانی را تشکیل دهد و ناگهان به یک جریان سیاسی رسمی در صحنه سیاسی عراق تبدیل شود.

نحوه برخورد  «شیرازی ها» با گروه های تکفیری نظیر داعش چگونه بوده است؟

حوادث سال‌های اخیر عراق و سوریه و جنایت‌های داعش و تهدیدهای این گروه علیه عتبات مقدس در عراق و سوریه، زمینه و بهانه لازم را برای جوسازی علیه خط امام و رهبری به جریان شیرازی‌ها داده تا با احیای «میراث اهل غلو» به اصطلاح به جنگ تکفیری‌ها بروند اما نکته بسیار قابل تأمل این است که در اولین روزهای پس از سقوط موصل و سرازیر شدن داعش به طرف سامراء، بغداد و تهدید نجف و کربلا، جریان شیرازی‌ها که خود را «متولی انحصاری» دفاع از اهل بیت(ع) معرفی می‌کند، نه تنها وارد صحنه جنگ علیه داعشی‌ها نشد بلکه آماده فرار از کربلا شده بود. علمای این جریان هیچ فتوایی جهت بسیج مردم علیه داعش صادر نکردند و آماده تخلیه کربلا و فرار از عراق شدند اما با صدور فتوای جهاد از طرف آیت الله سیستانی و نقش حیاتی و سرنوشت‌ساز نیروی قدس سپاه پاسداران در مقابله با داعش و عقب راندن این گروه، بار دیگر جناح شیرازی‌ها به راه و روش سابق خود بازگشتند و با فرارسیدن محرم، بار دیگر به جوسازی علیه مخالفان خود پرداختند. به گونه‌ای که معیار وفاداری و عشق به اهل بیت(ع) را احیای شعائر مذهبی به سبک جریان خود قرار داده‌اند و هر نوع مخالفتی با خود را عدم وفاداری به اهل بیت و ضعف تدین و دشمنی با معصومین معرفی می‌کنند.

مقابله فکری، فقهی، رسانه‌ای، اطلاعاتی و مردمی با این نوع جریان‌های افراطی که به نام شیعه، به آمریکا و اسرائیل و وهابیت خدمت می‌کنند، امری ضروری و تاریخی استاین جوسازی سنگین باعث شده که بسیاری از روحانیون شیعه از بیم تهمت‌ها و برچسب‌های این گروه، گزینه سکوت را در قبال روش‌های جاهلانه این جریان در پیش گیرند و تعدادی نیز متأسفانه با آنان همراه شوند. برخی از مداحان هم که از گسترش مناسبت‌ها و خالی شدن آنها از معارف و آموزه‌های عمیق، نه تنها ضرر نکرده بلکه امکان «کسب درآمدهای سرشار» در طول سال را برای آنان فراهم می‌آورد، در بسیاری از موارد با این جریان همراهی کرده و یا اعتراضی نمی‌کنند.

اینها در عرصه رسانه چه فعالیت هایی دارند؟

جریان شیرازی‌ها صاحب 15 شبکه تلویزیونی ماهواره‌ای هستند. شبکه‌هایی که به قول «فؤاد ابراهیم» کارشناس شیعه عربستانی مقیم لبنان و مدیر شبکه النباء در واقع بیش از آنکه شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای باشند، «حسینیه ماهواره‌ای» هستند! این 15 شبکه به صورت 24 ساعته در حال پخش مراسم عزاداری و سینه زنی هستند و متاسفانه کمترین توجه را به قرآن و تعالیم حیات بخش اهل بیت(ع) دارند و به ندرت برنامه‌های قرائت قرآن پخش می‌کنند، چه برسد به تفسیر آیات آن و بسیار کم به توضیح و تعلیم احکام شرعی و واجبات دینی نظیر نماز، روزه، حج، خمس و زکات می پردازند. علاوه بر این، از برنامه‌های اخلاقی و ترویج ارزش‌هایی همچون رعایت تقوی، راستگویی، اخلاص، وفای به عهد، دوری از غیبت و تهمت و گناه در این تلویزیون‌ها خبری نیست و بر عکس، نوحه‌هایی پخش می‌کند که بر اساس آهنگ‌ها و ترانه‌های غنایی خواننده‌های معروف تنظیم شده است.

