به گزارش الف، اتفاقات سفارت ایران توسط فرقه شیرازی اتفاق افتاد و توجیه این اتفاق این بود که فرزند صادق شیرازی در قم بازداشت شده بود، به همین منظور به باز خوانی بر افکار و عقاید فرقه شیرازی پرداختیم که در ادامه می خوانید:
انگلیسی ها به تفرقه افکنی معروف هستند، و برای هموار کردن مسیر سلطه خود از این ابزار بهره می بردند. از همین رو برای گروهی که خود را شیعه معرفی نموده و در صدد تفرقه افکنی بین مسلمانان هستند، عبارت "تشیع انگلیسی" به کار برده شده است.
شاخصه اصلی این گروه تفرقه افکنی بین مسلمانان و برجسته سازی نقاط اختلاف مذاهب اسلامی است. مثلا ایامی که به ابتکار امام خمینی هفته وحدت نامیده شد، مورد مخالفت این گروه است و همان ایام را دهه برائت نامیده اند. از نظر این گروه جشن عمرکشان و سب و لعن بزرگان اهل سنت بسیار با اهمیت است و تلاش دارند، حتما به صورت علنی و جلب توجه کننده در این راستا اقدام کنند. مثل آنکه با لباس های غیر متعارف و یکپارچه قرمز، سوار بر الاغ به وسط شهر آمدند تا حتما کارشان انعکاس رسانه ای بیابد.
این گروه به دروغ خود را محب و سینه چاک اهل بیت (ع) و تشیع معرفی می کنند ، اما در زمانی که حرم های مطهر اهل بیت (ع) در عراق و سوریه مورد حمله و هجمه دشمنان اسلام قرار گرفت ، کوچکترین حرکتی در راستای دفاع از حریم اهل بیت (ع) از خود نشان ندادند و حتی یک نفر از طرفداران این جریان در صف مدافعان حرم قرار نگرفته اند.
از شاخصه های دیگر این جریان ، نشان دادن چهره ای افراطی و خونریز از شیعه هست . به عنوان مثال هنگامی که مراجع بزرگ شیعه تظاهر به قمه زنی در عزاداری های سید الشهدا (ع) را نهی کرده و برخی فتوای به حرمت آن داده اند . این دسته با تاکید بر مستحب بودن آن جلسات مفصل قمه زنی و لطمه زنی به راه انداخته و تصاویر دلخراش آن را از طریق شبکه های گسترده ماهواره ای خود پوشش می دهند. این گونه تصاویر موجب وهن تشیع شده و این پیام را به بیننده القا می کند که شیعیان عده ای بی رحم و خونریز و افراطی هستند که حتی به خود و فرزندانشان رحم نکرده و جراحت بر خود وارد می کنند.
همچنین سگ نامیدن خود و پارس کردن و قلاده بستن در بین عزاداری .این در حالی است که در معرفت شیعه این اعمال ناشایست و مذموم هستند و در کلام معصومین نیز به آن اشاره شده است .
به عنوان مثال امام صادق .ع٫ در بحارالانوار جلد 15 و کتاب الاایمان صفحه 150 آمده که ایشان فرمودند:«شیعه من کسی است که مانند سگ عوعو نمی کند و مانند کلاغ طمع نمیورزد.در احادیث دیگر دنیاپرستان و دشمنان اهل بیت مشتبه به حیوان و سگ شدند نه شیعیان علی بن ابی طالب.ع»
***سوال میکنند که فرقه شیرازی چه فرقه ای است و چه عقایدی دارد؟ چکیده افکار این فرقه، خلاصه کردن اسلام در 4 چیز است:
1) ثواب داشتن قمه زنی (نتیجه: معرفی مذهب شیعه بعنوان مذهب خشونت و خونریزی در شبکه های جهانی و ذهن غیرمسلمانان)
2)عزاداری پی در پی و افراطی و دائمی ایام محسنیه و کاظمیه و.. (نتیجه: معرفی شیعه بعنوان مذهب عزا و ایجاد دلزدگی در جامعه)
3) توهین و لعن مقدسات اهل سنت (برای شعله ور نگهداشتن جنگ شیعه و سنی و فتنه های مذهبی)
4)مخالفت با جمهوری اسلامی و گروههای مقاومت ضداسرائیلی (لیدر این فرقه که یک "آیت الله شیرازی است.حتی یک جمله علیه جنایات اسرائیل ندارد. و جالب است بدانید در عربستانی که همه شیعیان خود را میکشد، فعالیت این فرقه آزاد است.