رواج دیدگاه‌های افراط‌گرایانه جریان شیرازی‌ها منجر به موج جدیدی از «غلو» در میان شیعیان شوداما نکته عجیب و سوال برانگیز در خصوص این تلویزیون‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای جریان شیرازی‌ها این است که تمامی آن ها از ماهواره‌های عربی همچون «عرب ست»(متلق به اتحادیه عرب) و «نایل ست»(متعلق به مصر) پخش می‌شوند اما دولت‌های عرب هیچ اقدامی برای توقف پخش این شبکه ها از آن ماهواره ها نمی‌کنند. در حالی‌که پخش شبکه‌هایی همچون المنار، العالم و سحر(عربی) بارها از طرف مسئولین این دو ماهواره قطع شده است.

سؤال اینجاست که شبکه‌های جریان شیرازی‌ها که به شدت علیه اهل سنت و معتقدات آن ها، برنامه پخش می‌کند و به خلفاء و عایشه توهین می‌کنند، چرا مورد خشم و غضب حاکمان عرب قرار نمی‌گیرد و چرا پخش آن ها متوقف نمی‌گردد؟ کاملاً واضح است که حکام عرب برای دامن زدن به احساسات مذهبی اهل سنت و تحریک آنان علیه تشیع و ایران، نیازمند شبکه‌هایی همچون شبکه‌های جریان شیرازی‌ها می‌باشند.

آیا جریان شیرازی ها از سوی کشورهای غربی هم حمایت می شوند؟

دفتر اصلی بعضی از این شبکه‌ها در لندن و یا در آمریکا واقع شده و از حمایت کامل دولت‌های انگلیس و آمریکا بهره‌مند هستند. چهره های معروف وابسته به این جریان، به طور علنی و با افتخار از حمایت های مالی دولت انگلیس از خود دم می زنند و وقاحت را به جایی رسانده اند که یکی از وعاظ این جریان به نام «شیخ یاسر الحبیب» که ساکن انگلیس است در شبکه ماهواره ای «فدک» اعلام کرد که ملکه الیزابت از نوادگان پیامبر اسلام(ص) است و از سلسله جلیله سادات به شمار می رود!

حمایت عملی و علنی انگلیس از این جریان انحرافی، عمق و گستره بسیار وسیعی دارد و اگر این حمایت نبود، این جریان قدرت رشد و گسترش پیدا نمی کرد. به همین خاطر، مقام معظم رهبری این جریان را «شیعه انگلیسی» نام نهاده و در تاریخ 26 مرداد 94 فرمودند: «ما تشیعی را که مرکز و پایگاه تبلیغاتش لندن است قبول نداریم. تشیعی که بر پایه ایجاد اختلاف و صاف کردن جاده برای حضور دشمنان اسلام است، تشیع نیست بلکه انحراف است.» انحرافی که همراه با اهل سنت آمریکایی مامور به ایجاد و دامن زدن به فتنه مذهبی ویرانگر در جهان اسلام هستند.    

از فعالیت جریان شیرازی ها در داخل کشور هم بگویید.

در محرم هر سال، ‌ جریان شیرازی‌ها در قم مبالغ هنگفتی را به بعضی از هیئت‌های عزاداری داده‌ تا از نصب تصاویر حضرت‌ امام (ره) و مقام معظم رهبری خودداری کرده و دیدگاه های آن جریان منحرف را تبلیغ کنند. از طرف دیگر، یکی از مداحان این جریان در قم در عاشورای سال 93 در برابر حرم حضرت معصومه(س) با صدای بلند اعلام کرده بود «لعنت بر کسی که برای امام حسین قمه نزند و لعنت بر کسی که فتوای تحریم قمه زنی داده است.»