تاریخ نشان میدهد که ردپاهای اولیه نفوذ انگلیس در تشیع زمانی است که میرزای شیرازی به مقابله قراردادهای استعماری انگلستان پرداخت و علمای شیعه پس از آن در هر فرصتی بر ضد این قدرت استعمارگر فتوای جهاد و مقاومت میدادند. دولت انگلیس و سرویس اطلاعاتی این کشور میزبان برخی از مراجع شیعه شد و با بهرهگیری از از محبوبیت آنها در اروپا، بستر پرورش طلبههای جوان با گرایشهای ضد نظام اسلامی و در مغایرت با روش غالب مراجع عظام شیعه در قم و نجف، فراهم کردند.
صادق شیرازی کیست؟
سید صادق حسینی شیرازی، مشهور به سید صادق شیرازی در 20 ذیالحجه 1360 قمری (18 دیماه1320 هجری شمسی) در عراق به دنیا آمد و به سبب شان و رسومات خانوادگی، در سن 10 سالگی بدون داشتن بهره ی کافی از معالم دینی، ملبس به لباس روحانیت گردید و پس از وفات پدر مجتهد خود آیت الله سید مهدی حسینی شیرازی در 28 شعبان 1380 هجری قمری (بهمن ماه 1339 هجری شمسی)، به سرعت خود را مجتهد خوانده و به همراه دیگر اعضای بیت پدر، برادر ارشد خود سید محمد را مرجع تقلید نامیدند.
با این همه تفکر و سیره ی موروثیت مرجعیت در بیت شیرازی، موجب گردید تا ایشان سید محمد سی و چند ساله را پس از وفات پدر به عنوان مرجع اعلم به مرجعیت رسانده و سید صادق و سید حسن و سید مجتبی نیز در کنار ایشان، به عنوان مجتهد معرفی و اصحاب استفتاء وی را تشکیل دهند؛ البته در این میان سید حسن شیرازی پس از چندی عازم شامات گردید و به فعالیتهای خود توسعه داد و علاوه بر سوریه در لبنان و مصر نیز به فعالیت پرداخت و در این زمینه با امام موسی صدر نیز روابط حسنهای برقرار نمود؛ روابطی که در نهایت به سبب تفکرات قشری و متعصبانه ی سید حسن پس از چندی به تیرگی انجامید و کار اختلاف وی با امام موسی صدر تا به جایی رسید که امام خمینی، پرداخت سهم امام به طلاب و شاگردان سید حسن شیرازی را حرام اعلام کرد و در مقابل سازمان امنیت رژیم پهلوی (ساواک) نیز برای قدرتگیری سید حسن تلاشهای بسیاری نمود؛ تلاشهایی که شهید چمران در جایی به آن اشاره و رسما اعلام می کند که طرفداران سید حسن با جنگ تبلیغاتی اعصاب ما را ناراحت مینمایند و شهدای ما را مسخره کرده، میگویند شهید نیستند.
نامه شهید چمران درباره حسن شیرازی
مصطفی چمران هم ،در نامه ای به امام موسی صدر می نویسد : «… ما به علت هدف مقدس استراتژی خود که دفاع از مقاومت فلسطین و آزاد کردن فلسطین است، با همه بدیها که از چپ و مقاومت دیدهایم همچنان به آنها وفاداریم و از این بابت نیز ثمنی سنگین میپردازیم و مورد بغض و توبیخ عده زیادی از مردم عادی جنوب قرار میگیریم. در چنین محیط نامساعدی، سید حسن شیرازی به همکاری با «کامل اسعد» شروع به فعالیت کرده و شیخهای زیادی را با پول خریده و عدهای اوباش را نیز مسلح کرده و برای خود سازمانی به وجود آورده است و دولت لبنان نیز به شدت او را تقویت میکند تا امام را بکوبد و سید حسن را سماحه الامام سید حسن شیرازی مینامند(لقبی که فقط برای رئیس مجلس شیعی اعلی است) و در رادیو و تلوزیون گندهاش می کنند و نخست وزیر و دیگران او را میپذیرند تا درباره دفاع از شیعه و جنوب صحبت کند…» (خاطرات صادق طباطبایی، ص 377)چمران در جایی دیگر نیز بر سید حسن شیرازی طعن میزند و میگوید: «… عدهای از مسلمانان قشری و متعصب را به دور خود جمع میکند و با جنگ تبلیغاتی اعصاب ما را ناراحت مینمایند و شهدای ما را مسخره کرده، میگویند شهید نیستند زیرا فتوایی برای قتال از مرجع -که لابد همان سید حسن شیرازی است- وجود ندارد…» (خاطرات صادق طباطبایی، ص 378) ا
و از دیگر سو نیز سید مجتبی که در دوران پهلوی به ایران آمده بود نیز با پیروزی انقلاب اسلامی، به سرعت به دامان انگلیس رفته، مقیم لندن شد و در آنجا فعالیتهای به اصطلاح اسلامی و تبلیغی خود را پیگیری نموده و در این میان تنها سید صادق دوشادوش سید محمد در سال 1349 هجری شمسی به کویت عزیمت نموده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 هجری شمسی به قم آمده و کربلاییها را تحت لوای حزب شیرازیها و مرجعیت نوادگان میرزای شیرازی سازماندهی می کنند .
اعلام مرجعیت سید محمد شیرازی اگر چه در ابتدا با مخالفتهای شدید و موضع گیری وسیع علمای تراز اول آن دوران از جمله آیت الله سید ابوالقاسم خویی و مرحوم آیت الله سید محمود حسینی شاهرودی همراه و حتی مورد انکار استاد وی آقای شیخ یوسف حایری قرار گرفت، اما به مرور زمان و به سبب توانمندی ایشان بر ایجاد استحکام سازمانی قوی از کربلاییها، حول خود و متحزب نمودن جمعی از روحانیون که اگر چه وزنه علمی بالایی نداشتند و چندان مشهور و سرشناس نبودند، اما با انتشار اعلامیهای به اعلمیت و جایزالتقلید بودن ایشان گواهی و با تلاش بسیار این اعلامیه را به سرعت در سراسر عراق و همچنین کویت پخش نموده؛ در نهایت همه ی این اقدامات موجب شد تا سید محمد بتواند بر اوضاع مسلط و مرجعیت خود را قوت بخشیده و سازمانی حزبی از کربلاییها را تحت مرجعیت خود، به گونه ای هماهنگ و یکنواخت سامان دهد که با حرکتی برنامه ریزی شده مرجعیت را به عنوان امری وراثتی در بیت شیرازی مبدل و تفکر وراثتی بودن مرجعیت برای نسل میرزای شیرازی را به عنوان تصوری غیر قابل انکار در ایشان نهادینه سازد.
مبدل سازی سید صادق به آیت الله العظمی در سال 1380 هجری شمسی، همراه با گسترش شدید فضای رسانه ای و تغییرات اساسی در روند اطلاع رسانی و ارتباطات در ایران و به طور کلی در سطح جهان بود؛ موضوعی که سبب شد تا روند فعالیت حزب کربلاییها حول بیت شیرازی، ماهیتی سایبری یافته و فعالیتهای فرقه ی شیرازی در حوزه های مختلف، بر بهره کشی حداکثری ایشان از ظرفیت فضای سایبر و حول استفاده ی حداکثری از قاب مدیا استوار گردد.
البته از آنجا که فرقه ی شیرازیها امام حسین علیه اسلام را ما یملک خود دانسته و امر مرجعیت را ودیعه ای الهی در خاندان خود می دانند، لذا حضور پر رنگ این فرقه در فضای سایبر نیز عموما با بِرند و عنوان امام حسین و مرجعیت همراه بوده و این همه در حالی است که فعالیتهای رسانه ای سید صادق را نمی توان منحصر در تمرکز ایشان بر موارد اختلافی میان شیعه و اهل سنت دانست و حضور فعال ایشان در تعارض با نظام اسلامی، به عنوان ام القری، به گونه ای ویژه قابل ملاحظه می باشد که مصداق آن را می توان در نقش این فرقه و شبکه های ایشان، طی وقایع فتنه ی 1388، به روشنی پیگیری نمود.
در مجموع فرقه شیرازیها امروزه تحت سرپرستی سید صادق، علاوه بر آنکه وهن شیعه، در منظر عموم انسانهای مسلمان و غیر مسلمان فراهم می سازد؛ مواضع وحدت بخش امام امت در بیداری اسلامی را نیز هدف هجوم خود قرار داده و با تزریق منابع نامعلوم و البته نامحدود مالی، اقدام به فحاشی و توهین به مقدسات اهل سنت نموده و با ترویج برخی شعائری که موجب تفرقه اساسی بین برادران سنی و شیعه می شود، همانند تشویق به برگزاری و نمایش رسانه ای هفته برائت در طول هفته وحدت و ترسیم و ترویج رسانه ای عید غدیر ثانی، بر موضع طرفداری احمقانه از شیعه برآمده و در عین حال با فحاشی نسبت به مقام معظم رهبری، بعد از تکفیری ها، تنها جریان مسلمانی محسوب می شوند که علیه سید حسن نصرالله در لبنان فعالیت می کنند.
روحانیون مورد حمایت انگلیس در این شبکهها - متشکل از مراکز فرهنگی، حوزههای علمیه و شبکههای ماهوارهای - با ترویج افکار و اعتقادات افراطی از یکسو شیعیان را به لعن و برائت از اهل سنت دعوت و تشویق میکنند و از سوی دیگر مجاهدان شیعه در مبارزه با تروریستهای تکفیری را با زشتترین الفاظ خطاب میکنند تا از این منظر نیز تشیع انگلیسی گزندی را متوجه تروریستهای مورد حمایت غرب و در صدر آن انگلیس نسازد.
شبکه فدک که یکی از شبکه های اصلی آنها محسوب میشود توسط یاسر الحبیب اداره می شود.راهبرد اصلی کسب درآمد و هزینههای این شبکهها جمعکردن پول از خود مخاطبان و بینندگان این شبکهها قرار داده و اعلام شده است و برای این منظور، دفاتر و حسابهای بانکی در سراسر جهان راهاندازی شدهاند. وی فارغالتّحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه کویت، فقط بیست و پنج سال داشت و تنها سه سال از از راهاندازی «هیئت خدّامالمهدی» در کویت میگذشت که تندرویهایش، دولت کویت را مجبور کرد هیئت را پلمپ و او را روانه زندان کند.
یاسر الحبیب پس از آشنایی با سید محمد شیرازی (برادر بزرگتر سید صادق شیرازی) در سال 1996 یعنی زمانی که تنها 17 سال داشت به قم سفر کرد و مدتی را به شاگردی سید محمدرضا شیرازی (فرزند سید محمد) گذراند.
این ارتباط استاد و شاگردی باعث شد که در مراسم گرامیداشت محمدرضا شیرازی که در حسینیه رسول اعظم لندن برگزار شد نیز یاسرالحبیب به عنوان سخنران مراسم از سوی بیت شیرازی برگزیده شود.
یاسرالحبیب بعد از مدتی به کویت بازگشته و در 21 سالگی (سال 2000) فعالیتهای مذهبیاش را با تاسیس هیئت «خدام المهدی» و انتشار مجله «المنبر» در کویت آغاز کرد تا آنکه در سال 2003 و در پی انتشار سخنانی بر ضد عایشه، همسر پیامبر(ص) توسط دولت کویت بازداشت شد.
اگر چه یاسرالحبیب تحت فشار سلفیهای کویت مجموعاً به 15 سال زندان محکوم شده بود اما دوران زندان او مدت زیادی طول نکشیده و تنها پس از گذشت سه ماه در سالروز ملی شدن کشور کویت نام وی در میان لیست کسانی که مشمول عفو شدهاند قرار گرفت و از زندان آزاد شد.
برخی اخبار منتشر شده در رسانههای خارجی از فشار پشت پرده مقامات انگلیسی برای محقق شدن این اتفاق خبر میدادند.یاسر الحبیب به محض خروج از زندان از کویت گریخته و مدتی را به صورت مخفی در عراق و ایران سپری کرد و بعد از مدتی سکوت خبری به یک باره در انگلستان مشاهده شد.
دولت انگلیس به محض ورود یاسرالحبیب برای وی پناهندگی و اجازه فعالیتهای مذهبی صادر کرد. امری که باعث شد این گمانه برخی رسانهها که او از سوی سیستم جاسوسی انگلستان اجیر شده است.
ملکه انگلیس و سران این دولت با صرف هزینههای هنگفت و اعطای تسهیلات و امکانات رفاهی به طرفداران فرقه انحرافی شیرازی، به حمایت از این فرقه و رهبرش میپردازند.
آنها حسینیه ای تحت عنوان«رسول اکرم» در لندن احداث کرده که تشیع انگلیسی را ترویج می کنند.
علت دستگیری سید صادق شیرازی
کانال تلگرامی نامههای حوزوی نیز طی خبری چند روزه پیش اعلام کرد: «بنا به گفته برخی منابع خبری سیدحسین شیرازی، فرزند سیدصادق شیرازی امروز سه شنبه 15 اسفند بازداشت شده است».
سجاد نیک آئین، نزدیک به بیت سید صادق شیرازی در صفحه فیسبوک خود فیلم مربوط به سخنرانی جنجالی فرزند شیرازی را منتشر کرده و نوشت "سخنرانی که آیت الله سید حسین شیرازی به خاطر آن دستگیر شد".
وی که به همراه طرفدارانش دست به اقداماتی ضد نظام جمهوری اسلامی ایران زده است و با توهین به نظام ایران آن را شبیه جایگاه "فراعنه مصر" خوانده است.
وی همچنین دفاع مقدس مردم ایران در جنگ تحمیلی صدام را مورد اهانت و تمسخر قرار داده و زیر سوال میبرد .
دلیل حمله به سفارت لندن چه بود؟
روز جمعه ( 18 اسفندماه 96)عده ای با عنوان حمایت از بیت سید صادق شیرازی و اعتراض به دستگیری پسرش سید حسین شیرازی متعرض سفارت ایران در لندن شده و با بالا رفتن از دیوار سفارت پرچم های خود را به نمایش آوردند.
مهاجمان به سفارت ایران در لندن پرچمی آبی رنگ با عنوان "خدام المهدی" را بالا بردند. این پرچم متعلق به گروه خدام المهدی است که یک روحانی شیعه به نام یاسر الحبیب تاسیس کرده است.
مهدی حسینی هدایت کننده حمله به سفارت ایران در لندن در این خصوص گفته است: معترضان فقط قصد ابراز مخالفت با دستگیری اخیر را داشتند و این اقدام از قبل برنامهریزی نشده بود، برخی از معترضان به بالای بالکن سفارت جمهوری اسلامی رفتند تا پرچمهای گروه خدام المهدی را جلوی دوربین تلویزیون به اهتزاز درآورند.
به گفته او این تظاهرات در اعتراض به بازداشت فرزند آیت الله شیرازی و همچنین ربوده شدن محمد علی الموسوی صورت گرفته است.
اظهارات رحیم پور ازغندی در مورد فرقه شیرازی
در همین رابطه، چندی پیش، حسن رحیم پور ازغندی در مورد این فرقه مطالبی را عنوان کرد که موجب واکنش فرقه شیرازی شد. وی گفت: این ولایتی های بی دین خود را محب اهل بیت (ع) دانسته و تنها تکلیف خود را قمه زدن، نعره زدن، روی میخ راه رفتن و رقصیدن به نام امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) می دانند.ولایتی های بی دین، از اسلام فقط نماز، روزه، زیارت و عزاداری را یاد گرفته اند و هر جا که اسم جانفدایی برای اهل بیت (ع) به میان می آید، خود را کنار کشیده و می گویند که « آقا، امام زمان (عج) خودشان اوضاع را روبراه خواهند کرد.»
وی بیان کرد: شیعه انگلیسی و اسلام آمریکایی هر جا که صحبت از شهادت و جهاد شده است، خود را کنار کشیده و تکلیفش را فقط به سر و سینه زدن و گریه کردن در عزاداریها می داند.سالی چند بار زیارت رفتن، سقف مذهب برای شیعه انگلیسی است و فقط اینکه وی را شیعه بنامند برایش کافی است، این شیعه های انگلیسی دلشان را خوش کرده اند که اسمشان را در لیست اهل بیت (ع) قرار می دهند. فرق بین هیات انقلابی و هیات ارتجاعی در همین است که چگونه خود را محب اهل بیت (ع) می پندارند، این تفاوت فرق بین دو تفکر است.
مقام معظم رهبری نیز در این مورد فرموده است: امروز، هم در بین اهل سنّت، هم در بین شیعه، دستهایی در کار است برای اینکه اینها را از هم جدا کند؛ همهی این دستها هم اگر جستجو کردید، میرسد به مراکز جاسوسی و اطّلاعاتی دشمنان اسلام؛ نه دشمنان ایران، نه دشمنان شیعه فقط؛ دشمنان اسلام. آن تشیّعی که ارتباط به امآیشش انگلیس داشته باشد، آن تسنّنی که مزدور سیآیای آمریکا باشد، نه آن شیعه است، نه آن سنّی است؛ هر دو ضدّ اسلامند.
ایشان می فرمایند: این را همه توجّه کنند؛ هم شیعه توجّه کند، هم سنّی توجّه کند؛ بازی دشمن را نخورند. آن تسنّنی که آمریکا از آن حمایت کند و آن تشیّعی که از مرکز لندن به دنیا صادر بشود، اینها مثل هم هستند؛ هر دوی آنها برادران شیطانند، هر دوی آنها عوامل آمریکا و غرب و استکبارند.
باتوجه به موارد فوق و موارد بسیار دیگری که در قالب گزارش نتوانستیم آنها را برای شفاف سازی ارائه کنیم( به دلیل طولانی شدن متن) نشان میدهد این گروه که پیش از انقلاب که در دهه های گذشته و بعد از انقلاب فعال داشته نشان میدهد همان مبحث شیعه انگلیسی را ترویج کند. شیعه ای که هیچ نوع نگرشی نسبت به اسلام واقعی ندارد و برای گمراه کردن افکار از پایگاه لندن مصادر شده و می شود.به طوریکه تمامی هزینه های این فرقه از سوی دولت بریتانیا و عربستان سعودی تامین میشود.هرچند این افراد خود را شیفته امام حسین علیه اسلام می دانند اما تمام افکار و اقدامات آنها برخلاف مکتب حسینی است.