روند خرافه گرایی باعث شد که جناح روشن‌گر و انقلابی آن جریان به چالش کشیده شود. این چالش باعث شد که متاسفانه جناح روشن‌گر و انقلابی جریان شیرازی‌ها به جای مقاومت و مقابله، راه تسلیم و سازش را در پیش گیردعلاوه بر این توهین و جسارت تلویحی به مقام معظم رهبری، چهره‌های معروف جریان شیرازی‌ها، در برنامه‌های تلویزیونی خود به نحو آشکاری به رهبر انقلاب اسلامی توهین کرده و به علت صدور فتوای تحریم توهین به خلفاء و تحریم توهین به عایشه و تحریم قمه زنی، ایشان را علناً تکفیر می‌کنند. متأسفانه باید گفت که فرقه شیرازی‌ها، تکفیری های شیعه به شمار می‌روند و هر کسی را که مخالف دیدگاه‌های آنان باشد «تکفیر» کرده و کافر می‌پندارند.

نکته بسیار تأسف بار این است که به علت جوسازی شدید این جریان و عوام زدگی بعضی‌ها، تحرک قوی و مؤثری علیه این گروه و دیدگاه‌های افراطی و مشکوک آن وجود ندارد. در این خصوص، مقام معظم رهبری به تنهایی علم روشن‌گری را برداشته‌اند.

نگرانی دیگر این است که رواج دیدگاه‌های افراط‌گرایانه جریان شیرازی‌ها منجر به موج جدیدی از «غلو» در میان شیعیان شود. در قرون اولیه اسلام، جهان تشیع شاهد موجی از غلو و غلاة بود که ائمه اطهار(ع) به ویژه امام صادق(ع) علیه آنان موضع گیری شدیدی کردند و ضمن لعن و نفرین کسانی که در حق امام علی (ع) به «غلو» رسیده بودند، آنان را از دین خارج دانسته و کافر اعلام کرده بودند. حال این نگرانی وجود دارد که بار دیگر با اعمال جاهلانه و مشکوک جریان شیرازی‌ها، موج جدیدی از "غلو" در میان شیعیان رواج یابد.

از طرف دیگر، نحوه حمایت جهان غرب از این جریان و چشم پوشی دولت‌های عرب از برخورد با آن، نشان ‌می‌دهد که دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی غربی (به ویژه انگلیس)، عربی و اسرائیلی از عملکرد این جریان حمایت و بهره‌برداری کرده و آتش فتنه مذهبی را شعله‌ور می‌کنند. تجربه تاریخی ثابت کرده که نفوذ دستگاه‌های اطلاعاتی در جریان‌های افراطی بسیار راحت می‌باشد و همان‌طور که این دستگاه‌ها در جریان‌هایی همچون داعش، جبهه النصرة و القاعده نفوذ کرده‌اند، قطعاً در جریان شیرازی‌ها و جریان‌هایی از این قبیل نیز رخنه کرده و به آن ها خط می‌دهند.

شبکه‌های جریان شیرازی‌ها که به شدت علیه اهل سنت و معتقدات آن ها، برنامه پخش می‌کند و به خلفاء و عایشه توهین می‌کنند، چرا مورد خشم و غضب حاکمان عرب قرار نمی‌گیرد و چرا پخش آن ها متوقف نمی‌گردد؟ مقابله فکری، فقهی، رسانه‌ای، اطلاعاتی و مردمی با این نوع جریان‌های افراطی که به نام شیعه، به آمریکا و اسرائیل و وهابیت خدمت می‌کنند، امری ضروری و تاریخی است. در این خصوص، هماهنگی بین حوزه‌های علمیه قم و نجف بسیار ضروری است و همانگونه که چند سال قبل، همایش مبارزه با اندیشه تکفیری در قم برگزار شد، ضروری است که همایش‌هایی با حضور علمای شیعه در خصوص مواجهه با این انحراف فکری و اخلاقی از خط اسلام ناب محمدی(ص) برگزار شود؛ موضوع این همایش ها هم می تواند تقابل با افکار افراطی، انحرافی و  تکفیری در میان شیعه و سنی باشد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان